در مرحله سوم از اجراى برنامه براى نوجوانان و جوانان، فرض بر اين است كه مخاطبان پس از اجراى نيمى از برنامه خسته شده اند و بايد خستگى آنها را زدود. يكى از شيوه هاى متداول براى رفع خستگى، استفاده از جُكها و معماهاى بى محتوا و تكرارى است. اين شيوه گر چه موجب ايجاد تنوع و رفع خستگى است، اما برنامه هاى دينى را دچار آفت سطحى و سبك بودن، كم محتوايى و جدى نبودن در نظر مخاطبان مى كند.

در اين مرحله براى تقويت روحيه نوجوانان و جوانان و رفع خستگى آنها و در عين حال دورى از عوارض فوق، شيوه هاى متنوعى در نظر گرفته شده است تا ضمن ايجاد تنوع، معارف بلند دينى ـ از قرآن و حديث معصومين عليهم السلام ـ در جان مخاطبان جاى گيرد.

مسابقات مختلف با پرسشهاى كوتاه و يا تفصيلى (متنهاى ادبى، اشعار و ...) و نيز مسابقات عملى به صورت ميان پرده ها، نمونه هايى از اين شيوه ها و قالبها است كه در ذيل درباره هر يك از آنها توضيح خواهيم داد.

نكاتى درباره مسابقات

براى اجراى مسابقه، توجه به نكات زير ضرورى است:

1. گرچه اجراى مسابقه براى هر يك از كودكان، نوجوانان و جوانان مفيد و تجربه شده است، ولى در جايى كه مخاطبان ما در مقطع تحصيلى راهنمايى باشند، پرسشهاى كوتاه بهتر جواب مى دهد. از اين رو در اين نوشتار، سؤالات مسابقه با پرسشهاى كوتاه را متناسب با سطح ذهنى و علمى اين مقطع تحصيلى طراحى كرده ايم. مربيان محترم مى توانند براى دوره هاى دبيرستان و ... سؤالات ديگرى طراحى كنند.

مسابقه با متنهاى ادبى، براى دوره دبيرستان و مسابقه با اشعار، براى دانش آموزان دوره ابتدايى و پائين تر از آن و مسابقه با ميان پرده ها، براى استفاده عموم (كودكان،نوجوانان و جوانان) كارآيى بهترى دارد.

2. در اجراى مسابقه مى توان به انتخاب مربى يا مخاطبان، فردى را جلو جمعيت آورد و از او سؤال كرد و مى توان افرادى را در قالب چند گروه در مسابقه شركت داد. در هر صورت گرچه شركت كنندگان در مسابقه افراد يا گروه هاى خاصى هستند، ولى در واقع مخاطب ما همه شاگردان مى باشند و همه آنها آموزش خواهند ديد.

3. اجراى مسابقات نياز به هديه و جايزه دارد. از اين رو در صورتى كه بيشتر از يك روز برنامه داشته باشيم مانند برنامه هاى ده روزه يا يكماهه و بيشتر، بهتر است از شيوه امتياز دادن استفاده كنيم. بدين صورت كه هر كس 100 امتياز بياورد، ممتاز بوده و در پايان

دوره جايزه مى گيرد. و كسانى كه 200 امتياز بياورند هديه بهترى مى گيرند و آنان كه 300 امتياز كسب كنند، جايزه بهترى دريافت خواهند كرد.

با اين شيوه دست مربى باز است و در صورتى كه تا پايان دوره نتواند هداياى زيادى تهيه كند، به اندازه اى كه مى تواند، افراد را ممتاز و برنده نهائى را جايزه مى دهد، و نگران تهيه نشدن جوايز زياد نخواهد بود.

4. مربى نبايد طورى مسابقه را اجرا كند كه دانش آموزان خود را طلب كار او بدانند بلكه او بايد طلبكار آنها براى ارائه جوابهاى درست باشد. به جاى اينكه دانش آموزان پس از كلاس جهت گرفتن جايزه به دنبال مربى راه بيفتند، بايد كارى كرد كه آنها نياز به گرفتن جوابهاى صحيح سؤالات داشته باشند و براى گرفتن جواب به دنبال مربى راه افتند.

5. نوجوانان و جوانان شركت كننده در مسابقات نبايد از كم و كيف جوايز و مقدار امتيازات اطلاعى داشته باشند. در غير اين صورت مربى بايد هر روز بخشى از نيروى خود را جهت پاسخ گويى به اينكه مقدار امتياز هر كس چقدر است مصرف كند. چنانكه دانش آموزان از امتيازات خود سؤال كنند مى توان به آنها گفت: امتيازات را در پايان دوره يكجا اعلام مى كنيم تا ذوق زده شويد.

انواع مسابقات

مسابقات را به اعتبار شكل و سؤالات آنها مى توان به دو گروه

مسابقات پرسشى و مسابقات عملى تقسيم كرد. مسابقات پرسشى نيز به دو گروه مسابقات با پرسشهاى كوتاه و مسابقات با پرسشهاى تفصيلى، تقسيم مى شوند.

مسابقات پرسشى

الف) مسابقات با پرسشهاى كوتاه

در اين مسابقات سؤالها به صورت كوتاه مطرح مى شوند و از شركت كننده در مسابقه انتظار مى رود كه پاسخى كوتاه ارائه كند.

اين مسابقات را به اعتبار اهداف و محتواى سؤالات آنها مى توان به چند گروه تقسيم كرد كه در ذيل بيان مى شود.

1. مسابقات اخلاقى

براى ايجاد رفتارهاى صحيح و شكل گيرى خصلتهاى خوب اخلاقى در دانش آموزان، مى توان مطالب اخلاقى را به صورت سؤال درآورده و در قالب مسابقه ارائه كرد. به نمونه هايى از اين سؤالات توجه كنيد.

نمونه اول:

مى توان سؤالات زير را مطرح كرد و از شركت كنندگان در مسابقه خواست كه با عبارات «بهترين مردم» يا «بدترين مردم» پاسخ دهند.

1. كسى كه تو را به راه خير دعوت كند؟

2. كسى كه خودش را بهتر از مردم بداند؟

3. كسى كه ديدن او شما را به ياد خدا بيندازد؟

4. كسى كه به مردم ظلم مى كند و آزار مى رساند؟

5. دوستى كه با شما همدردى داشته باشد؟

6. كسى كه خوبى را با بدى پاسخ مى دهد؟

7. كسى كه نفع رسان و نيكوكار باشد؟

8. كسى كه در مقابل سختيها صبر مى كند؟

9. كسى كه به دنبال عيب جويى مردم است؟

10. كسى كه برايش مهم نباشد كه مردم او را در حال گناه ببينند؟

نمونه دوم:

مى توانيم سؤالاتى را به صورت زير مطرح كرده واز مخاطب يا مخاطبان خود بخواهيم كه با «بله» يا «خير» به آن پاسخ دهند.

1. آيا مى دانيد رفتار هر كس نشان دهنده شخصيت اوست؟

2. آيا مواظب هستيد كه رفتار شما هر روز بهتر از ديروز باشد؟

3. آيا با رفتار خوب نسبت به پدر و مادر از زحمات آنهاقدردانى مى كنيد؟

4. آيا مى دانيد رفتار من و شما مى تواند براى همه جامعه الگو باشد؟

5. آيا مى دانيد رفتار من و شما در تمام جامعه تأثير دارد؟

6. اگر دوست شما نسبت به بدتر شدن رفتارتان تذكر داد، آيا از او تشكر مى كنيد؟

7. آيا همراه با انجام امر به معروف، ديگران را هم به آن توصيه مى كنيد؟

8. آيا با برخوردى محبت آميز همكلاسيها را از خود راضى مى كنيد؟

9. آيا فقط به توصيه ديگران نمازتان را سر وقت مى خوانيد؟

10. آيا شوخى زياد شخصيت انسان را از بين مى برد؟

نمونه سوم:

نمونه ديگرى از مسابقه اخلاقى به اين صورت است كه جملاتى اخلاقى را مطرح كرده و از مخاطب خود مى خواهيم آنچه را كه ما مى گوئيم تكرار كند و در صورت صحت تكرار، به او امتياز مى دهيم.

نمونه هايى از اين جملات را در ذيل مى آوريم:

1. بزرگترين گناه، نااميدى از درگاه خداوند است.

2. كار، آدمى را صيقل مى دهد.

3. تجربه بزرگترين استاد است.

4. تجربه از علم بهتر است.

5. اعتماد به نفس بزرگترين سرمايه است.

6. ايمان و جوانمردى زيادش هم كم است.

7. فرزند نيك بزرگترين سود است.

8. نااميدى، پيش از مرگ، انسان را مى كشد.

9. گذشت، بزرگترين هديه است.

10. ايمان، بزرگترين افتخار است.

2. مسابقات تربيتى

به هدف تربيت جوانان و نوجوانان، مى توان براى آنها مسابقات تربيتى برگزار كرد. به چند نمونه از سؤالات و پاسخهاى اين نوع از مسابقات در ذيل اشاره مى شود.

نمونه اول:

مى توان سؤالاتى را مطرح كرده و بخواهيم يكى از افراد يا گروهى از آنها، با كلمه «بله» يا «خير» پاسخ دهند. نمونه هايى از اين سؤالات عبارتند از:

1. آيا مى دانيد زندگى كنونى ما مديون جانبازى شهيدان است؟

2. آيا مى دانيد شهيدان چون شمع سوختند تا اسلام و ايران را روشن كنند؟

3. آيا مى دانيد زمانى كه همه دنيا براى نابودى ايران متحد شده بودند، حماسه سازى شهدا سبب نجات مملكت شد؟

4. آيا مى دانيد كه در دوران دفاع مقدس، جوانان مؤمن از سراسر كشور با انتخاب خود به جبهه رفته و براى دفاع از اسلام و ميهن جان دادند، اما تسليم دشمن نشدند؟

5. آيا مى دانيد ما وارث شهدايى هستيم كه اخلاق و رفتارشان نمونه انسان كامل بود؟

6. آيا مى دانيد كه اگر بين ما و اخلاق شهدايمان فاصله افتد، شكست خورده ايم؟

7. آيا با نام و زندگى و سخنان تعدادى از شهيدان آشنا هستيم؟

8. آيا ياد شهيدان همواره بايد در خاطرمان باشد؟

9. آيا از وصيت نامه آن عزيزان درس زندگى مى آموزيم؟

10. آيا براى ادامه راهشان از خداى توانا يارى مى طلبيم؟

نمونه دوم:

سؤالات زير را مطرح كرده و از مخاطب خود مى خواهيم كه با كلمات «زرنگ» يا «غيرزرنگ» پاسخ دهد.

1

. كسى كه دركارها يش نظم و انضباط دارد؟

2. كسى كه از كودكى اخلاقش را درست كند؟

3. كسى كه به قولش وفا كند؟

4. كسى كه گناه انجام دهد؟

5. كسى كه پدر و مادرش از او راضى نباشند؟

6. كسى كه سعى مى كند در سلام كردن از ديگران سبقت بگيرد؟

7. كسى كه رفقايش از افراد خوب و مؤمن باشند؟

8. كسى كه نمازش را اول وقت بخواند؟

9. كسى كه در كارهاى خوب از ديگران سبقت بگيرد؟

نمونه سوم:

سؤالات زير را مطرح كرده و مى گوييم با كلمات «دانا» يا «نادان» به ما جواب دهند.

1. هر كس سؤال كند و بپرسد؟

2. هر كس پر حرفى كند؟

3. هر كس حق را يارى كند؟

4. هر كس به علمش عمل كند؟

5. هر كس تو را موعظه كند؟

6. هر كس گناه كند؟

7. هر كس خودپسندباشد؟

8. هر كس به ياد خدا باشد؟

9. هر كس از فرصتها استفاده كند؟

نمونه چهارم:

افراد و گروه هايى را مطرح كرده و از شركت كنندگان در مسابقه مى خواهيم كه با كلمات «خوبها» يا «بدها»، اين گروه ها را ارزيابى كنند.

1. خداپرستان؟

2. بى نمازها؟

3. رزمندگان اسلام؟

4. بت پرستها؟

5. درس خوانها؟

6. مسخره كنده ها؟

7. راستگوها؟

8. تميزها؟

9. بى نظمها؟

10. بخشنده ها؟

نمونه پنجم:

سؤالات زير را مطرح كرده و مى خواهيم تا با جواب «بله» يا «خير» به سؤال پاسخ دهند.

1. آيا عمل به خوبيها را دوست داريد؟

2. آيا ترك بديها را دوست داريد؟

3. آيا دوست داريد خدا را بشناسيد؟

4. آيا قرآن را فقط بايد خواند؟

5. آيا شيطان رفيق شماست؟

6. آيا پدر و مادرتان را دوست داريد؟

7. آيا خوشرويى را دوست داريد؟

8. آيا شوخى زياد آبروى انسان را زياد مى كند؟

9. آيا مشورت كار خوبى است؟

10. آيا مشورت با هر كسى جايز است؟

3. مسابقات اعتقادى

از راه اجراى مسابقه، ضمن ايجاد تنوع در اجراى برنامه براى نوجوانان، مى توان سؤالاتى را مطرح كرد كه بنيه اعتقادى آنان را تقويت كند. نمونه هايى از طرح سؤالات براى رسيدن به اين هدف را در ذيل مى آوريم.

نمونه اول:

سؤالات زير را مطرح كرده و از آنها مى خواهيم تا با كلمات «بهشتى» يا «جهنمى» پاسخ دهند.

1. كسانى كه آيات الهى رامسخره مى كنند؟

2. كسانى كه در راه خدا به شهادت رسيده اند؟

3. كسانى كه نماز را ترك كرده اند؟

6. كسانى كه قيامت را فراموش كرده اند؟

9. كسانى كه مانع رفتن مردم به راه خدا مى شوند؟

10. كسانى كه مردم را به دين خدا راهنمايى مى كنند؟

نمونه دوم:

سؤالات زير را مطرح كرده و از مخاطبان خود مى خواهيم بگويند اين سؤال به كداميك از اصول يا فروع دين مربوط است.

1. به زيارت خانه خدا رفتن؟ (حج)

2. مال خود را به فقرا دادن؟ (زكات)

3. جنگ با دشمنان خدا كردن؟ (جهاد)

4. از كار بد نهى كردن؟ (نهى ازمنكر)

5. دشمنى با دشمنان خدا كردن؟ (تبرى)

6. مردم را به كار خير وادار كردن؟ (امر به معروف)

7. دوستدار دوستان خدا بودن؟ (تولّى)

8. 51 مال خود را به خاطر خدا دادن؟ (خمس)

9. دوباره زنده شدن در روز قيامت؟ (معاد)

10. معدل بودم، ولى موقع نوشتن بر اثر چرت ميمم افتاد؟ (عدل)

4. مسابقات قرآن و نماز

براى بالا بردن اطلاعات نوجوانان نسبت به قرآن و نماز، مى توان سؤالات مسابقه را در موضوع قرآن و نماز تهيه كرد تا ضمن ايجاد تنوع و رفع خستگى در اجراى برنامه، وقت مخاطبان به هدر نرود و به اطلاعات مفيدى دست يابند. نمونه هايى از اين سؤالات را در اينجا مى آوريم.

نمونه اول:

سؤالات زير را مطرح كرده و از مخاطبان مى خواهيم با كلمات «بله» يا «خير» پاسخ دهند. (اين سؤالات در مورد قرآن طراحى شده است.)

1. آيا برنامه هاى تربيتى اسلام در قرآن بيان شده است؟

2. آيا خواندن قرآن باعث نجات از آتش جهنم است؟

3. آيا قرآن خواندن يعنى سخن گفتن خدا با انسان؟

4. آيا خواندن قرآن به انسان آرامش مى دهد؟

5. آيا مى توانيم قبل از رسيدن به تكليف قرآن بخوانيم؟

6. آيا لمس نام شيطان در قرآن هم وضو لازم دارد؟

7. آيا قرآن انسان را بهترين مخلوقات خدا معرفى مى كند؟

8. آيا قرآن كتاب هدايت انسان در رسيدن به كمال نهايى است؟

9. آيا تنها راه سعادت، عمل نمودن به احكام قرآن است؟

10. آيا نمازگزاران هر روز قرآن مى خوانند؟

نمونه دوم:

سؤالات زير را مطرح كرده و مى گوييم با كلمات «بله» يا «خير» پاسخ گويند.(اين سؤالات در مورد نماز طراحى شده است.)

1. آيا نماز پناهگاهى براى جلوگيرى از ضربات شيطان است؟

2. آيا نماز انسان را از خودپسندى باز مى دارد؟

3. آيا نماز خواندن، سخن گفتن با خداست؟

4. آيا انسان با نماز به معراج مى رود؟

5. آيا نماز مؤمن را در قبر يارى خواهد كرد؟

6. آيا امام حسين عليه السلام در ظهر عاشورا هم نماز خواند؟

7. آيا با قبول شدن نماز در نزد خدا، ساير عبادتها قبول مى گردد؟

8. آيا نماز را فقط در روز مى خوانند؟

9. آيا هر كس نماز بخواند نورانى مى شود؟

10. آيا نماز كليد بهشت است؟

11. آيا نماز ذكر خداست؟

12. آيا ذكر خدا به دلها آرامش مى دهد؟

13. آيا نماز ستون دين است؟

14. آيا نماز نور مؤمن است؟

15. آيا نماز هم در قيامت انسان را شفاعت مى كند؟

16. آيا ثواب نماز جماعت قابل شمارش است؟

17. آيا ائمه عليهم السلام براى كسانى كه نماز را سبك مى شمارند، شفاعت خواهند كرد؟

نمونه سوم:

سؤالات زير را مطرح كرده و درخواست پاسخ مى كنيم.

1. تنها سوره اى كه در تمام آياتش لفظ جلاله «اللّه» بكار رفته است؟ (مجادله)

2. تنها سوره اى كه خدا در آن از زبان بنده تكلم كرده است؟ (حمد)

3. سوره اى كه در حكم شناسنامه خدا بوده و نامش از اصول دين است؟ (توحيد)

4. بزرگترين سوره از حيث عظمت معنوى كدام است؟ (حمد)

5. سوره اى كه فاء ندارد كدام است؟ (حمد)

6. دو آيه قرآن كه مشتمل بر تمام حروف تهجى است كدام است؟

(آل عمران/ 154 و فتح /29)

7. اوّلين سوره كه در مكه و اوّلين سوره كه در مدينه نازل شد؟

(حمد در مكه و بقره در مدينه)

8. با عظمت ترين آيه از حيث معنى كدام است؟ (بسم ا... الرحمن الرحيم)

9. سخت ترين و با مشقت ترين آيه بر پيامبر صلى الله عليه و آله ؟ (آيه 115 از سوره هود، «فَاسْتَقِمْ كَما اُمِرْتَ»)

10. كلمه وسط قرآن كدام است؟ (وَلْيَتَلَطَّفْ، آيه 19 از سوره كهف)

11. كدام سوره به اسم خودش ختم مى شود؟ (ماعون و ناس)

12. آخرين سوره اى كه بر پيامبر نازل شد؟ (نصر)

13. طولانى ترين آيه قرآن كدام است؟ (آيه 282 از سوره بقره كه داراى 128 كلمه و 540 حرف است.)

14. طولانى ترين كلمه قرآن؟ (اَسْقَيْناكُمُوهُ در سوره حجر، آيه 22 كه 10 حرف دارد.)

15. كوتاهترين آيه از جهت تعداد كلمه، نه حرف؟ « مُدْهامَّتانِ»

16. بهترين خوردنى كه در قرآن ذكر شده؟ (عسل)

17. بهترين ماه در قرآن كدام است؟ (ماه رمضان)

18. كدام كتاب به خواهر قرآن معروف است؟ (صحيفه سجاديه)

19. كدام سوره قرآن يكى از اعياد مسلمين است؟ (جمعه)

20. كدام سوره است كه اگر حرف اول آن را برداريم نام اوّلين امام شيعيان است؟ (اعلى)

5. مسابقات احكام

مى توان در اجراى برنامه براى نوجوانان، بحث احكام را در قالب مسابقه پيش كشيد. نمونه هايى از اين سؤالات و پاسخ آنها را مطرح مى كنيم:

نمونه اول:

از مخاطب يامخاطبان مى خواهيم تا بعد از مطرح شدن افراد زير

بگويند اين افراد براى انسان «مَحْرَمْ» هستند يا «نامحرم». پس جواب سؤالات، كلمات «محرم» يا «نامحرم» مى باشد.

1. برادر 2. خواهر 3. برادر شوهر 4. شوهر خواهر 5. شوهر خاله 6. برادر خاله 7. پسر دخترخاله 8. پسر نوه دائى 9. عموى برادر مادر 10. عموى خواهر مادر 11. خواهر پدر بزرگ 12. پسر پدر بزرگ 13. پدر پدر بزرگ 14. پسر پسر عمه عمه عموى دايى 15. خواهر زاده 16. شوهر عمه خواهر 17. برادرزاده مادر 18. پدر پدر پسر عموى برادر عمو 19. دختر پسر عمو 20. مادر پدر مادر

نمونه دوم:

از مخاطبان مى خواهيم پس از مطرح شدن سؤالات زير، با كلمات «باطل» يا «صحيح» پاسخ دهند.

1. نماز بدون وضو؟

2. نماز كسى كه در بين نماز يادش بيايد كه اصلاً وضو نگرفته؟

3. نماز كسى كه عمدا كلامى غير از نماز را در نماز بگويد؟

4. نماز كسى كه يك سجده را فراموش كرده و بعد از مدّتى يادش بيايد؟

5. نماز كسى كه قبل از آرام گرفتن بدن تكبيرة الاحرام بگويد؟

6. نماز كسى كه با آب انار وضو بگيرد؟ (انار نام شهرى در استان كرمان است.)

7. نماز كسى كه عمدا رو از قبله بگرداند؟

8. نماز كسى كه با آب غصبى وضو گرفته؟

9. نماز كسى كه با آب پرتقال وضو بگيرد؟ (كشور پرتقال)

10. نماز كسى كه در حال نماز، بلند بخندد و يا چرت بزند؟

نمونه سوم:

از فرد يا افرادى كه در مسابقه شركت كرده اند مى خواهيم تا بعد از مطرح شدن سؤالات زير، با كلمات «پاك» يا «نجس» جواب دهند.

1. فضله موش و گربه؟

2. خون ماهى و پشه ؟

3. سگ و خوك خشكى ؟

4 ـ ماهى مرده در آب ؟

5. فضله پشه و مگس ؟

6. مشرك و كافر و منكر خدا؟

7. گندم نجسى كه آرد شود؟

8. سگى كه در نمك زار تبديل به نمك شود؟

9. كافرى كه مسلمان شود؟

6. مسابقه هوشى

مى توان براى رفع خستگى در حين اجراى برنامه براى نوجوانان، مسابقه «هوش» گذاشت و با طرح سؤالاتى، نكات اخلاقى، اعتقادى و ... را به آنها آموزش داد. مثلاً مى توانيم از آنها بخواهيم تا بعد از مطرح شدن نام افراد يا گروه هاى زير، فوراً با كلمات «باشيم» يا «نباشيم» پاسخ دهند.

1. كارگر (همه كارگر خدائيم) 2. حرام خوار 3. صبور 4. روزه دار 5. راستگو 6. نمازخوان 7. منافق 8. معتكف 9. با حيا 10. منظّم 11. كافر 12. مردم آزار 13. مبارز 14. روزه خوار 15. دروغگو

16. مسلمان 17. بى ايمان 18. دريادل 19. خنده رو.

7. مسابقه اولينها

«اولينها» عنوان ديگرى براى مسابقه در ضمن اجراى برنامه براى نوجوانان است. براى اجراى اين مسابقه، سؤالاتى را درباره اولين اشياء، اعمال و يا اشخاص دينى طراحى كرده و از شركت كنندگان در مسابقه مى خواهيم به اين سؤالات به صورت كوتاه و كلمه اى جواب دهند.

نمونه هايى از سؤالات براى اولينها عبارتند از:

1. اوّلين كسى كه توبه كرد؟ (حضرت آدم عليه السلام )

2. اوّلين كسى كه اللّه اكبر گفت؟ (حضرت ابراهيم عليه السلام )

3. اوّلين كسى كه خط نوشت؟ (حضرت ادريس عليه السلام )

4. اوّلين جمله اى كه حضرت آدم بر زبان آورد؟ (الحمدلله رب العالمين)

5. اوّلين زنى كه به حضرت موسى عليه السلام ايمان آورد؟ (آسيه همسر فرعون)

6. اوّلين كسى كه وارد بهشت مى شود؟ (حضرت زهرا عليهاالسلام )

7. اوّلين خانه اى كه در روى زمين ساخته شد؟ (كعبه)

8. اوّلين زنى كه به اسلام ايمان آورد؟ (حضرت خديجه عليهاالسلام )

9. اوّلين ركن نماز؟ (نيت)

10. اوّلين سؤال در روز قيامت؟ (نماز)

11. اوّلين زنى كه در كربلا به شهادت رسيد؟ (هانيه مادر وهب)

12. اوّلين كسى كه در كربلا جنگ را شروع كرد؟ (عمرسعد)

13 . اوّلين كسى كه راه را بر امام حسين عليه السلام بست و مانع رفتن امام به كوفه شد؟ (حرّ)

14. اوّلين كسى كه به زيارت قبر امام حسين عليه السلام رفت؟ (جابر)

15. اوّلين كسى كه با تربت امام حسين عليه السلام نماز خواند؟ (امام سجاد عليه السلام )

16. اوّلين كسى كه در شب عاشورا به امام حسين عليه السلام اظهار وفادارى كرد؟ (حضرت ابوالفضل عليه السلام )

17. اوّلين شهيد از بنى هاشم در ماجراى كربلا؟ (حضرت على اكبر عليه السلام )

ب) مسابقات با پرسشهاى تفصيلى

در اين گونه از مسابقات، پرسشها به صورت تفصيلى بيان مى شوند و از شركت كنندگان در مسابقه خواسته مى شود تا باپاسخى كوتاه جواب دهند. اين مسابقه مى تواند به شكلهاى مختلفى برگزار شود كه در ذيل به بعضى از آنها اشاره مى شود.

1. متنهاى ادبى

در اين شكل از مسابقه، يك متن ادبى را كه درباره شخصيت، مكان و يا ... است خوانده و از شركت كننده در مسابقه مى خواهيم كه نام آن شخص يا مكان و ... را بگويد. به نمونه هاى زير توجه كنيد:

نمونه اوّل: او كيست؟

او نزد اهل مدينه به زيركى معروف بود، او را عقيله قريش مى گفتند، كسى در شاعرى به پاى او نمى رسيد، او بسيار شيرين زبان بود و بيانى رسا داشت، او زنى حاضر جواب بود.

روزى دختر عثمان به او گفت: من دختر شهيد هستم. ناگهان صداى مؤذن بگوش رسيد «اشهد انّ محمّدا رسول اللّه»، او رو به دختر عثمان كرد و فرمود: اين «محمد» پدر من است يا پدر تو؟ دختر عثمان شرمنده شد و گفت: ديگر هيچ گاه بر شما خاندان رسول الله صلى الله عليه و آله فخر فروشى نمى كنم.

مهمترين بخش زندگى او پيام رسائى قيام كربلا و همراهى و كمك به عمه اش زينب بود كه به خوبى از عهده اين امر برآمد؛ چنان كه وقتى به همراه كاروان اسيران وارد شام شد و آنها را به مجلس يزيد بردند به يزيد كه از روى تكبر نسبت به سر مقدس امام حسين عليه السلام بى احترامى مى كرد، اعتراض كرده و گفت: «من نديدم كسى را كه قلبش تيره تر و تاريكتر از يزيد باشد و هيچ كافر و مشركى بدتر از يزيد نديده ام.» يزيد از اطرافيان پرسيد: او كيست؟

جواب: «حضرت سكينه عليهاالسلام »

نمونه دوم: او كيست؟

در كربلا جوانان و نوجوانان و حتى كودكان، مجاهد و دلير و شجاع بودند. در بين آنها كودكى يازده ساله بود كه جان سالم به در برد واسير شد و همراه كاروان اسيران وارد دمشق؛ مركز حكومت يزيد شد، يزيد خطاب به آن قهرمان كرد و گفت: «مى توانى با پسرم خالد كُشتى بگيرى؟»

يزيد مى خواست با اين پيشنهاد او را تحقير كند، اما اين قهرمان جواب داد: «اگر مى خواهى شجاعت او را معلوم كنى، شمشيرى به

دست من و شمشيرى به دست او بده تا در حضور تو بجنگيم، اگر من او را كشتم به جدش ابوسفيان ملحق مى شود و اگر او مرا كشت به جدم رسول خدا صلى الله عليه و آله ملحق خواهم شد. اين كودك يازده ساله كيست؟

جواب: «عمرو، پسر امام حسن عليه السلام »

نمونه سوم: او كيست؟

او كه ابراهيم1 گونه نجات دهنده سميه هاى 2 زمان، حجت 3 خدا، امين4 مردم، و براستى كه امام5 انقلاب6 بود، با فريادى آذر7 بيان، ارمهاى8 دنيوى ستمگران را در هم ريخت، ندايش توحيد9 بود و شاگردانى چون معلم شهيد مطهرى10، و همرزمانى چون آيت الله كاشانى11 و سعيدى12 و صدوقى13 و دكتر بهشتى14. رحمهم اللّه. و پيشتاز شهدائى چون 15، شهيد مصطفى خمينى16 رحمه الله كه مثل عمار17 ياسر بود، داشت. در جريان قيام18 19 دى و 15 خرداد19، منزلش ايستگاه20 و گلستان21 با صفاى22 دل آذرها23 و افراد با هدف24 و نيروگاه25 مردم دور تا دور26 شهر آن روز و بسيج27 و سپاه28 امروز بود. اما افسوس كه در آستانه29 به ساحل30 نجات رسيدن انقلاب، مصلايش31 را سكوى پرواز قرار داده و از آن معراجى32 نو آغاز كرد. او را روح الله اش اگر نناميم پس چيست؟

جواب: «نام 32 خيابان شهر مقدس قم»

نمونه چهارم:

متن زير را مطرح كرده و از شركت كنندگان در مسابقه سؤال مى كنيم، در متن ذيل چند اسم آمده است؟

«بيائيد سرى به كوچه هاى آخرت بزنيم. بيائيد با حياء «يحيى»

زندگى كنيم. بيائيد «ياس» خوشبوى «الياس» را ببوئيم. بيائيد «مونس» «يونس» باشيم و «زليخاى» خواهان «يوسف». بيائيد دم «عيسى» را غنيمت شمريم. بيائيد روى كتاب «تاب» نخوريم و قدر «زعفران» وقت را بدانيم. بيائيد كمى براى دلهاى مجروح مظلومين دنيا «جوش شيرين» بزنيم و فرياد سر بدهيم تا «فرهاد» همت به فرياد آنها بشتابد. بيائيد «امير كبير» نفسهاى خودمان باشيم و دلهاى ريشمان را اصلاح كنيم. بيائيد هر روز يك شيشه «نوشابه» معرفت بنوشيم. بيائيد هيچ وقت سير نخوريم تا بوى بد ندهيم.»

نمونه پنجم:

متن زير را مطرح كرده و سؤال مى كنيم پيام اين متن چيست؟

«خواهرم»! چشمان خواب آلوده را بگشاى، چند مشت از آب بيدارى به صورت زن، پرده هارا از ديده ات بزداى، خواب را در چشم خود بشكن. خواهرم! چارچوب و تار و پود زندگيت از چيست؟ چارچوب استوار و سخت يك ايمان، تار فكر و پود يك احساس.

خوش به حالت خواهرم، خواهر! تو بارانى، تو ابرى، تو درمانى، تو دردى. خواهرم! درمان دردت در درون توست. خواهرم! باران فكرى، ابر احساسى، حيف از اين باران استعداد و گنج ذوق.

خواهرم! در گذرگاه حيات و زندگانى كوه خواهى بود يا چون كاه؟ بادهاى سهمگين مى وزد در راه، موجهاى خشمگين مى خيزد از دريا، كوه اگر باشى توانى ماند، روى در روى هزاران موج، سينه اندر سينه هر باد و هر طوفان، كاه اگر باشى چه؟ مى دانى، خرمنى را در

مسير بادها بنگر، آنچه ماند گندم است و آنچه بادش مى ربايد كاه.»

2. خاطرات

مى توان خاطره اى را نقل كرده و درباره آن سؤال كرد. مثلاً مى توانيم خاطره زير را بيان كرده و سؤال كنيم كه اين خاطره را چه كسى در مورد چه كس ديگرى بيان نموده است؟

«در گذشته برادرى ايمانى و الهى داشتم، آنچه او را در چشم من بزرگ مى نمود اين بود كه دنيا در چشم او كوچك بود، از سلطه شكم خود بيرون بود، چيزى را كه نمى يافت آرزو نمى كرد و چون به آن دست مى يافت از حد نمى گذراند، بيشتر اوقات خود را به سكوت مى گذراند و اگر سخن مى گفت، گزيده مى گفت و تشنگان معرفت را از دانش سرشار خود سيراب مى كرد. در چشم ظاهربينان، ضعيف و مستضعف مى نمود و در ميدان كار و كارزار چون شيرى خشمگين و مارى پر زهر بود.

تا براى كارى محمل و عذرى مى يافت كسى را سرزنش نمى كرد، از بيمارى و ابتلاى خود وقتى خبر مى داد كه بهبود يافته بود، آنچه را كه بناى انجام آن را نداشت بر زبان نمى راند، اگر ديگران در كلام بر او چيره مى شدند در سكوت بر او پيروز نمى شدند، به شنيدن حريص تر بود تا بر سخن گفتن، هر گاه سرِ دوراهى قرار مى گرفت مى سنجيد كه كدام راه به هوى و هوس نزديكتر است تا با آن مخالفت كند.»

جواب: «امام على عليه السلام در مورد پيامبر صلى الله عليه و آله »

3. معماها

در اين گونه از پرسش، معمايى را مطرح كرده و از شركت

كنندگان در مسابقه مى خواهيم جواب دهند. نمونه هايى از اين معماها را در ذيل مى آويم.

1. آيا مى توان نماز صبح را در شام خواند به طورى كه ادا هم باشد يا خير؟ (بله نماز صبح را در شهر شام به صورت ادا مى خوانند.)

2. ذكرى كه در آن لبها بهم نمى خورد؟ (لا اله الا الله)

3. اگر شما تنهاى تنها در يك بيابان قرار بگيريد چه مى كنيد؟ (اين سؤال غلط است، هر كجا باشيم خدا با ما است «هُوَ مَعَكُمْ اَيْنَما كُنْتُمْ»)

4. روزه چيست؟ (روى زِ يك نقطه است.)

5. جمله زير را شخصى غير از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى گويد و در گفته خود هم صادق است. بفرمائيد چگونه ممكن است؟

«انا احمد النبىّ الامىّ العربّى المكّى المدنّى القرشّى الابطحّى الهاشمّى»

جواب: (اَحْمَدُ فعل متكلم وحده است.)

4. اشعار

با استفاده از شعر نيز مى توان سؤال كرد و پاسخ خواست. مثلاً شعرهاى زير را مطرح كرده و دنباله آنها را از شركت كنندگان در مسابقه مى خواهيم؛

1. اى زن به تو از فاطمه اين گونه خطاب است

2. تن آدمى شريف است به جان آدميت

3. يوسف گم گشته بازآيد به كنعان غم مخور

4. ابر و باد و مه خورشيد و فلك در كارند