پرسش:
از منظر امام علی(ع) روشها و راهکارهای برخورد و مقابله با فتنههای زمانه چگونه باید باشد؟
پاسخ:
قبل از پاسخ به اين سؤال، ابتدا لازم است به بحثهای مُختلفی که در نهجالبلاغه امام علی(ع) در رابطه با ابعاد فتنه مطرح فرمودهاند اشارهای گذرا کنیم و سپس به راهکارهای مقابله با فتنههای زمانه بپردازیم. امام علی(ع) گاه از آتش فتنهها خبر میدهد، مانند: خبر از فتنه عبدالملك مروان،[1] خبر از فتنههای بصره،[2] خبر از فتنهها و تحولات سياسی عراق آن زمان،[3] خبر از فتنههای جنگ صفين و بازداشتن ابوموسی اشعری از فتنههای آينده،[4] خبر از فتنهها و شهادت خويش،[5] و همين طور خبر از فتنههای مختلف آينده داده است.[6] گاه از رهآورد شوم فتنهها و آتش خانمان سوز آن سخن به ميان آورده است.[7] گاه علل پيدايش فتنهها را گوشزد نموده،[8] و نشانهای فتنه جويان را مورد بررسی قرار داده است.[9] و برخی اوقات نيز به راههای مقابله با فتنهها و روش مبارزه با آن و عوامل رهايی و نجات انسانها از فتنه پرداخته است. اینک برخی از راههای مقابله با فتنههای زمانه كه در نهجالبلاغه ارائه شده است را مطرح میکنیم:
1. تمسك به اهلبيت پيامبر(صلی الله عليه و آله)[10].
2. آگاهی يافتن نسبت به فتنه و فتنهانگيزان و با آگاهی قدم برداشتن در فتنه[11].
3. پايبندی به سنّت پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله) (درباره برخورد با فتنه خونين عبدالملك مروان خليفه اموی و هجوم آن به كوفه)[12].
4. با زيركی و هوشمندی برخورد نمودن
در حكمت شماره 1 نهجالبلاغه میخوانيم:
«كُنْ في الفِتْنَة كابْنِ اللَّبُونِ، لا ظَهْرٌ فيُرْكَبُ، وَ لا ضَرْعٌ فيُحْلَبْ؛ در فتنهها، چونان شتر دو ساله باش، نه پشتی دارد كه سواری دهد، و نه پستانی تا او را بدوشند.»
اين تشبيه در واقع به اين معنی است كه انسان در فتنهها به گونهای زيركانه برخورد كند كه هيچيک از دو طرف نتواند از او بهرهبرداری كند، نه وسيلهای برای تاخت و تاز فتنهانگيزان باشد و نه چون شتر شيرده باعث تقويت مالی و روحی آنها گردد.
ابن ابیالحديد در توضيح اين بخش میگويد: «ايّام فتنه كه همان ايام خصومت و جنگ و درگيری است، بين دو رهبر گمراه كه هردو مردم را به گمراهی دعوت میكنند، مانند فتنه عبدالملك و ابن زبير و فتنه مروان و ضحاك و فتنه حجاج و ابن اشعث»؛[13] در اين موارد بايد به گونهای حركت كرد كه هيچ يک از دو طرف را تقويت نكند، نه به صورت مستقيم در منازعه و درگيری آنها شركت داشته باشد و نه به صورت تداركاتی و غيرمستقيم. «وگاه يكی از دو طرف برحق است. اين را نمیشود گفت ايام فتنه است مانند جنگ جمل و صفين (كه علی(عليهالسلام) طرف حق بود) و مانند آن كه در اين صورت جهاد همراه طرفداران حق (و عليه رهبران گمراه و فتنهانگيز) واجب است و كشيدن شمشير و نهی از منكر و بذل جان در اثبات و عزت بخشيدن دين، ولایت و اظهار حق لازم و ضروری است.»[14]
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشتها
[1]. نهج البلاغه، خطبه 101. [2]. همان، خطبه 102.
[3]. همان. [4]. همان، نامه 63.
[5]. همان، خطبه 156. [6]. همان، خطبه 93، و خطبه 150.
[7]. خطبه، 151. [8]. همان، خطبه 7 و 5.
[9]. همان، خطبه151. [10]. همان، خطبه 5 و 93.
[11]. همان، خطبه 151 و 276. [12]. همان، خطبه138 و 258.
[13]. شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ج 17، ص82. [14] . همان.
روزنامه کیهان
تاریخ انتشار: سه شنبه 12 تیر ماه 1397