كلمات كليدي : حمل مواطات، حمل اشتقاق، اين هماني، حمل هو هو
نویسنده : مهدي افضلي
در تقسیمات مختلفیکه برای حمل ذکر شده، یکی تقسیم آن به مواطات و اشتقاق است. مواطات در لغت به معنای اتفاق است، اگر دو چیزی با همدیگر در خصوصیتی توافق داشته باشند، گفته میشود تواطؤ دارند، اگر کسانی برای انجام یک کاری اتفاق نظر داشته باشند و تصمیم جمعی برای انجام کاری داشته باشند، گفته میشود آنان تواطؤ کردهاند. در مورد حمل نیز اگر موضوع و محمول اتحاد و توافق داشته باشند، حملی که برقرار میشود در اصطلاح منطقدانان به "حمل مواطات" یا "حمل هو هو" نامبردار است. که در فارسی میگوییم این همانی یعنی این(هو) آن(هو) است.
ولی اگر میان موضوع و محمول این اندازه این همانی وجود نداشته باشد، بلکه برای حمل کردن، محمول نیاز به اضافه کردن چیز دیگر یا اشتقاق کلمه دیگر از آن داشت آنرا حمل "اشتقاقی" یا "ذو هو" به معنای "دارای آن" مینامند. اگر همان مثال پیشین را با یک تغییر ملاحظه کنیم دیده میشود مسأله تفاوت پیدا میکند، به جای ضاحک اگر ضحک محمول واقع شود، میان موضوع و محمول این همانی برقرار نیست، انسان خنده نیست، برای اینکه بتوان ضحک را بر انسان حمل کرد، باید کلمه ضاحک یا خندان را که مشتق از ضحک و خنده است در جایگاه محمول قرار داد، یا اینکه کلمه "ذو" یا "دارای..." را اضافه کرد و گفت انسان دارای خنده است.
این نوع تقسیم بیشتر برای تنویر افکار در این باب است که در بحث از کلیات خمس وقتی سخن از محمول گفته میشود، مراد محمولهایی است که به نحو حمل مواطات بر موضوع حمل میشود، اما چیزهایی که به نحو حمل اشتقاقی یا ذو هو بر موضوع حمل میشوند از دایره کلیات خمس خارج میباشند.
ناگفته پیداست که برخی امور نسبت به برخی ازموضوعات به نحو اشتقاقی حمل میشوند، ولی نسبت به امور دیگری به صورت مواطاتی حمل میشوند، در صورتیکه به نحو مواطاتی حمل شوند از کلیات خمس به شمار میروند. از باب نمونه "رنگ" نسبت به جسم به حمل اشتقاقی حمل میشود، میگوییم: "جسم رنگین است"، یا "جسم دارای رنگ است"، ولی نسبت به سفید به حمل مواطات حمل میشود، میگوییم: "سفید، رنگ است". رنگ برای سفید جنس به حساب میآید و یکی از کلیات خمس میباشد.[1]