3 بهمن 1394, 10:24
الإمامُ الكاظمُ عليه السلام: إنَّ النّاسَ أصابَهُم قَحْطٌ شَديدٌ على عَهد سُليمانَ بنِ داوودَ عليهما السلام، فشَكَوا ذلكَ إلَيهِ وطَلَبوا إلَيهِ أنْ يَسْتَسْقيَ لَهُم. فقالَ لَهُم: إذا صَلّيتُ الغَداةَ مَضَيْتُ، فلَمّا صلّى الغَداةَ مَضى ومَضَوا، فلَمّا أنْ كانَ في بعضِ الطَّريقِ إذا هُو بنَمْلَةٍ رافِعَةٍ يَدَها إلى السّماءِ، واضِعَةٍ قَدَمَيها إلى الأرضِ وهِي تقولُ: اللّهُمّ إنّا خَلْقٌ مِن خَلْقِكَ، ولا غِنى بِنا عن رِزْقِكَ، فلا تُهْلِكْنا بذُنوبِ بَني آدَمَ، فقالَ سُليمانُ عليه السلام: ارجِعوا فقد سُقِيتُم بغَيرِكُم. قالَ: فسُقُوا في ذلكَ العامِ ما لم يُسْقَوا مِثْلَهُ قَطُّ. [1]
امام كاظم عليه السلام: در عهد سليمان بن داوود عليه السلام مردم گرفتار خشكسالى سختى شدند. پس، به آن حضرت شكايت برده از ايشان خواستند كه طلب باران كند. سليمان عليه السلام فرمود: بعد از نماز صبح براى طلب باران بيرون خواهم رفت. چون نماز صبح را خواند به همراه مردم بيرون رفت. در راه مورچهاى را ديد كه بر دو پاى خود ايستاده و دست به آسمان برداشته است و مىگويد: پروردگارا! ما نيز از آفريدگان تو هستيم و از روزى تو بىنياز نيستيم. ما را به سبب گناهان آدميان هلاك مفرما. در اين هنگام سليمان عليه السلام به مردم گفت: برگرديد كه به سبب موجوداتى جز شما، باران داده شديد. پس در آن سال چنان بارانى بر ايشان باريدن گرفت كه هرگز مانند آن را به خود نديده بودند.
منبع:پژوهه تبلیغ
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان