دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
عبادت و نیایش در نهج البلاغه
عبادت و نیایش در نهج البلاغه
عبادت و پرستش خداوند یکتا و ترک پرستش هر موجود دیگر، یکی از اصول تعلیمات پیامبران الهی است. تعلیمات هیچ پیامبری از عبادت خالی نبوده است. در دین مقدس اسلام نیز عبادت سرلوحه همه تعلیمات است. عبادت، در اسلام به صورت یک سلسله تعلیمات جدا از زندگی که فقط به دنیای دیگر تعلق داشته باشد، وجود ندارد.
دعا
عبادات اسلامی با فلسفه‌های زندگی توأم و در متن زندگی واقع است. از نظر اسلام هر کار خیر و مفیدی اگر با انگیزه پاک خدایی توأم باشد، عبادت است.
اسلام از مردمی که بت یا انسان و یا آتش را می‌پرستیدند و بر اثر کوتاهی اندیشه‌ها مجسمه‌های ساخته دست خود را معبود خود قرار و یا خدای لایزال را در حد پدر یک انسان تنزل می‌دادند و احیاناً پدر و پسر را یکی می‌دانستند و یا به طور رسمی اهورا مزدا را مجسم می‌دانستند و مجسمه‌اش را همه جا نصب می‌کردند، مردمی ساخت که مجردترین معانی و رقیق‌ترین اندیشه‌ها و لطیف‌ترین افکار و عالی‌ترین تصورات را در مغز خود جای دادند.
 
درجات عبادت
تلقی افراد از عبادت یکسان نیست، متفاوت است. از نظر برخی افراد عبادت نوعی معامله و معاوضه و مبادله کار و مزد است، کار فروشی و مزد بگیری است. همان طور که یک کارگر، روزانه نیروی کار خود را برای یک کار فرما مصرف می‌کند و مزد می‌گیرد، عابد نیز برای خدا زحمت می‌کشد و خم و راست می‌شود و به طور طبیعی، مزدی طلب می‌کند که البته آن مزد در جهان دیگر به او داده خواهد شد. این، نوعی تلقی عامیانه و جاهلانه از عبادت است.
روح عبادت، به مفهومی که عابد از عبادت دارد، به نوع تلقی او از عبادت، انگیزه او از عبادت، بهره و حظی که عملاً از عبادت می‌برد و اینکه عبادت تا چه اندازه سلوک الی الله و گام برداشتن در بساط قرب باشد، بستگی دارد
نوعی دیگر از تلقی عبادت، عارفانه است. بر این اساس، مسأله کارگر و کارفرما و مزد به شکلی که میان کارگر و کارفرما متداول است، مطرح نمی‌باشد و نمی‌تواند مطرح باشد. در این دیدگاه عبادت، نردبان قرب، معراج انسان، تعالی روان و پرواز روح به سوی کانون نامرئی هستی، پرورش استعدادهای روحی و ورزش نیروهای ملکوتی انسانی، پیروزی روح بر بدن، عالی‌ترین عکس‌العمل سپاسگزارانه انسان از پدید آورنده خلقت، اظهار شیفتگی و عشق انسان به کامل مطلق و جمیل علی الاطلاق و سلوک و سیر الی الله است. در این دیدگاه، عبادت پیکر، روح، ظاهر و معنی دارد. آنچه به وسیله زبان و سایر اعضای بدن انجام می‌شود، پیکره و قالب و ظاهر عبادت می‌باشد و روح و معنی عبادت چیز دیگری است. روح عبادت، به مفهومی که عابد از عبادت دارد، به نوع تلقی او از عبادت، انگیزه او از عبادت، بهره و حظی که عملاً از عبادت می‌برد و اینکه عبادت تا چه اندازه سلوک الی الله و گام برداشتن در بساط قرب باشد، بستگی دارد.
 
تلقی نهج البلاغه از عبادت
تلقی نهج البلاغه از عبادت تلقی عارفانه است. سرچشمه و الهام بخش تلقی‌های عارفانه از عبادت‌ها در جهان اسلام، پس از قرآن مجید و سنت رسول اکرم صلی الله علیه وآله کلمات امام علی علیه‌السلام و عبادت‌های عارفانه حضرت است.
 
نهج البلاغه
عبادت آزادگان
امام علی علیه‌السلام درباره تلقی مردم از عبادت می‌فرماید: "همانا گروهی خدای را به انگیزه پاداش می‌پرستند، این عبادت تجارت پیش‌گان است و گروهی او را از ترس می‌پرستند، این عبادت، عبادت برده صفتان است و گروهی او را برای آنکه او را سپاسگزاری کرده باشند، می‌پرستند؛ این عبادت آزادگان است."(1) در عبارت دیگری می‌فرماید: < فرضاً خداوند کیفری برای نافرمانی معین نکرده بود، سپاسگزاری ایجاب می‌کرد که فرمانش تمرد نشود>.(2)
همچنین نیایش خود با خداوند را این گونه توصیف می‌کند: <من تو را به خاطر بیم از کیفرت و یا به خاطر طمع در بهشت پرستش نکرده‌ام، من تو را بدان جهت پرستش کردم که شایسته پرستش یافتم.>(3)
 
یاد حق
ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌گردند>.(4)
خداوند متعال در هر برهه‌ای از زمان و در زمان‌هایی که پیامبری در میان مردم نبوده است، بندگانی داشته و دارد که در سرّ ضمیر آن‌ها با آن‌ها راز می‌گوید و از راه عقل‌هایشان با آنان تکلم می‌کند. در پرتو عبادت، حالات و مقامات و کرامت‌هایی برای اهل معنی به وجود می‌آید. امام علی علیه‌السلام در این به اره فرموده است: <فرشتگان آنان را در میان گرفتهاند، آرامش بر ایشان فرود آمده است، درهای ملکوت بر روی آنان گشوده شده است، جایگاه الطاف بی پایان الهی به رایشان آماده گشته است، خداوند متعال مقام و درجه آنان را که به وسیله بندگی به دست آورده اند، دیده و عملشان را پسندیده و مقامشان را ستوده است. آنگاه که خداوند را می‌خوانند، بوی مغفرت و گذشت الهی را استشمام و پس رفتن پرده‌های تاریک گناه را احساس می‌کنند>.(5)
تلقی نهج البلاغه از عبادت تلقی عارفانه است. سرچشمه و الهام بخش تلقی‌های عارفانه از عبادت‌ها در جهان اسلام، پس از قرآن مجید و سنت رسول اکرم صلی الله علیه وآله کلمات امام علی علیه‌السلام و عبادت‌های عارفانه حضرت است
از نظر نهج البلاغه دنیای عبادت، دنیای دیگری است؛ دنیای عبادت آکنده از لذت، لذتی که با لذت دنیای سه بُعدی مادی قابل مقایسه نیست. دنیای پر از جوشش و جنبش و سیر و سفر است؛ سیر و سفری که به مصر،عراق، شام و یا هر شهر دیگر زمینی منتهی نمی‌شود، بلکه به شهری منتهی می‌شود که نام ندارد. در دنیای عبادت نهج البلاغه، شب و روز و تیرگی و اندوه و کدورت وجود ندارد؛ بلکه تمام روشنایی و صدق و صفا و صمیمیت است. امام علی علیه‌السلام زیبایی این دنیای پر راز و رمز را این گونه توصیف می‌کند: <چه خوشبخت و سعادتمند است آن که فرایض پروردگار خویش را انجام میدهد (الله، یار و حمد و قول هو الله کار اوست)، رنج‌ها و ناراحتی‌ها را (مانند سنگ آسیا دانه را) در زیر پهلوی خود خرد می‌کند، شب هنگام از خواب دوری می‌گزیند و شب زنده‌داری می‌نماید؛ آنگاه که سپاه خواب حمله می‌آورد، زمین را فرش و دست خود را بالش قرار میدهد، در گروهی است که نگرانی روز بازگشت خواب از چشمانشان ربوده، پهلوهاشان از خوابگاه هاشان جا خالی میکنند، لب هاشان به ذکر پروردگارشان آهسته حرکت می‌کنند، ابر مظلم گناه‌هایشان بر اثر استغفارهای مداومشان پس می‌رود. آنانند حزب خدا، همانا آنانند رستگاران>.(6)
 
 پی نوشت:
1.  نهج البلاغه، حکمت 229.
2. همان، حکمت282.
3. بحار الانوار، ج 41، ص 14.
4. همان، خطبه‌213.
5. همان.
6. همان، خطبه 184.

مقاله

جمع آوری و تدوین رسول غفارپور

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

خنده بر ریشه‌های فرهنگ: نگاهی به کمدی‌های تلویزیونی

خنده، شوخ‌طبعی و طنز پردازی، از نظرگاه فلسفی، مقوله هایی هم گستره و دامنه هایی نزدیک به یکدیگر دارند. اگرچه تلاش فلاسفه و نظریه پردازان برای بیان و ارائه تعاریفی مرزبندی شده؛ به سرانجامی در خور رهنمون نشده است؛ اما ...
No image

نقد سریال‌های نوروزی؛ آنچه فراموش کرده‌ایم

آیا استراتژی مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای، لاجرم به افزایش تعداد شبکه‌های داخلی و تکثّر برنامه‌های همزمان می‌انجامد؟ آن هم در شرایطی ‌که در تأمین برنامه‌های مناسب و کیفی برای همان شبکه‌های قدیمی نیز با چالش‌های جدّی روبه‌رو هستیم. و آیا جذب مخاطب داخلی به سمت تولیدات رسانه ملّی به معنای استفاده از فاکتورهای جذّابیت برنامه‌های رقیب است؟
No image

«طنز» در مصاحبه با استاد منصور براهیمی

منصور براهيمي متولد سال 1335 در خاش و ليسانس ادبيات دراماتيك و نمايشنامه‌نويسي است. او علاوه بر كار در مقطع ابتدايي در زمينه تئاتر كودك و تدريس در دانشكده سينما تئاتر، از سال 1362عضو موسس گروه سينما تئاتر آيين (س.آيين) است كه از سال 1368 هر ساله نمايشي را بر صحنه برده است.
No image

ماجرای طنز و کمدی

طنز، هنری است که انسان در تلاش برای دگرگون ساختن جهان به‌دست می‌آورد و همیشه به‌شکل کنش و واکنش و در نتیجه نگاه وی به محیط و واقعیت (به‌طور خاص)نمود پیدا می‌کند.طنز راستین که از حوادث واقعی زندگی نشأت گرفته و مبتنی‌بر واقعیت‌های زندگی بوده..
No image

این همه خنده برای چیست؟

ارسطو در مقایسه تراژدی و کمدی به نگرش متفاوت این دو به انسان اشاره می‌کند و می‌گوید «این یکی (کمدی) مردم را فروتر از آنچه هستند نشان می‌دهد و آن یکی (تراژدی) برتر و بالاتر بنابراین می‌توان چنین نتیجه گرفت که در کمدی تماشاگران همواره در موقعیتی فراتر از برتر از اشخاص نمایش قرار می‌گیرند و بالعکس...

پر بازدیدترین ها

No image

خنده بر ریشه‌های فرهنگ: نگاهی به کمدی‌های تلویزیونی

خنده، شوخ‌طبعی و طنز پردازی، از نظرگاه فلسفی، مقوله هایی هم گستره و دامنه هایی نزدیک به یکدیگر دارند. اگرچه تلاش فلاسفه و نظریه پردازان برای بیان و ارائه تعاریفی مرزبندی شده؛ به سرانجامی در خور رهنمون نشده است؛ اما ...
No image

نقد سریال‌های نوروزی؛ آنچه فراموش کرده‌ایم

آیا استراتژی مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای، لاجرم به افزایش تعداد شبکه‌های داخلی و تکثّر برنامه‌های همزمان می‌انجامد؟ آن هم در شرایطی ‌که در تأمین برنامه‌های مناسب و کیفی برای همان شبکه‌های قدیمی نیز با چالش‌های جدّی روبه‌رو هستیم. و آیا جذب مخاطب داخلی به سمت تولیدات رسانه ملّی به معنای استفاده از فاکتورهای جذّابیت برنامه‌های رقیب است؟
تلاشی برای بازسازی سنت های کهنه شده | نگاهی به سریال همه خانواده من

تلاشی برای بازسازی سنت های کهنه شده | نگاهی به سریال همه خانواده من

در این سریال سعی شده است تا فضای یک خانه و خانواده سنتی به نمایش گذاشته شود و در این راستا کارگردان از هرچه نماد سنتی بوده استفاده کرده تا این موضوع را به مخاطب بفهماند و سنتی بودن را نشان دهد، تا جایی که این مسئله گاهی باعث دور شدن مخاطب از فیلم می‌شود...
طنز و کمدی؛ خاستگاه، ویژگی ها و کارکردها

طنز و کمدی؛ خاستگاه، ویژگی ها و کارکردها

این نوشتار در تلاش است تا با بررسی آراء و نظرات نظریه پردازان طنز و کمدی، ویژگی ها و کارکردهای طنز و کمدی را بازشناسد و با برشمردن ویژگی ها و مشخصه های طنزپرداز، تصویری روشن از طنز مطلوب ارائه دهد...
«آب‌پریا» پرسه‌ای در مرزهای مه آلود | نگاهی به سریال آب پریا

«آب‌پریا» پرسه‌ای در مرزهای مه آلود | نگاهی به سریال آب پریا

نوروز امسال با آب‌پریا و برخی برنامه‌های معدود؛ بعضی‌ها از جمله نگارنده را با تلویزیون آشتی موقت کردند. هر چه نباشد دست کم نام مرضیه برومند برای بچه‌های دهه ۶۰ به بعد آشنا و البته حامل پیام‌های نوستالژیک است...
Powered by TayaCMS