دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

الگوی شرطی سازی رفتار کنش گر Operant Conditioning

No image
الگوی شرطی سازی رفتار کنش گر Operant Conditioning

كلمات كليدي : شرطي سازي كنش گر، تعميم محرك، تمييز محرك، خاموشي، بازگشت خودبه خودي، تقويت، انواع تقويت، تنبيه، اصل پريماك، روان شناسي عمومي

نویسنده : منيره دانايي

در این نوع شرطی‌شدن، فرایند شرطی‌سازی رفتارهای غیربازتابی یا رفتار کنش‌گر[1]، مورد بررسی قرار می‌گیرد. بوریس فردریک اسکینر[2]، واضع نظریه‌ی شرطی‌سازی کنش‌گر می‌باشد و برای نامگذاری رفتارهایی که به بررسی آنها پرداخته است، اصطلاح "کنش‌گر" را به‌کار برده است. منظور او از کنش‌گر، رفتاری است که از جاندار سر می‌زند و جاندار از طریق این رفتار، بر محیط غلبه می‌کند. تفاوت رفتار بازتابی یا پاسخ‌گر با رفتار کنش‌گر در این است که رفتار پاسخ‌گر به وسیله محرک فراخوان که معمولا یک محرک فیزیولوژیکی است، ایجاد می‌شود، اما رفتار کنش‌گر، رفتاری خودانگیخته است که هیچ محرک پیشایند[3] معینی را به عنوان محرک مولد آن نمی‌توان مشخص کرد. به عبارت دیگر، رفتار کنش‌گر به وسیله محرک‌ها فراخوانده نمی‌شود، بلکه آن رفتار از جاندار صادر[4] می‌شود. در این نوع شرطی‌شدن، یک رفتار ارادی تصادفی با پیامدهای آن تداعی پیدا می‌نماید و اثرات مطلوب آن، فراوانی رفتار را افزایش و اثرات نامطلوب آن، فراوانی رفتار را کاهش می‌دهد و یا ممکن است پاسخ بر محیط تاثیری نداشته باشد که در این صورت، فراوانی پاسخ کاهش می‌یابد. اسکینر، معتقد است که با دستکاری[5] تقویت‌ها در محیط، می‌توان رفتار موجودات زنده را تغییر و کنترل نمود. به این نوع شرطی‌شدن به این دلیل، عامل می‌گویند که موجود زنده برای دریافت تقویت و یا اجتناب از تنبیه، روی محیط عمل می‌نماید. برای شکل‌دهی[6] رفتار در این نوع شرطی‌سازی، رفتارهایی که به رفتار مورد نظر نزدیک است، تقویت می‌شود تا به‌تدریج رفتار مورد نظر ایجاد شود. یعنی با تقریب‌های متوالی می‌توان رفتار پیچیده را ایجاد نمود. به‌طور مثال وقتی کودک خط خمیده‌ای مثل دایره می‌کشد، تقویت می‌شود و به‌تدریج شکل‌های نزدیک‌تر به دایره را تقویت می‌نماید تا اینکه سرانجام دایره را رسم نماید و مجددا تقویت می‌شود.

تعمیم محرک Stimulus generalization

در این نوع شرطی‌سازی، وقتی موجود زنده به محرک‌های مشابه محیطی، پاسخ تقریبا یکسانی ارائه دهد، تعمیم محرک صورت گرفته است. در واقع تعمیم محرک عبارت است از، گسترش پاسخ از حضور محرک اولیه به محرک‌های مشابه آن. پدیده تعمیم محرک، یادگیری و آموزش را آسان می‌کند. به‌طور مثال به کمک تعمیم محرک، دانش‌آموزی که راه حل یک مساله را می‌آموزد، می‌تواند در مسائل مشابه نیز چنین راه حلی را به‌کار گیرد و اگر توانایی تعمیم محرک نبود، می‌بایست در حضور هر محرک تازه، رفتار از نو آموخته می‌شد.

تمییز محرک Stimulus discrimination

در این شرطی‌سازی، موجود زنده به کمک تقویت تفکیکی، توانایی تمییز و تشخیص محرک‌های مربوط را از محرک‌های نامربوط پیدا می‌نماید. محرکی را که در موقعیت تقویت رفتار حضور داشته است، محرک تمییزی[7] می‌نامند. محرک‌های تمیزی به دو صورت عمل می‌کنند: محرک‌هایی که وقوع تقویت را خبر می‌دهند و آنهایی که وقوع تنبیه را آگاهی می‌دهند. محرک‌های تمییزی نوع اول، هنگام تقویت و محرک‌های تمیزی نوع دوم هنگام تنبیه ظاهر می‌شوند. به‌طور مثال، راننده خلافکار در حضور مامور راهنمایی‌رانندگی مرتکب خلاف نمی‌شود. زیرا حضور مامور برای این راننده نقش محرک تمییزی را ایفا می‌کند و عامل کنترل‌کننده رفتار او ست. وقتی دادن پاسخ در مقابل یک محرک تمییزی به خوبی آموخته شد، ممکن است پاسخ در حضور محرک با چنان سرعتی داده شود که به نظر برسد محرک تمییزی نقش محرک فراخوان را ایفا می‌کند. اما باید توجه داشت که تفاوت این دو محرک از نظر کنترل رفتار در آن است که محرک فراخوان، الزاما به ایجاد رفتار پاسخ‌گر می‌انجامد، اما محرک تمییزی که محرک پیشایند رفتار کنش‌گر نیز نامیده می‌شود، صرفا احتمال رفتار کنش‌گر را افزایش می‌دهد و شخص در دادن پاسخ به محرک تمییزی نسبت به دادن پاسخ به محرک فراخوان آزادتر است.[8]

خاموشی[9] در شرطی‌سازی کنش‌گر

اگر رفتاری را که با تقویت افزایش یافته است برای مدتی تقویت نکنیم، به‌تدریج از نیرومندی آن کاسته شده و سرانجام به کلی متوقف می‌گردد. به این فرایند، خاموشی رفتار کنش‌گر می‌گویند. به عبارت دیگر، خاموشی یعنی زوال رفتار قبلا تقویت‌شده. به‌طور مثال، وقتی موشی برای دریافت غذا اهرمی را فشار دهد، ولی بعد از فشار دادن اهرم غذا دریافت نکند، دیگر این رفتار را انجام نمی‌دهد. بین زمان خاموش‌سازی با برنامه تقویت رابطه وجود دارد.

بازگشت خودبه‌خودی Spontaneous recovery

وقتی رفتار فراگرفته‌شده به دلیل عدم تقویت خاموش می‌گردد، احتمال بروز مجدد آن رفتار در صورتی که در شرایط قبلی قرار گرفته باشد، وجود دارد که به آن بازگشت خودبه‌خودی می‌گویند. به‌طور مثال، وقتی موش بعد از مدتی اهرم را فشار دهد، بازگشت صورت گرفته است.[10]

انواع تقویت‌کننده‌ها Reinforceres

تقویت‌کننده‌ها، محرک‌هایی هستند که احتمال وقوع مجدد رفتار را در موجود زنده افزایش می‌دهند. تقویت‌کننده‌ها به دو دسته‌ی کلی تقسیم می‌شوند:

1. تقویت‌کننده‌های نخستین(اولیه)

این تقویت‌کننده‌ها ذاتا خاصیت تقویت‌کنندگی دارند و خاصیت تقویت‌کنندگی خود را مدیون تجربه و یادگیری نیستند. به همین دلیل به آنها تقویت‌کننده‌های غیرشرطی نیز می‌گویند. تقویت‌کننده‌های نخستین به دو دسته مثبت و منفی تقسیم می‌شوند. تقویت‌کننده‌های مثبت نخستین، ذاتا خاصیت تقویت‌کنندگی دارند و نیازهای فیریولوژیکی جانداران را برآورده می‌سازند، مانند آب، غذا و هوا. تقویت‌کننده‌های منفی نخستین، ذاتا خاصیت آزاردهندگی دارند و محرک آزارنده[11] می‌باشند، مانند گرمای زیاد، نور شدید یا ضربه‌های شدید بدنی.

2. تقویت‌کننده‌های شرطی(ثانویه)

تقویت‌کننده‌هایی هستند که در اثر مجاورت با تقویت‌کننده‌های اولیه، از طریق شرطی‌سازی کلاسیک، خاصیت تقویت‌کنندگی پیدا کرده‌اند. این نوع تقویت‌کننده‌ها نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند. تقویت‌کننده‌های مثبت ثانویه مانند پول، نمره، آفرین، لبخند، جایزه و مدرک تحصیلی و تقویت‌کننده‌های منفی ثانویه مانند سرزنش، تهدید یا شکست تحصیلی.

تقویت‌کننده‌های تعمیم‌یافته[12]، تقویت‌کننده‌های ثانویه‌ای هستند که با بیش از یک تقویت‌کننده اولیه همراه بوده‌اند و خاصیت تقویت‌کنندگی پیدا نموده‌اند، مثل پول. زیرا هم برای موجود زنده که از غذا محروم بوده است و هم برای شخصی که میلی به غذا ندارد، تقویت‌کننده می‌باشد.

تقویت مثبت[13] و تقویت منفی[14]

تقویت مثبت، فرایندی است که در آن بعد از ارائه رفتار، موجود زنده تقویت‌کننده مثبت دریافت می‌کند و این، احتمال تکرار رفتار را افزایش می‌دهد. تقویت منفی، فرایندی است که با حذف یک محرک آزاردهنده سبب افزایش احتمال وقوع رفتار از سوی موجود زنده می‌شود. به عبارت دیگر، در تقویت منفی موجود زنده با انجام رفتاری خاص، محرک آزاردهنده را حذف می‌کند که نتیجه آن، افزایش احتمال بروز رفتار خاص است.

برنامه‌های تقویت

برنامه‌های تقویت، تعیین می‌نمایند که رفتارها با چه نرخ یا در چه فواصل زمانی تقویت می‌گردند. اسکینر، برنامه‌های تقویت را به دو دسته زیر تقسیم می‌کند:

1. تقویت مستمر(پیوسته)[15] CRF

یعنی بعد از هر رفتار(پاسخ) درست، موجود زنده تقویت می‌شود. مثلا دانش‌آموزی هر بار نمره ٢٠ می‌گیرد، به او کارت آفرین داده می‌شود. در این برنامه تقویت در صورت عدم ارائه تقویت‌کننده، پاسخ شرطی سریع‌تر خاموش می‌گردد.

2. تقویت متناوب(سهمی)[16] PRE

یعنی همه رفتارهای(پاسخ‌های) درست موجود زنده تقویت نمی‌شود، بلکه برخی از پاسخ‌های درست تقویت و بعضی دیگر تقویت نمی‌شود. این برنامه تقویت در برابر خاموشی، بسیار مقاوم است و چون می‌تواند پاسخ با نرخ بالایی را ایجاد کند به همین دلیل اثر بیشتری دارد.

انواع برنامه‌های تقویت سهمی(متناوب)

1. برنامه فاصله‌ای ثابت[17](FI): در این برنامه، پاسخ موجود زنده پس از یک دوره زمانی ثابت و معینی تقویت می‌شود. به‌طور مثال، فردی در پایان هر هفته پس از انجام کار دستمزد دریافت می‌کند.

2. برنامه فاصله‌ای متغیر[18](VI): در این نوع برنامه، پاسخ موجود زنده در دوره‌های زمانی مختلف تقویت می‌شود، یعنی گاهی پس از یک روز و گاهی پس از چند روز یا چند هفته.

3. برنامه نسبی ثابت[19](FR): در این برنامه، پاسخ موجود زنده پس از تعداد معین و ثابتی تقویت می‌گردد. به‌طور مثال، دانش‌آموزی پس از ٥ بار گرفتن نمره ٢٠ به وسیله مربی جایزه دریافت می‌کند.

4. برنامه نسبی متغیر[20](VR): در این برنامه، پاسخ موجود زنده پس از تعدادی تقویت می‌شود ولی موجود زنده نمی‌داند که چندمین رفتارش تقویت می‌گردد. به‌طور مثال، دانش‌آموزی می‌داند پس از گرفتن نمره ٢٠ تقویت می‌شود ولی نمی‌داند بعد از چندمین ٢٠ تقویت می‌شود.

تنبیه punishment

تنبیه، عبارت است از ارائه یک محرک آزارنده بعد از رفتار فرد به‌طوری که سبب کاهش آن رفتار ‌شود. تنبیه، احتمال پاسخ‌دهی را کاهش می‌دهد. باید توجه داشت طبق تعریف، تقویت منفی و تنبیه دو پیامد متفاوت با اثرات متضاد با هم دارند.

اصل پریماک Premack principle

مطابق این اصل، رفتارهایی که فراوانی بیشتری دارند، می‌توانند برای تقویت رفتارهایی که فراوانی کمتری دارند، به‌کار رود. به‌طور مثال، اگر فرزندی زیاد تلویزیون تماشا می‌کند ولی به تکالیف خود نمی‌پردازد، والدین می‌توانند به او بگویند که هرگاه تکالیفت را انجام دادی، می‌توانی تلویزیون تماشا کنی. این اصل(اول تکلیف، بعد پاداش) را "قانون مادربزرگ" می‌گویند.[21]

مقاله

نویسنده منيره دانايي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب رفتارهای انسان ساز

کتاب رفتارهای انسان ساز

کتاب حاضر که دربردارنده مطالبی ارزنده و مفید از زندگی علما و بزرگان است که در دو جلد منتشر شده است.

جدیدترین ها در این موضوع

سوآپ Swap

سوآپ Swap

سوآپ در لغت به‌معنای معامله پایاپاى (ارز)، معاوضه، عوض کردن، مبادله کردن، بیرون کردن، جانشین کردن و اخراج کردن آمده و در اصطلاح، توافقی بین دو شرکت برای معاوضه جریان نقدی در آینده (با دو نوع پرداخت متفاوت از بدهی یا دارایی) است. قرارداد فوق تاریخ پرداخت و چگونگی محاسبه جریانات نقدی را که باید پرداخت شود مشخص می‌کند. معمولا محاسبه جریانات نقدی شامل ارزش‌های آتی یک یا چند متغیر بازار است. اولین قراردادهای سوآپ در اوایل دهه 1980 منعقد شدند. از آن زمان تاکنون بازار سوآپ رشد چشم‌گیری داشته است. در حال حاضر اکثر قراردادهای مشتقّات خارج از بورس به‌صورت سوآپ انجام می‌شود.
ابزار مشتقه Derivative Tool

ابزار مشتقه Derivative Tool

در برخی از قرارداها دارنده قرارداد، مجبور است یا این حق را دارد که یک دارایی مالی را در زمانی در آینده بخرد یا بفروشد. به‌جهت اینکه قیمت این‌گونه قرارداها از قیمت آن دارایی مالی مشتق می‌شود. از این‌رو این قرارداها را اوراق مشتقه می‌نامند.
بیمه Insurance

بیمه Insurance

یمه در زبان فرانسه Assurance، در انگلیسی Insurance و در زبان هندی و اردو "بیما" نامیده می‌شود. بنا به‌اعتقاد برخی، واژه بیمه از کلمه هندی بیما گرفته شده و به‌اعتقاد برخی دیگر، ریشه در زبان فارسی دارد و اصل آن همان "بیم" است؛ زیرا عامل اساسی انعقاد عقد بیمه، ترس و گریز از خطر است و به‌سبب همین ترس و به‌منظور حصول تامین، عقد بیمه وقوع می‌یابد
ریسک Risk

ریسک Risk

ریسک، نوعی عدم اطمینان به آینده است که قابلیت محاسبه را داشته باشد. اگر نتوان میزان عدم اطمینان به آینده را محاسبه کرد، ریسک نیست؛ بلکه فقط عدم اطمینان است؛ به‌همین جهت به‌دلیل محاسبه مقداری عدم اطمینان در قالب ریسک می‌توان آن‌را مدیریت و کنترل کرد. ریسک در زبان چینیان نیز با دو علامت تعریف می‌شود که اولی به‌معنی خطر و دومی به مفهوم فرصت است
مهندسی مالی Financial Engineering

مهندسی مالی Financial Engineering

مهندسی مالی شامل طراحی، توسعه، استقرار ابزارها و فرایند مالی و همچنین طراحی مجدد راه‌حل‌های خلاقانه برای مسائل موجود در مالی است. به‌عبارت دیگر مهندسی مالی عبارت از به‌کارگیری ابزارهای مالی برای‌ ساختاربندی مجدد پرتفوی (سبد سهام) مالی و تبدیل‌ آن به پرتفویی با خصوصیات مطلوب‌تر است. عجین شدن زندگی انسان با مسائل و پیچیدگی بازار و نهادهای پولی و مالی، نیاز جدی و مبرمی به دانشی خاص برای رفع‌ این نیازها به‌وجود آورده است.

پر بازدیدترین ها

نظريه رفتار مصرف‌کننده (تغييرات درآمد و قيمت)

نظريه رفتار مصرف‌کننده (تغييرات درآمد و قيمت)

در نظریه ذفتار مصرف کننده ما به دنبال کشف قوانین حاکم بر رفتار خانوارها هنگام مصرف کالا و خدکمات و یاعرضه عوامل تولید هستیم که از دو روش می توان این مطلب را توضیح داد: روش مطلوبیت و روش منحنی بی تفاوتی.
امنیت اقتصادی Economic security

امنیت اقتصادی Economic security

امنیت اقتصادی به‌لحاظ لغوی، مرکب از دو واژه امنیت و اقتصاد است. واژه security در زبان انگلیسی، از ریشه کلمه لاتین secarus که se به‌معنی بدون و curus به‌معنی پریشانی، گرفته شده و به‌معانی امنیت سالم و بی‌خطر، رهایی از اضطراب، آزاد بودن از شک و ابهام، آزاد بودن از ترس و خطر و اطمینان داشتن آمده است.
خصوصی سازی Privatization

خصوصی سازی Privatization

روش یا انتقال مالکیّت صنایع ملّی‌شده، دارایی‌های دولتی و دیگر مؤسسات تجاری و اقتصادی دولتی به سرمایه‌گذاران خصوصی، با یا بدون از دست دادن کنترل بر روی این سازمان‌ها» خصوصی‌سازی گفته می‌شود؛ که نوعا بیشتر انتقال مالکیّت از بنگاه‌های عمومی به بخش خصوصی را شامل می‌شود؛ به‌عبارت دیگر، خصوصی‌سازی حاکی از تغییر در تعادل بین حکومت و بازار، در حیات اقتصادی یک کشور به‌نفع بازار است
Powered by TayaCMS