دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تحلیل روانشناختی بنیادگرایی

No image
تحلیل روانشناختی بنیادگرایی «بنیادگرایی» و «واپسگرایی» از مفاهیم چالش برانگیز جهان نوین هستند. این مفاهیم چندوجهی اکنون جزء دغدغه های جهانی هستند که سیاستمداران، فعالان اجتماعی، رسانه ها و به تبع آن مردم در سراسر جهان پیرامون آنها بحث می کنند. یکی از ابعاد مغفول مانده آن در ایران جنبه رفتارشناختانه و تحلیل روانشناسانه این مفاهیم است. جنبه ای که نگاهش را از سطح کلان به سطح خرد می آورد و با بینشی علت جویانه خاستگاه آنان را در انسان به دور از برچسب های سیاسی مورد تحلیل و تبیین قرار می دهد. امروزه بسیاری از صاحب نظران روانشناسی و علوم رفتاری در غرب، می کوشند بر مبنای یافته های روانشناسی و نظریه های معتبر آن، این رشته از تحلیل ها را مطمح نظر قرار دهند.نوشته حاضر با رویکردی روانکاوانه، به برخی از این نظریه ها نگاهی گذرا می افکند. باشد که سرآغاز کارهای جدی تر از سوی صاحب نظران گردد.
بنیادگرایی و مفهوم «باور ژرف»؛ اریک فروم، تاکید می کند، هر انسانی را که باوری ژرف دارد یا خود را به خاطر یک اقناع علمی یا روحی موظف می داند، نمی توان واپسگرا و بنیادگرا نامید. بلکه براساس ویژگی های شخصیتی یک انسان راحت تر می توان تشخیص داد که او واپسگرا است یا نه تا بر اساس محتوای باورهایش. واپسگرا تمام احساساتش را نسبت به انسان های دیگر در خود کشته است و آنها را به حزب و گروهی که از جهت ایدئولوژیک به او نزدیک است فرافکنده است. او این ایدئولوژی جمعی و مشترک را می پرستد و خود را برده آن می داند. سیطره پذیری از این خدای گونه ها در او اشتیاقی به وجود می آورد که در کیفیت هیجانی ریاضت طلبی می بینیم. فروم این اشتیاق را؛ «آتش سرد» «یخ سوزان» و «اشتیاق بی گرما» می نامد. واپسگرا تنها به نام و به یاد بتش عمل می کند، می اندیشد و احساس می کند و آماده است هر چه در زندگانی اش ارزنده است برای او قربانی سازد. دیدگاه هوله (1995)؛ هوله معتقد است که واپسگرایان و بنیادگرایان «باورها» را بیش از «انسان ها» دوست دارند و بیشتر برای باورها از خود گذشته اند تا برای انسان ها. آنان توانایی «همدلی»، «یگانه احساسی» و «هم احساسی» و عشق ورزی ندارند. درون آنها تهی است، افسردگی و ناامیدی در یک سیطره پذیری کامل نسبت به بت و هم زمان پرستش «من»، غرقه می گردد چرا که آنها را به پاره ای از بت مبدل می سازد. آنها با کشتن همدلی، هم احساسی نسبت به همنوعان و دلبستگی های عاشقانه و دوستانه، پیش از همه خود را از بند احساس هایی رها می سازند که برای آنها تهدیدکننده است و از آنها وحشت دارند. از احساس هایی نامطبوع و نادلپسند چون پشیمانی و گناه و شرم و حتی از احساس های مطبوع و دلپسند چون عشق، سپاسگزاری و به یکدیگر متعلق بودن، «اضطراب وحشت زدگی» را تجربه می کنند. این اضطراب بنیادین از جهان درونی هیجان های خویشتن و ژرفای زندگانی احساسی است. گشودن درهای بسته این جهان درونی به این معناست که فرد روان خود را برهنه بنماید و کاستی های درونی خود را آشکار سازد و آن را پسودنی نماید و آسیب پذیرش کند. به ویژه احساس عشق می تواند همیشه خطرناک باشد چرا که فرد باید به گونه ای از «فقدان خود»، ارزش خود را به دیگران دادن، از خودگذشتگی، سست ساختن مرزهای «من» ، رها ساختن ادعاهای قدرت مدار و وابستگی هیجانی به موضوع عشق ، تن در دهد. به تعبیر دیگر واپسگرایی و بنیادگرایی نتیجه ناتوانی در پیوستگی عاطفی واقعی است. دیدگاه للوید و مائوزه (2002)؛ مائوزه این نظریه را عنوان ساخت که منزوی سازی افراطی زنان در اجتماع و تحت فشار قرار دادنشان تحقیر ایشان و بدرفتاری بدنی با آنها، در جوامعی که این مسائل هنجار محسوب می شود یک