بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه اول/استاد هادی پور(زید عزه)
سرفصلهايي كه مرتبط با عنوان کلاسداری است به اين شكل مطرح خواهیم کرد :
. اين بحث ما شامل سه تا درس است درس اول را قبلا بيان كرديم سه جلسه طول كشيد تا درس اول را براي رفقا گفتيم من قبل از اينكه بگويم درسها چه چيزهايي است بگويم گرايش ما و سبك ما در طراحي اين مباحث و تدريسشان يك سبك علمي ـ كاربردي است بعضي از اساتيد كه مباحثي براي تبليغ مي گويند خيلي گرايش شان تجربه اي است دانش آموز مي گويند آقا در تبليغ اين كار را شما بكن مي گويد آقا چرا من اين كار را بكنم؟ مي گويد آقا ما كرديم خوب بود. بعضيهاي ديگر سبكشان اين است كه مي آيند يك سري مباحث مُغلق و پيچيده و علمي روانشناسي جامعه شناسي را برايش مي گويند، مي گويند آقا مثلاً در روانشناسي همچين بحثي هست شما گوش مي دهي مي گويي خب آقا اين به درد كجاي تبليغ من مي خورد مي گويد خب بالأخره به درد مي خورد اين يك بحث روانشناسي است دانستنش براي طلبه خوب است ولي اصلاً آن را براي شما كاربردي نمي كند به نظر من این دو روش داراي ضعفهاي متعدّد است و اصلاً كارآيي لازم را براي مبلّغين ندارد ما اينجا مي خواهيم يك گرايش علمي ـ كاربردي داشته باشيم مثلاً درس اول ما مهارت تغيير نگرش، وقتی از مهارت تغيير نگرش صحبت مي كنيم اول مي آييم مباحث علمي كه سالها با آزمايشها و تحقيقات گسترده در روانشناسي روي آن كار شده و به اين نتيجه رسيدند كه نگرش چگونه شكل مي گيرد؟ چگونه قابل تغيير است؟ فرمولهايي برايش دارند، فرايندهاي تغيير نگرش را به طور جدّي بررسي كرده، فرموليزه كردند. اول مي آييم اين مباحث علمي اش را مي گوييم بعد به طور خاص مي آييم مي گوييم آقای مبلّغ در دبيرستان دقيقاً از اين فرايندهاي تغيير نگرش در كلاس چگونه مي تواند استفاده بكند قبلاگفتيم نگرش تعريفش اين است، ويژگيهايش اين است سه تا فرايند تغيير نگرش گفته شد بعد آمديم گفتيم حالا مخاطبين دبيرستاني ما نسبت به يك روحاني چه نگرشهايي دارند وبا چه عواملي؟ چهارده تا حدوداً روش گفتيم براي تغيير نگرشهاي مخاطب دبيرستاني نسبت به روحاني و نسبت به مفاهيمي كه روحاني مي خواهد بيان بكند يعني از يك طرف علمي بودنش را توجه داريم كه علمي باشد يك پايه علمي داشته باشد بعد هم كاربرد داشته باشد تا يك مباحث علميِ صِرف نباشد .
است چرا اين درس را به عنوان درس اول قرار داديم گفتيم يك روحاني اگر نگرشهاي مخاطبش را كه غالباً اين نگرشها در فضاي كشور ما در دبيرستان نسبت به روحاني منفي است تا اين نگرشها را تغيير ندهد خيلي از فعاليتهاي ديگر به ثمر نمي رسد اين همه دانش آموز نسبت به من نگرش منفي دارند من مي خواهم بيايم برايشان حرف بزنم تا اين نگرش را عوض نكنم كاري از پيش نمي رود حرف هم بزند معلوم نيست تأثير مفيدي رويشان داشته باشد لذا اول من بايد بدانم چطوري مي توانم نگرش را تغيير بدهم ، ما در مورد این مسئله روشهاي متعدّدي را گفتيم دوستان مي توانند ملاحظه بفرمايند.
است مهارت ايجاد ارتباط كه در اين درس ما بايد براي شما مطالب متعدّدي را بگوييم كه شما دقيقاً از اول يك سري فرمولها و نكات را از روانشناسي ارتباطات و جامعه شناسي ارتباطات خدمتتان بگوييم كه پايه علمي بحث است كه در فرايند ارتباط چه اتفاقي مي افتد خيلي در اين زمينه غرب كار كرده چون آنها مي خواستند براي اينكه تسلّط بر جوامع سوم داشته باشند لازمه اش اين بود كه يك ارتباط قوي داشته باشند مخصوصاً با اين رشد وسايل ارتباط جمعي فوق العاده روي اين بحث كار كردند ما در اين بحث دنبال اين هستيم كه بگوییم يك مبلّغ در دبيرستان ، از مقدماتي ترين كارهايي كه بايد بكند اين است كه توان يك ارتباط فوق العاده قوي را با مخاطب دبیرستانی خود داشته باشد .
شما وقتی به عنوان یک مبلغ به دبیرستانی تشریف می برید خيلي وقتها يك ساعت بيشتر فرصت نداريد در اين يك ساعت بستگي دارد شما چگونه کلاسداری كنيدتا نتايج و آثار آن چه در آن جلسه، وچه بعد از آن جلسه آشکار بشود من خودم شخصاً موارد متعدّدي را از روي تجربه داشتم كه مثلاً افرادی يك جلسه ما رفتيم در مدرسه شان صحبت كرديم هنوز هم كه هنوز است متعدّد تماس مي گيرند و ما را امين خودشان مي دانند در مطالب خيلي مهم اصرار دارند كه اين را مثلاً مطرح كنند و جوابش را بگيرند .
در يك جلسه روشی را بکار بگیریم که دانش آموزان نهایت ارتباط را با ما برقرار كنند( فقط منحصر در يك دانش آموز مذهبي نشود ، بعضي از مامبلغین آخر هنرمان اين است كه با بچه حزب اللهي هاي مدرسه هايمان ارتباط برقرار می کنیم اگر كار به جايي برسد که دانش آموزانی که اندیشه درستی در مورد اسلام و روحانیت ندارند به سمت ما مايل شوند و با ما ارتباط داشته باشند اين هنر است لذا به نظر من ايجاد ارتباط اين هنر است که واقعاً هر طلبه اي ندارد.
درس دوم ما مهارت ايجاد ارتباط است آن هم يك ارتباط نه ارتباط درسی، بلكه ارتباطی که هم در جلسه هم بعد از جلسه پایدار باشد و بتواند كار را به جايي برساند كه ما اين همه زحمت مي كشيم هدر نرود.
اين هم خيلي مهم است شما محتوايي را كه مي خواهيد مطرح كنيد چگونه طرح بحث بكنيد تا بچه ها تا آخرش با شما همراهي كنند اگر اول بحثتان ضعيف انجام بگيرد محتواهايتان شنونده فعال نخواهد داشت همين اخيراً ما در يك دانشگاهي از دانشگاه هاي تهران يك برنامه ا ي داشتيم خودشان سليقه به خرج داده بودند عنواني را گذاشته بودند این بود که (مجرّدها به بهشت نمي روند) عنوان جلسه شان بود و همين خيلي از افرادی را هم که شاید زیاد هم اهل روحانیت و اسلام نبودند به جلسه كشاند در جلسه اينها مي خواستند راجع به ازدواج بحث بشود قرار بود يعني اينها مشكل دانشگاهشان حجاب بود ولي براي اينكه بتوانيم ما بحث حجاب را براي دانشگاهشان درست بكنيم من بهشان پينشهاد دادم گفتم من يكي، دو جلسه مقدماتي جذّاب داشته باشيم تا اين بچه هايتان نسبت به من علاقه پيدا بكنند، جذب بشوند بعد من بتوانم حجاب را هم برايشان جا بيندازم اوّلين جلسه گفتند آقا ازدواج بحث داغ و روي بورسي است بچه ها دوست دارند گفتيم خب حالا كه دوست دارند بحث ازدواج باشند آنها هم گفتند خب موضوع اين باشد مجرّدها به بهشت نمي روند ولي باور كنيد همين كه عنوان را اين قرار داده بودند از يك طرف به ما كمك كرد، از يك طرف كارمان را فوق العاده سخت كرد من مانده بودم خدايا چطوري شروع كنم بگويم چي؟ مجرّدها به بهشت نمي روند به بهشت مي روند بالأخره چكارشان كنيم خيلي كار سخت شده بود عنوان خيلي به آدم كمك مي كند اما به طور اساسي اينكه ما بحثمان را چطوري طرح بكنيم آنجا در آن دانشگاه با آن فضا دو ساعت و نيم من صحبت كردم يعني ده و نيم شروع كردم يك تمام كردم يعني وسطش گفتم آقا تمام كنيم گفتند نه، گفتم هر كسي خسته است صلوات بفرستد هيچ كسي صلوات نفرستاد اصرار كه ادامه بدهيد بحث را اين به خاطر اينكه اگر اول بحث ما بحث را بتوانيم خوب طرح بكنيم مخاطب تا آخر حاضر است با ما بيايد كه حالا نكاتي اينجا وجود دارد كه ان شاءالله مي گوييم جلسات بعد.
