دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

علم غیب امام حسین (علیه‌السّلام)

گاهی این بحث مطرح می‌شود که آیا امام معصوم، علم غیب دارد؟ آیا امام حسین (علیه‌السّلام) از شهادت خویش در کربلا آگاه بود؟ اگر پاسخ، مثبت است، پس چرا برای نجات خود راهی نیندیشید؟ مگر قرآن نمی‌فرماید:
علم غیب امام حسین (علیه‌السّلام)
علم غیب امام حسین (علیه‌السّلام)

علم غیب امام حسین (علیه‌السّلام)

گاهی این بحث مطرح می‌شود که آیا امام معصوم، علم غیب دارد؟ آیا امام حسین (علیه‌السّلام) از شهادت خویش در کربلا آگاه بود؟ اگر پاسخ، مثبت است، پس چرا برای نجات خود راهی نیندیشید؟ مگر قرآن نمی‌فرماید:

«وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ»[1]

«خودتان را با دست‌های خود، به هلاکت نیفکنید»

در این باره باید گفت که معصوم، علم غیب دارد و با اجازۀ پروردگار از حقایق موجود در جهان هستی باخبر می‌شود. این نوع دانش، رویدادهای گذشته، حال و آینده را دربر می‌گیرد. در علم به اسرار غیبی، خطا و تغییر راه ندارد. در حقیقت، این علم معصوم، آگاهی به قضای حتمی پروردگار است؛ یعنی دانستن آنچه اتفاق می‌افتد. ولی چون انسان معصوم می‌داند که این قضای الهی بر طبق مصلحت و حکمت است، تسلیم محض آن می‌شود. آیات قرآن دربارۀ آگاهی از غیب به دو دسته تقسیم می‌شود:

الف) آیاتی که این علم را مخصوص خداوند معرفی می‌کند. مانند:

«وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ»[2]

«کلیدهای غیب، تنها نزد اوست و جز او، کسی آن را نمی‌داند»

ب) آیاتی که علم غیب را به اولیای الهی نسبت می‌دهد؛ مانند اینکه حضرت عیسی (علیه‌السّلام) فرمود:

«وَأُنَبِّئُکُم بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ»[3]

«و از آنچه می‌خورید و در خانه‌هایتان ذخیره می‌کنید، به شما خبر می‌دهم»

در آیۀ دیگری چنین می‌خوانیم:

«فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى»[4]

«وکسی را بر دانش‌های پنهان خود آگاه نمی‌کند؛ مگر آنان که برگزیده است»

از آیات دستۀ اول و نیز آیات گروه دوم به دست می‌آید که علم غیب، مخصوص خداست؛ ‌ولی او، اولیای خویش را از آن بهره‌مند می‌سازد. پس علم غیبی که اولیای الهی دارند، هدیۀ پروردگار است.

احادیث بسیاری نیز داریم که از دانش‌ غیبی امامان معصوم (علیهم‌السّلام) حکایت می‌‌کند؛ برای مثال علامۀ مجلسی (رحمةالله) 63 حدیث دربارۀ آگاهی پیامبران و امامان به این اسرار، آورده است.[5]

در این باره امام صادق (علیه‌السّلام) چنین می‌فرماید:

«اِنَّ لِلّهِ علْما لا یَعْلَمُهُ الّا هو و عِلْما اَعْلمه ملائکتَه و رُسله فما اَعْلَمه مَلائکته و انبیائه و رُسلَه فنحن نَعْلَمه»[6]

«خداوند، علمی دارد که جز خودش نمی‌داند و علمی دارد که فرشتگان و پیامبران را از آن آگاه ساخته است. پس ما به آنچه خداوند، ملائکه و فرستادگانش را از آن باخبر کرده است، آگاهیم.»

امام حسین (علیه‌السّلام) و علم به شهادت:

آنچه تاکنون در این‌باره مطرح شد، دربارۀ سالار شهیدان (علیه‌السّلام) نیز صحیح است. احادیث بسیاری وجود دارد که پیامبران گذشته،[7] پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امیرمؤمنان (علیه‌السّلام)[8] از واقعۀ کربلا خبر داده‌اند؛ حتی امام حسین هم از شهادت خویش سخن گفته است، برای مثال، حذیفه می‌گوید: امام حسین (علیه‌السّلام) می‌فرمود:

«به خدا سوگند! بنی امیه بر قتل من، اجتماع خواهند کرد و عمر سعد، فرمانده سپاهشان خواهد بود»[9]

همچنین نقل می‌کنند؛ ایشان پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را در خواب دید که می‌فرمود:

«وظیفۀ تو، حرکت به سوی کربلا و عراق است و خداوند تبارک و تعالی، خواسته است تا تو را کشته ببیند»[10]

شواهد مذکور دلالت بر این دارد که حضرت ابا عبدالله (علیه‌السّلام) از شهادت خویش باخبر بود، امّا بنا نیست وی، خواست خدا را تغییر دهد؛ بلکه با رنج‌ها و مصیبت‌ها رو به رو شود. طبق حکمت پروردگار، او نیز همچون انسان‌های دیگر، باید آزمایش شود، مصیبت ببیند و زخمی یا شهید شود.

آری، امام دارای علم غیب است؛ ولی از سوی دیگر، رهبر و راهنمای مردم است. بنابراین باید به گونه‌ای زندگی کند که دیگران بتوانند، او را سرمشق خود قرار بدهند. اگر بنا بود آن حضرت و سایر امامان، برای حلّ مشکلات و موانع، از چیزی کمک بگیرند که مردم آن را در اختیار ندارند، دیگر نمی‌توانستند الگویی برای زندگی پیروانشان باشند و آنان را به بردباری، تلاش، جهاد و ... فرا بخوانند. بنابراین، پیشوایان معصوم، همواره از ابزارهای طبیعی بهره می‌برند و از امور خاص، برای پیروزی خویش مدد نمی‌گیرند؛ مگر در موارد استثنایی، مثل حفظ دین و عزت آن‌، حفظ ایمان مردم و هدایت انسان‌ها.[11]

اسناد و مدارک، نشان می‌دهد آن حضرت، عالمانه و آگاهانه قیام کرد و از نتایج آن مطلع بود؛ ولی این آگاهی، در سیر طبیعی و منطقی حرکت ایشان، تأثیری نداشت. شهید مطهری، دعوت مردم کوفه و نپذیرفتن بیعت با یزید را از علل طبیعی واقعۀ کربلا می‌شمارد و اظهار می‌دارد که آن حضرت، نمی‌توانست به دعوت کوفیان بی‌اعتنایی کند؛ زیرا پاسخ مثبت به چنین دعوتی، طبیعی است و نیز حاضر نبود با یزید بیعت کند؛ زیرا وی شخص فاسد و ظالم بود. سپس ایشان علت دیگری را مطرح می‌کند که مهم‌ترین دلیل برای قیام سالار شهیدان (علیه‌السّلام) به حساب می‌آید و آن، «امر به معروف و نهی از منکر» است؛ یعنی اگر کوفیان از آن حضرت دعوت نمی‌کردند، آن بزرگوار برای از بین بردن تحریف‌های موجود و حفظ اسلام، قیام می‌کرد.[12]

در وصیت نامۀ امام حسین (علیه‌السّلام) به برادرش محمد حنفیه آمده است که من برای مقام، قیام نمی‌کنم؛ بلکه می‌خواهم، امت جدم را اصلاح کنم.[13]از سوی دیگر، چون حاکمان، فاسد و ظالمند، چاره‌ای جز قیام، جهاد و شهادت وجود ندارد. ملاحظه می‌فرمایید که طبق مطالب پیشین، حرکت امام و پیامدهای آن منطقی و طبیعی است و بنا نیست بهره‌گیری از امور غیبی، سبب پیروزی آن جناب باشد.

اکنون به آیه‌ای می‌پردازیم که در ابتدا به آن اشاره شد. خداوند متعال چنین فرموده است:

«وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ»

طبق این آیه، انسان نباید خود را با دست خویش به هلاکت بیندازد، ولی تذکر این مطلب، لازم است که این آیه دربارۀ شهادت نیست. زیرا؛

اوّلاً: میان شهادت و هلاکت تفاوت وجود دارد. هلاکت، از بین بردن و هدر دادن خون خود، بدون ثمره و هدف است؛ ولی شهادت در راه خدا، نتایج بسیاری دارد.[14]

ثانیاً: در این جهان، اهداف مقدسی وجود دارد که فدا کردن جان برای آن‌ها لازم است؛ مانند حضرت علی (علیه‌السّلام) که در «لیلة المبیت» برای حفظ جان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در بستر ایشان خوابید. امام سوم شیعیان نیز برای حفط اساس اسلام قیام کرد و به شهادت رسید.

  • [1]- سوره بقره، ایه 195
  • [2]- سوره انعام، آیه59
  • [3]-سوره آل‌عمران، آیه 49
  • [4]- سوره جن، آیات 26و27
  • [5]- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج26، ص 159-179.
  • [6]- همان، ص 160.
  • [7]- همان، ج44، ص 222-249.
  • [8]- همان، ص 250-268.
  • [9]- شیخ حرّ عاملی، اثبات الهداة، ج5، ص 207.
  • [10]- سید بن طاووس، لهوف، ص 65.
  • [11]- ر.ک: جعفر سبحانی، آگاهی سوم، ص 255-270.
  • [12]- مرتضی مطهری، حماسۀ حسینی، ج1، ص 129-140.
  • [13]- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج44، ص 329.
  • [14]- ر.ک: مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه قم، نهضت عاشورا، ص 25.
در حال حاضر هیچ نظری برای این مقاله وجود ندارد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

در آموزه‌های اهل بیت(ع) به ویژه ائمه اطهار(ع) طلب یاری کردن توسط آن بزرگواران مطرح شده است.
پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

دوره پهلوی را می‌توان دوره رشد و گسترش بهائیت دانست. بسیاری از چهره‌های شاخص بهائیت در این دوره، با بهره‌مندی از حمایت‌های ویژه شاه، سمت‌های سیاسی و اقتصادی متعددی را به دست آوردند.
چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

درباره عوامل گرایش ایرانیان به علویان و مذهب تشیع، مورخان و پژوهشگران نظرات متفاوتی بیان کرده‌اند.
چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

انسان چگونه خودش را به اخلاق فاضله متخلق کند و از رذایل اخلاقی دوری نماید؟ چگونه این معنا را در مرحله عمل پیاده کند؟ علمای اخلاق می‌گویند: ابتدا انسان باید حالت موجود نفس را حفظ کند و سپس به تهذیب رذایل و جبران ضررهای گذشته بپردازد.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
حضرت موسی و شب قدر

حضرت موسی و شب قدر

خداوندا! مى‌خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
Powered by TayaCMS