دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

دادرس judge

No image
دادرس judge

دادرس، مامورين قضايي، انتصاب قاضي، حقوق دادرس

نویسنده : الهه پارسا

دادرس اسم فاعل یا صفت فاعلی مرکب است.[1] در لغت به کسی که به داد مظلوم می‌رسد و به کسی که به دادخواهی رسیدگی می‌کند دادرس گویند.[2] دادرس نیز به معنای دادران، مجری عدالت است و نیز اسم خاص نام حکیمی از شاگردان جمشید جم و اسم نام روز چهاردهم از ماههای ملکی می‌باشد.[3]

در حقوق به کسی که به شغل قضا و فصل خصومت و ترافع اشتغال دارد دادرس می‌گویند.[4] مامورین قضایی، مستخدمین و خدمتگزارنی هستند که به نام دولت یا جامعه به اجرای عدالت می‌پردازند.

عده‌ای از آنها عهده‌دار تمیز حق از باطل و دارای اختیار بزرگ حکومت می‌باشند و عده‌ای دیگر مامور حفظ قانون و تعقیب حق و عدالتخواهی بوده و از دادگاهها درخواست احقاق حق و اجرای قوانین می‌نمایند. به گروه اول قاضی یا در اصطلاح جدید دادرس گویند که عهده‌دار مقام شامخ قضاوت هستند و به گروه دوم صاحب منصبان دادسرا گویند که به احترام مقام شامخ قضاوت ایستاده بیان حق می‌نمایند.[5]

شرایط انتصاب دادرس

در ایران، تا زمان مشروطیت و حتی چندی بعد از آن، قضات شرع را معمولاً خلفا و والیان منصوب می‌نمودند.[6] در مذهب شیعه منصب قضاوت از ویژگی‌های امام است و کسانی می‌توانند در جامعه اسلامی به امر قضاوت بپردازند که منصوب و ماذون از طرف امام باشند.[7] با تصویب قانون اصول تشکیلات عدلیه در سال 1329هجری قمری برای استخدام قضات شرایطی در نظر گرفته شد که عبارت بود از تابعیت ایران، دین اسلام، داشتن 25-40 سال سن و پذیرفته شدن در امتحانات علمی و عملی مشروط به نداشتن فساد اخلاقی.[8] عده‌ی زیادی از قضات جدید با اینکه در امتحان، عدم کفایت علمی و اخلاقی آنها برای خدمات قضایی ظاهر گردید و تدابیر استخدام عدلیه بی‌نتیجه مانده بود هیئت قضایی در سال 1312 دچار بحران گردید و این بحران در سال 1315 به اوج خود رسید اما با تصویب قانون "اصلاح قسمتی از قانون اصول تشکیلات عدلیه و استخدام قضات" مصوب 6 دی ماه 1315شرط داشتن لیسانس به دانشکده‌های حقوق به شرایط فوق اضافه گردید[9]و همچنین با قانون سال 1343 و اصلاحات سال 1347 نیز گذراندن 6 ماه دوره‌ی کارآموزی به شرایط قبلی اضافه شد.[10]

دادرسان علاوه بر اینکه دارای حقوق ویژه‌ای هستند، دارای محدودیت‌هایی می‌باشند. در ذیل ابتدا حقوق و سپس محدودیتهای آنها را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

حقوق دادرسان

1- قاعده‌ی منع تغییر دادرس: این قاعده بدین معنا است که دادرس پس از نصب، غیر قابل تغییر است یعنی انفصال، تعلیق و حتی تغییر شغل و محل ماموریت او تنها با شرایطی که در قانون پیش بینی شده است، مجاز می‌باشد. دادرسان اگر چه خدمتگذار دولت می‌باشند اما در اختیار قوه‌ی مجریه نمی‌باشند و رئیس قوه قضائیه در محدوده‌ی اصل 164قانون اساسی می‌تواند محل ماموریت قاضی را تغییر دهد.[11] مبنای این قاعده دو اصل 81 و82 متمم قانون اساسی می‌باشد که از ماده 100 قانون اساسی بلژیک گرفته شده است.[12] در ابتدای مشروطیت نسبت به این حکم تفسیر نامحدودی می‌شد اما تجربه معلوم کرد گسترش این اصل به این حد مستلزم جمود تشکیلات و مانع اصلاحات است و به علاوه احیاناً منشا سو استفاده می‌شود. قانون استخدام قضات برای اولین بار یک مفهوم عملی برای این اصل در نظر گرفت و حد شمول آن را تعیین کرد.[13] تفسیری که از اصل 82 قانون اساسی ارائه می‌شود باید به گونه‌ای اعمال شود که منافی با مصالح عالیه دادگستری که حفظ استقلال قوه قضائیه است، نباشد.[14] اگر چه این قاعده به منظور تامین استقلال قضائی دادرسی وضع گردیده است اما نباید تنها به عنوان امتیازی برای دادرس شمرد بلکه این تضمین در صورتی و تا آنجا باقی است که دادرس مقتضیات این شغل مهم را رعایت کند.[15]

2-مصونیت دادرس از تعقیب کیفری: این اصل بدین معنا است که تعقیب کیفری دادرس به علت ارتکاب جرم مشروط به شرایط ویژه‌ای است.[16] قانون اصول محاکمات جزایی 1330 مقرر داشته بود: روسا و محاکم ابتدایی و اعضای آن در صورتی که متهم به ارتکاب جنحه شوند پس از رسیدگی مجلس اداری عالی به نحوی که در قانون تشکیلات مقرر است در محاکم استیناف محاکمه میشود و محاکمه روسا و اعضای محاکم استیناف نیز پس از محاکمه اداری با دیوان تمیز است.[17] در نتیجه برای تامین هر چه بیشتر استقلال قضات، به موجب ماده 42 قانون اصول تشکیلات عدلیه و استخدام قضات مصوب 1333، هر گاه قاضی مرتکب جرمی شود، تعقیب انتظامی او ممکن نخواهد بود مگر اینکه مراتب به دادستان انتظامی قضات گزارش شود. اگر دادستان انتظامی، ارتکاب جرم را مقرون به دلایل و قرائنی ببیند که تعقیب کیفری را ایجاب کند، تعلیق قاضی مظنون به ارتکاب جرم را از شغل خود تا صدور رای نهایی مراجع کیفری از دادگاه انتظامی درخواست می‌کند. هرگاه دادگاه انتظامی، قرار تعلیق قاضی را صادر کند، قاضی در مراجع جزایی مورد تعقیب قرار خواهد گرفت و در صورت حصول برائت، دوران تعلیق جز مدت خدمت قضایی او به شمار می‌آید و حقوق ایام تعلیق، به او پرداخت می‌شود.[18] بدیهی است که مراجع رسیدگی به اتهامات کیفری دادرسان همان مراجع معمولی دادگستری هستند ولی هیچ یک از آنها بدون سلب مصونیت به وسیله قرار تعلیق دادگاه انتظامی، حق تعقیب کیفری دادرسان را ندارند.[19]

حدود دادرسان

در مقابل امتیازاتی که برای تضمین استقلال قضات و حفظ شرافت شغل قضا پیش بینی شده است اما آنها دارای محدودیتها و مسئولیتهایی می‌باشند.

1. ممنوعیت شرکت در احزاب سیاسی و جمعیتهای وابسته به آنها: به موجب ماده 52لایحه‌ی مزبور مصوب 1333به منظور بیطرفی کامل در انجام وظیفه و رعایت احترام شئون قضایی عضویت متصدیان مشاغل قضایی در احزاب سیاسی و جمعیت‌های وابسته به آن ممنوع است.[20]

2. ممنوعیت انتشار مجله‌ی سیاسی و حزبی: به موجب ماده فوق هرگونه تبلیغات حزبی و انتشار روزنامه یا مجله‌ی سیاسی برای متصدیان مشاغل قضایی ممنوع است.[21]

3. ممنوعیت از داوری: به موجب ماده 470قانون آئین دادرسی مدنی کلیه قضات و کارمندان اداری شاغل در محاکم قضایی نمی‌توانند داوری نمایند هرچند با تراضی طرفین باشد.[22]

مسئولیت‌های دادرس

در ایران اصل مسئولیت قاضی مورد پذیرش قرارگرفته است هرچند شرایط این مسئولیت و طرح دعوا با قواعد عام تفاوتهایی دارد.مسئولیتهایی که دادرسان، به علت عدم انجام تکالیف شغلی و یا تجاوز از حدود خود در معرض آن قرار می‌گیرند ، ممکن است مدنی، کیفری و انتظامی باشد.

