مرورگر شما از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی کند. این مسئله ممکن است باعث ایجاد عملکرد غیر صحیحی در سایت گردد.
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
خانه
درباره ما
تماس با ما
جستجو
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
جستجو
موضوعات
منو
اطلاع رسانی های علمی
معرفی کتاب
تاریخ
تبلیغ
تعلیم و تربیت
حدیث
دین
سیاسی
قرآن
مدیریت
فلسفه
اهل بیت
مهدویت
آداب و احکام اصناف
عمومی
فقه
اخلاق
مجموعه پرسش ها و پاسخ های دانش آموزی
مطالب نقد شده
نقد فیلم و سینما
نقد فیلم
معارف فیلم
تاریخ سینمای ایران
سینمای ایران
سینمای جهان
اندیشه
تلویزیون
مصاحبه ها
علمی
مذهبی
زندگی نامه
سیاسی
اجتماعی
اخلاقی
نشست ها وهمایش ها
معرفی نرم افزار
معرفی نشریات
معرفی مراکز پژوهشی
زندگی نامه
یادداشتها
بانک پژوهشگران وفرهیختگان
زندگی نامه فرهیختگان
معرفی پژوهشگران
اخبار
فرهنگی
حوزه و دانشگاه
اعتقادی
سیاسی
اجتماعی
جامعه
اخبار عمومی
خبرگزاری ها
معرفی سایت ها
پایگاه های علمی
پایگاه های مذهبی
پایگاههای عقائد
پایگاههای فرهنگی
پایگاههای جامع موضوعات
پایگاههای اندیشمندان اسلامی
پایگاه های پاسخ گویی به سوالات
پایگاه های پاسخ گویی به احکام شرعی
پایگاه های تاریخی
پایگاه های آموزشی
اطلاعیه
بانک محتوای تبلیغ
محتوای تبلیغی
سیره اهل بیت علیهم السلام
تربیت در قرآن
شرح جامع نهج البلاغه
مشاوره اسلامی
خانواده
پاسخ به شبهات
اخلاق
حکایات
منبرهای شما
معارف نهج البلاغه
نهج البلاغه
اخلاق وتربیت اسلامی
اخلاق اسلامی
تربیت اسلامی
معارف اسلامی
حلال و حرام
قرآن شناسی
مباحث تفسیری
معرفت در اسلام
ویژگی ایمان ومؤمن
مصادیقی از سبک زندگی اسلامی
علل وعوامل ترس از مرگ
شیطان از منظرقرآن و روایات
دین وجامعه دینی
دنیاو آخرت
تعاون و بررسی مسأله اعانه
توبه و امید به مغفرت
اهتمام به عمر انسان در اسلام
خداشناسی
امامت و ولایت
خطبه فدکیه و فضایل حضرت زهرا (س)
ویژگی های انتظارو عصر ظهور
زیارت و توسل
شرح خطبه قاصعه
فضایل پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)
سیره معصومین (ع)
محبت اهل بیت (ع)
مقامات اهل بیت (ع)
ویژگی ولایت اهل بیت (ع)
راه توشه عاشورائیان
روضه ها
ذکر مصیبت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
ذکر مصیبت فاطمه الزهراء سلام الله علیها
ذکر مصیبت امیرالمومنین علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن مجتبی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام
ذکر مصیبت امام سجاد علیه السلام
ذکر مصیبت امام باقر علیه السلام
ذکر مصیبت امام صادق علیه السلام
ذکر مصیبت امام موسی علیه السلام
ذکر مصیبت امام رضا علیه السلام
ذکر مصیبت امام جواد علیه السلام
ذکر مصیبت امام هادی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن عسکری علیه السلام
ذکر مصیبت متفرقه
آموزش تبلیغ
آموزش فن خطابه
آموزش کلاسداری
روش بیان احکام
سیره تبلیغی علماء وارسته
سیره تبلیغی معصومین
کاربرد جامعه شناسی در تبلیغ
مقالات اخلاق و آداب در تبلیغ
مهارت های آموزش معارف اسلامی
روش تحقیق و منبع شناسی
ویژه نامه ها
ویژهنامه دهه آخر صفر
ویژهنامه محرم
ویژه نامه ماه رجب
رمضان؛ماه نیایش ودعا
اطلاعیه
احادیث موضوعی
عبرهای نجات بخش
سعادت در زیادها
شقاوت در زیادها
سخنرانی ها
سخنران ها
سخنرانی موضوعی
بانک مقالات
نوع مقاله
پژوهشی
نشریات
پاسخ به سوالات
احکام
احکام
جنبشهای معنوی نوپدید
سبک زندگی اسلامی
تربیت دینی
تاریخ
اسلام
ایران
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
تاریخ انقلاب
سیاسی
تاریخ اسلام
اسلام
ایران
تاریخ انقلاب
علوم سیاسی
اجتماعی
زن و خانواده
فرهنگی
ارتباطات
جامعه شناسی
روانشناسی
پیشوایان معصوم
حدیث
فقه
اعتقادی
اخلاق
اندیشه ها و مکاتب
رذایل
فضائل
مبانی علم اخلاق
نامه های اخلاقی
پند و اندرز
حکایات
مدیریت
مدیریت و فقه اسلامی
خلاصه کتب مدیریت
مدیریت اسلامی
آینده پژوهی
مدیریت آموزشی
مدیریت زمان
اقتصاد
فرق و مذاهب
فرق شیعی
فرق غیر شیعی
ادیان
ابراهیمی
غیر ابراهیمی
علوم قرآنی
علوم حدیث
فلسفه
محض
مضاف
فلسفه اسلامی
کلام
اسلامی
جدید
فقه و اصول
حقوق
منتخب نشریات
ارتباطات
فصل نامه تربیت تبلیغی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره اول فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره دوم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره سوم و چهارم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره پنج و شش فصل نامه تربیت تبلیغی
فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصلنامه مطالعات معنوی
شماره اول فصل نامه مطالعات معنوی
شماره دوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره سوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره چهارم و پنجم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره ششم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره هشتم و نهم فصلنامه مطالعات معنوی
شماره دهم فصلنامه مطالعات معنوی
فصل نامه سبک زندگی
علوم تربیتی
آئین دوست یابی
خانواده
پرسش و پاسخ
تقویم عبادی
اعمال شب
اعمال شبانهروز
ولادت
شهادت
اعمال ماه ها
اعمال روز
اعمال ماه محرم
اعمال ماه رمضان
اعمال ماه شعبان
اعمال ماه رجب
چند رسانه ای
آلبوم تصاویر
علماء
شخصیتهای برجسته
اماکن
رهبران دینی
انقلاب
جبهه و جنگ
مقاومت
مناسبتها
آرشیو فیلم
سخنرانی
مداحی
مذهبی
آرشیو صوت
مداحی
مذهبی
سخنرانی
علمی
مولودی
مرثیه
اخلاقی
ادعیه
متفرقه
قرآن
معرفی نرم افزار
احادیث
سخنوری
آیات قرآن
صبر
کمک کردن
اخلاق و رفتار
اعمال دینی
فرهنگ علوم انسانی و اسلامی
اقتصاد
اقتصاد خرد
اقتصاد کلان
اقتصاد مالی و بخش عمومی
اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی
اقتصاد توسعه
اقتصاد اسلامی
اقتصاد و ریاضی
تجارت بین الملل
مکاتب اقتصادی
پول و بانکداری
علوم تربیتی
تکنولوژی آموزشی
تحقیقات آموزشی
فلسفه تعلیم و تربیت
علوم کتابداری و اطلاع رسانی
روانشناسی تربیتی
مشاوره و راهنمایی
کودکان استثنایی
مدیریت آموزشی
برنامه ریزی درسی
پیش دبستانی و دبستان
مدیریت
مدیریت صنعتی
مدیریت تحول
فرهنگ سازمانی
مدیریت استراتژیک
نظریه های مدیریت
مدیریت منابع انسانی
مدیریت عمومی
مبانی سازمان و مدیریت
مدیریت بازرگانی
مدیریت دولتی
مدیریت رفتارسازمانی
مدیریت فرهنگی
روانشناسی
روانشناسی عمومی
روانشناسی بالینی
روانشناسی رشد
روانشناسی شخصیت
روانشناسی فیزیولوژیک
روانشناسی یادگیری
روانشناسی صنعتی و سازمانی
روانشناسی اجتماعی
آسیب شناسی روانی
روان سنجی
روان شناسان نامدار
فرا روانشناسی
بهداشت روان
منطق
ارتباطات
جامعه شناسی
ادبیات فارسی
ادبا و نویسندگان
بلاغت
نظم
نثر
تاریخ
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
فلسفه تاریخ
علوم سیاسی
مسائل ایران
اندیشههای سیاسی
روابط بینالملل
ادبیات عرب
ادیان و فرق
ادیان ابراهیمی - یهودیت
ادیان ابراهیمی - مسیحیت
ادیان غیرابراهیمی
فقه و اصول
فلسفه
فلسفه علم
فلسفه اسلامی
فلسفه غرب
فلسفه اخلاق
کلام
کلام اسلامی
کلام جدید
قرآنپژوهی
انسان شناسی
پیامبر شناسی
امام شناسی
هستی شناسی
معاد شناسی
خدا شناسی
قصص و تاریخ
اخلاق
احکام و فقه
علوم قرآنی
تاریخ تفسیر و مفسران
تاریخ قرآن
علوم حدیث
درایه حدیث
پیش زمینه حدیث
اصطلاحات حدیث
رجال
اخلاق
فضائل
رذائل
عرفان
نظری
عملی
فرق و مذاهب
خوارج (غیرشیعی)
تصوف (غیرشیعی)
اصحاب حدیث (غیرشیعی)
اشاعره (غیرشیعی)
ماتریدیه (غیرشیعی)
وهابیت (غیرشیعی)
غلات (غیرشیعی)
سایر فرق اهل سنت
معتزله (غیرشیعی)
مرجئه (غیرشیعی)
مشترک
کیسانیه (شیعی)
اثنا عشریه (شیعی)
زیدیه (شیعی)
اسماعیلیه (شیعی)
واقفیه (شیعی)
غالیان (شیعی)
بهائیت (شیعی)
اهل حق (شیعی)
نصیریه (شیعی)
سایر فرق شیعی
اصول فقه
فقه
عبادات
معاملات
ملحقات
حقوق
آیین دادرسی
جرم شناسی
حقوق بشر
مالکیت فکری
حقوق بینالملل
حقوق عمومی
حقوق جزا و جرمشناسی
حقوق خصوصی
ویترین
یادداشتها
تست
تاریخ اجتماعى شیعیان ایران و عراق در قرن پنجم هجرى (قسمت اول)
5 اسفند 1386, 0:0
خبرگزاری فارس: نویسنده در این مقاله بر مبناىهمین رویکرد سعى مىکند تا وضعیت اجتماعى و سبک زندگى شیعیان را در قرن پنجم هجرى بررسى نماید.بر این اساس، در ابتدا عوامل مؤثر در شکلگیرى تاریخ اجتماعى؛ نظیر نژاد، مذهب، وضعیت جغرافیایى و...،بررسى مىگردد...
تاریخ اجتماعى شیعیان ایران و عراق در قرن پنجم هجرى (قسمت اول)
چکیده تحقیق درباره تاریخ اجتماعى اقوام و جوامع گذشته، رویکردى جدید به تاریخ است که یافتههاى بسیارىفراروى تاریخ پژوهان قرار مىدهد. بر خلاف سبک سنتى تاریخ نگارى، تاریخ اجتماعى عهدهدار کشفلایههاى پنهان و بررسى سبک زندگى و نوع تفکر انسانهاى پیشین است. نویسنده در این مقاله بر مبناىهمین رویکرد سعى مىکند تا وضعیت اجتماعى و سبک زندگى شیعیان را در قرن پنجم هجرى بررسى نماید.بر این اساس، در ابتدا عوامل مؤثر در شکلگیرى تاریخ اجتماعى؛ نظیر نژاد، مذهب، وضعیت جغرافیایى و...،بررسى مىگردد و در ادامه به مؤلفههاى تاریخ اجتماعى؛ از قبیل معیشت، آداب و رسوم، نظام ارتباطى عالماندینى با مردم، مهاجرتها و جابهجایىهاى شیعیان و...، پرداخته خواهد شد. مقدمه تاریخ2، به یک اعتبار حکایت فراز و فرودهاى زندگى انسانهاى گذشته است؛ حکایت کنشها وواکنشهاى معنادار کسانى که صفحه جدیدى از زندگى را رقم زده و خواسته یا ناخواسته برگى بر تاریخ بشر افزودهاند.تاریخ، دفتر کهنهاى است که دست به دست منتقل گشته تا به امروز رسیده است. سرفصلهاى این دفتر به احوالسلاطین، حاکمان و درباریان اختصاص یافته و پررنگتر از سایر قسمتهاست و صد افسوس که دیگر قشرهاى جامعهسهم چندانى در این دفتر نیافتهاند. آنچه در کتابها، کتیبهها و سایر آثار گذشتگان دیده مىشود، سیر خط سیاست و رشته رهبرى و حکومتجوامعى است که انسانهاى زبده در بدى ـ و یا گاه در نیکى ـ با ربودن قدرت و ملازمات آن از رقباى خویش، چندصباحى بر آن ریاست مىکردند. انسانهاى عادى که از هر بهرهاى محروم بودند، این فرصت را نیز نیافتند که دستکمنام و یادى از آنها و وضعیت زندگىشان در کتابهاى تاریخ ذکر شود تا آیندگان از احوال آنها آگاهى یابند. در میراث گذشتگان، به تاریخ اجتماعى انسانها، یعنى سبک زیستن و تفکر آنها، اهمیتى داده نشده است؛ از اینرو، امروزه محققان و مورخان براى دستیابى به این بعد مهم و اساسى از تاریخ پیشینیان، با یک فضاى تاریک مواجهمىباشند؛ اما از آنجایى که تحقیق در احوال اجتماعى انسانهاى گذشته، علاوه بر فواید ارزشمند آن، ابعاد جدیدىاز تاریخ را براى ما روشن مىنماید، لازم است تا با نگاه دقیق، گزارشهاى جسته و گریخته مورخان جمعآورى شود وپس از تحلیل، تاریخى اجتماعى ارائه گردد. در این مختصر، تاریخ اجتماعى شیعیان اثنىعشرى مناطق ایران و عراق در قرن پنجم هجرى بررسى مىشود.علت انتخاب این قرن، رونق نسبى سیاسى، اجتماعى و فرهنگى شیعیان، به معناى اعم، است. قرن چهارم هجرى بهرنسانس دنیاى اسلام شهرت دارد؛ اما به نظر مىرسد که هر تحولى داراى شروع و اوج و فرودىاست و باید نیمة اولقرن پنجم هجرى را دورهاى دانست که هنوز جامعه اسلامى در اوج مىباشد؛ حضور عالمان و متفکران، بیانگر رشد وبالندگى جامعه اسلامى آن زمان است. از آنجا که سعى بر آن است تا با مطالعه منابع مختلف، زندگى اجتماعى شیعیان در قرن پنجم بررسى شود، باید بهاین نکته مهم توجه کرد که در اوایل قرن پنجم هجرى که هنوز دولت شیعى آل بویه در منطقه ایران و عراق در اقتداربود، این دولت تا حدودى توانسته بود زمینههاى ایجاد امنیت و آزادى نسبى را براى شیعیان فراهم آورد؛ در نتیجه،تحولى اساسى در ابعاد مختلف حیات فکرى و سیاسى شیعیان ایجاد شد؛ لذا بررسى و مطالعه این دوره از اهمیتخاصى برخوردار است. ناگفته نماند که ممکن است در مواردى از آداب و رسوم یا سنتهاى رایج در میان شیعیان که مربوط به سالهاىپایانى قرن چهارم و یا آغازین قرن ششم باشد، یاد کنیم. در این خصوص، نباید اشکال شود که این مربوط به قرن پنجمنیست؛ چرا که یک رسم و عادت اجتماعى، مثل یک جشن یا یک رفتار اجتماعى خاص، معمولا براى سالهاىمتمادى باقى مىماند، مگر این که اتفاق بزرگى، مثل جنگ یا مهاجرت، رخ دهد که آنها را تحت تأثیر قرار دهد؛چنانچه اگر گزارشى نشان دهد که یک اثر تمدنى، مانند مسجد، براى شیعیان فلان شهر در نیمه قرن چهارم وجودداشته، طبیعى است که این اثر براى سالهاى زیادى پابرجا مانده و مىتوانسته از مؤلفههاى تاریخ اجتماعى قرن پنجمنیز به حساب آید. در پایان ذکر این نکته ضرورى مىنماید که گرچه این مقاله توصیفى است و اغلب سعى در گزینش گزارشهاىاجتماعى دارد، با توجه به اینکه تأثیر به سزایى در بازشناسى ابعاد مختلف جوامع گذشته دارد؛ بنابراین از مباحثزیربنایى تاریخ به شمار مىآید. امروزه نقص تحلیلهاى تاریخى را مىتوان با درک فضاى کلى و اجتماعى یک جامعهجبران کرد که متأسفانه کمتر به آن پرداخته مىشود. تبیین مفاهیم تاریخ اجتماعى: به طور مختصر و مفید مىتوان تاریخ اجتماعى را چنین تعریف نمود: «بررسى گرایشهاى فکرى واخلاقى و سبک زندگى جوامع گذشته». در تاریخ اجتماعى سعى بر این است تا به دور از نوشتههاى سنتى تاریخ که برمحور حاکمان و درباریان دور مىزند، به تودههاى مردم و زندگى روزمره آنها توجه شود و روش و منش زندگىانسانهاى یک جامعه به دست آید. البته روشن است که محقق در بعضى از موارد ناچار است تا گریزى به سیاست،اقتصاد و نهادهاى غیر اجتماعى نیز بزند تا بتواند فهم و تحلیل جامعى از مسائل اجتماعى جامعه به دست آورد؛ اما دراین نوع از تاریخنویسى و تاریخپژوهى سیاست و اقتصاد، دیگر حاکم و درباریان محور نیستند، بلکه آنها نیز به مثابهیک فرد معمولى از جامعه نگریسته مىشوند که غذا مىخورد، لباس مىپوشد و سبک خاصى براى زندگى خویشبرمىگزیند. قرن پنجم: براى تعریف و شناخت قرن پنجم، به اوضاع سیاسى ـ فرهنگى این قرن در منطقه ایران و عراق ـ کهخلافت و مرکزیت دنیاى اسلام در آنها قرار داشت ـ نگاهى کلى مىاندازیم. به نظر مىرسد این نگاه کلى، براى درکموقعیت شیعه در دنیاى اسلام ضرورى باشد. الف: اوضاع سیاسى: اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجرى، با خلافت بیست و پنجمین خلیفه عباسى، القادربالله (381 تا 421ه(، مصادف مىباشد. طى این سالها، خلافت عباسى زیر سلطه آل بویه (344 تا 447 ه( است؛ درسرزمینهاى شرقى دنیاى اسلام، سلطان محمود غزنوى(381 تا 421 ه( قدرت را در اختیار دارد که با گرفتن تأییدیه ازخلیفه عباسى به حکومت رسمى خود ادامه مىدهد. اشتباه سلطان محمود غزنوى مبنى بر اجازه دادن به ترکان سلجوقى براى ورود به مناطق شمالى ایران دامنفرزندش مسعود را گرفت؛ بدین ترتیب، سلجوقیان (429 تا 590 ه( قدرت را در شرق دنیاى اسلام به دست گرفتند وبه طرف مرکز خلافت پیش رفتند تا اینکه طغرل سلجوقى در سال 447 ه ، ملکالرحیم، آخرین حاکمبویهاى را ازکاربرکنار کرد و قدرت دنیاى اسلام را به دست گرفت.3 قرن پنجم هجرى علاوه بر القادر بالله تا سال 421ه ، سه خلیفه دیگر عباسى، یعنى القائم بالله تا 467ه ، المقتدىباللّه تا 487ه و المستظهر بالله تا 518ه ، نیز بر مسند خلافت تکیه زدند، که در این مدت حاکمان سلجوقى؛ شامل آلبارسلان (455 تا 465ه(، ملک شاه (465 تا 485ه(، و برکیارق (485 تا 498ه(، قدرت برتر دنیاى اسلام بودند. در همین زمان، در مناطق شمال آفریقا دولت شیعى فاطمیان حضور دارند که محدوده مکانى آن از بحث ما خارجاست. ب: اوضاع فرهنگى و علمى: البته با قدرى مسامحه در این تعبیر، قصد داریم تا از دانشمندان و اندیشوران دنیاىاسلام یاد کنیم تا ضمن آن، از اوج رونق علمى مسلمانان، اعم از شیعه و سنى، در قرن پنجم هجرى آگاه شویم. قرنپنجم هجرى شاهد حضور شخصیتهاى برجستة شیعى، همچون سید رضى (م 406ه(، شیخ مفید (م 413ه(، سیدمرتضى (م 436ه( و شیخ طوسى(م 460ه(، بوده است که با سیطرة علمى خویش، زیربناى فقه و کلام شیعه رابازسازى، نوسازى و تقویت نمودند. همچنین مىتوان به عالمانى دیگر، از جمله حسین بن عبدالله غضایرى (م411ه(، ابن عبدون (م 423ه(، احمدبن حسین غضایرى (م 440ه(، ابوالصلاح حلبى (م 447ه(، ابوالفتح کراجکى(م 449ه(، نجاشى (م 450ه(، ابن شاذان قمى (م 460ه(، ابن ادریس حلى (م 478ه(، قاضى ابن براج (م 481ه(،حاکم حسکانى (م 490ه( و فتال نیشابورى (م508ه(، اشاره کرد. در میان عالمان اهل سنت نیز مىتوان به امام الحرمین جوینى (م 478ه(، خواجه نظام الملک طوسى (م 485ه(،امام محمد غزالى (م 505ه(، ابونعیم اصفهانى (م 430ه(4، بیهقى، مؤلف دلائل النبوه، (م 458ه( و نیزمورخانى؛ همچون ابوعلى مسکویه (م 432ه(، بیهقى (مؤلف تاریخ بیهقى م 470ه( و ابن عبدالبر (م463ه(، در ایندوره زندگى مىکردند. از دیگر شخصیتهاى معروف این قرن نیز مىتوان از دانشمندانى؛ چون بوعلى سینا (م 428ه(، حکیم عمرخیامنیشابورى (م 517ه(، ابوریحان بیرونى (م 440ه(، شاعر پرآوازه حکیم ابوالقاسم فردوسى (م 410ه(، ابوحیانتوحیدى (م410ه(، ابنهبة الله دمشقى (م499ه(، ابوالبرکات بغدادى (م 547 ه(، عبدالقاهر جرجانى (م 471ه(،ابوالعلاء معرى (م 449ه(، ماوردى، مؤلف الاحکام السلطانیه (م 450ه(، ابومنصور ثعالبى (م 429ه(، ابوبکر محمدکرجى (440ه( که گاهى به اشتباه کرخى خوانده مىشود5، یاد کرد. همچنین مىتوان به مکتب اخوان الصفااشاره نمود که در نیمه قرن چهارم هجرى در بصره پدید آمد. اخوان الصفا در واقع همفکرى و همکارى گروهى ازمخالفان حکومت براى فرار از سلطه آن بود. فیلیپ خورى حتى در معرفى این مکتب فلسفى ـ سیاسى مىنویسد: به احتمال قوى این نام از حکایت «حمامه المطوقه» کلیله و دمنه گرفتهاند که گوید گروهى از حیوانات چون اخوان الصفا باهمدیگر متحد و از دام صیاد جستند. اخوان الصفا شعبهاى در بغداد داشت. اینان فقط یک گروه فلسفى نبودند، بلکه یکجماعت سیاسى و دینى به شمار مىآمدند که تمایلات افراطى شیعه گرى داشتند. ایشان با نظم سیاسى موجود مخالفتداشتند و از راه پیشرفت عقول و نشر عقاید دینى در سقوط آن مىکوشیدند.6 حال با در نظر گرفتن این وضع عمومى در قرن پنجم هجرى نکاتى از تاریخ اجتماعى شیعه در قرن پنجم را از منابعتاریخى ارائه مىنماییم. مناطق شیعهنشین در قرن پنجم هجرى قبل از ورود به اصل بحث باید محدوده جغرافیایى که این مقاله قصد دارد به آن بپردازد روشن شود؛ اما ذکر این نکتهلازم است که در این مقاله، منطقه و یا شهر خاصى براى تحقیق انتخاب نشده است؛ چرا که قصد داریم با نگاهى کلىبه مناطق شیعهنشین، رفتارها و گرایشهاى اجتماعى آن را کندوکاو کرده، به یک دیدگاه کلى در باب تاریخ اجتماعىشیعیان در قرن پنجم دست یابیم. با این نگاه، ابتدا مناطق شیعهنشین در قرن پنجم را معرفى مىکنیم و سپس با توجهبه اطلاعات موجود در منابع، وضع اجتماعى شیعیان را مورد بررسى قرار مىدهیم. براى دستیابى به مناطقشیعهنشین در قرن پنجم، کتاب النقض، نوشتة عبدالجلیل قزوینى رازى، بهترین منبعى است که ما را کمک مىکند. وىدر بخشى از این کتاب درصدد پاسخگویى به این شبهة نویسندة کتاب فضائح الروافض که ادعا کرده است: «شیعیان درمنطقه خاصى جمع نیستند و شهرى را نمىتوان نام برد که همه شیعه باشند»، برآمده و در فصلى مجزا شهرهاى شیعهنشین در زمان حیات خویش را بر مىشمارد. قزوینى مىنویسد: معلوم است که در شهر قم همه شیعتاند... و کراسى علما و نوبت عقود مجالس و کتابخانههاى ملء از کتب طوایف... ومدرسههاى معروف چون سعد طلب و اثیر الملک و شهید سعیدالدین مرتضى و سید امام زینالعابدین... و کاشان بحمدالله ومنه منور و مشهور بوده است همیشه و بحمدالله هست به زینت اسلام و نور شریعت و قواعد آن از مساجد جامع و مساجددیگر با آلت و عدت و مدارس بزرگ چون مدرسه صفویه و مجدیه و عزیزیه... اما شهر آبه اگر چه شهرى است به صورت کوچکبحمدالله و منه بقعه بزرگوار است از شعار مسلمانى و آثار شریعت پمصطفوى و سنت علوى... اما ورامین اگر چه دهى است بهمنزلت از شهر ها باز نماند از اثار شریعت و انوار اسلام... اما سارى و ارم معلوم است که همیشه دارالملک و سریرگاه ملوکمازندران بوده است... اما سبزوار بحمدالله و منه هم محل شیعت و اسلام است آراسته به مدارس نیکو و مساجدنورانى.7 به نظر مىرسد علاوه بر اینها، شهرهاى دیگرى نیز شیعهنشین بودهاند و عبدالجلیل قزوینى رازى صرفا شهرهاىمرکزى و شمالى ایران و مناطق جبال را نام برده است. در عراق نیز شهرها و مناطقى، مانند کرخ بغداد، از مناطقمعروف شیعه نشین بودهاند. مبانى موثر در شکل گیرى تاریخ اجتماعى شیعه در قرن پنجم در زندگى اجتماعى انسانها، ]خصوصا[ سبک زیستن آنها، امورى به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم به ایفاى نقشمىپردازند؛ به عنوان مثال جامعهاى با یک سلسله باورها و اعتقادات در حال زندگى است که ناگهان قومى با دین ومذهب و باورهاى متفاوت به این کشور حمله مىکنند و بر آنها پیروز مىشوند. قوم پیروز خواسته یا ناخواسته، عقایدو باورهایشان را نیز در جامعة مغلوب ترویج مىکند. پس از گذشت اندک زمانى، جامعه مغلوب نیز خواسته یاناخواسته به باورها و آداب و رسوم میهمانان گرایش پیدا مىکند. در نتیجه، جنگ از عوامل مؤثر در شکلگیرى تاریخاجتماعى یک جامعه است. این مسئله نمونههاى بسیارى در تاریخ دارد که روشنترین آنها فتوحات اسلامى است کهمسلمانان پس از فتح مناطق جدید دین اسلام و باورهاى آن را به مناطق جدید هدیه بردند. برخى از عوامل مهمى که علاوه بر شکلگیرى آداب و رسوم در زندگى جوامع، موجب تغییر و تحول در آنهامىباشد و نیز زمینة دگرگونى در گرایشهاى فکرى و اخلاقى آن جوامع را فراهم مىکند، عبارتند از: 1 ـ نژاد؛ 2 ـ دین و مذهب؛ 3 ـ سرزمین و اقلیم؛ 4 ـ باورها و اعتقادات؛ 5 ـ مهاجرت؛ 6 ـ نهادهاى غیر اجتماعى؛ 7ـ [ارتباط] عالمان دینى با مردم. با تغییر و یا شدت و ضعف تاثیر این عوامل، سبک زندگى یک جامعه نیز دستخوش تغییر مىگردد. جوامع شیعىنیز از این قانون مستثنى نیست و کم و بیش مىتوان برخى از این عوامل موثر در تاریخ اجتماعى شیعه در قرن پنجم رادر منابع تاریخى یافت. 1. نژاد: در اوایل قرن پنجم، برترى سیاسى و مذهبى با آل بویه است. اما نژاد آنگاه تأثیرگذار شد که سلجوقیان ترکبه داخل ایران آمدند و با دستیابى به قدرت و تحمیل تحریمهاى مذهبى بر ضد شیعیان، تغییراتى در روند زندگىآنها ایجاد نمودند که از جمله مىتوان به نهادینه شدن نژاد ترک در مناطق شیعه نشین اشاره نمود. 2. مذهب: در اینجا باید به دو جنبه توجه کرد: یکى آن که بدانیم که آداب و رسوم مذهبى خاص شیعیان در قرنپنجم چه بوده است و نکتة دیگر این که شیعه، در سایة حکومت آل بویه، از چنان قدرت و نفوذى بهرهمند بود کهمىتوانست آزادانه آداب و رسوم خویش را عملى کند. ابنکثیر مىنویسد: در دهم ماه محرم سال جارى (352) معز الدوله به مردم دستور داد که دکانها و اماکن کسب را ببندند و تعطیل کنند وسوگوارى نمایند و قباهاى سیاه مخصوص عزا بپوشند و زنان نیز موى خود را پریشان و گونهها را سیاه کنند و جامهها را چاکبزنند و در شهر بگردند و بگریند و بر سر و سینه بزنند و ندبه حسین بن على رضى الله عنهما را بخوانند. مردم همه، آن کار راکردند و سنیان انکار نکردند، زیرا یاراى منع نداشتند که عده شیعیان فزونتر و سلطان هم همراه آنها بود.8 در نیمه دوم قرن پنجم نیز مذهب تأثیر بسیار زیادى بر روند زندگى اجتماعى شیعیان گذاشت. با آمدن سلجوقیانمتعصب، شیعیان دوباره به محدودیتهایى دچار شدند. 3. نظام ارتباطى: عامل دیگرى که در رشد و توسعه زندگى اجتماعى شیعیان ایفاى نقش نمود، نظام ارتباطىمىباشد. مراد از نظام ارتباطى شیعیان در قرن پنجم، همان ارتباط بین عالمان دینى و مردم و نیز عالمان دینى وشاگردان و نایبان ایشان در اقصى نقاط مناطق شیعه نشین است. کتابهاى به جاى مانده از عالمان قرن پنجم، به ویژهشیخ مفید?، از ارتباطى قوى بین مردم و عالمان دینى حکایت مىکند که تفصیل آن در بخش مؤلفههاخواهد آمد. مؤلفههاى تاریخ اجتماعى شیعه در قرن پنجم 1. سبک زندگى الف) معیشت: درباره وضعیت معیشت شیعیان در قرن پنجم اطلاعات دقیق و کاملى در دست نیست، اما از قرار دادنبرخى گزارشها در کنار هم مىتوان تصویرى کلى به دست آورد. روى هم رفته باید گفت که تقریباً رونق اقتصادىمناسبى براى برخى از شهرهاى شیعهنشین متصور است. به نظر مىرسد شهرهاى شمالى ایران و برخى شهرهاىعراق، مانند بغداد، از رفاه و آسایش نسبى برخوردار بودهاند. مقدسى دربارة رى که شهرى شیعه نشین بود، مىنویسد: رى، شهرى ارجمند، دلگشا، باستانى، فخر آور، پرمیوه، داراى بازارهاى گشاده، کاروانسراهاى خوب، گرمابههاى پاکیزه،خوراکهاى خوشمزه است. آبش فراوان، زیانش اندک، بازرگانىاش سودمند، دانشمندانش گرانمایه، عوامش زیرک، زنانشکاردان، بخشهایش زیبا و پاکیزه و مردمش باخرد، سبکبار، زیبا و بافضل و ادبند؛ مجلسها، مدرسهها، ذوق و هنر،جایگاهها، بارگاهها و ویژگىهاى دیگر دارد؛ اندرز گرانش از فقه، سرورانش از دانش، محتسبانش از خوشنامى، و سخنرانانشاز ادب، کمبود ندارند؛ یکى از مادر شهرهاى افتخار خیز اسلام است که پیران بزرگوار، قاریان، پیشوایان، زاهدان، جنگجویانو والاهمتان از آن برخاستهاند. برف و یخ آن بسیار، فقاع9 ایشان و پارچههایشان نامبردار است. اندرز گرانشهنرمند، روستاهایش ارجمندند. کتابخانهاى10 پر آوازه و میدان بطیخ11 شگفتانگیز«روذه»12 دلگشا و یک دژ و شهرک دارد. کاروانسراهایش زیبا، مجهز به وسایل کامل، خوش و مرفهاست.13 درباره مردم شهرهاى شمالى ایران که شیعه بودهاند، آمده است: اهالى منطقه مازندران به تربیت کرم ابریشم مىپرداختند. به همین جهت ابریشم بسیار از آنجا صادر مىشد. پارچههاىپشمى و فرش و انواع پوشاک و دستار نیز در آنجا مىبافتند. تهیه ظروف چوبى از قبیل انواع کاسه و اشیاء دیگر که آنها را ازچوب مىساختند رواج داشت.14 از نکات درخور توجهى که در اینجا مىتوان به آن اشاره کرد، صدور مواد خام از شهرهاى شمالى به شهر رى براىساخت ظروف بوده است. مؤلف تاریخ اجتماعى ایران به نقل از مقدسى مىنویسد: محصول طبیعى آن چوب شمشاد است که آن را به صورت قطعاتى بریده و به خارج مىفرستند و صنعتگران رى از آن کاسه وظروف دیگر مىسازند. شمشاد چوبى است خوشبو به رنگهاى گوناگون که گاهى دانههاى تسبیح نیز از آن مىسازند وبهترین نوع آن در کوههاى طبرستان دیده مىشود.15 مقدسى دربارة سرزمین دیلم (از مناطق شیعهنشین) و محصولات آن مىنویسد: دیلم، اینجا سرزمین پیله و پشم است. میوههایش را به همه سو مىبرند، کارگرانش مهارت دارند، پارچههایش در مصر وعراق نامبردار است... یارانش فراوان، نرخها مناسب، شهرهایش پاکیزه و رفتار مردم پسندیده است... دریاى ایشان گود،شهرهایشان در کرانهها، ماهىها پروار، آبادىها ثروتمند، فراوردهها گوناگون، برنج فراوان است، میوههاى گوارا، انجیر،زیتون، اترنج، خرنوب، عناب بسیار و انگور خوب دارد. روستاها فراخ، شهرها زیبا، خیشها شگفتانگیز، نامش پرآوازه، آبفراوان، درآمد بسیار، پارچههاى خوب دارد.16 گزارش مقدسى از منطقه جبال نیز که یک منطقة شیعهنشین مشهور بوده، درخور توجه است: سرزمینى است که گیاهش زعفران، و آشامیدنى مردمش شیر و عسل، و درختانش گردو و انجیر است. دلگشا و پاکیزه وحاصلخیز و آبرومند است، «رى» بزرگ، «همدان» و خوره گرانقدر «اصفهان» در آن است. ارزش آن را هنگامى خواهى دانستکه شهرهایش را گزارش دهم، «دینور» و «کرمان شاهان» را یاد کنم، «نهاوند»، «قم» و «کاشان» را بیان کنم؛ «دمّاوند»، «قرج»،«قصران» را توصیف نمایم، آنجا نه گرما دارد نه پشه و نه مگس و نه مار و نه عقرب و نه کرم. در تابستان بهشت است و باغ وباغچه، در زمستان هیزم و ذغال مفت است.17 طوس، که از شهرهاى شیعه نشین بوده است نیز صادراتى داشته که مقدسى از آن نام مىبرد: و از طوس دیگ سنگى خوب و حصیر و دانهها صادر مىشود.18 مقدسى در گزارشى از قرن چهارم، دربارة بغداد مىنویسد: بغداد مرکز اسلام است و مدینة السلام در آنجاست. [اهالى آنجا] با همة ویژگىها، ظرافت، ذوق، بذلهگویى، دانش دقیق وهواى [روح] لطیف دارند. همه خوبى و زیبایى، و هر ظرافت در آنجا و هر ماهرى از آنجا است... مردانى در آنجا چهار فصلسال را خفتند تا آنرا بشناسند... آذوقه از فرات بهوسیلة کشتى و بهوسیلة کاروانها در خشکى از مصر و شام و بادیه به توخواهد رسید... گرانبهاترین چیز مسلمانان و بهترین شهر ایشان و برتر از آن بود که ما توصیف کردیم... اکنون شهر ویران ومسجد جامع آن در آدینهها آباد و پس از آن مختل است. آبادترین جاى آن بخشهاى ربیع و کرخ در کرانه باخترى و بابالطاق و دار الامیر در خاور است. ساختمانها و بازار در خاورى بیشتر است.19 با توجه به اینکه گزارش از نیمه دوم قرن چهارم است و در آن منطقه کرخ یکى از آبادترین بخشها معرفى شده است،چنین به نظر مىرسد که این شهر در سالهاى بعد و با آمدن بویهیان رونق دوچندانى گرفته باشد. ب) مراسم مذهبى یک. عاشورا: از جمله مراسم سیاسى جامعه شیعى که در زمان آل بویه رونق گرفت و همزمان با آمدن سلجوقیانکمرنگ شد، آیین بزرگداشت عاشورا بود. پیشتر گذشت که در سال 352 ه ، دولت آل بویه در سالروز عاشورا مردمرا به برپایى مراسم عزادارى امام حسین(علیه السلام) فراخواند. این حکم دولت وقت سبب شد تا شیعه در برپایى مراسمخود احساس امنیت کنند و بر این اساس، شیعیان در کمال آرامش به این امر پرداختند؛ چنانکه در اوایل قرن پنجم کهآل بویه همچنان در قدرت بودند، این مراسم با حمایت ایشان استمرار یافت. ابن کثیر ـ که تعصب شدید ضد شیعى دارد ـ گزارشى مبنى بر حکم یکى از وزیران آل بویه براى برپایى مراسمعاشورا در سال 402ه آورده که با طعن و بدگویى به شیعیان همراه است: در سال 402 فخرالملک وزیر، اجازه داد تا شیعیان بدعتى [!] فضیحانه پیرامون عزادارى حسین بن على(علیه السلام) راه اندازندو مغازهها را از صبح تا شام ببندند و زنان سر و صورت خود را برهنه کنند و در رثاى حسین مانند زمان جاهلیت بر صورت خودسیلى زنند. خداوند به این وزیر (فخرالملک) خیرى نرساند و روى وى را درروز قیامت سیاه گرداند.20 چنانکه اشاره شد ابن کثیر این گزارش را با تعصب و اکراه آمیخته است. براى همین باید درباره جزئیاتى که وى از نحوهعزادارى بیان کرده است، تأمل نمود. مراسم عزادارى در روز عاشورا تا اواخر دوره آل بویه، ادامه یافت. طبق نقلى،شیعیان در سال 411ه که از سالهاى پایانى حکومت بویهیان است در برپایى این مراسم با مشکلات جدى مواجهشدند: در این سال (441) اهالى کرخ از برپاداشتن مراسم عزادارى بنا به عادت جارى که روز عاشورا داشتند ممنوع شدند و لکنمردم کرخ زیر بار نرفتند و آن مراسم را انجام دادند و در نتیجه میان آنها و سنیان فتنه بزرگى برپا شد و در آن گیر و دار عدهزیادى از مردم کشته و مجروح شدند.21 گزارشهاى دیگر حاکى از شدت زد و خورد شیعه و سنى طى سالهاى آینده در کرخ است. سرانجام در سال 447ه دولت آل بویه منقرض شد و محدودیت شیعیان رو به فزونى گذاشت. دو. غدیر: در این دوره جشن و شادى در عید غدیر به مثابه عید ولایت، رونق تازهاى گرفت. ابناثیر به هنگام نقلحوادث سال 352ه مىنویسد: در هشتم]22[ ماه ذى الحجه معز الدوله دستور داد که شهر را آذین بندى و چراغانى کنند. در مراکز شرطه (شهربانىو پلیس) آتش افروخته شد و جشن برپا گردید و مردم بازارها را شبانه باز کردند و مانند شبهاى عید طرب و فرح را آغازنمودند و آن را عید غدیر خواندند.23 البته سنىهاى بغداد بىکار ننشسته و اقدامات مشابهى انجام دادند. آنان با برپایى مراسمى، روز غار را به عنوان روزهمراهى ابوبکر با پیامبر در غار، در مقابل عید غدیر شیعیان جشن گرفتند. همچنین روز وفات مصعب بن زبیر را درمقابل عاشورا به سوگ نشستند. ذهبى، ضمن نقل این وقایع، برپایى جشن در یوم غار و به سوگ نشستن در عزاى مصعب را صرفا به دلیل عناد باشیعیان و موضع گیرى در مقابل آنها مىداند و مىنویسد: و یوم الغار لجهله السنه فى شهر ذى الحجه بعد الغدیر ثمانیه ایام اتخذته العامه عنادا للرافضه.24 این نوع گزارشها که در دیگر کتابهاى قرون اولیه، به خصوص در النقض، دیده مىشود، حاکى از یک مسئلهاجتماعى بسیار مهم است و آن این که فعالان طرفین (شیعه و سنى) کاملا بر تبلیغات همدیگر تأثیر مىگذاشتند ودیگرى را به عکسالعمل وادار مىکردند. سه. اعیاد (روزهاى مهم سال): یکى دیگر از گزارشهایى که ما را با تاریخ اجتماعى شیعیان در قرن پنجم آشنامىکند، مطلبى است که گردیزى در کتاب خود به یادگار گذاشته است. او در باب هشتم کتاب خود فصلى را به این ناماختصاص داده است: اندر جدول عیدهاى مسلمانان: بدانکه عیدهاى مسلمانان بسیار است، که اهل هر مذهبى آن را استعمال کنند، و من آنچهیافتم بخاصه از کتب خواجه ابو ریحان? بیاوردم، و آن را بجدول کردم، تا یافتن آن بر جوینده آسانتربود.25 اگرچه این گزارش اخبار خاص شیعه را بازگو نکرده، بلکه با نگاهى عام، روزهاى مهمى که تمامى مسلمانان آن راگرامى مىداشتهاند، گزارش نموده، اما مىتوان روزهاى مهم شیعیان را از میان آنها تمییز داد.26 قبل از ذکر گزارش، به دو نکته که مىتوان از آن برداشت کرد اشاره مىشود: اولاً، استعمال کلمه عید براى تمامىروزهاى تاریخى، اعم از شادى و غم، بوده است؛ ثانیاً، نویسنده سعى کرده است با حروف ابجد روزها را معرفى کندتا کمتر دچار تحریف و یا جابهجایى شوند. حرف «ى»، از ماه محرم ( روز دهم) روز عاشورا، شهادت حسین بن على‡ در کربلا، اندرین روز مقتل امیرالمومنین حسین بن على بن ابى طالب رضى الله عنهما بود بکربلا، و این سخت بزرگوار روز است و چون این روزها باشد،بسیار مردم از هر جا بکربلا آیند بزیارت گور حسین رضى الله عنه، و آنجا دعا گویند، و شیعه آن روز را بزرگ دارند، و اندر وصدقه دهند، و بر حسین بن على رضى الله تعالى، عنهما نوحه کنند، و بر یزید لعنت کنند.27 حرف «ج»ماه جمادى الاولى(روز سوم)، وفات بتول فاطمه بنترسولالله علیهمالسلام. حرف «ح» از ماه ربیع الاخر(روز نهم) مولد على بن ابى طالب (علیه السلام). حرف «ب» از ماه جمادى الاخر (روز دوم) ولادت فاطمه بنت خدیجه. حرف «کر» از ماه رجب (روز ) ولادت حسین بن على بن ابى طالب. حرف «یز» از ماه ذوالحجه (روز هجدهم) روز عید غدیر خم «براى شیعه».28 نویسنده، فقط در این قسمت، یعنى در پایان معرفى روز عید غدیر، مىنویسد: «براى شیعه». ظاهرا روزهاى دیگر رابقیه نیز محترم مىشمردند؛ اما روز غدیر و برپایى جشن آن مخصوص شیعیان بوده و دیگران به آن اعتنایى نداشتند. !نمونههاى دیگر: 1. حرف «یط» از ماه رمضان وفات على از ضرب ابن ملجم. 2. حرف «کا» از ماه رمضان وفات على بن موسى الرضا و بازگشت مأمون از سبز پوشى به سیاه پوشى. 3. حرف «ه» از ماه ذوالقعده زناشویى فاطمه زهرا با على بن ابى طالب‡.29 اینها برخى از روزهایى است که گردیزى آنها را به عنوان عید (روزهاى مهم سال) معرفى نموده است. وى روزهاىدیگرى نیز ذکر کرده که ما از ذکر آنها مىگذریم. چنانکه اشاره شد به نظر مىرسد که مسلمانان همه این روزها را گرامى مىداشتند. چرا که روز غدیر را با عبارتِ(براى شیعه) تخصیص داده است. اگر چنین باشد باید واقعاً زندگى مسالمتآمیز و همدلى میان شیعه و سنى را درسدههاى نخستین تحسین کرد. همچنین گردیزى که سنى مذهب است از روز ازدواج على و فاطمه‡ یادمىکند که این مىتواند بیانگر روح حاکم بر جامعه آن عصر باشد. کتاب دیگرى که به روزهاى مهم سال پرداخته و روزهاى غم و شادى شیعیان را متذکر شده است کتاب مسارالشیعه، نوشتة شیخ مفید، مىباشد. ایشان در این کتاب ماهها و روزهاى پر اهمیت سال را نام برده و چنانچه از ائمهاطهار‰ اعمال خاصى در آنها وارد شده باشد، آن را بیان کرده است. به عنوان نمونه روز عید غدیر را متذکرشده است و مىنویسد: این روز عید بزرگ است به خاطر این که خداوند تبارک و تعالى حجتش را بر مردم آشکار کردهو وصى پیامبرش را بر مردم نمایانده است.30 همچنین او با اشاره به روز بیست و هفتم رجب که مصادف باروز بعثت است، مىنویسد که این روز شریفى است و صدقه دادن و ادخال سرور در قلب مومنین مستحباست.31 2 ـ نظام ارتباطى عالمان دینى با مردم 1 ـ 2. نایبان علما در مناطق مختلف از شیخ مفید رحمه الله، آثارى به جاى مانده که حاکى از این واقعیت است که در آن زمان عالمان دینى به مثابه زعیمشیعیان، براى تبلیغ و حل مشکلات دینى مردم، نایبانى به مناطق مختلف مىفرستادند. شاهد ما بر این مدعا،سؤالاتى است که یکى از نایبان شیخ مفید از شهرهاى شمالى ایران از وى پرسیده است و مرحوم شیخ نیز در قالبکتابى با نام المسائل السرویه، جوابها را براى وى نوشته و ارسال داشتهاند.32 2 ـ 2. سوال و جواب و استفتائات از گونههاى برقرارى این ارتباط که مىتوان به خوبى در منابع قرن پنجم یافت، سوال و جواب مردم و شاگردان ازعلماى آن عصر است. از آنجایى که شیخ مفید در قرن پنجم، همچون سایر دانشمندان متمایز، به عنوان زعیم شیعهشناخته مىشده است، لذا هم نایبان وى و هم مردم سؤالات خویش را به بغداد ارسال مىکردند وجناب شیخپاسخهاى آنها را در قالب نوشتهاى و حتى در قالب کتابچه و رساله براى آنها مىفرستاد. مرحوم شیخ مفید رسالهاىدارد به نام جوابات اهل موصل، این کتاب مجموعه پاسخهایى است که ایشان در جواب استفتاءات مردم موصلفرستادند. از دیگر نکات درخور توجه این است که مرحوم شیخ به هنگام پاسخ، سؤال کننده را به مطالعة کتابهاى مرتبط فرامىخواند. از باب نمونه، شیخ مفید در کتاب جوابات اهل الموصل، در پاسخ به سؤالات مردم این شهر مىنویسد: پاسخ این سؤال در کتاب مصباح النور فى علامات اوائل الشهور آمده و هر کس بخواهد با تفصیل بیشترى پاسخ را بداند به آنکتاب مراجعه نماید.33 همچنین به هنگام نوشتن کتاب المسائل السرویه34، سؤال کنندگان را به کتاب الموضع فى الوعد و الوعیدارجاع مىدهد تا با مطالعه آن کتاب، جواب تکمیلى خویش را دریابند. این گزارشها حاوى نکات دقیقى است کهبرخى از آنها عبارتند از: الف: نحوه رابطه عالمان دینى با مردم؛ ب: تشویق کردن مردم به مطالعة کتابها؛ ج: از همه مهمتر این که نشر کتاب بهگونهاى بوده است که شیخ مفید مردم را به آنها ارجاع مىدهد. 3 ـ 2. مرجعیت در ساختار اجتماعى شیعه، مرجعیت همواره یکى از شاخصههاى تأثیرگذار بوده است. این مقام را شخصیتى علمى ـمذهبى که داراى بینش سیاسى است برعهده گرفته تا مسیر شایسته را به شیعیان معرفى نماید. از مراجع بسیار برجستةقرن پنجم مىتوان به شیخ مفید و شیخ طوسى رحمهماالله اشاره نمود. در بخشهاى پیشین اشاره کردیم که علاوه برشاگردان این عالمان، مردم نیز سؤالات خویش را نزد ایشان مىفرستادند و پاسخ مىگرفتند. شاید بتوان از این رفتاراجتماعى با عنوان کلى «استفتائات» یاد کرد. 3. منصب نقابت سادات و علویان 1 ـ 3. نقابت مدیریت اجتماعى سادات و علویان، در درون جامعه شیعه یک ساختار اختصاصى داشته که از آن به «نقابت» تعبیرشده است. نقابت در واقع سرپرستى تمام مرد و زنى بود که نسبشان به حضرت ابوطالب مىرسید.35 در واقعنقابت منصبى بود که خواه ناخواه به شخصیت ممتاز و محبوب و عالم با تقوا تعلق مىگرفت و مردم به طور طبیعى دردور او گرد مىآمدند و سرپرستىاش را پذیرا [مىشدند] و خلفا و سلاطین هم براى کسب وجهه بدان حکممىدادند.36 در اواخر قرن چهارم، ابواحمد حسین بن موسى، پدر سید رضى، نقیب شیعیان بوده است. ابن اثیر در گزارشىآورده است: در سال 380 در ماه ربیع الاول ابواحمد پدر سید رضى سرپرستى طالبیین و دیوان مظالم37 و امارت حجاج را بهعهده گرفت.38 وى در نقلى دیگر که مربوط به سال 396ه است، به امر نقابت سید رضى اشاره مىکند: در این سال، شریف رضى به نقابت طالبیان در عراق منصوب شد و به لقب «رضى ذى الحسبین» و برادرش مرتضى به لقب «ذاالمجدین» ملقب شدند.39 4. رابطه شیعیان با غیر شیعیان 1 ـ 4. با اهل سنت الف) زندگى اجتماعى مسالمتآمیز: با سیرى در تاریخ قرن پنجم و نیز قبل و پس از آن این واقعیت کشف مىشود کهجوامع شیعى و سنى در موارد زیادى در کنار هم مىزیسته و با هم حشر و نشر داشتهاند؛ در مشاغل با هم همکارىمىکردهاند؛ گاه به پاى یک سخنرانى مىنشستهاند و در یک مسجد نماز مىخواندهاند. عبدالجلیل قزوینى رازى، فصلى از کتاب النقض را به پاسخگویى این شبهه اختصاص داده است که «چرا شیعیان درمجالس دیگر مذاهب شرکت مىکنند؟» وى مىنویسد: اما آنچه که گفته است و به عیب وانموده است که شیعه به مجلس مخالفان خود شوند: اولاً به قرآن انکار مىکنند و قول خداى را رد مىکنند. و دعوت مصطفى را باطل مىدانند به دلیل این آیت که بارى تعالى درنص قرآن مجید و کتاب عزیزى گوید محمد را به امر مطلق (الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه)؛ بشارت ده اى محمدبندگان مرا که قولهاى مختلف بشنوند و متابعت بهتر و حق تر و اولى تر کنند. پس شیعه محمودند و مستحق ثواب و متابعتفرمان خدا و رسول و قرآن کردهاند.40 او در ادامه مىافزاید: و اگر انکار به مجلس رفتن این جماعت از آن است که گویند مخالف است، این طریقه در هر طایفه باشد و کدام دوشنبه باشد کهدر مجلس ما از ده و بیست و پنجاه و پانصد منقبت خوان و عالم و بازارى از حنفیان و شفعویان کمتر باشند و مىشنوند ومىنویسند و این معنى ظاهر و شایع است.41 این گزارش نفیس حاکى از مسائلى مهم و با ارزش است که به آنها مىپردازیم: اولاً، این که رفت و آمد شیعیان درمجالس دیگران به حدى بوده است که اعتراض نویسنده کتاب فضایح را برانگیخته است. ثانیاً، استدلال عبدالجلیلبسیار زیبا و حاکى از آزادى بیان است. البته نباید آن را به معناى تسامح دینى دانست، بلکه این آزادى دینى به گونهاىبود که افراد با مذاهب گوناگون در کنار هم مىنشستند و یک سخنرانى را گوش مىکردند و هر کدام براى خود بهرهاىمىبردند. ثالثاً، اینکه عبدالجلیل از روز دوشنبه یاد مىکند، ظاهراً به این علت باشد که در این روز برنامهاى هفتگىبرگزار مىشده و عالمى در مسجد شهر منبر مىرفته است و مردم پاى سخنان وى مىنشستند؛ و رابعاً، این سخنرانى،یک سخنرانى معمولى نبوده است، بلکه مردم براى فراگیرى مسائل جمع مىشدند و نکاتى یادداشت مىنمودند. در پایان این گزارش، عبدالجلیل جملهاى آورده که به این گزارش اعتبار بیشترى بخشیده است؛ وى مىنویسد: «واین معنا ظاهر و شایع است». این جمله حاکى از این است که این رسم، نه فقط براى یک یا دوبار، بلکه براى مدتى کههمه از آن خبر و آگاهى داشته باشند، انجام مىگرفته است. ادامه دارد/
خبرگزاری فارس
تاریخ اجتماعى شیعیان ایران و عراق در قرن پنجم هجرى (قسمت اول)
نظر خود را بنویسید!
در حال حاضر هیچ نظری برای این مقاله وجود ندارد.
برای درج نظر خود درباره
تاریخ اجتماعى شیعیان ایران و عراق در قرن پنجم هجرى (قسمت اول)
فیلدهای زیر را پر کنید.
نظر شما
عنوان
این فیلد اجباریست.
امتیاز
-
1
2
3
4
5
این فیلد اجباریست.
نظر شما
این فیلد اجباریست.
اطلاعات شما(اختیاری)
نام شما
آدرس شما
پست الکترونیک
جستجو
این موضوعات را نیز بررسی کنید:
منتخب نشریات
اردیبهشت 94
تاریخ اسلام
جدیدترین ها در این موضوع
رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران
در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزشهای اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شدهاند با تلاشهای خود سعی بر بیارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
30 خرداد 1403, 15:48
تبیین و ضرورتشناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری
در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مسالهی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری
در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
دختر در آینه تعامل با پدر
یهود از پیامبری حضرت موسی علیهالسلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیهالسلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
30 خرداد 1403, 15:47
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل
با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
30 خرداد 1403, 15:47
پر بازدیدترین ها
راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن
قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
11 دی 1396, 13:58
رساله حقوق امام سجاد(ع)
اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کردهاند: روایات، ادعیه (بهویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
15 اردیبهشت 1397, 19:5
فلسفه چیست؟
فلسفه حوزهای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن میپردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
8 آذر 1396, 12:36
رابطه علم و عمل
علم و دانش بشری زمانی برای جامعه و مردم سودمند و مفید است که با عمل و اجرا همراه گردد یعنی عالم به علم و دانستههای خود عمل کرده و آن را با اشتیاق به دیگران نیز بیاموزد.
1 اردیبهشت 1397, 19:15
الخیر فی ماوقع
برای خیلیها این پرسش مطرح میشود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه میشویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
29 مرداد 1397, 0:0
سایت های پژوهشکده باقرالعلوم
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان
پژوهه تبلیغ
Powered by
TayaCMS