چون وقتمان هم كم است بايد سريع پيش برويم عنوانهايي كه ما گذاشتيم به نظر مي آيد آن قدر رسا هست كه به دوستان برساند كه چه بحثي مي خواهد گفته بشود ولي اين خيلي مهم است كه شما به اين توجه داشته باشيد كه در سرفصلهايي كه در روش تدريس يا روش كلاسداري يا روش سخنراني شما وقتي مراجعه بكنيد در هيچ كدامشان به طور خاص اين شكلي مباحث چيده نشده اند مثلا علت اينكه مابحث جذابيت را گذاشتيم چون مي دانيم يك مبلّغ دبيرستاني به جذابيّت فوق العاده نياز دارد.
درس اول: روشهاي انگيزه سازي تعاملي. به طور مثال ببينيد دوستان در روش سخنراني ما يك بحثي داريم تحت عنوان روشهاي ايجاد انگيزه درست است، اما اينجا وقتي مي خواهيم از انگيزه سازي كه يكي از چيزهايي است كه لازم است در كلاس درس صحبت بكنيم دنبال انگيزه سازي تعاملي هستيم يعني چه؟ يعني مي خواهيم از اين ظرفيتي كه در كلاس دبيرستاني يا در كلاس داريم مبني بر اينكه مي توانيم يك ارتباط دو طرفه داشته باشيم براي انگيزه سازي استفاده كنيم لذا اينجا انگيزه سازي سبكي را بايد آموزش بدهيم كه با آنچه كه در روش سخنراني مي گويند متفاوت باشد.
اين مهم است خيلي از ما مبلغین در كلاسهاي دبيرستان ، فقط یک واسطه ایم و فقط انتقال اطلاعات مي كنيم اما من خودم شخصاً به اين باور رسيدم كه هنر اين است ما بتوانيم یک عنوان را ايجاد كنيم، باور ايجاد كنيم، بتوانيم موضوع بحث را نهادينه بكنيم خيلي هم كار سختي است اينكه آدم يك ساعت و نيم بتوانيم يك باور را ايجاد كند و آنرا بارور کند یعنی مثلا در معرفی و شناساندن حق تعالی ، مخاطب ما از تهِ دلش خدا را باور بكند نه فقط بداند خداوجود دارد قيامت را باور بكند اين مهم است الآن جوانهاي ما راجع به قيامت كم اطلاعات دارند به نظر شما؟ كتابهاي ديني شان اين قدر راجع به معاد و اين چيزها مطالب نوشته و خواندند اما چقدرشان باور دارند؟ صِرف علم و اطلاعات كاري از پيش نمي برد گرچه مقدمه كار است لذا ما دنبال روشهايي بايد باشيم تا بتوانيم باور ايجاد بكنيم آن وقت است كه موفقيت در تقوا ايجاد كردن را خواهيم داشت.
اينكه چطوري بتوانيم بچه ها را با خودمان همراه بكنيم هم خيلي مهم است خيلي از وقتها ما در كلاس دبيرستان دانش آموزها كمكمان نمي كنند انگار ما يك نفر جلوي اين همه آدم ايستاديم به زور مي خواهيم يك چيزهايي را بهشان ياد بدهيم اگر يك مبلغ هنر اين را داشته باشد كه كاري بكند كه خود بچه ها در تأثير گذاردن ما روي خودشان به ما كمك بكند باز اين هم از فنون پيشرفته اي است كه خيلي لازم است ولي خيلي هم سخت است و بايد رويش صحبت كرد و روشهايي را از آن استفاده كرد.
اينكه ديگر واضح و روشن است كه اصلاً حُسن كلاسداري نسبت به سخنراني اين مشاركتي است كه مي شود در آن ايجاد كرد و مبلغ هم اگر بتواند استفاده كند مي تواند موفقيتش را چندبرابر كند.
ü شاگرد: اين فصل با روش انگيزه سازي تعاملي فرقش چيست؟
ü استاد: در هر دو تعامل وجود دارد اما در يكي به دنبال اين هستيم كه از تعامل براي انگيزه سازي استفاده بكنيم، در يكي نه اصلاً براي انگيزه ساختن مهم نيست انگيزه را ساختيم مي خواهيم با ايجاد مشاركت كاري بكنيم كه خودشان بيايند در عرصه با اين آمدن در عرصه هم رفع خستگي مي شود براي خودمان، هم بحث تنوّعي در آن ايجاد مي شود، هم اينكه خودشان مي آيند در جلسه بعد حالا مي بينيد يك فرصت عالي براي ايجاد ارتباط است هم مشاركتشان باعث ماندگاري بحث در ذهنشان مي شود و خيلي از فوايد ديگري كه مشاركت در كلاس مي تواند براي درس داشته باشد.
مشاركت يك فصل است ولي درسهايش را ان شاءالله بعداً برايتان مي گوييم معمولاً اين درسها اين فصلهاي آخري كه مي گوييم درسهايش ممكن است مثل آنها سه، چهارتا درس نباشد يك درس باشد ولي با مثلاً چندين راهكار. در اين مديريت كنترل كلاس هم خيلي يك مبلغ برايش اهميت دارد چون ماها خيلي وقتها با كلاسهاي شلوغ مواجه مي شويم مخصوصاً وقتي مي خواهيم مشاركت ايجاد بكنيم در كنترلش دچار مشکل می شویم خيلي از مبلغهاي ما از كلاسهاي دوم، سوم دبيرستان پسرانه مي نالند چون واقعاً گاهي اوقات جمع و جور كردن كلاس آسان نيست براي اينكه طرف هنر كنترل كلاس را داشته باشد خيلي مهم است يكي از رفقاي من مي گفت در کلاسی ، بحثم راجع به سيگار و مضرات آن بود يك دفعه يك كسي سيگار درآورد روشن كرد شروع كرد جلوي خودم كشيدن مي گفت اصلاً من يك دفعه جا خوردم خيلي مهم است راجع به سيگار دارم مي گويم جلوي خودم شروع كرد به سيگار كشيدن به او چه چيزي بگويم ؟ .. طرف شما داريد راجع به حجاب صحبت مي كنيد از قصد مي برد عقب ، جلوي همه، جلو هم نشسته اصلاً مي بينيد واقعاً بعضی ها جرأت و شهامت خاصي دارند در اينكه بخواهند كلاس را به هم بزنند اصلاً عقده دارند اين طوري مي خواهند خودشان را تخليه بكنند بعد چگونه مبلغ ، وقتی با اين معضلات در كلاس مواجه می شود برخورد كند كه آسيب نبيند بلكه كمك بكند به فرايند كلاس كار خيلي سختي است و بايد در این موضوع ، مبلغ مهارتي به دست بياورد.
در اين درس ما مي خواهيم تعاملات رواني مخفي را كه پشت پرده اين تدريس ما و اين ارتباط ما با بچه ها وجود دارد در مورد آن صحبت كنيم در يك دبيرستاني من نماز مي خواندم نماز را خواندم مكبّر نماز يكي از دخترها بود من يك جا حواسم پرت شد مثلاً به جاي اينكه چهار ركعت بخوانيم پنج ركعت خوانديم مکبر هم حواسش نبود بعد از نماز بلند شدم گفتم كه متأسفانه نماز همه اشتباه شده پنج ركعت خوانديم دوباره بايد بخوانيم بعد من گفتم كه من نمي دانم حالا من حواسم پرت بود خانم مكبّر ديگر حواسش كجا بود؟ این خانم هم نگو حسّاس بهش برخورد ناجور من آمدم نمازم را شروع بكنم که دوباره بخوانم ، ديدم مكبّر نيست فهيمدم اين دخترها هي مي آيند از اين پشت مي روند در يك كلاسي آقا رفته بود در كلاس گريه، گريه حاج آقا من را جلوي بچه ها ضايع كرد حالا در عرض ده دقيقه يك هَجمه اي عليه ما ايجاد شد اين گريه مي كرد، مظلوم نمايي مي كرد همه مي گفتند چه حاج آقاي ظالمي است ما را جلوي جمعيت ضايع كرد من ديدم اگر همين جا درستش نكنم فردايش ديگر حرفهايم تو اين مدرسه اصلاً خريدار ندارد يك عده دشمن به قول معروف شمشير به دست براي خودم درست كردم سريع ديدم اين فعاليت رواني آغاز شده شروع كردم با يك سري صحبتها بعد از نماز دومم آنرا ترمیم کنم هم آن خانم را آرامش كردم هم بچه ها را آن احساسشان را برگرداندم نسبت به خودم ولي اين در كلاس هم گاهي وقتها اتفاق مي افتد شما يك كسي يك اخلالي مي كند شما مي خواهيد آن را درست بكني يك دفعه يك هَجمه رواني عليه ات در كلاس ايجاد مي شود حالا اين را دوباره جمع كردن خودش مكافات است دانستن اين تعاملات رواني در كلاس خيلي مهم است.
يكي از روشهاي تغيير نگرش استفاده از تكنولوژيهاي آموزشي است مثلاً استاد اول كلاس نوت بوكش را درمي آورد و مي گذارد روي ميز دانش آموز مي گويد مثلاً استاد واقعاً پيشرفته اي است لازم است كه ما استفاده از ابزارهاي جديد در كلاس دبيرستان را راجع به آن صحبت بكنيم و هم اينكه اگر خواستيم از آن استفاده بكنيم برای چه محتوایی از آ ن استفاده کنيم .
فصل هشتم : آموزش كار كارگاهي و كتاب شناسي به همراه مباني تئوري
كه تدريج يك سري بحثها که راجع به نظريه هاي يادگيري هست آخر اگر فرصت شد خدمتتان عرض مي كنيم.