1. مسئولیت مدنی: شخص در صورتی مسئولیت مدنی دارد که مکلف به رفع جبران ضرری باشد که به دیگری وارد شده باشد. در حال حاضر به موجب اصل 171 قانون اساسی چنانچه قاضی در بررسی و احراز موضوع و یا در مقام تحقیق جهت یافتن قانون و یا در تطبیق قانون در موضوع مرتکب تقصیر گردد شخصاً مسئول جبران خسارات وارده خواهد بود و چنانچه در امور مزبور مرتکب تقصیر نشده بلکه اشتباه نموده باشد دولت مسئول جبران خسارت می‌باشد.[23]

2. مسئولیت کیفری: مسئولیت کیفری در صورتی محقق می‌شود که شخص مکلف به تحمل مجازات شود. دادرسان ممکن است مانند هر شخص دیگری مرتکب جرم شوند .جرایمی وجود دارد که عمدتاً این کارمندان بیشتر در معرض ارتکاب آن می‌باشند مانند دستور بازداشت یا تعقیب جزایی بر خلاف قانون.[24]

3. مسئولیت انتظامی: شخص در صورتی از نظر انتظامی مسئول است که مکلف به تحمل یکی از مجازاتهای انتظامی گردد. همانطور که می‌دانیم در مسئولیت مدنی معمولاً اموال و در مسئولیت کیفری حیثیت، جان و آزادی تحت تاثیر قرار می‌گیرد، اما در مسئولیت انتظامی عواقبش معمولاً متوجه موقعیت شغلی و اداری شخص می‌گردد. تخلف انتظامی موجب مسئولیت انتظامی می‌شود و آن انجام ندادن وظایف شغلی و یا تجاوز از حدود قانونی مربوط است که شخص حین خدمت یا به سبب آن مرتکب می‌شود.[25]

مراجع رسیدگی به تخلفات دادرسان

به منظور تامین امنیت قضایی برای مردم، نهادهایی لازم است تا عناصر غیر صالح را از دستگاه قضا دور نماید.در ذیل به معرفی این نهاد‌ها می‌پردازیم.

1-دادگاه عالی انتظامی: به موجب ماده 2"لایحه قانونی راجع به اصلاح بعضی از مواد لوایح قانونی مربوط به اصول تشکیلات دادگستری"مصوب خرداد 1339دادگاه عالی انتظامی از یک نفر رئیس و دو نفر عضو اصلی تشکیل می‌گردد و دارای یک عضو علی البدل خواهد بود که به جای عضو غایب یا معذور انجام وظیفه می‌نماید.[26] این دادگاه صلاحیت رسیدگی به تخلفات دارندگان پایه‌های قضایی، با کیفرخواست دادستان انتظامی و یا اعلام وزیر دادگستری(در حال حاضر رئیس قوه قضائیه) و همچنین صلاحیت رسیدگی به درخواست تعلیق دارنده‌ی پایه قضایی که مظنون به ارتکاب جرم باشد، را دارد.[27]

2-هیئت تجدیدنظر انتظامی: این دادگاه بر اساس ماده 4لایحه مزبور از یک رئیس و چهار عضو اصلی تشکیل می‌گردید و یک عضو علی البدل داشت، اما به موجب ماده 2"لایحه‌ی قانونی تعیین مرجع تجدیدنظر اعاده دادرسی نسبت به احکام دادگاه عالی انتظامی قضات" مصوب خرداد 1358که تعداد اعضای تجدیدنظر انتظامی به سه نفر تقلیل یافت. این هیئت صلاحیت رسیدگی به درخواست تجویز اعاده دادرسی نسبت به احکام دادگاه عالی انتظامی قضات و همچنین رسیدگی به شکایت از آرای صادره از دادگاه عالی انتظامی قضات در مواردی که محکومیت از درجه 4 به بالا باشد، را دارد.[28]

3-دادسرای انتظامی: دادسرا صلاحیت رسیدگی به کشف تخلفات مستخدمین قضایی و همچنین تحقیق در جهات اخلاقی و اعمال رفتار منافی با حیثیت و شوون قضایی و سو ء شهرت کارمندان قضایی و اهمال و مسامحه در انجام وظایفشان را دارد.[29]

4-محکمه عالی انتظامی: این محکمه با تصویب "قانون تشکیل محکمه‌ی عالی انتظامی قضات" در تاریخ 23/8/1370از تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام گذشت.[30] به موجب ماده1 این قانون رسیدگی به صلاحیت قضاتی که صلاحیت آنها طبق موازین شرعی و قانونی مورد تردید است، از طریق محکمه عالی انتظامی قضات صورت می‌گیرد.[31]

مقاله

نویسنده الهه پارسا
جایگاه در درختواره حقوق خصوصی - آیین دادرسی مدنی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

از میان کارهای تلویزیونی حسن فتحی، مجموعه روشنتر از خاموشی که به شرح زمانه و اندیشه ملاصدرا می‌پردازد، چندان اسباب شهرت این کارگردان نیست. با آن‌که زمان پخش سریال نامناسب نبود و با آمدن شبکه IFilm هم پخش آن به دفعات تکرا شد، اما این سریال همواره در قیاس با هم‌نژادان خود- یعنی شب دهم، مدار صفر درجه و البته پهلوانان نمی‌میرند- کم‌رنگ و مهجور مانده است!
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

خندوانه یکی از عجیب ترین پدیده‌های رسانه‌ای کشور است که در عرض سه سال حضور نسبتا مداوم خود به یکی از پر طرفدارترین برنامه‌های تاریخ تلویزیون ایران بدل شده است. تنها برنامه‌هایی مانند خبر ساعت 14 یا خبر بیست و سی را از حیث جذب مخاطب بتوان با این برنامه مقایسه کرد که البته همه می‌دانیم که این مقایسه از جنس قیاس مع الفارق است.
از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

سریال زیر پای مادر از سری چندگانه‌های تلوزیون است که می‌‌کوشد مضمون خانواده را مد نظر خود قرار دهد. با مراجعه به حافظه خود به عنوان مخاطب برنامه‌های تلوزیونی می‌‌توان به سادگی دریافت که موضوع بسیاری از سریال‌ها و مجموعه‌های تلوزیونی در یکی دو دهه اخیر خانواده است.
هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

پاورچین آغازی بر طنزهای دنباله‌دار (یا به اصطلاح جریان‌ساز) دهه هشتاد بود که تاثیر آن در نقطه چین ادامه یافت و البته در شب‌های برره به اوج رسید. طنزی پراستعاره که ذهن مخاطب را در تعمیم دادن آزاد می‌گذاشت.

پر بازدیدترین ها

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

«تارانتینو» قهرمان ‌‌‌نهایت بهره برداری در فیلم است. او عناصر خود را در فیلم می‌کارد و با جاه طلبی تمام آن‌ها را تا بالا‌ترین مرحله، بازسازی و اصلاح می‌کند. به همین دلیل است که در لیست فروش فیلم در دو هفته اول اکران، فیلم جانگو با فروش ۲۰ میلیون دلار در رده اول قرار می‌گیرد.
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
مردمان بی حق رأی؛ به بهانه پخش مجدد سریال تفنگ سرپر از شبکه آی فیلم

مردمان بی حق رأی؛ به بهانه پخش مجدد سریال تفنگ سرپر از شبکه آی فیلم

از جمله سریالهای به یاد ماندنی سیمای جمهوری اسلامی سریال تفنگ سرپر دومین اثر تلوزیونی امرالله احمدجو است. احمدجو که پیش از تفنگ سرپر، روزی روزگاری را ساخته بود اینبار به سراغ مجموعه ای چهل و دو قسمتی رفت که هم از لحاظ زمان و هم از لحاظ تعدد شخصیت و خرده داستان از کارهای قبلی اش بسیار وسیع تر بود.
وصل و فصل؛ مقایسه دیوار به دیوار با اجاره نشین‌ها

وصل و فصل؛ مقایسه دیوار به دیوار با اجاره نشین‌ها

مجموعه دیوار به دیوار طنزی گیرا، کنایه‌پرداز و قابل تحلیل است. پیداست که هم بازی شدن چندین بازیگر مطرح(در عین موفقیت کارگردان در بازیگردانی مجرب‌های سینما و تئاتر ایران) بر جذابیت و ظرافت کار می‌افزاید. همچنان که کنار هم نشستن اجباری چند خانواده ایرانی در یک ساختمان اعیانی از موضوعاتی است که تحلیل وجوه نمادین آن، منتقدان را به خوانش استعاری از اثر دعوت می‌نماید.
رمانی برای تمام فصول | نقدی بر فیلم سینمایی بینوایان

رمانی برای تمام فصول | نقدی بر فیلم سینمایی بینوایان

بینوایان ویکتور هوگو از آن آثاری است که همواره قدرت جذابیت و گیرایی خود را می‌تواند حفظ کند، چرا که در خود حامل عناصر اساسی‌ای است که قابلیت‌های آنرا بسی افزون‌تر ازدورۀ زمانی و مکانیِ خلقش می‌برد...
Powered by TayaCMS