دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های سیاسی آیت الله محمد رضا تنکابنی

No image
فعالیت های سیاسی آیت الله محمد رضا تنکابنی

ارتباط با شخصیت ها و جریان های سیاسی

ایشان می گوید:

مرحوم پدرم در حوادث مشروطه وارد نشدند. توجه ایشان فقط و فقط به درس گفتن و پرورش طلاب معطوف بود. مرحوم آیت الله سید حسن مدرس به اعتبار همین سرمایه ی علمی، برای ایشان احترام زیاد قائل بود. پدرم نیز به منزل مرحوم مدرس می رفتند و مرا هم به همراه خود می بردند. آقای مدرس نیز به بازدید ایشان می آمد.

در بلوایی که رضاخان می خواست به نام جمهوری راه بیندازد، مرحوم مدرس پدرم و عمویم را در سیاست داخل کرد. در آن زمان آقایان علما به دستور مرحوم مدرس در مجلس متحصن شدند و مردم هم در میدان بهارستان در مخالفت با توطئه ی رضاخان شعار «ما جمهور نمی خواهیم» را سر دادند.

چون ایشان در امور سیاسی وارد نبودند، بچه های ایشان هم اشتغال به مسائل سیاسی نداشتند؛ زیرا، علی القاعده بچه ها در مداری حرکت می کنند که پدر حرکت می کند.

ایشان بالطبع سر و کاری هم با دستگاه دولتی و عوامل آن نداشتند و نه کسی از مقامات دولتی به ملاقات شان می آمد و نه آن مرحوم با آنان کاری داشتند، فقط گاهی افراد مؤثری که مؤمن و معتقد بودند برای اطلاع از مسئله ی شرعی و کسب تکلیف در امور شخصی خودشان، نزد ایشان می آمدند، اما هیچ کس به عنوان مقام دولتی به دیدن وی نمی آمد. سیاست مداران مخالف هم به عنوان بحث در اطراف مسائل به منزل پدرم نمی آمدند. بیش تر طلبه ها می آمدند و فضای منزل را اغلب قیل و قال طلاب و بحث فقه و اصول پر می کرد.

در مشکلاتی که رضاخان برای روحانیان آن زمان پیش آورد، با مرحوم پدرم برخوردی نشد؛ زیرا، ایشان یک شخصیت بزرگ و از مجتهدان مسلم به شمار می رفت و از این رو بود که جواز لباس روحانیت و عمامه و سایر سخت گیر های شامل ایشان نشد، اما برای من و برادرم این مشکلات پیش آمد.

ایشان با مرحوم آیت الله کاشانی هم ارتباط داشتند. آقای کاشانی به ملاقات ایشان می آمد و ایشان نیز به منزل آن مرحوم می رفتند، ولی در جریان سیاست نفت و مصدق وارد نشدند. تنها در جریان غائله ی تصویب نامه ی انجمن های ایالتی و ولایتی زمان دولت نهم علم، چون می خواستند قید اسلام و قرآن را از قانون انجمن ها بردارند، ایشان قانع شدند که قضیه، شأن دینی دارد و مسئله ی سیاسی صرف نیست، خصوصاً دیدند که مرحوم آیت الله آقا شیخ محمدتقی آملی و آیت الله حاج سید احمد خوانساری نیز در این جریان وارد شده اند. به این دلایل دخالت مستقیم در آن مسئله را وظیفه ای مذهبی دانستند. لذا کاملاً وارد مبارزه شدند. پای اعلامیه ها را امضا کردند و در جلسات علمای بزرگ تهران برای جلوگیری از اجرای نقشه اجانب شرکت کردند[5] که شرح آن در مقالات و کتب مربوط به نهضت روحانیت علیه رژیم پهلوی و نقش علمای بزرگ تهران آمده است.

مرحوم پدرم نظر بلندی نسبت به امام خمینی داشتند. ایشان را مجتهد عالی قدری می دانستند، اما نمی دانم در طول زندگانی، امام را ملاقات کرده بودند یا نه، ولی مسموعات پدرم از زبان افراد عالم و مجتهدان لایق، تمجید و تأیید مقام رفیع امام بود.

در ایام پانزدهم خرداد و حادثه ی خونین مهمی که در میدان ارک اتفاق افتاد و خبر کشتار مردم را شنیدند، بی اندازه متأثر و متألم گردیدند. پیوسته می فرمودند: «انا لله وانا الیه راجعون» و گاهی می گفتند: «لا اله الا الله! سبحان الله!» و «چقدر بدبخت اند مردمی که برای دو روز ریاست موقت محدود، مرتکب چنین جنایات بزرگی می شوند! گویی بویی از انسانیت استشمام نکرده اند! اعمال ضد انسانی مرتکب می شوند و هرگز پیش خود احساس شرم نمی کنند!».

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

محمد رضا تنکابنی

محمد رضا تنکابنی

جدیدترین ها در این موضوع

عید غدیر در سیره اهل بیت(ع)

عید غدیر در سیره اهل بیت(ع)

غدیر، تنها نه به عنوان «روزى تاریخى» ، بلکه به عنوان یک «عید اسلامى» مطرح است. عید بودن آن نیز، مراسم و سنتهاى خاصى را مى‌طلبد و نه تنها باید آن را عید دانست، بلکه باید آن را عید گرفت و به شادمانى پرداخت و به عنوان تعظیم شعائر دینى، آن را بزرگ داشت و برشکوه آن افزود، تا ارزشهاى نهفته در این روز عظیم، همواره زنده بماند و سیره معصومین (علیهم السلام)احیاگردد.
No image

شیعه در نگاه وهابیان

پر بازدیدترین ها

No image

تاریخ‌ اجتماعى‌ شیعیان‌ ایران‌ و عراق‌ در قرن‌ پنجم‌ هجرى‌ (قسمت اول)

خبرگزاری فارس: نویسنده‌ در این‌ مقاله‌ بر مبناى‌همین‌ رویکرد سعى‌ مى‌کند تا وضعیت‌ اجتماعى‌ و سبک‌ زندگى‌ شیعیان‌ را در قرن‌ پنجم‌ هجرى‌ بررسى‌ نماید.بر این‌ اساس‌، در ابتدا عوامل‌ مؤثر در شکل‌گیرى‌ تاریخ‌ اجتماعى‌؛ نظیر نژاد، مذهب‌، وضعیت‌ جغرافیایى‌ و...،بررسى‌ مى‌گردد...
No image

جغرافیاى‌ تاریخى‌ داستان‌ حضرت‌ لوط ‌(ع)‌

این‌ مقاله‌ درباره‌ مبعوث‌ شدن‌ حضرت‌ لوط‌(ع)‌ به‌ پیامبرى‌ قوم‌ شهر سدوم‌، و مسیر مهاجرت‌ آن‌حضرت‌، و اقوال‌ گوناگون‌ در این‌ باره‌، به‌ انضمام‌ ماجراى‌ نقل‌ شده‌ در قرآن‌ کریم‌ و مقایسة‌ اجمالى‌ آن‌ باداستان‌ منقول‌ در کتب‌ عهدین‌ سخن‌ گفته‌ است‌... یکى‌ از پیامبران‌ الهى‌ که‌ ماجراى‌ او و قومش‌ به‌ تفصیل‌ در قرآن‌ کریم‌ بیان‌ شده‌، حضرت‌ لوط‌ (ع)‌ است‌که‌ به‌ گفتة‌ صاحب‌نظران‌، خویشاوندى‌ ایشان‌ با حضرت‌ ابراهیم‌(ع)‌ نیز قطعى‌ و مسجل‌ است‌. داستان‌حضرت‌ لوط ‌(ع)‌ با اختلاف‌ قابل‌ توجهى‌ در تورات‌ نیز به‌ چشم‌ مى‌خورد که‌ قطعات‌ زیادى‌ از آن‌ جعلى‌ ودور از شأن‌ این‌ پیامبر عظیم‌الشأن‌ است‌. این‌ مقاله‌ دربارة‌ مبعوث‌ شدن‌ حضرت‌ لوط‌ (ع)‌ به‌ پیامبرى‌ قوم‌ شهر سدوم‌، و مسیر مهاجرت‌ آن‌حضرت‌، و اقوال‌ گوناگون‌ در این‌ باره‌، به‌ انضمام‌ ماجراى‌ نقل‌ شده‌ در قرآن‌ کریم‌ و مقایسة‌ اجمالى‌ آن‌ باداستان‌ منقول‌ در کتب‌ عهدین‌ سخن‌ گفته‌ است‌.
Powered by TayaCMS