دلیل روانی غیرمستقیم برای پدیده تروریسم می تواند باشد. ناقص سازی جنسی، تجاوز به عنف، ضرب و شتم و دیگر بدرفتاری های بدنی با زنان، «جراحت های روانی» بر آنان وارد می سازد که آنها نیز این جراحت های روانی را به نسل بعد یعنی فرزندان خود منتقل می کنند. آنان خود از افسردگی، «اختلال جراحت روانی پس از تنیدگی» و رفتار خود - آسیب زننده رنج می برند و این مسائل را به کودکانشان انتقال می دهند. فرزندان پسری که در چنین فضایی رشد می کنند اضطراب های جنسی را تجربه می کنند که آمیزه ای تعارض انگیز از «ترس از ذوب شدن» و «آرزوی ذوب شدن»، ترس از تحقیر و نفرت از تصویر ذهنی زنان است و همین که به نوجوانی می رسند به دنیای مردان فرار می کنند که به گونه ای سخت از زنان مجزا است. این دایره ارتباطی اینگونه بسته می شود، وقتی این نوجوانان مرد می شوند برای ثبات بخشی به هویت خود، به ناارزنده سازی و شهامت زدایی زنانشان می پردازند تا مانند مادران شان شوند. به خاطر اضطراب تخیل های دگرآزارانه مربوط به زن (=مادر) در بزرگسالان، نوجوانان کوچک توسط افراد بزرگسال مورد سوءاستفاده قرار می گیرند تا بزرگسال بتواند از ارتباط با زنان مضطرب و تحقیرشده اجتناب کند. مفهوم «سنخ شخصیتی مرد سربازگونه»؛ کلائوس دولایت (1977 و 1978) اضطراب از ذوب شدن در زنان و پدیدآیی جوشن ضدزن را در پیوند با تبیین ویژگی های سنخ شخصیتی مرد سربازگونه مطرح ساخت و شرح داد. او در تحلیل روانکاوانه و روان تاریخ نگرانه خود نشان داده است که جنگ نظامی برای «من» و بدن مرد سربازگونه چه کنش وری روایتی دارد. وحشت نظامی، پدیدآور عشقی فولادگون است و از دیگر سوی، لحظه فروپاشی جوشن تن و ناپدید شدن «تن - من سفت و صلب» است.
تحلیل محتوایی وصیت نامه محمد عطا (از اصلی ترین مسببان 11 سپتامبر) که در مجله اشپیگل (سال 2001، شماره 40) انتشار یافت به خوبی مسائل یاد شده را نشان می دهد. تاکید بر ممانعت از مشارکت زنان در شست وشو و کفن و دفن او و حتی محدود ساختن آنها برای شرکت در مراسم سوگواریش، با تحلیل روانکاوانه یاد شده همراهی دارد. از سوی دیگر تحقیر بدن و زندگانی دنیایی در آن خود را می نمایاند.
در حقیقت اضطراب از مرگ، اضطراب از جنایتی بزرگ به اضطراب از بدن خود جابه جا می شود. به تعبیری دیگر بنیادگرایان با واپسگرایی به ارزش های مطلق به دنبال یک رشته ارزش های منزه کمال یافته هستند که به گفته «گروند برگر» ریشه در خواست های خوددوستدارانه آنها دارد و در راستای همه توانی مطلق است.
خطر اینجاست که این جهان گریزی و آرمانگرایی در بستر یک ایدئولوژی خشونت محور راه را برای خشونت علیه خود و دیگری هموار سازد که زادگاه روان شناختانه تروریسم در این نقطه است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
سخاوت و بخشش آرامشی برای خود، آسایشی برای دیگران

سخاوت و بخشش آرامشی برای خود، آسایشی برای دیگران

بخشش یکی از خصلت‌ها و فضایل خوب و زیبای انسانی است.
نقش تربیتی معلم از دیدگاه فلاسفه و مربیان بزرگ

نقش تربیتی معلم از دیدگاه فلاسفه و مربیان بزرگ

از میان تمامی عوامل آموزشی و تربیتی، نقش معلم به‌عنوان مهمترین عامل نظام تعلیم و تربیت، جایگاه و اهمیت بسزایی دارد. معلم در رشد و پرورش دانش‌آموزان، نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند.
فرایند برنامه ریزی از نگاه امام علی(ع)

فرایند برنامه ریزی از نگاه امام علی(ع)

برنامه‌ریزی مانند پلی، زمان حال را به آینده مربوط می‌کند.
نیکی به دیگری، نیکی به خود است

نیکی به دیگری، نیکی به خود است

در فرهنگ اسلامی ایرانی این معنا جا افتاده است که «هر چه کنی به خود کنی؛ گر همه نیک و بد کنی»، یا «تو نیکی کن و در دجله انداز؛ که ایزد در بیابانت دهد باز».
Powered by TayaCMS