دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خوف و رجای صادق

هیچ کار اختیاری آگاهانه‌ای نیست که از انسان سر بزند و عامل خوف و رجا در آن تاثیری نداشته باشد.
خوف و رجای صادق
خوف و رجای صادق
نویسنده: جواد پوریا

هیچ کار اختیاری آگاهانه‌ای نیست که از انسان سر بزند و عامل خوف و رجا در آن تاثیری نداشته باشد. هر کاری که ما انسانها انجام می‌دهیم، اگر کار عقلایی و حساب شده باشد، یا به امید نفع و لذتی است یا از ترس وقوع ضرر و خطر و شری است.

کسانی که باخدا هستند و ایمان به خدا دارند، به اندازه معرفتشان نسبت به توحید (به خصوص توحید افعالی) خوف و رجاءشان نسبت به خدا فرق می‌کند.

در روایت است که:

«لایکون المومن مومنا حتی یکون خائفا راجی»

مومن مومن واقعی نیست مگر اینکه هم دارای خوف باشد و هم رجا. در روایتی دیگری نیز وارد شده که اگر خوف و رجاء مومن را وزن کنند و بسنجند، هیچ کدام بر دیگری ترجیح ندارد. اگر خوف زیاد شود موجب یاس از رحمت الهی می‌شود و اگر رجاء زیاد شود موجب امن از مکر خدا می‌شود.

همه ما کمابیش ادعا داریم که هم از عذاب خدا می‌ترسیم و هم امید به بهشت خداوند داریم. هم خوف داریم و هم رجاء. اما این ادعا چه اندازه واقعیت دارد، معلوم نیست! امیرالمومنین(ع) می‌فرمایند: «لاتکن ممن یرجو الاخره بغیر عمل» چنین نباش که بگویی امید به آخرت دارم اما کاری انجام ندهی.

همچنین در خطبه 160 درباره رجاء کاذب می‌فرمایند: «یدعی بزعمه انه یرجو الله»؛ به گمان خودش ادعا می‌کند که من امیدوار به خدا هستم، «کذب و العظیم»؛ به خدای بزرگ که او دروغ می‌گوید و امید به خدا ندارد. بعد علت دروغش را تبیین می‌فرماید: «ما باله لایتبین رجاوه فی عمله». اگر واقعا امید دارد چرا در عملش آثار امید دیده نمی‌شود، «فکل من رجا عرف رجاوه فی عمله»، هر کس امیدی دارد در عملش معلوم می‌شود که به چه امید دارد.‌

شما حساب کنید کسی برای گرفتن یک وام کوچک از صندوقی چند ساعت وقت صرف می‌کند و چقدر پیش این و آن التماس می‌کند و ریش گرو می‌گذارد که ضمانتش کنند! برای یک کار کوچک در دنیا که امیدش هم به بنده خدا است، چقدر زحمت می‌کشد. اما برای امور عظیمی که امیدش را از خدا دارد: نعمت ابدی، نجات از عذاب ابدی و...، چقدر زحمت می‌کشد؟! آنجا که امیدش برای وام صد در صد نبود، چقدر تلاش می‌کرد تا وام بگیرد؟! اینجا می‌خواهد مجانی از خدا نعمت‌های ابدی بگیرد، اما خیلی خونسرد!

آن وقت راست می‌گویم که امید دارم؟ «یرجو الله فی الکبیر و یرجو العباد فی الصغیر»؛ امیدهای بزرگی از خدا دارد و امیدهای کوچکی از بندگان! «فیعطی العبد ما لایعطی الرب»؛ به آن کسی که امید کمی از او دارد حاضر است چه قدر وقت صرفش کند!

التماس و خواهش و تمنا کند، واسطه و ضامن ببرد، اما برای امیدهای بزرگ و نعمت هایی که از خدا انتظار دارد، حاضر نیست چیزی خرج کند! ما باید خوف و رجایی تحصیل کنیم که در ادعایش صادق باشیم. علامت ادعایش هم این است که متناسب با امیدی که داریم آنچه از دست ما بر می‌آید کوتاهی نکنیم. اگر چیزی هم از دستمان بر نیامد آن وقت با دعا و تضرع از خدا بخواهیم که از گناهان و تقصیرهایمان چشم پوشی کند و به کرم خودش ببخشد.‌

مقاله

نویسنده جواد پوریا

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS