14 اردیبهشت 1390, 0:0
تقليد از غرب و عقب ماندگي شرق
یکی از عوامل مهم عقب ماندگی شرق، اقتباس نادرستی است که از تمدن کنونی غرب نمودهاند. هر سرزمینی شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی خاص خود را دارد، و هر گونه تقلید از ممالک بیگانه، باید با شرایط محلی و فرهنگ بومی وفق داده شده و جنبههای سازگار آن با اجتماع مورد استفاده قرار گیرد.
شرقیها در اثر برخورد با پیامدهای انقلاب و رشد صنعتی غرب، نتوانسته اند ارزیابی صحیحی از فرآوردههای تمدن غربی نمایند و از آن به طور عاقلانه و منطقی که با دانش علمی و هنجارهای جامعه خویش منطبق باشد اقتباس نمایند و این دنباله رویها و تقلید غلط باعث نوعی اسارت و سردرگمی کشورهای شرقی گردیده است.
تولیدات و صنایع غربی، اسباب راحتی و پیشرفت برای تولیدکنندگان خود هستند نه برای مصرف کنندگان نیازمند شرقی. مردمان شرقی یا اصلاً نباید صنایع غربی را به کشور خود راه میدادند یا میباید تلاش میکردند خود تولیدکننده محصولات صنعتی مورد نیاز باشند. زیرا این اقتباس نادرست، ضربه بزرگی بر استقلال اقتصادی و فرهنگی این کشورها وارد کرده و آنها را به صورت یک عضو وابسته و انگل در نظام جهانی در میآورد.
استعمار اقتصادی کشورهای شرقی در این نظام جهانی از آنجا شروع شد که این کشورها به ارز خارجی نیازمند شدند. خرید مصنوعات و کالاهای غربی که جزئی از زندگی جوامع شرقی شده، آنها را مجبور به تهیه ارز این کشورها کرد، زیرا غربیها برای فروش کالاها و تولیدات خود، تنها پول خود را میشناسند و به این ترتیب شرقیها مجبور شدند برای تهیه پول خارجی از طریق فروش مواد اولیه ومنابع پر ارزش خود به نازلترین قیمت، ارز مورد نیاز را تهیه کرده و به اصطلاح از این راه «ذخیره ارزی» برای خود فراهم سازند.
از طرف دیگر صنایع وارده از خارج در جوامع شرق را میبایست کارشناسان و مهندسان غربی راهنمایی و اداره کنند. این مسئله، پای کارشناسان غربی را که با هزار گونه تسهیلات و حقوق و مزایای اقتصادی و اجتماعی (قدرت، ثروت، احترام) همراه بود، به شرق گشود. پس از آن، پیشرفت صنایع، مسائل نظامی را نیز شامل میشد و به دنبال آن به خرید اسلحههای پیشرفته و مستشاران نظامی غرب وابسته شدند. کشورهای شرقی در ازای از دست دادن استقلال اقتصادی و فرهنگی (به خیال خود) جامعه ای صنعتی شده و توسعه یافته در عرصه جهانی برای خود ساختهاند. در حالی که کوچک ترین قطعات یدکی این صنایع با هزینههای سرسام آور میبایست از خارج وارد شود و برای اداره و پیشبرد این صنایع، ناچار شدند جوانان شرق را راهی دیار غرب کنند تا تکنیک و اصول صنایع را یاد بگیرند.
ولی این جوانان پس از چند سال اقامت در این کشورها و استفاده از امکانات جوامع غربی، زندگی در این کشورها را بر زندگی به اصطلاح عقب مانده وطن خود ترجیح میدادند و بدین ترتیب، مغزهای توانا و به ثمر رسیده از ارزهای شرقی، کشور خود را از نظر ذخایر فکری فقیرتر، و غرب را غنی تر میساختند. تا زمانی که شرقیها خود تولیدکننده وسایل صنعتی مورد نیاز کشورشان نیستند، مجبورند از مصنوعات دیگران به کلی چشم بپوشند یا در استفاده از این صنایع، تقلید و اقتباس صرف را در نظر نگیرند بلکه این نوآوری و فرآوردههای صنعتی را با شرایط بومی و محلی خود سنجیده و جنبههای سازگار را انتخاب نمایند. راه عملی تر این است که خود تولید کننده نیازمندیهای صنعتی کشور خویش باشند. با ایجاد تسهیلات و امکانات آموزش عالی برای جوانان و تلاش همه جانبه برای به کارگیری استعدادها و مغزهای فعال و توانا در عرصههای مختلف صنعتی و فناوری و حمایت دولت از این قشر، کشورهای شرقی نیز میتوانند خود تولید کننده نیازهای صنعتی خود و دانش لازم برای آن باشند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان