چکیده:
بی تردید هر آنکس که با واژه استعمار و استعمار ستیزی خصوصا در مناطق اسلامی کوچکترین برخوردی داشته باشد نامی از سید جمال را در ذهن خود دارد.
سید جمال الدین اسد آبادی به سال 1254 ه.ق ( 1838م)، در اسد آباد همدان ایران، چشم به جهان گشود. ابتدا در محل تولد خود به یادگیری زبان عربی و مقدمات علوم دینی پرداخت و سپس راهی عراق شد تا در نجف نزد شیخ مرتضی انصاری تحصیلات خود راادامه دهد. ایشان به مدت چهار سال در نزد شیخ انصاری به ادامه تحصیل پرداخت. زندگی سیاسی و اجتماعی وی با فرا خواندن جهان اسلام به خیزش علمی و ادبی و همبستگی و پایداری در برابر استعمار غرب آغاز شد.
در این راستا، سید جمال با سفرهای پی در پی به کشورهای اسلامی و اروپایی، برقراری و پایدار کردن پیوند جهانی اسلام و طرح رویکردهای نو در زمینه های اجتماعی و دینی را پی گرفت.
وی در این راه، فعالیت گسترده و گوناگونی را مانند انتشار روزنامه، برگزاری نشست های علمی، نوشتن مقالات و انجام سخنرانی های ادبی و سیاسی، از خود به جای نهاد.
از جمله مهمترین آثار هر فرد شاگردانی است که در مکتب خانه خود می پروراند و به جامعه بشری تحویل می دهد. از این جهت سید جمال دارای پرونده ای بسیار روشن و پرافتخاری است چرا که در مکتب خانه ایشان مردان بزرگی چون محمد عبده، عبدالرحمن کواکبی و سعد زغلول در مصر و بزرگان دیگری در پهنه جهان اسلام، به عنوان پرجمداران حرکت اصلاح طلبی به جهان بشریت تحویل داده شدند.
به تبع همین افکار بزرگ و اصلاحی بود که رویکرد هایی نظیر جمهوری خواهی و مشروط کردن قدرت سلطنت در ایران شکل گرفت.
روح و روان مردم و همچنین اوضاع سیاسی اجتماعی ایران دوقرن پیش یعنی زمان ظهور سید جمال آمیخته به واژه هایی نظیر سکوت و گوشه نشینی، ترس و خودباختگی، قشری نگری و رضایت به وضع موجود بود. این درحالی بود که بیشتر عالمان دین و دانش آموختگان مدارس جدید را توان تاثیر گذاری و مبارزه با فضای حاکم موجودی که به لحاظ فکری و سیاسی و اجتماعی مسلمانان را در بدترین وضع نگه داشته بودند، نبود و لذا شاهد گسترش هر چه بیشتر فقر و بیسوادی و مسائل ناشی از آن یعنی عقب افتادگی و فساد مالی و مهمتر از همه خودکامگی حکام و وابستگی سیاسی و اقتصادی به دول خارجی بودیم.
در اینجاست که آزاداندیشی از میان همین مردم سربرآورد و با شناختی که از نقاط ضعف و قوت جامعه و فرهنگ ایرانی داشت با ایمان به قدرت اسلام و فرهنگ اسلامی حاکمان و نخبگان را بیدار باش داد و با تمام قوا به مبارزه با پایه های عقب ماندگی و فقر و ناتوانی پرداخت. اندیشه های وی آنقدر روشن، پرتوان و نو بود که توانست در جای جای سرزمین های اسلامی، چراغی را برافروزد و جمعیتی را به گرد خود جمع آورد.
از رهگذر پذیرش اندیشه های او بود که جنبش های اصلاحات درونی و عصیان ها در برابر استعمار نو پا سربرآورد و تاریخ اندیشه ورزی در ملل شرق را به عرصه های جدیدی وارد نمود.
امروزه اگر ریشه های آزادی خواهی و توجه به اسلام در کشورهایی مانند ترکیه، پاکستان، هندوستان، مصر و ایران دیده می شود بی گمان رگه هایی از اندیشه های او و رهروان وی دارد.
تاریخچه سفرهای سید جمال
زندگی سید جمال آمیخته به سفرها و اخراج های سیاسی متعددی است که البته این بی مهری ها نتوانست در اراده پولادین این رادمرد اصلاح گر خللی وارد کند.
سید پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی به قزوین و تهران رفت و سپس از آنجا عازم عراق شد. ایشان پس از 4 سال ماندن در عراق و شاگردی نزد شیخ مرتضی انصاری و آخوند ملا حسینقلی همدانی به درجه اجتهاد رسید.
در ادامه از عراق به ایران آمد و از راه بوشهر راهی هند یعنی جایی که فرصت آشنایی با علوم جدید و فرهنگ اروپایی را پیدا کرد گردید.
پس از هند به مکه رفت و سپس از راه عراق و ایران وارد افغانستان شد و در طول پنج سال ماندن در آنجا به سمت وزارت رسید.
پس از افغانستان به بمبئی و قاهره و سپس به استانبول رفت. در آنجا توانست با پیشروان نهضت اصلاح طلبی( تنظیمات) آشنا گردد
سید جمال پس از اخراج از استانبول که به تحریک روحانیون قشری علیه او، صورت گرفت، به قاهره ای رفت که تقریبا می توان گفت در اینجا بود که یکی از پرثمرترین دوره های زندگی خویش را گذراند. چرا ایشان در اینجا با هشت سال تدریس در الازهر توانست افکار خود را با چکش تدریس و نقد و پرورش شاگردانی قوی و آبدیده کند.
پس از اخراج شدن از مصر، به دلیل مخالفت انگلیس با حضور وی ، به هند رفت و سپس به انگلستان و فرانسه سفر نمود.
پس از بازگشت از اروپا، با سفر به ایران و انجام چند دیدار با ناصرالدین شاه، عازم روسیه شد.
او پس از بازگشت به ایران، به دستور ناصرالدین شاه ، به بصره تبعید گردید و مدتی بعد از آنجا به انگلستان رفت.
در واپسین مرحله از سفرهای خود، بنا به دعوت سلطان عبدالحمید به استابنول رفت و پس از 4 سال اقامت و محدودیت در آنجا در سال 1314 ق / 1897 م به سرطان دهان مبتلا شد و در همانجا در گذشت[1]
آثار علمی سید جمال
سید همانطور که گفته شد زندگی پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشت و بیشتر عمر خود را در سفر به اقصی نقاط دنیا گذراند ولی علی رغم همه این مشغله های فکری و روحی و از خود آثاری علمی به جای گذاشت که می توان به موارد ذیل اشاره کرد.
1. کتاب تارخ الافغان
2. انتشار روزنامه عروه الوثقی در پاریس
3. انتشار روزنامه ضیا الخافقین در لندن
4. همکاری با روزنامه های اختر، قانون، حبل المتین
5. تدریس فلسفه ابن سینا در الازهر مصر
6. سخنرانی در دانشگاه پاریس با نام" اسلام و علم" که پاسخی به ارنست رنان فیلسوف فرانسوی بود که مدعی ناسازگاری اسلام و اندیشه علمی شده بود
7. نوشتن مقاله نیچریه، در هند که پاسخ به تاویلات غیر اصولی سید احمد خان هندی از مقولات دینی و قرآنی به شمار می آید.
8. تدریس در افغانستان
فعالیت های سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی سید جمال
هنر سید جمال در به راه اندازی موج های سیاسی اجتماعی است که عصر خود را تحت الشعاع خود قرار می داد. ایشان با راه اندازی روزنامه های گوناگون در کشورهای اسلامی[2] و ایراد سخنرانی های روشنگرانه گسترده در کشورهای اسلامی اقداماتی ابتکاری و نو در منطقه نظیر تاسیس انجمن اتحاد اسلامی در ترکیه که نخستین کوشش سازمان یافته در آن منطقه بود[3] انجام می داد. استفاده از ابزارهای موجود به گونه ای در راهکارهای اصلاحی سید جمال به کار می رفت که از آنان و علم روز نه تنها به عنوان تهدید یاد نمی کرد که به عنوان فرصتی برای رساندن صدای اسلام به گوش جهانیان استفاده می کرد. به عنوان نمونه بهره برداری ایشان از رونامه به هدف روشنگری جهان اسلام و موجب گردید تا ایشان را برخی بنیانگذار روزنامه نگاری سیاسی در جهان اسلام بنامند[4].
وی با افکار خود بر جنبش عظیم مشروطیت در ایران تاثیر فراوان گذاشت.[5]
در مجموع اهمیت، تاثیر و موج به وجود آمده حاصل از مجموع فعالیت وی به گونه ای است که برخی او را سلسله جنبان نهضت های اصلاح طللبی در صد ساله اخیر می دانند[6].
در باره پیدایش روح عصیانگری و بیداری علیه استعمار، نقش سید جمال در جنبش های معاصر مصر به عنوان سر سلسله سایر جنبش های آزادی خواهی مسلمانان، بی منازعه بوده است[7].
مبانی اندیشه سید جمال
الگو بودن افراد زمانی مفید و مثمر ثمر می باشد که ناشی از تفکر و اندیشه باشد. لذا در این میان پی بردن به مبانی اندیشه های سید جمال می تواند برنامه ای عملی باشد برای همه افراد. با دقت در سخنرانی ها، نامه نگاری ها و نوشته های سیاسی و عقیدتی سید جمال الدین اسد آبادی ، پایه های اندیشه سیاسی حرکت های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی اش را می توان در موارد ذیل بیان کرد:
1. بازگشت اسلام اصیل با عینک خردگرایی و پاک کردن اسلام ار خرافات و در عین اعتقاد به عملی بودن برنامه های اسلام اصیل و واقعی که در همین راستا در قالب های گوناگون فو ق الذکر با رفتارهایی که ناشی از تقلید کورکورانه و سنت پرستی صرف بود مبارزه می کرد.
2. در راستای هویت بخشی مسلمانان و به طرفداری از وحدت مسلمانان و مبارزه با ناسیونالیسم های محلی که موجب ضعف اسلام در برابر دشمن مشترک می گردید و می پرداخت.
3. با نگاه مثبت به پیشرفت و پذیرش علم و فن جدید و ارائه تفاسیر عقلی از تعالیم اسلام و تفسیری نو و مثبت به ساختار حکومتی ارائه می داد [8] که در عین مبارزه با استعمار به عنوان نخستین گام در راه اصلاحات اجتماعی به مبارزه با استبداد فرمانروایان در کشورهای اسلامی که سرچشمه جدایی ملل اسلامی شده اند می پرداخت
4. پرهیز از تک نگری در دین و پذیرش تفسیر های جدید و نو از دین و گسترش دامنه اجتهاد در همه مسائل سیاسی و اجتماعی[9].
5. مبارزه با روحیه تسلیم به قضا، قدر و گوشه نشینی و رضایت به وضع موجود[10]
نتیجه:
طبیعتا نوشته حاضر توان نمایش چهره انسان بزرگی همچون سید جمال الدین اسدآبادی را که به اعتراف دوست و دشمن در میان عالمان دینی و روشنفکران تربیت شده در نظام آموزشی جدید، به عنوان پیشرو طرح ضرورت اصلاح اندیشه در حوزه کشورداری، دین داری، و پاره ای مسائل اجتماعی مانند آزادی، قانون و عدالت معرفی شده را ندارد. اما در حد توان قلم سعی کردیم با نگاهی به تاریخ زندگانی ایشان، نکاتی را به عنوان پایه های اندیشه ای ایشان و همچنین برنامه های عملی برای انسان های بعد از ایشان، به رشته تحریر درآوریم.
سید با نگاهی خردورزانه و توسعه محورانه سعی در شناسایی نقاظ ضعف فضای سیاسی حاکم بر جوامع اسلامی داشت که در این راستا با عواملی نظیر استعمار و استبداد بر خورد کرد که خود سرمنشاء بسیاری از مشکلات نظیر فقر علمی و فرهنگی و جدایی جوامع مسلمان از اسلام اصیل و عدم خودباوری و رضایت به وضع موجود و .... بود، در قالب های گوناگون مبارزه می کرد.
آموزه ها و اندیشه های ایشان توانست با تاثیر گذاری بر روح و جان راد مردانی از جهان اسلام، زنجیره ای از حلقه های متفرق را گرد آورد و همصدا سازد، آن چنانکه خود او حلقه وصل این حلقه های متفرق گردید. امروز با نگاه به گذشته ای نزدیک به دو قرن در جا جای گستره جغرافیایی اسلام، می توان آثار پر افتخار این سلسه از فریاد گران اصلاح طلب را در جنبه های سیاسی، فرهنگی و دینی به روشنی دید.