دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مناظره با اخباریون

No image
مناظره با اخباریون

دیار نور

مجتهد گران پایه بهبهان در مهاجرت خویش نخست به حریم آسمانى امیرمؤمنان على(علیه السلام)گام نهاد. چند روزى در درس بزرگان آن دیار حضور یافت و چون پژوهشهاى آن استادان را براى خویش سودمند نیافت به کربلا، که مرکز آمد و شد اخباریان شمرده مى شد، شتافت.

حریم پاک سالار شهیدان در آن روزگار موقعیتى شگفت داشت. شدت پیشرفت اخبارگرایى در میان استادان و دانشجویان آن سامان چنان بود که خواندن اصول را حرام مى شمردند و کتابهاى مجتهدان را با پارچه مى گرفتند تا دستشان نجس نشود.([1]) سرور دانشمندان شیعه ناگزیر در زیرزمین و دور از چشم اخباریان بساط تدریس گسترد و شاگردانى چند را از دریاى بى پایان اندوخته ها و پژوهشهاى خویش برخوردار ساخت.([2])

ناگفته پیداست که آن آفتاب هدایت هرگز تنها به قاضى نمى رفت و خود را برتر از دیگران نمى دید بنابراین براى آگاهى از اندیشه هاى اخباریان کربلا و نقد و بررسى آن در درس استاد بزرگ دانشوران شهر حضرت شیخ یوسف بحرانى حضور یافت. ولى بزودى دریافت که او سخنى متین تر و قوى تر از دیگر دانشمندان اخبارى بر زبان نمى راند. پس تصمیم گرفت دیار خردستیزان را ترک گوید و در سرزمینى دیگر آزادانه به تدریس و تحقیق پردازد اما یک رؤیاى صادق وى را از این کردار باز داشت. آن فقیه فرزانه سرور شهیدان را در خواب دید. امام حسین(علیه السلام) به او فرمود: راضى نیستم از شهرم برون روى.([3])

با این رؤیا اندیشه هجرت از ذهن استاد مجتهدان حوزه هاى علمى تشیع بیرون رفت و بر آن شد پیوسته در آن شهر آسمانى اقامت کند. فقیه بزرگ بهبهان به پیشنهاد جمعى از دین باوران محله زندگى خویش اداره مسجدى را به عهده گرفت و به اقامه نماز و ارشاد مردم پرداخت.

بى تردید محقق بزرگى چون وى هرگز نمى توانست در برابر انحرافهاى رایج دیده برهم نهد و آسوده بنشیند. ولى از کجا و چگونه باید آغاز مى کرد؟

آنچه وحید روزگار برگزید بهترین پاسخ این پرسش به شمار مى آمد. او چنان مى اندیشید که باید کار را از بالا آغاز کند و به مناظره و گفتگو با استاد بزرگ شیخ یوسف بحرانى روى آورد. این عزم با یک رؤیاى صادق تقویت شد و بدین ترتیب زمان رویارویى اندیشه ها فرا رسید. نبرد علمى سرنوشت ساز با مراجعه سید به خانه استاد حوزه کربلا آغاز شد. هنگامى که آن بزرگمرد به خانه شیخ وارسته حضرت یوسف بحرانى رسید، گفت: امشب حضرت سیدالشهداء را در خواب دید. آن جناب به من فرمود: ناخن خود را بگیر!

از خواب برخاستم و چنان تعبیر کردم که مراد از میان برداشتن اخباریان و بحث و مناظره با آنهاست. اکنون آمده ام که با شما در این باره بحث کنم.([4])

استاد گروه اخباریان مردى پرهیزگار و روشن بود. او، که به نوشته برخى از تاریخ نگاران به مسلک خبرگرایى انتقادهایى داشت و از ابراز باور خویش در برابر ناآگاهان هراسناک بود، رأى سرور فقیهان شیعه را پذیرفت و با قلبى مهربان و رویى گشاده به استقبال اندیشه مجتهد تازه وارد کربلا شتافت. آن بزرگان روزها و شبهاى بسیار با یکدیگر بحث کردند.

 ,



[1]- قصص ,العلماء، ص157 و 158.

[2]- همان.

[3]- همان.

[4]- همان، ص159.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

عالمان مرتبط

پر بازدیدترین ها

No image

صدقه به فامیل واجبتر است یا دیگران؟!

نظر به این‌ که هر شخصی نسبت به بستگانش آگاهی بیشتری دارد و اگر در میان آنان شخص نیازمندی باشد وی را می‌شناسد بر این اساس، اگر همه ما به این وظیفه عمل کنیم دیگر در جامعه، نیازمند و فقیری موجود نخواهد بود.
No image

ویژگی های مادر نمونه از دیدگاه قرآن و مذهب

از زمره صفات ثبوتى و فعل خداوند خالقیت و ربوبیت است. یعنى هم آفریدگار است و هم پروردگار. جریان این دو صفت الهى در مورد انسان به توسط پدر و مادر انجام مى شود و این دو هستند كه وسیله پیدایش او در حیات مادى و رشد و تربیت او بویژه در ایام كودكى اند.
No image

آداب معاشرت اجتماعی از نظر قرآن و اسلام

اینكه درمعاشرت چه معیارهایی را درنظر داشته باشیم تا معاشرت های ما انسان ساز و جامعه ساز باشد و ما را درمسیر اهداف و فلسفه آفرینش یاری رساند، موضوعی است كه درآیات دیگر قرآن به آن توجه داده شده است. در قرآن دست كم می توان هفت معیار و ملاك برای معاشرت های انسانی شناسایی كرد كه در اینجا به طور اجمال به آنها پرداخته می شود.
No image

معیار معاشرت با دیگران در اسلام

از نظر اسلام احترام به پدر،مادر، استاد و معلم، بدلیل جایگاه ویژه آنها و ارزشی که دارند دارای اهمیت فراوانی است و انسان مأمور به احترام آنها و خضوع در مقابل آنهاست.
No image

بهترین روش رفتار با دیگران از کلام رسول ‏اکرم(ص)

اگر روشى را دوست دارید که مردم آن گونه با شما رفتار کنند، به همان روش با دیگران برخورد کنید. هر چه را براى دیگران پیشنهاد مى‏کنید همان بهترین روش است و شما نیز بر اساس آن با آنان رفتار کنید. زیرا انسان جز انتظار خوش رفتارى از مردم ندارد، کمترین اهانتى را از سوى آنان نمى‏پذیرد راضى نیست که کسى به او تهمت زند، و نمى‏پسندد که کسى از معایب او پیش دیگران سخن بگوید هر چند آن عیوب را واقعا داشته باشد.
Powered by TayaCMS