دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حرکت جوهری

No image
حرکت جوهری

كلمات كليدي : حرکت، حرکت جوهری،مرگ، حدوث عالم

نویسنده : محمد درگاه‌زاده

‌ یکی از معروف‌ترین تعریف‌های حرکت عبارت است از: «تغییر تدریجی شیء را حرکت گویند». توضیح این‌که هر تغییری در عالم ماده به دو نحو ممکن است:

دفعی و ناگهانی

یا تدریجی.

تغییر دفعی را کون و فساد می‌نامند به این صورت که ماشین حرکت کننده از تهران به قم یک‌باره در تهران نابود شود و در قم ایجاد شود. اما اگر تغییر، تدریجی باشد، حرکت نام دارد یعنی ماشین حرکت کننده از تهران به قم، لحظه به لحظه مکان قبلی خود را ترک کرده و در مکان جدید قرار دارد.

هر حرکت از شش مؤلفه برخوردار است؛ متحرک (مثلاً ماشین)، مبدأ ( قم) ، مقصد (تهران)، محِّرک (موتور یا راننده ماشین)، مسافت (اتوبان قم – تهران)، مقدار حرکت (2 ساعت). این شش مؤلفه مخصوص حرکت مکانی نیست و هر نوع حرکت دیگری را نیز شامل می‌شود. از دیر باز در این‌که حرکت در چه مقولاتی اتفاق می‌افتد (مافیه الحرکه) اختلاف بوده است، قدماء (ارسطو و پیروانش) معتقد بودند حرکت در چهار مقوله اتفاق می‌افتد.

1-اَین (حرکت مکانی)

2- وضع (حرکت زمین به دور خودش)

3-کمّ (بزرگ شدن سیب روی درخت)

4-کیف (تغییر در رنگ و طعم سیب)

اما مقولات دیگر (فعل، انفعال، اضافه، جده و جوهر) دارای حرکت نیستند.

براساس دیدگاه قدماء هر ماهیتی که در عالم موجود می‌شود، یا وجود قائم به نفس دارد مانند سیب، درخت و یا وجود قائم به غیر مانند اعراض و خصوصیات یکی شیء (رنگ،حجم و...)؛ وجود قائم به نفس جوهر بوده وجود قائم به غیر عرض است. به عقیده قدما اعراض یک شیء قابل تغییر است، اما جوهر و وجود قائم به نفس شیء هرگز تغییر نمی‌کند، سیبی که بر روی درخت است، لحظه به لحظه رنگ و حجم و طعم آن تغییر می‌کند اما در همه حال سیب است، اگر همین سیب بخواهد در ذات و جوهر خود نیز حرکت و تغییر داشته باشد، لازم می‌آید سیب در لحظۀ t1 سیب باشد و در لحظه t2 دیگر سیب نباشد. در حالی‌که سیب روی درخت چند زرد باشد و چه سبز، سیب است. قدماء فکر می‌کردند با پذیرفتن حرکت جوهری و حرکت در ذات، شیئیت شیئ از بین می‌رود اگر جوهر ماشینی که از قم به تهران در حال حرکت است در لحظه t2 عوض شود دیگر نمی‌توان مدعی شد که این ماشین در حال حرکت است چون ماشین موجود در لحظه t2 همان ماشین در لحظه t1 نیست.

صدرالمتألهین با ادلّه متقنی حرکت در مقوله جوهر را ثابت نموده این اشکال قدما را پاسخ داد، صدرا می‌گوید: سنخیّت میان علت و معلول لازم و پذیرفته شده برای همه است مثلاً آتش می‌سوزاند و آب سیراب می‌کند. بنابراین فاعل مباشر (بدون واسطه) یک پدیده، حتماً با خود آن پدیده سنخیت دارد، فاعل مباشر امر ثابت، باید ثابت و فاعل مباشر امر متحرک باید متحرک باشد. فاعل مباشر حرکت در اشیاء، طبیعت جوهری (صُور نوعیه) آن‌هاست به این معنا که مثلاً ‌سرخ شدن سیب، اقتضای جوهر سیب بودن است و هیچ گاه خیار سرخ نمی‌شود، در ورای تغییرات اعراض یک شیء جوهر او قرار دارد. در واقع صدرا معتقد است تمام اعراض، شئون و تجلیات جوهرند. اگر اعراض تغییر می‌کند،حکایت از تغییر جوهر دارند.

ملاصدرا در پاسخ به این سؤال که اگر حرکت جوهری پذیرفته شود، وحدت وجودی‌ شیء را باید انکار کرد، می‌گوید براساس اصالت وجود، وحدت شیء متحرک به حقیقت وجودی اوست که در تمام حدود محفوظ است به عقیده صدرا دو نوع وجود داریم: ثابت (مجرّدات) و متحرک.

در وجود متحرک نحوۀ وجود مستمر و کش‌دار است. کل عالم جسمانی متحرک است و یک وجود سیّال و کش‌داری دارد که این سیّال بودن نحوۀ وجود عالم است برخلاف موجودات مجرّد که نحوۀ وجود آن‌ها ثابت است و به صورت یک‌جا موجودند.

لوازم حرکت جوهری:

غزالی فلاسفه را به خاطر قائل شدن به ازلی بودن عالم تکفیر می‌کرد. براساس دیدگاه صدرا که نحوۀ وجود اشیاء در عالم به صورت مستمر و کش‌دار است، هر موجودی در عالم، در هر لحظه وجودی دارد که قبلاً ‌نداشته و بعداً ‌هم نخواهد داشت. از این رو هر موجودی در همین عالم ماده. آن به آن و لحظه به لحظه مسبوق به عدم است، لذا برای قائل شدن به حدوث عالم نباید دنبال نقطۀ زمانی برویم بلکه خداوند در هر لحظه وجود جدید به عالم اعطاء می‌کند:

(کل یوم هو فی شأن)

یکی دیگر از نتایجی که صدرا از حرکت جوهری گرفت، دربارۀ توجیه ضرورت مرگ بود. صدرا می‌گوید: نفس انسان جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء است یعنی نفس انسان همین بدن اوست اما در مسیر حرکت جوهری آهسته آهسته ارتقاء پیدا کرده و به مراتب بالا دست می‌یابد. اول حس می‌کند آن‌گاه تخیل می‌کند و مرتبه دیگری از کمال می‌رسد سپس تعقل می‌کند تا به مقام تجرد عقلی برسد. اگر در مسیر این حرکت جوهری. نفس بتواند به مقام تجرد عقلانی دست یازد دیگر بدن او حکم پوستی دارد که باید انداخته شود و دیگر برای دیدن و شنیدن و تعقل،نیازی به ابزار بدن ندارد. بنابراین مرگ یک کمال برای نفس انسان است که براساس حرکت جوهری مقصد و نهایت هر انسانی ضرورتاً به مرگ و کمال ختم می‌شود.

مقاله

نویسنده محمد درگاه‌زاده

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

مراتب و درجات عقل

No image

حواس ظاهری و باطنی

صفات خداوند

صفات خداوند

No image

مُثُل افلاطونی

Powered by TayaCMS