دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مسلک عرفانى

No image
مسلک عرفانى

مسلک عرفانى

اهل سیر و سلوک و عرفان در سیر تکاملى و تهذیب و تزکیه روح که زمینه شهود را فراهم مى کند، شیوه ها و روش هاى متفاوتى داشتند که به برخى از روش ها اشاره مى شود.

1 ـ سکوت:

عارفان عده اى از براى تصفیه و تزکیه نفس، سکوت را اختیار کرده اند کم گویى و گزیده گویى را از راه هاى ریاضت مشروع و نیل به مطلوب شمرده اند.

کم گوى و گزیده گوى چون دُر *** تا زَنْدَکِ تو جهان شود پُر

2 ـ گرسنگى:

از دیگر شیوه هاى زمینه ساز براى رسیدن به مقام شهود که در مکتب عرفان هم به آن اشاره شده است، گرسنگى است.

درباره حضرت مسیح آمده است: «کان ادامه الجوع»همواره خودش او تحمل گرسنگى بود.

3 ـ کم خوابى:

کم خوابى از دیگر راه هاى پسندیده عارفان است. آیات قرآن نیز به فضیلت آن اشاره کرده است.([18])

4 ـ تنهایى:

تنهایى این فرصت را به انسان عارف مى بخشد که فارغ از هر پدیده مادى به اعمال درونى و نفسانى خویش بپردازد. اشتغال طولانى همانا نفس را به دنیاى مادى فرا مى خواند و اجازه به خود اندیشیدن را از انسان مى گیرد.

6 ـ اخلاص:

از جلمه راه هاى سیر و سلوک، تزکیه نفس و اخلاص ورزیدن است. اگر اخلاص راه جداگانه اى هم تلقى نشود، حداقل از آداب و شرایط مهم تزکیه نفس و خودسازى است.

7 ـ خوف و رجاء:

بزرگترین عامل ترقى و تکامل بشر، به ویژه عارفان و سالکان همین بیم و امید است. از مظاهر ادب در پیشگاه خداوند، بیم از عذاب و امید به رحمت الهى است. خوف و رجاء همیشه به یک اندازه نزد عارفان مطرح نبوده و برخى بُعد قوى تر و در برخى دیگر بُعد رجاء غلبه داشته است و دسته سومى هم وجود داشته اند که به هر دو، نگاهى متعادل و عاقلانه داشته اند.

یک نیمه رخت ولست مِنکَ ببعید *** یک نیمه دگر اِنَّ عذابى لشدید

بنابر آثار به جا مانده از بهارى وى خبر دسته دوم مى باشدیعنى او بُعد رجاء را بر بیم او غلبه مى داد. در این زمینه، علاّمه آیت الله سید محمّد حسین حسینى طهرانى مى نویسد:

در حقیقت بازگشت ادب به سوى اتخاذ طریق معتدل بین خوف و رجاء است و لازمه عدم رعایت ادب کثرت انبساط است که چون از حد در گذرد مطلوب نخواهد بود. مرحوم حاج میرزا على آقا قاضى ـرضوان الله تعالى علیه ـ مقام انبساط و ارادتش غلبه داشت بر خوف ایشان. و همچنین مرحوم حاج شیخ محمّد بهارى ـرحمة الله علیهـ این طور بود. در مقابل حاج میرزا جواد آقا ملکى تبریزى ـ رضوان الله تعالى علیه ـ مقام خوفش بر رجاء و انبساط غلبه داشت و این معنى از گوشه و کنار سخنانشان مشهود و پیداست. هر کسى که امیدوارى و انبساط او بیشتر باشد، او را «خراباتى» و هر که خوف او افزون باشد، او را «مناجاتى» نامند ولى کمال در رعایت اعتدال است. از حائز بودن کمال انبساط در عین حال کمال خوف و این معنى فقط در گفتار و کردار و قول و فعل ائمه اطهار(علیهم السلام) موجود است.([19])

بهارى در این مشرب عرفانى از استاد خود، آخوند همدانى پیروى کرده است.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

پر بازدیدترین ها

No image

صدقه به فامیل واجبتر است یا دیگران؟!

نظر به این‌ که هر شخصی نسبت به بستگانش آگاهی بیشتری دارد و اگر در میان آنان شخص نیازمندی باشد وی را می‌شناسد بر این اساس، اگر همه ما به این وظیفه عمل کنیم دیگر در جامعه، نیازمند و فقیری موجود نخواهد بود.
No image

ویژگی های مادر نمونه از دیدگاه قرآن و مذهب

از زمره صفات ثبوتى و فعل خداوند خالقیت و ربوبیت است. یعنى هم آفریدگار است و هم پروردگار. جریان این دو صفت الهى در مورد انسان به توسط پدر و مادر انجام مى شود و این دو هستند كه وسیله پیدایش او در حیات مادى و رشد و تربیت او بویژه در ایام كودكى اند.
No image

آداب معاشرت اجتماعی از نظر قرآن و اسلام

اینكه درمعاشرت چه معیارهایی را درنظر داشته باشیم تا معاشرت های ما انسان ساز و جامعه ساز باشد و ما را درمسیر اهداف و فلسفه آفرینش یاری رساند، موضوعی است كه درآیات دیگر قرآن به آن توجه داده شده است. در قرآن دست كم می توان هفت معیار و ملاك برای معاشرت های انسانی شناسایی كرد كه در اینجا به طور اجمال به آنها پرداخته می شود.
No image

معیار معاشرت با دیگران در اسلام

از نظر اسلام احترام به پدر،مادر، استاد و معلم، بدلیل جایگاه ویژه آنها و ارزشی که دارند دارای اهمیت فراوانی است و انسان مأمور به احترام آنها و خضوع در مقابل آنهاست.
No image

بهترین روش رفتار با دیگران از کلام رسول ‏اکرم(ص)

اگر روشى را دوست دارید که مردم آن گونه با شما رفتار کنند، به همان روش با دیگران برخورد کنید. هر چه را براى دیگران پیشنهاد مى‏کنید همان بهترین روش است و شما نیز بر اساس آن با آنان رفتار کنید. زیرا انسان جز انتظار خوش رفتارى از مردم ندارد، کمترین اهانتى را از سوى آنان نمى‏پذیرد راضى نیست که کسى به او تهمت زند، و نمى‏پسندد که کسى از معایب او پیش دیگران سخن بگوید هر چند آن عیوب را واقعا داشته باشد.
Powered by TayaCMS