16 دی 1389, 0:0
امام حسين (ع) در كلام اهل تسنن
امیر نعمتی لیمائی
مقام و منزلت امام حسین(ع) از منظر پیروان مذهب تشیع چندان پوشیده نیست و رجوع به منابع تاریخی و حدیثی شیعی به آسانی این مهم را رهنمون میسازد، اما آنچه درخور تتبع و عنایت بیشتر است مقام و مرتبه حضرت سیدالشهدا در نزد اهل تسنن است که چندان که باید و شاید شناخته شده نیست و بسیاری از پیروان ائمه دوازده گانه و حتی شمار افزونتری از برادران و خواهران اهل تسنن از آنچه در ارج و احترام حسین بن علی(ع) به توسط نامداران اهل تسنن روایت شده است، ناآگاهند.
از آنچه گفته آمد شاید بتوان منظور نگارنده از نگارش این جستار را دریافت. در حقیقت، نویسنده این سطور در پی آن است تا با کاوش در منابع اهل تسنن دریابد دیدگاه آنان نسبت به امام حسین(ع) چگونه است و برای نیل بدین منظور از دو سوی تلاش پیشه خواهد نمود:
الف: کنکاش در منابع حدیثی معتبر اهل تسنن.
ب: جستجو در منابع تاریخی نگارش یافته به توسط پیروان مذهب تسنن در سدههای نخستین اسلامی.
نگاهی گذرا و حتی نه چندان دقیق به منابع حدیثی اهل تسنن و از جمله صحاح سته و همچنین کتابهای تاریخی اهل تسنن چون تاریخ طبری، پژوهشگر را بدین باور رهنمون میسازد که مقام و منزلت حسینبنعلی(ع) در مذهب تسنن از فراز و رفعتی والا برخوردار است، این نکته از آنجا مستفاد میشود که در منابع اهل تسنن، در منقبت این امام بزرگوار احادیث به نسبت افزونی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است. روایتهای زیر تنها نمونههایی از این احادیث هستند که به روشنی بیانگر صدق این مدعا است: در کتابهای مسند احمدبنحنبل و صحیح ترمذی به نقل از محدثانی چون ابیهریره، اسامهبنزید و ابن مسعود روایت شده است که پیغمبر اسلام فرمودهاند: حسن و حسین سید جوانان بهشتند. این حدیث در سنن نسائی نیز به طریقی دیگر نقل شده است: فرشتهای از فرشتگان که پیش از امشب به زمین نیامده بود، از خدای عزوجل اذن خواسته بود بر من سلام کند و به من مژده دهد که همانا حسن و حسین آقای جوانان بهشتند و فاطمه سرور بانوان بهشت است.
در کتابهای اسدالغابه ابناثیر، الصواعق المحرقه ابن حجر هیتمی، البدایه و النهایه ابنکثیر هم یاد شده است که حضرت محمد(ص) فرمودهاند حسن و حسین 2 نامی از نامهای اهل بهشت است و در دوران جاهلیت بر هیچ عربی چنین نامهایی نهاده نشده بود. در کتاب صحیح بخاری که به توسط محمد بن اسماعیل بخاری نگارش یافته و ازجمله معتبرترین کتب حدیثی اهل تسنن به شمار میآید نیز روایت شده که پیامبر اکرم(ص) به همسرش، ام سلمه، فرموده است آیا حسین را دوست میداری؟... او را خواهند کشت. این روایت در کتابهای دیگر اهل تسنن چون مسند احمد، مقتل الحسین خوارزمی، مجمع الزوائد نورالدین هیثمی و البدایه و النهایه نیز عینا آمده است. در مسند احمد بن حنبل آمده است که ام سلمه بیان داشته که پیامبر خاک سرخ رنگی به من داد و فرمود: این خاک از سرزمینی است که حسین به آنجا کشته میشود، هرگاه این خاک به خون مبدل گردید بدان که حسین به قتل رسیده است.... در روایتی از وی آمده که گفت: روز قتل حسین آن خاک را یافتم، خون گشته بود. کتابهای تذکره الخواص ابن جوزی، کنزالعمال ابن حسام الدین هندی و الطبقات الکبری ابن سعد نیز روایتهای بسیاری درباره امام حسین(ع) را شامل هستند. از جمله این روایتها میتوان به این مورد اشاره کرد: امام علی(ع) هنگامی که به صفین میرفت از کربلا عبور کرد، در برابر نینوا بر کنار فرات دهکدهای بود، آنجا توقف کرد و از نام آن سرزمین پرسید، گفتند کربلا، علی(ع) سخت بگریست چنان که اشکش بر زمین میریخت. آن گاه فرمود: به حضور رسول افضل(ص) رفتم میگریست، عرض کردم: سبب گریه چیست؟ فرمود: لحظهای پیش جبرئیل نزدم بود و مرا آگاه کرد که پسرم حسین کشته میشود در کنار فرات در محلی که آن را کربلا میگویند، آن گاه جبرئیل کفی خاک به من داد و آن را به من بویانید، خودداری نتوانستم کرد و اشک از چشمانم روان گشت.
این روایت در بسیاری دیگر از کتب اهل تسنن به طرقی دیگر نیز نقل شده است. دیگر کتابهای اهل تسنن چون مناقب ابن مغازلی، سنن ابن ماجه، نورالابصار شبلنجی، تاریخ دمشق ابن عساکر، کفایه الطالب ابن یوسف گنجی، تاریخ الاسلام شمس الدین محمد ذهبی، ینابیع الموده قندوزی، صحیح مسلم بن حجاج، المستدرک حاکم نیشابوری، معجم الکبیر طبرانی، تاریخ بغداد خطیب بغدادی و... نیز سرشار از احادیث و روایتهای مرتبط با مقام و منزلت امام حسین(ع) است و ازجمله این روایت در بسیاری از آنها آمده است: ام سلمه، رسول خدا(ص) را در خواب دید که میگریست و سر و محاسن مبارکش خاک آلوده بود. گفت از آن حضرت جریان را پرسیدم، فرمود: لحظهای پیش حسین کشته شد. براساس منابع یاد شده چون حضرت امام حسین(ع) به شهادت رسید، سر مبارکش را برای یزید فرستادند، حاملان سر مبارک در نخستین منزل به شادمانی آغاز نوشیدن کردند، هنگامی که به چنین کاری مشغول بودند دستی از دیوار خانه بر آنها بیرون آمد، با قلمی آهنین و سطری به خون نوشت:
اُثر جوامه قتلوا حسینا / شفاعه جده یومالحساب؟آیا کسی که حسین را از راه ستم کشت به روز حشر امید شفاعتش باشد؟
در معجم الکبیر طبرانی به نقل از عقبه بن عامر آمده است که پیامبر(ص) فرمود: حسن و حسین 2 شمشیر عرشند.
بخاری، ترمذی و ابن ماجه نیز از یعلی بن مره نقل نمودهاند که پیغمبر اسلام فرمودهاند: حسین از من است و من از حسین، کسی که حسین را دوست دارد خداوند هم او را دوست میدارد. در همین رابطه در حدیثی دیگر از رسول بزرگوار اسلام(ص) که احمد بن حنبل و ابن ماجه آن را به روایتی از ابی هریره مستند داشتهاند آمده است: کسی که حسن و حسین را دوست بدارد مرا دوست دارد و کسی که کینه حسن و حسین را داشته باشد کینه مرا دارد.
از آنچه گفته شد میتوان اذعان داشت که تعبیر سید ناصر حسینی میبدی، در مقدمه کتاب، مناقب اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، راست است: اگر چه عالمان شیعی در مناقب اهل بیت پیامبر (و ازجمله منقبت حضرت امام حسین) متفق القول و هم کلامند و در روزگاران مختلف با قلم و بیان خویش گویای این مهم بودهاند، اما این سیره در میان علمای اهل سنت و جماعت و در هر یک از 4 فرق شافعی، مالکی، حنفی و حنبلی هم از موقعیت ویژهای برخوردار بوده است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان