24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : اپوکریفا، قانون ثانی، سبعینیه، شورای ترانت، اپوکریفای عهد جدید
نویسنده : هادی جهانگشای
اپوکریفا در لغت به معنای مشکوک، پنهان، کاذب و پوشیده است. اصطلاحا به کتابهایی گفته میشود که تحت نام قانون ثانی یا همان اپوکریفا گردآوری شده و تاریخ تألیف و گونههای مختلفی دارند و تعلق آنها به قانون کتابهای مقدس، طی قرون و اعصار، محل بحث بوده است.[1]
در قرن چهارم ق.م (حدود 330 ق.م) اسکندر مقدونی به سرزمین فلسطین حمله کرد و آن را به اشغال خود درآورد. پس از اشغال سرزمین فلسطین، یهودیان در سراسر امپراطوری پراکنده شدند، و به تدریج زبان مادری خود(عبری) را فراموش کرده و به زبان یونانی روی آوردند. در قرن سوم قبل از میلاد و در زمان حکومت بطلمیوس فیلادلفوس[2]بر مصر، به امر او یهودیان اسکندریه کتاب عهد قدیم را به زبان یونانی ترجمه کردند. این ترجمه به سبعینیه معروف است. چون گفته میشود این کتاب را قریب هفتاد نفر ترجمه کردند.[3] دو نسخه موجود تفاوتهای فاحشی باهم دارند. نسخهی اصلی عهد قدیم که غیر از بخش کوچکی از آن، بقیه به زبان عبری نگاشته شده است و نسخهای که به زبان یونانی بوده و در واقع ترجمه نسخۀ اصلی عهد قدیم است.
حدود سال 100م، پس از تخریب دوم اورشلیم و معبد آن، بزرگان یهود برای تصمیمگیری پیرامون چند مساله دینی در «یابنه»(یاونه کنونی) در فلسطین اجتماع کردند. پس از بررسی تک تک اسفار عهد عتیق، رسماً بر 39 سفر توافق کردند و از برخی از اسفار موجود در ترجمه سبعینیه روی گرداندند. اسفار مذکور «اپوکریفا»(پنهان) یا «قانون ثانی» نامیده شدند. قانون ثانی، یعنی اعتبار رسمی این اسفار در مرحله دوم قرار دارد.[4]
مسیحیان نخستین در امپراطوری روم، نسخه سبعینیه را به طور کامل استفاده میکردند. این نسخه جای خود را در کلیسا باز کرد و تا امروز کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس به ترجمه سبعینه وفادار ماندهاند. در قرن شانزدهم که مردم را به بازگشت به ایمان کلیسای صدر مسیحیت دعوت میکردند، پروتستانها اپوکریفا را کنار گذاشته و نسخه یهودی عهد عتیق را که مشتمل بر 39 کتاب بود پذیرفتند.[5] البته در سال 1545 امپراطوری شارل پنجم پاپ پل سوم را به منظور سلطه بر شاهزادگان آلمانی(که پروتستان مذهب بودند)، وادار به تشکیل شورایی در شهر ترانت جهت اصلاحاتی در کلیسای کاتولیک کرد. شورای ترانت هجده سال طول کشید. این شورا در اعتبار کتب اپوکریفا بیتأثیر نبود؛ زیرا بر خلاف خواسته امپراطور، در رأی نهایی خود بر آموزههای کاتولیک پا فشرد.[6] نتیجه این شورا تأکید بر پنج اصل بود که در بند دوم اپوکریفا را معتبر دانسته است: «کتاب مقدس عبارت است از نسخه اصلی لاتینی».[7]
برخی از علل مردود بودن نوشتههای اپوکریفایی از نظر پروتستانها چنین است: در این نوشتهها، اشتباهات تاریخی و جغرافیایی فراوانی وجود دارد؛ نوشتهها در بین یهودیان عبری قبل از پیدایش مسیحیت، اعتباری نداشته است؛ در این نوشتهها اصولی تعلیم داده میشود که مورد قبول پروتستانها نمیباشد؛ مثل دعا برای مردگان، شفاعت مقدسان، اعتقاد به برزخ و...[8] و نیز اینکه مسیح و رسولان وی هیچ گاه از این کتب اقتباس نکردهاند. حال آنکه در صدها مورد، در عهد جدید به عهد عتیق اشاره شده است.
در مقابل، فرقه کاتولیک ادله و شواهدی اقامه میکند که بر اساس آن، کتابهای مذکور در مجامع اولیه مسیحی مورد اعتماد بوده و در عهد جدید اشاراتی به مضامین این کتب صورت گرفته است.[9]
پس از پروتستانیزم، کتابهای مذکور، به انتهای عهد عتیق منتقل شد؛ تا کتب اپوکریفایی برای مخاطبان مشخص باشد. در سال 1862 بنا بر تصمیمی، این کتب از مجموعه کتاب مقدس پروتستانها حذف شد.
همچنان که در عهد عتیق کتابهایی وجود دارد که مورد وثوق یهودیان یا مسیحیان نیست در عهد جدید هم کتابهای غیر رسمی زیادی وجود دارد که از نظر کلیسا مطرود شدهاند. این کتابها عمدتاً از مجموع متون اولیه و اناجیلی هستند که بعدها غیر رسمی اعلام شدند. این توافق در باب کتابهای مقدس از طریق نوعی اجماع حاصل شد. این اجماع با تهیه فهرست نخستین کتابهای مقدس بین سالهای 150 – 200 شد خیلی زود به دست آمد. پس از چند قرن، کلیسا به طور رسمی روشن ساخت که چه کتابهایی را باید مقدس شمرد. برخی از این کتابها که به اپوکریفای عهد جدید یا کتابهای جعلی عهد جدید شهرت یافته است و کلیسا آنها را در شمار کتابهای رسمی قرار نمیدهد، عبارتند از: «انجیل عبرانیان»، «انجیل مصریان»، «انجیل پطرس»، «انجیل مرقیون» و «انجیل توماس» و «انجیل فلیپس» و «انجیل کودکی» «انجیل برنابا». برخی از نامههای اپوکریفایی عهد جدید هم عبارتند از: «اعمال پطرس»، «اعمال پولس»، «اعمال یوحنا»، «اعمال توماس»، «مکاشفه سوم یوحنای رسول» و «رساله برنابا».[10]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان