دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آثار تربیتی سختی ها

No image
آثار تربیتی سختی ها

كلمات كليدي :مصيبت، نعمت، نقمت، صبر، استقامت، انسان مصمم

نویسنده:سوده سادات تقوي

آدمی در گذر عمر و گذار از این دنیای خاکی، ممکن است دچار رنج‌ها و مصائب گوناگونی شود، مهم این‌ است که چگونه و از چه دریچه‌ای به محنت و مصیبت نگاه کند.

اگر مصائب را در خوشبختی‌ها بدانیم و این‌که در شکم گرفتاری‌ها و مصیبت‌ها، نیک‌بختی و سعادت نهفته است، راحت‌تر با مشکلات و مصائب روبه رو‌ می‌شویم و آن‌را به عنوان مقدمه‌ای برای تکامل نفس و صیقل روح خود در نظر می‌گیریم. همچنان‌ که گاهی عکس آن ‌هم وجود دارد؛ یعنی در متن سعادت‌ها، بدبختی‌ها، تکوین‌ می‌یابند. خداوند کریم در آیات نورانی وحی فرموده است:

«خدا شب را در شکم روز فرو‌ می‌‌برد و روز را در شکم شب».[1]

دریای خروشان زندگی با طوفان‌ها و موج‌های کوه‌آسا همراه است. امواج سهمگین حوادث از پیشرفت انسان‌ها در مسیر زندگی جلوگیری می‌کند، ولی این انسان‌های مصمم هستند که با کشتی تدبیر و اراده، تحمل و صبر، سینه امواج حوادث را می‌شکافند و با کمک دانش و بینش با مشکلات مبارزه می‌کنند؛ و این فراز و نشیب‌ها، و دست و پنجه نرم‌ کردن با حادثه‌ها که با طبیعت زندگی عجین گشته موجب شده است تا دنیا را سرای آزمایش بخوانند و هر کس‌ که این دوره را در آزمایشگاه طی می‌کند، در برخورد با پدیده‌های تلخ و شیرین آن، می‌تواند میزان ایمان و مقدار توان خود را بیازماید. خداوند حکیم در قرآن کریم می‌فرماید:

«و شما را به چیزی از نوع ترس و گرسنگی و کاهش در اموال و جان‌ها و محصولات می‌آزماییم».[2]

خداوند متعال در این‌گونه آیات می‌خواهد بگوید:« هرکه وصل ما جوید و قرب ما خواهد ناچار است او را بار محنت کشیدن و شربت اندوه چشیدن. "آسیه" زن "فرعون" همسایگی حق طلب کرد و قربت وی خواست. گفت: «خداوندا، در همسایگی تو حجره خواهم که در کوی دوست حجره، نیکوست.» آری نیکوست ولکن بهای آن بس گران است. گر هرچیزی به زر فروشند، این را به جان و دل فروشند.

آسیه گفت: «باکی نیست و گر به جای جانی هزار جان بودی دریغ نیست.» پس آسیه را چهار میخ کردند، و در چشم وی میخ آهنین فرو بردند، و او در آن شرایط سخت می‌خندید و شادمانی می‌کرد این ‌چنان است که گویند:

هر جا که مراد دلبر آمد

یک خار به از هزار خرماست[3]

افراد قوی و نیرومند کسانی هستند که در گهواره رنج پرورش یافته‌اند. آن‌ها می‌توانند در برابر طوفان‌های مصائب مقاومت کنند، ولی کسی که در مهد عزت و نعمت، پرورش یافته است با یک نسیم سرد و پژمرده می‌شود و با یک باد شدید از جای کنده می‌شود.[4]

مصیبت‌ها و شدائد برای تکامل بشر ضرورت دارند. اگر محنت‌ها و رنج‌ها نباشد بشر تباه می‌شود. قرآن کریم در این مورد می‌فرماید:

«همانا انسان را در رنج و سختی آفرینش داده‌ایم».[5]

عاشق در طریق رسیدن به معشوق از سختی نمی‌هراسد و از تلخی‌ها بیم ندارد، زیرا «بهشت را به بها دهند نه به بهانه» و چنان‌که حضرت‌ محمد(ص) فرمود:

«بهشت به سختی‌ها و تلخی‌ها پیچیده شده است».

آن کس که توان تحمل ناملایمات را نداشته باشد امید راه یافتن به حضور حضرت محبوب را باید از خانه دل بیرون کند، چرا که در کنار هر گلی خاری وجود دارد و به قول شیخ اجل "سعدی شیرازی":

«بدان‌که هرجا گل است خار است، و با خمر خمار است و برسر گنج مار است و آنجا که در شاهوار است نهنگ مردم خوار است، لذت عیش دنیا را لدغه‌ی اجل در پس است و نعیم بهشت را دیوار مکاره در پیش».[6]

جور دشمن چه کند گر نکشد طالب دوست

گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به‌ هم‌اند

امام علی‌(ع) که به قوت بازو و عظمت روح و ثبات در برابر حوادث معروف است فرمود:

«اگر از من بپرسند که این شجاعت جسمی و قدرت روحی شما معلول چیست، درصورتی که غذای روزانه شما نان جو و نمک و سرکه است. من در پاسخ چنین می‌گویم: درختان بیابانی که در سنگلاخ‌ها و زیر آفتاب سوزان و با صد عوامل تلخ دست به گریبانند از درختان و گیاهانی که در آب جویبار پرورش یافته‌اند، محکم‌تر و بادوام‌ترند».[7]

درختان لب جویبار که در مهد نعمت و در آغوش نوازش باغبان پرورش یافته اند، با مشکلات و مصائب خوی نگرفته‌اند؛ ولی درختان بیابانی در آغوش مشکلات بزرگ شده‌اند، فرزند مصائب هستند و مربی آن‌ها بادهای سوزان و آفتاب داغ و کم‌آبی و بی‌بارانی است پس محکم و قوی هستند. انسان‌های بلادیده و زجر کشیده هم، مانند صخره‌ها و کوه‌های سترگ و استواری هستند که هیچ عاملی قدرت انفجار آن‌را ندارد.

به قول "ناصر خسرو":

تا نبیند رنج و سختی مرد، کی گردد تمام

تا نیابد باد و باران، گل کجا پویا شود

مصائب برای انسان یک اندوخته‌ی عملی از زندگی است و در آینده وسیله‌ی ترقی و پایه تعالی او می‌شود و براثر تجارب زیادی که از مشکلات بدست می‌آورد همواره سختی‌ها را به نفع خویش تمام می‌کند و از آنجا که کوه مصائب را زیر پاگذارده، در مسیر زندگی، مشکلات مانع پیشرفت او نمی‌شود و هرگاه مصائب مانند تگرگ ببارد از آن با آغوش باز استقبال کرده و به چهره سختی‌ها می‌خندد.

سختی و گرفتاری هم تربیت‌کننده‌ی فرد و هم بیدار‌کننده‌ی ملت‌ها است. سختی بیدار‌سازنده و هوشیار‌کننده‌ی انسان‌های خفته و تحریک کننده‌ی عزم‌ها و اراده‌هاست، شدائد همچون صیقلی که به آهن و فولاد می‌دهند، هرچه بیشتر با روان آدمی تماس گیرد او را مصمم‌تر و فعال‌تر و برّنده‌تر می‌کند.[8]

سختی همچون کیمیا است که جان و روان آدمی را روشن می‌سازد و همانند اکسیری موجب تطهیر و پاکیزگی روح می‌شود. سختی و بلا، شلاق تکامل است و موجودات زنده با این شلاق راه خود را به سوی کمال می پیمایند. آنان که در بوستان زندگی به عشق چیدن گل می‌روند نه تنها به تحمل خار، تن می‌دهند؛ بلکه آن‌ را موجب افزایش درجه و تقرب به معشوق می‌دانند.

با توجه به فواید ارزنده‌ی بلاها که در «صفت رضا به قضای الهی و خوشنودی به آنچه خدا پیش می‌آورد» ایجاد می‌شود، صبر سپاس‌گزاران صبر تلخ نیست؛ بلکه آن صبر همچون شهد شیرین است. آنان که می‌دانند بلاها تربیت کننده روان و پرورش دهنده روح آدمی است با آغوش باز به استقبال آن می‌روند. به گفته "مولوی":

چون صفا بیند بلا شیرین شود

خوش شود دارو چو صحت بین شود

از این رو نباید غفلت ورزید که مصائب و سختی‌ها وقتی نعمت هستند که انسان از آن‌ها بهره‌برداری کند و با صبر و استقامت و تلاش و مواجهه با دشواری‌ها نفس و روح خویش را کمال بخشد. اما اگر انسان در برابر سختی‌ها سر تعظیم فرود آورد و تسلیم شود، ناله و شکوه سردهد، در این‌صورت بلا برای او واقعاً بلاست.

آری، مصائب و بلاها نعمت‌های بزرگی هستند که باید در برابر آن‌ها سپاسگزار خداوند یکتا بود، نعمت‌هایی هستند که در صورت قهر، تجلی می‌یابند، همچنان‌که قهرهایی به صورت لطف ظهور می‌کنند، از این‌رو باید متوجه بود که نعمت بودن نعمت و نقمت بودن نقمت، بستگی به نوع عکس العمل و واکنش ما در برابر آن دارد.

ما می‌توانیم همه نقمت‌ها را تبدیل به نعمت کنیم، خود را دراین دنیای خاکی و جهان فانی بیازماییم و در جهت قرب الهی و خشنودی خدای بزرگ مرحله‌به مرحله گام برداریم.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

ادات استفهام

ادات استفهام

"استفهام" مصدر باب "استفعال" از ماده‌ی "فهم" و در لغت به معنای پرسیدن به جهت شناختن و فهمیدن است.
No image

بَدَل

"بَدَل" بر وزن "فَعَل" اسم از ماده‌ی "بدل" و در لغت به معنای جانشین است. در اصطلاح نحو "بدل" تابعی است که حکم نسبت داده شده به متبوع در جمله، به آن (تابع)نسبت داده می‌شود و در واقع تابع (بدل)، مقصود حقیقی گوینده است
No image

ارتباط "تمییز" و "حال"

این نوشتار در دو بخش با ذکر تفاوت و شباهت میان "تمییز" و "حال"، به مقایسه آن دو می‌پردازد
No image

اشکال "بدل" و "مبدل منه"

این نوشتار به بررسی اشکال "بدل" و "مبدل‌منه" در کلام به اعتبار نوع آن دو از جهت مفرد یا جمله بودن، اسم یا فعل بودن می‌پردازد
No image

تأویل "موصول حرفی" و "صله" به "مصدر"

در این نوشتار ابتدا چگونگی و مراحل تأویل به مصدر در دو موصول حرفی "أن" و "أنَّ" و صله‌ی آن دو بیان شده و در سایر موصول‌های حرفی ("أن" مخففه، "لو"، "کَی" و "ما") همچون طریقه مذکور در "أن" و "أنَّ" عمل می‌شود و در پایان به نکاتی پیرامون تاویل به مصدر اشاره می‌شود.

پر بازدیدترین ها

No image

احکام منادا

این مجموعه به بررسی احکام و مباحث مرتبط با منادا و بررسی ویژگی‌های چند منادای خاصّ می‌پردازد.
No image

صیغه تعجب

این نوشتار به صورت جداگانه در هر یک از دو صیغه قیاسی تعجب به بررسی نحوه ساخت صیغه، اعراب جمله تعجبی، احکام و برخی نکات هر یک پرداخته و در پایان به نکاتی پیرامون صیغه تعجب اشاره خواهد داشت.
No image

تمییز اعداد

اعداد، الفاظ مبهمی هستند که نیاز به تفسیر و رفع ابهام دارند و این رفع ابهام ممکن است با تمییز و غیر آن صورت گیرد. بحث از تفسیر و رفع ابهام عدد با توجه به اینکه عدد بر دو گونه "عدد صریح" و "عدد کنایی" است، در دو بخش مورد بررسی قرار می‌گیرد
No image

مفعول مطلق

عنوان مورد بحث یک ترکیب وصفی و مشتمل بر دو لفظ "مفعول" و "مطلق" است. "مفعول"، اسم مفعول از ماده‌ی‌‌ ‌‌"فعل" و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است
No image

اعراب اسم متقدم

این مجموعه، در ابتدا "اقسام اعراب اسم متقدم" و سپس "اصل در اعراب اسم متقدم" را بیان می‌کند و در ادامه به بررسی قرائن بر خلاف اصل در کلام خواهد پرداخت.
Powered by TayaCMS