24 آبان 1393, 14:8
كلمات كليدي : هميستكان، ميسوانا، اوستا، پهلوي، رستاخيز شناسي
نویسنده : اميرعمادالدين صدري
نام "همیستکان" در زبان پهلوی hamēstagān است که شاید به معنی «همیشه یکسان» باشد. "هومباخ" آنرا مرتبط با واژه اوستایی həmyasaite به کار رفته در یسن 33 بند 1 میداند. در فارسی نو، در ترجمه آن، «برزخ» و «اعراف» به کار رفتهاست. به علت تفاوت رستاخیزشناسی دین زرتشتی و اسلام بهتر است که همان واژه همیستکان به کار رود نه معادلهای اسلامی.[1]
پژوهشگرانی چون "بارتلمه" و "بویس"، واژه اوستایی misvan- gātu- به معنای «جایگاه آمیخته» را برابر همیستکان دانستهاند. اما "کلینگن اشمیت"[2] آنرا «برخاسته با هم» ترجمه میکند و دیدگاه بارتلمه و بویس را نمیپذیرد.[3]
بنابر بیشتر نوشتههای پهلوی، همیستکان جایگاه مردگانی است که کارهای بد و نیک آنها برابر است. از جمله در "ارداویرافنامه" آمده است: «جایی فراز آمدم و دیدم روان مردمی چند که با هم ایستادهاند و پرسیدم از سروش اهلو پیروزگر و آذر ایزد که آنان کیستند و چرا اینجا ایستادهاند؟ سروش اهلو و آذر ایزد گفتند که این جای را همیستکان خوانند و این روانها تا تن پسین این جای ایستند و روان مردمانی هستند که کرفه و گناه آنان برابر بود». در بندهش آمده است: «اگر او را گناه و کرفه هر دو برابر باشد، آن گاه او را به همیستکان دهند. درباره همیستکان گوید که جایی است چون گیتی؛ هر کس را بدان پایه که ایشان را کرفه است جای دهند، نشانند.» در مینوی خرد آمده است: «و هر که را کار نیک بیشتر است، جای او در بهشت است و هر که را کار نیک و گناه با هم برابر است، جای او همیستکان است و اگر گناهش بیشتر است، راهش به دوزخ است.»[4]
در برخی نوشتههای پهلوی، افزون بر اینکه همیستکان جایگاه کسانی است که کرفه و گناهشان برابر است، همچنین جای آن در میان زمین و ستاره پایه است. در "دینکرد پنجم" آمده است: «بهشت روشن و خوشبوی و فراخ و پر از آسایش و پر از نیکی است. دوزخ تاریک و تنگ و بدبوی و بدون آسایش و پر از بدی است و شرح جزئیات هر کدام از نیکیها و بدیها بسیار است. در میان این دو، میان زمین و ستاره پایه همیستکان است و به آمیختگی از هر دو بهرهای دارد. درگذشتگان یعنی مردگانی که کارهای نیکشان بیشتر است، راه به بهشت دارند و آنها که گناهشان بیشتر است، راه به دوزخ و کسانی که کارهای نیک و گناهانشان باهم برابر است، جای آنها در همیستکان است. در هر سه درجاتی وجود دارد، به گونهای که در جایهای آسایش و نیکی، بدبختی و بدی به صورت خالص و به صورت آمیخته وجود دارد مانند باد.» در روایت پهلوی آمده است: «این نیز از اوستا پیداست که از زمین تا به ستاره پایه همیستکان است که ستاره پایه است. از ستاره پایه تا خورشید پایه، برترین زندگی (بهشت) است که در خورشید پایه است. از خورشید پایه تا به آسمان، روشنی بیکران است و گرودمان (عرش اعلا) در روشنی بیکران است. و فروهر پرهیزکاران را که ثواب و گناه برابر است و یشت کرده باشند و او را ثواب بیش از گناه است و یشت نکرده باشد، به سبب یشت نکردن، جای در همیستکان است که ذر ستاره پایه است.»[5]
در کتاب "داتستان دینیک"، چند بار از همیستکان سخن رفته است. نخست در بخش نوزدهم آمده است: «و <روان> اهلوان از پل بگذرد، به بالا <رود> و اگر همیستکانی <باشد> تا به آنجا که جایش <است رود> اگر کرفه بیشتر و دین نیک به بهشت <رود> اگر کرفه بیشتر و دین نیک و گاهان بسراید به گرودمان <رود>.» دیگر در بخش بیست وسوم آمده است: «با اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک مینوی فریادرس و رامشگر <رود> به گرودمان (عرش اعلا) یا به بهشت یا به همیستکان اهلوان جاییکه آنجا جایی برای اهلایی است.» باز در بخش سی و دوم آمده است: «پرسش سی و دوم آنکه پرسید که دوزخ به کدام ناحیه و به کدام زمین و چگونه است؟ پاسخ اینکه جای روان دروندان پس از مرگ تن سه سمت است. یکی همیستکان دروندان خوانده میشود و با بدی آمیخته شده است بسیار بیشتر از خوبی؛ و جایی سهمگین و تاریک و بدبو و بسیار بد است؛ یکی که بدترین هستیها خوانده میشود و ... دیوان آنجا جای دارند و بدی و عذاب پر است و آسانی و رامش هیچ نیست.» چنانکه دیده شد داتستان دینیک بر خلاف نوشتههای پهلوی که همیستکان میان بهشت و دوزخ است، از همیستکان نیکان و همیستکان دروندان نام میبرد. بر پایه داتستان دینیک، همیستکان نخستین طبقه از بهشت و دوزخ است.[6]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان