كلمات كليدي : ابراهيم، اسماعيل، توحيد، كعبه، بت شكني
نویسنده : محمد مهدي كاظمي
ابراهیم به معنای پدر مهربان است[1].در مورد اصل لغوی این کلمه اختلاف است.ولی در این که اصل این کلمه غیر عربی است هیچ شکی نیست[2].
پدر ابراهیم
قرآن آزر را به عنوان پدر ابرهیم معرفی میکند[3].ابراهیم آزر را به خاطر بت پرستی مورد سرزنش خود قرار می دهد[4].به همین خاطر آزر ابراهیم را تهدید به قتل می کند و او را از خود می راند[5] بر این اساس پدر ابراهیم بت پرست بوده است.
لذا این سؤال پیش مىآید که آیا براستى قرآن مىگوید: آن مرد بتپرست (آزر) پدر ابراهیم بوده است؟ و آیا یک فرد بتپرست و بتساز مىتواند پدر یک پیامبر اولی العزم بوده باشد؟
تمام مفسران و دانشمندان شیعه معتقدند آزر پدر ابراهیم نبود، بعضى او را جد مادری و بسیارى او را عموى ابراهیم دانستهاند[6].
نکتهای که این نظر را تأیید میکند آن است که در هیچیک از منابع تاریخى اسم پدر ابراهیم،" آزر" شمرده نشده است، بلکه همگان نام او را " تارخ" نوشتهاند و در کتب عهدین نیز همین نام آمده است[7].
خاندان ابراهیم
ابراهیم از دو همسرش دارای دو فرزند به نامهای اسماعیل و اسحاق در سن پیری شد[8].در اینکه سن ابراهیم به هنگام تولد فرزندش اسماعیل و اسحاق چه اندازه بوده است در میان مفسران اختلاف است. بعضى گفتهاند ابراهیم 99 ساله بود که نخستین فرزندش اسماعیل متولد شد، و 112 ساله بود که اسحاق دیده به جهان گشود، و بعضى کمتر از آن نوشتهاند[9]، و بعضى بیشتر[10]. ولی این مطلب قطعی است که ابراهیم در سنى بود که عادتاً تولد فرزند از او بسیار بعید به نظر مىرسیده است[11].
هم چنین این مطلب مسلم است که اسماعیل پیش از اسحاق به دنیا آمده بود[12].
آئین ابراهیم (علیهالسلام)
قرآن یهودی بودن و مسیحی بودن ابراهیم را نفی میکند و او را حنیف (کسی که از آئینهاى باطل به سوى آئین حق متمایل شده است[13]) و مسلمان (به معنای تسلیم در برابر فرمان حق و توحید کامل و خالى از هر گونه شرک و بت پرستى[14]) معرفی میکند[15].
در اینجا خداوند ابراهیم را به عنوان حنیف (به معنى شخصى یا چیزى است که تمایل به سویى پیدا کرده است)توصیف نموده است، زیرا او بود که پردههاى تقلید و تعصب را درید، و در زمان و محیطى که غرق بتپرستى بود، هرگز در برابر بت سجده نکرد.
صحف ابراهیم
قرآن دوبار از صحف ابراهیم یاد کرده است و بخشى از محتویات آنها را آورده است[16].تعبیر «صحف» با لفظ جمع مىرساند که کتاب آسمانى ابراهیم، داراى بخشهایى[17] (براساس بعضى از روایات ده[18] و به نقلى بیستصحیفه[[19]) بوده است.
ابراهیم منادی توحید
قرآن کریم ابراهیم را انسانی نمونه معرفی میکند و کسانی را که از ملت ابراهیم روی گردان هستند را انسان هائی سفیه معرفی میکند[20].
ابراهیم در نشر توحید و نفی شرک از هیچ تلاشی فرو گذار نبود. قرآن مناظرههای متعددی را برای ابراهیم در راستای این هدف الهی بیان میکند[21].
قرآن کریم به یکى از مهمترین برنامه هاى ابراهیم اشاره میکند.پس از این که ابراهیم بت پرستان را در پرستش بت مورد نکوهش قرار داد، آنها را تهدید به نابودی بتهایشان نمود[22].
به هر حال ابراهیم در یک روز که بتخانه خلوت بود، و هیچ کس از بتپرستان در آنجا حضور نداشت، طرح خود را عملى کرد.[23].
بتپرستان پس از این که فهمیدند ابراهیم این کار را با بتهای آنان کرده است آتشی بزرگ فراهم کردند او را در میان آن انداختند.
اما خداى متعال ، اراده کرد که ابراهیم در این دریاى آتش سالم بماند. چنان که قرآن در اینجا مىگوید: به آتش گفتیم اى آتش سرد و سالم بر ابراهیم باش[24].پس از آن بود که نمرود به آتش نگاه انداخت و دید که آتش برای ابراهیم گلستان شده است و ابراهیم در میان آن نشسته است[25]. به این ترتیب ابراهیم به اذن خدا بر نمرودیان غلبه کرد.
هجرت ابراهیم
ابراهیم پس از رهائی از آتش از موطن خویش بابل هجرت کرد[26].از همراهان او در در سفر هجرت در قرآن فقط از لوط نام برده شده است[27]. در این سفر همسر وی ساره (که دختر خاله او نیز بود) همراه او بود[28].
در منابع اسلامی، داستان تورات[29]در معرفی کردن سارا به عنوان خواهر، ذکر نشده است.در نگاه اسلامی، چنین مواردی با شأن و جایگاه والای انبیا در تعارض است.
در روایات اسلامی آمده است، ابراهیم در هنگام عزیمت از بابل از آن جا که بر همسرش بیمناک بود، او را در محفظهای صندوقمانند قرار داد تا از دید نامحرمان در امان بماند.در یکی از مناطق بین راه، کسی که مسئول دریافت عوارض از مسافرین بود به تفتیش اثاث ابراهیم پرداخت تا به آن صندوق رسید و آن را باز نمود.هنگامی که با همسر ابراهیم روبرو گشت از زیبائی او در شگفت شد و او را همراه با ابراهیم به نزد پادشاه منطقه خود برد.پادشاه هوسران تا همسر ابراهیم را دید، فریفته او گشت و دست خود را به طرف او دراز کرد.در این جا ابراهیم او را نفرین نمود و در نتیجه قبل از این که دست پادشاه به ساره برسد خشک شد.پادشاه که از این صحنه در شگفت شده بود از ابراهیم خواست در حق او دعا کند و دست او را به حال قبل برگرداند.ابراهیم نیز چنین کرد.پادشاه که شیفته ابراهیم شده بود او و همسرش را رها نمود و کنیز قبطی زیبائی به نام هاجر را نیز به او بخشید[30].
لذا بر اساس این نقل ابراهیم مانع شد که کسی متعرض همسر او گردد.
منزلگاه نهائی ابراهیم در این هجرت فلسطین بود[31].
عزیمت به مکه
پس از این که هاجر کنیز ابراهیم برای او فرزندش اسماعیل را در سن پیری به دنیا آورد، به دستور خدا مأموریت یافت که اسماعیل و مادرش هاجر را در سرزمین مکه اسکان دهد[32].آیات مربوط به این ماجرا، به ویژه آیه 37 سوره ابراهیم[33] و 125 سوره بقره[34] نشان میدهد که هدف اصلی از این حرکت، ایجاد پایگاهی استوار برای نشر توحید بوده است.
بنای کعبه
از آیات مختلف قرآن و احادیث و تواریخ اسلامى به خوبى استفاده مى شود که خانه کعبه پیش از ابراهیم، حتى از زمان آدم بر پا شده بود، در آیه 37 سوره ابراهیم از قول این پیامبر بزرگ چنین آمده است:«رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ:». پروردگارا! بعضى از فرزندانم را در این سرزمین خشک و سوزان در کنار خانه تو سکونت دادم".
این آیه گواهى مى دهد موقعى که ابراهیم با فرزند شیرخوارش اسماعیل و همسرش به سرزمین مکه آمدند اثرى از خانه کعبه وجود داشته است.
قربانی کردن فرزند
پس از گذشت مدتی از تولد اسماعیل، ابراهیم خوابى را که از آن مأموریت ذبح فرزندش را دریافت کرده بود، با وى در میان گذاشت. ابراهیم در خواب دیده بود که فرزندش را ذبح مىکند؛ اسماعیل نیز پذیرفت و پدر را به اجراى فرمان پروردگار تشویق کرد و هر دو، آماده اجراى این دستور شگفت شدند. ولى هنگام ذبح فرزند، خداوند متعالى ابراهیم را ندا داد که تو وظیفه خویش را انجام دادى. آنگاه ذبح عظیمى (قوچی که جبرئیل آن را از آسمان آورد[35]) را فداى فرزند ابراهیم قرار داد[36].
در تعیین فرزندی که به مذبح رفت اختلاف نظر فراوانى وجود دارد. رأى مشهور میان عالمان شیعه همواره آن بوده که ذبیح اسماعیل است[37]. گروهى از مفسّران، سنّ اسماعیل را هنگام ماجرا سیزده سال ذکر کردهاند[38].
وفات ابراهیم
بر اساس برخی روایات، حضرت ابراهیم پس از بنای کعبه و به جای آوردن مناسک حج در سرزمین شام از دنیا رفت[39].
مطلب مرتبط :
ابراهیم Abraham