دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ارزش وفضیلت انتقادپذیری در کلام امام هادی (علیه السلام)

عتاب در انتقاد،(اگرچه) کلید بگو مگو و منازعه است، (اما) بهتر از کینه بردل گرفتن است.
ارزش وفضیلت انتقادپذیری در کلام امام هادی (علیه السلام)
ارزش وفضیلت انتقادپذیری در کلام امام هادی (علیه السلام)

ارزش وفضیلت انتقادپذیری در کلام امام هادی (علیه السلام)

قال الامام هادی (ع): «العتابُ مِفتاح المَقال والعِتابُ خیرٌمِن الحِقد»(اعلام الدین، ص 311)

امام هادی علیه السلام به یکی از دوستان خویش فرمودند : فلانی ر اعتاب و توبیخ کن ! و به او بگو : هرگاه خداوند برای بنده ای خیر بخواهد چون توبیخ شود بپذیرد. مطابق این رهنمود الهی امام دهم، باید در بین دوستان صراحت و صداقت در اعتراض بر گفتار و رفتارهای نادرست یکدیگر حاکم باشد و بی محافظه کاری و مصلحت جویی برای رشد و رستگاری یکدیگر تلاش نمایند. انتقاد پذیری، واکنشی مناسب در قبال بیان ایراداتی است که از سوی دیگران مطرح می گردد خواه این بیان، به قصد خوب باشد یا بد. به عبارت دیگر، این واکنش، واکنشی مناسب و دارای حسن فعلی در قبال عملی است که حسن فعلی دارد، خواه دارای حسن فاعلی نیز باشد یا نباشد. بر طبق این حدیث شریف، عتاب و انتقاد از دیگران، کلید شروع منازعه و بگومگو است و موجب سرسنگینی و ناراحتی میان افراد می گردد و اگرچه حسن خلق در انتقاد از دیگران، بهتر از عتاب در این عمل است، اما خودش بهتر از این است که شخص ناراحتی اش را در دل نگهدارد و به جای انتقاد ولو با عتاب و با لحن تند آنرا تبدیل به کینه نماید. در زمینه نقد نمودن دیگران و راه های آن، و نیز انتقاد پذیری از سوی دیگران در متون اصیل دینی، رهنمودهای زیادی وجود دارد در نوشتار ذیل به بررسی ابعاد این دو عمل اشاره ای اجمال شده است. باشد که کلیدی ارزشمند برای مطالعه بیشتر در این زمینه و آراسته شدن به اخلاق حسنه در همه زمینه های فردی و اجتماعی باشد.

نقد و انتقاد در لغت به معنی ارزیابی، بررسی، شناسایی نمودن، زیر و رو کردن، عیب‌ها را نمایاندن و پنهان‌ها را رو کردن است.[1] نقد؛ یافتن و نشان دادن است تا اگر کسی خواست، راهش را بیابد و اگر نخواست عذری نداشته باشد.[2] و در اصطلاح، وارسی و بررسی نوشتار، گفتار یا رفتاری برای شناسایی و شناساندن زیبایی و زشتی، بایستگی و نبایستگی، بودها و نبودها و درستی و نادرستی آنها است.[3] هدف اصلی یک منتقد از نقد همان هدفی است که یک پزشک در معاینه بیمار دنبال می کند.[4]

مفهوم نصیحت

یکی از واژه هایی که به معنای انتقاد سالم است؛ نصیحت (خیرخواهی) می باشد که از واژه های پر کاربرد قرآنی و روایی است. نصیحت از ماده نَصح و نُصح گرفته شده است. نَصح به معنای خالص شدن و خالص کردن؛ و نُصح به معنای خلوص و بی ‌غل و غش بودن است. بنابراین ناصح، کلام و عمل خود را از هر ناخالصی پاک نموده و انگیزه‌ای جز خیرخواهی ندارد و همچنین بدون هیچ گونه غرض شخصی، و صرفاً برای منافع و مصالح فرد یا جمع، اقدام می کند.

عیب جویی و انتقاد

در روایات بسیاری، از عیب جویی و سرزنش مؤمن، به شدت نهی شده است.

امیر مؤمنان علی(ع) می فرمایند:

"... آن کس که جز به حساب نفس خویش پردازد، خود را در تاریکی ها، سرگردان و در هلاکت افکنده است و شیاطین، او را به سرکشی و طغیان می کشانند و رفتار زشت او را در دیده اش زیبا می نمایانند."[5]

علی رغم اینکه انتقاد در ردّیابی عیوب و ابراز آن به صاحب عیب، مشابه با عیب جویی است، اما منشأ عیب جویی، حسادت و انتقام جویی و خودخواهی و خباثت نفس است، ولی خاستگاه انتقاد، نوع دوستی و عواطف انسانی و تعهّد ایمانی است. (انگیزه فاعلی) و همچنین هدفی که عیب جو از این کار خود تعقیب می کند، آزاردهی و تخریب شخصیت و در هم شکستن طرف مقابل خویش است، در حالی که غرضِ انتقادگر، اصلاح و زدودن عیوب و رو به کمال بردن شخص مورد انتقاد است.(انگیزه غایی)

نهی از منکر و انتقاد

از اموری که تشابه و تجانس بسیار زیادی با انتقاد دارد، نهی از منکر است که از اهمّ واجبات اسلام شمرده می شود ولی در عین حال، فرقهایی بین این دو وجود دارد از جمله اینکه انتقاد، اعم از نهی از منکر می باشد؛ زیرا هر نهی از منکری، انتقاد هم هست، ولی هر انتقادی نهی از منکر نیست. برای مثال، نقد عملکرد فردی که دارای صفتی است که فقط از موقعیت اجتماعی او می کاهد، داخل در عنوان انتقاد است نه نهی از منکر. و تفاوت دیگر در این است که پشتوانه اصلی انتقاد، حکم عقل است اما پشتوانه اصلی نهی از منکر، حجت شرعی است یعنی نهی از منکر در قبال تکلیف و وظیفه شرعی صورت می گیرد.[6]

اهمیت و ضرورت انتقاد و انتقاد پذیری

در آموزه های دینی، به مقوله نقد و نقدپذیری، اهمیت فراوان داده شده است. واژه های؛ نصیحت، تذکر، موعظه، استماع قول، اتّباع احسن، تواصی به حق، دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر، هر یک به گونه ای، اهمیت و جایگاه نقد و نقدپذیری را بیان می کنند.

همچنین، آثار و پیامدهای سازنده و سودمند نقد، اهمیت و ضرورت انتقاد و انتقادپذیری را بیان می کنند و سبب می شوند که آدمی همواره خود را در دید نقد دیگران بگذارد و هیچ گاه کارکرد خویش را از آن بی نیاز نداند. جامعه بدون نقد، جامعه بدون پرسش و جامعه مرده و بی روح است که دچار یکنواختی گردیده و پیشرفت های زیادی حاصل نمِی گردد.جهت داشتن جامعه ای سالم بانشاط و شـاداب، شهروندان آگاه و مسئول، دولتمردان متواضع و پاسخگو، بایستی فرهنگ نقد و نقادی را رواج داد. تلخی نخستین نقد و انتقاد، با دستآوردهای شیرین آن از میان می رود. اشتباه و گناه در گفتار و رفتار غیر معصوم راه پیدا می کند، بنابراین انتقادگری و انتقادپذیری از نیازهای یک مومن برای اصلاح گفتار و رفتار در راه تقرب به خدای متعال است. ارزش انتقاد سازنده و نصیحت مشفقانه به حدی است که امام علی(ع) آن را از جمله حقوق حاکم اسلامی بر مردم می داند.[7] نقد و انتقاد صحیح، از آن روی مورد تاکید است که اگر شاخص ترین ویژگی انسان را "اندیشیدن" او بدانیم، بی گمان کار سازترین و تعیین کننده ترین عامل در تولید، شکوفایی و گسترش این ویژگی، ارزیابی و نقد و بررسی است.[8]

امام سجاد(ع) در حدیثی زیان بی توجهی به انتقاد سازنده را این گونه گوشزد می کند:

"چه بسا اشخاصی که از بس خوبی شان را گفتند و مدح شان نمودند، فریب خوردند [و فاسد شدند] و چه بسا افرادی که چون از عیب شان چشم پوشی شد [و مورد انتقاد قرار نگرفتند]، مغرور شدند."[9]

امام صادق(ع) در مقام معرفی بهترین دوستان، چنین گفته است:

"بهترین دوستان در نزد من کسانی اند که عیوب و نواقص من را به من هدیه دهند."[10]

هر چند امام(ع) از مقام عصمت برخوردار بوده و هرگز نقص و عیبی در وجود و گفتار و کردار او راه ندارد، اما بهترین دوستان خود را کسی معرفی می کند که اگر عیب و نقصی از آن حضرت به نظرش می رسد، بدون ملاحظه، آن را به او گوشزد کند، کمترین فایده این کار آن است که سوء تفاهم پیش آمده را می توان در فضایی صمیمی و دوستانه رفع کرد.

امام علی(ع) فرمودند:

"کسی که عیب و کاستیهای تو را پنهان کند [و به منظور اصلاح، آنها را به تو تذکر ندهد] دشمن توست."[11]

امام موسی بن جعفر(ع) درباره برنامه ریزی زندگی مومنان و جایگاه انتقاد و انتقاد پذیری می‌فرمایند:

"... و بخشی را برای رفت و آمد با برادران دینی مورد اعتمادی که از عیب هایتان باخبرند و بی خدعه و نیرنگ آنها را به شما گوشزد می کنند، ویژه سازید."[12]

روحیه‌ی انتقاد پذیری

در این که تمام اقشار جامعه به نقد و انتقاد سالم و سازنده نیازمندند؛ تردیدی نیست، اما این، نیمی از کار است، نیم دیگر که در واقع کامل کننده‌ کار است،نقد پذیری و به کار بستن انتقاد ناقدان است.امام علی(ع) می‌فرمایند:

"بزرگ‌ترین توفیق‌ها پذیرش نصیحت (قبول کردن و عمل کردن آن) است."[13]

"کسی که اهل پذیرش سخن حق و اصلاح است، از تباهی نجات می‌یابد و از رسوایی در امان می‌ماند."[14]

"هر که با نصیحت مخالفت کند، هلاک گردد."[15]

مقصود از روحیه ی نقدپذیری، ظرفیت شنیدن هر نقدی است که متوجه انسان شود، خواه این نقد حق باشد و خواه باطل [و خواه از ناحیه دوست باشد و یا دشمن]. اما گفتنی است این ظرفیت به معنای قبول همه نقدها نیست.[16] رسول خدا (ص) فرمودند:

"حق را از هر کوچک و بزرگی که برای تو می آورد بپذیر، اگر چه او دشمن تو باشد."[17]

هدف و فلسفه انتقاد و انتقاد پذیری

هدف از نقد "تشخیص و انتقال نقاط قوت و ضعف هرگونه تفکر و رفتار انسانی به نحوی که بتوانند آن را در جهت مصالح و پیشرفت و رشـدخود به کار ببرند" می باشد. در واقع دغدغه انتقاد در جامعه حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب است. بنابراین مساله خطاپذیری انسان (انسان جایزالخطاست) و کامل نبودن انسان سبب مطرح شدن بابی چون انتقاد و انتقادپذیری می شود.[18]

آثار انتقاد و انتقادپذیری

1- کمک به افراد و مدیران و کارگزاران جهت برطرف ساختن عیوب: در این زمینه، امام علی(ع) می‌فرمایند:

"کسی که تو را راهنمایی و ارشاد می کند؛ دلسوز توست، به تو خوبی می کند، به عواقب کار تو می اندیشد و کاستی هایت را جبران می نماید، بنابراین، اطاعت از او موجب هدایت توست و مخالفت با او مایه تباهی و زیانت."[19]

2- اصلاح جامعه: با انتقاد سازنده و سالم است که عیوب افراد و مدیران و کارگزاران، شناسایی و رفع و دفع شده و همین امر است که اصلاح، تکامل و پیشرفت جامعه را به بار می‌آورد.

3- نقد آینه ای است که ما را به خودمان نشان می دهد؛ ملا محسن فیض کاشانی در شرح این حدیث که رسول اکرم(ص) فرمودند: "المومن مرآة المومن؛ مومن آینه مومن است" می‌گوید: همان گونه که با ایستادن در برابر آینه به عیبهای آشکار صورت خود پی می بریم، برادر مومن ما نیز آینه ای است که عیبهای ما را نشان می دهد؛ عیبهایی که به تنهایی نمی توانیم آن ها را ببینیم.[20] بنابراین می‌توان نقد را آینه‌ای دانست که ما را به خودمان نشان می‌دهد و همچنین از نگرش مردم نسبت به خودمان باخبر می سازد.

4- ایجاد محبت و دوستی: امیر المومنین علی(ع) فرمودند:

"خیرخواهی و ارشاد، محبت و دوستی به بار می آورد."[21]

اگر چه انتقاد در ابتدا شاید موجب تلخی و تندی شود اما تلخی نخستین آن با دستآوردهای شیرین آن از میان می رود. توجه به انتقاد وارد و بجا، منجر به رفع عیوب و محبت و دوستی می گردد. و در صورت وارد نبودن انتقاد و توجیه کردن شخص، باعث از بین رفتن ذهنیت اشتباه و ایجاد محبت و دوستی می گردد.

انواع و اقسام انتقاد

1ـ انتقادات سازنده: انگیزه آن، شناسایی حق و رسیدن به آن است. هدف این نوع انتقادات معمولا رسیدن به کمال مطلوب است. این نوع انگیزه‌ها بر پایه علم و دانش و منطق استوار است و ناقد، نیت درست و سازندگی (اصلاح رفتار و کمک به رشد شخص مورد انتقاد) دارد.

2ـ انتقادات تخریبی: از جمله انگیزه های آن؛ جوسازی و شایعه پراکنی، خودنمادئی یا نمایش، سوء استفاده ها و عقده‌های شخصی می باشد. ناقد در این نوع انتقاد، قصد سازندگی ندارد بلکه برعکس از حق و حقیقت دور می شود و بدون ارزیابی و راهیابی دقیق گام بر می‌دارد که در نهایت، تخریب سرانجام آن است. به همین لحاظ است که درباره نقد عمدتا به سه عنصر؛ سازندگی، نیت ناقد و مساله تخصص و دانش لازم تکیه می‌شود.[22]

آداب و اصول اخلاقی در باب انتقاد

1- شروع از خود، گام اول انتقاد: بسیاری از ما در دیدن عیب و نقص دیگران ریز بین و دقیق هستیم، با این که ناقد ابتدا باید از خود شروع کند و در گام نخست، در جستجوی زدودن عیب‌های خویش باشد. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند:

"خوشا به حال کسی که عیوب خودش او را از عیب گویی دیگران باز داشته است."[23]

و همچنین فرمودند:

"بزرگ ترین عیب آن است که چیزی را زشت انگاری که خود به همانند آن گرفتاری."[24]

بنابراین اگر ما واقعا، به قصد اصلاح و رفع نقایص، به نقد اندیشه ها یا رفتار های دیگران می پردازیم، بهتر است از خود شروع کنیم و پیش از هر کس دیگری به اصلاح و نقد خود بپردازیم.[25]

2- انتقاد با نیت خیر خواهی و به قصد اصلاح و ارشاد انجام شود. نقد نباید برخاسته از حسد و غرض ورزی باشد. امام صادق(ع) فرمودند:

"خیرخواهی و ارشاد از حسود محال است."[26]

3- لحن انتقاد کننده مشفقانه باشد. امام سجاد(ع) فرمودند:

"انتقادگری را با مهربانی و ملایمت انجام دهید."[27]

4- انتقاد در خلوت و بدون آبرو ریزی انجام شود. امام علی(ع) فرمودند:

"انتقادکردن تو در جماعت، سرزنش کردن است."[28]

5- فقط از رفتار و کار خطا انتقاد شود. یعنی بر ناقد لازم است که میان حساب اشخاص و کار و رفتار آنها تفکیک نماید و با سر زدن خطاهای موردی از اشخاص خوب نباید قضاوت ناصحیح (حکم به بد بودن شخص) داشته باشد؛ زیرا همانطور که قبلا اشاره شد انسان جایزالخطاست و از افراد خوب نیز کارهای بد سر می‌زند.

6- انتقاد بدون توهین و تحریک عصبی انجام شود.

7- انتقادگر، فرصتی برای جبران به انتقادشونده بدهد.

8- انتقاد همراه با ذکر کارها و اوصاف مثبت انتقادشونده باشد.

9- انتقادگر در حین انتقاد بر احساسات خود تسلط داشته باشد.

10- روش انتقادگر عیب پوشی و راز داری باشد نه افشاگری.[29]

موانع انتقاد و انتقاد پذیری ( عوامل نقدگریزی)

انکار، مقصر دانستن دیگران، توجیه و دلیل تراشی، کوچک جلوه دادن انتقاد، انتقاد متقابل و تحقیر منتقد از جمله عوامل نقدگریزی است.[30]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «فرصت مانند ابر از افق زندگی می‌گذرد، مواقعی که فرصت‌های خیری پیش می‌آید غنیمت بشمارید و از آن‌ها استفاده کنید»
صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «ثواب صله رحم را از ثواب همه اطاعات زودتر میدهند» الکافی، ج 4 ص 68، ح 2(
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«افرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله می‌کند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است».
عن ام البنین (علیها السلام): «أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین، …أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»

عن ام البنین (علیها السلام): «أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین، …أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»

حضرت ام البنین (علیها السلام): «از ابا عبدالله الحسین (ع) به من خبر بده! …فرزندانم و تمام کسانی که زیر آسمان کبودند، همه به فدای ابا عبدالله الحسین (ع) باد!» (منتهی المقال، ج 2، ص 70؛ تذکره الشهداء، ص 443)
Powered by TayaCMS