دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حکمت 175 نهج البلاغه : ويژگی هاى اعتقادى امام عليه السّلام

حکمت 175 نهج البلاغه موضوع "ويژگى‏هاى اعتقادى امام عليه السّلام" را بررسی می کند.
No image
حکمت 175 نهج البلاغه : ويژگی هاى اعتقادى امام عليه السّلام

متن اصلی حکمت 175 نهج البلاغه

موضوع حکمت 175 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 175 نهج البلاغه

175 وَ قَالَ عليه السلام مَا شَكَكْتُ فِي الْحَقِّ مُذْ أُرِيتُهُ

موضوع حکمت 175 نهج البلاغه

ويژگى هاى اعتقادى امام عليه السّلام

(اعتقادى)

ترجمه مرحوم فیض

175- امام عليه السّلام (در باره ايستادگى خود در راه حقّ) فرموده است

1- شكّ و دو دلى در حقّ (اصول و فروع دين مقدّس اسلام) ننمودم از آن هنگام كه بآن نموده شدم (آنرا دانستم).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1171)

ترجمه مرحوم شهیدی

184 [و فرمود:] از آن هنگام كه حق را به من نمودند در آن دو دل نگرديدم.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 393)

شرح ابن میثم

170- و قال عليه السّلام:

مَا شَكَكْتُ فِي الْحَقِّ مُنْذُمُذْ أُرِيتُهُ

المعنى

من كان له استعداد درك الحقّ كمثله عليه السّلام، و استاد كرسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله في إعداده و تربيته، و طول صحبة لمثل ذلك الاستاد كصحبته فمحال أن يعرض له شكّ في أمر يرى برهانه و يحرم من الحقّ.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 340)

ترجمه شرح ابن میثم

170- امام (ع) فرمود:

مَا شَكَكْتُ فِي الْحَقِّ مُذْ أُرِيتُهُ

ترجمه

«در باره حق از وقتى كه آن را شناخته ام ترديدى به خود راه نداده ام».

شرح

كسى كه زمينه دريافت و درك حق را دارد، همچون على (ع) و استادى چون پيامبر خدا (ص) در آماده سازى و تربيت او، با مدّت طولانى همراهى وى با چنين استادى كه امام (ع) داشت، محال است در امرى كه برهان آن را به چشم مى بيند ترديد كند و از حق محروم بماند.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 575 و 576)

شرح مرحوم مغنیه

183- ما شككت في الحقّ مذ أريته.

المعنى

الإمام أخذ الحق من معدنه رسول اللّه (ص) مباشرة و بلا واسطة، و من أخذ العلم من الحس و المشاهدة لا من النقل و الحدس- فمن أين يأتيه الشك و بهذا نجد تفسير قول رسول اللّه (ص): «اللهم أدر الحق مع علي كيفما دار». رواه الترمذي في صحيحه ج 2 ص 298 طبعة بولاق سنة 1292 ه و الفخر الرازي في آخر تفسير البسملة المطبوع بدار الطباعة العامرة، و غيرهما من كتب الحديث (فضائل الخمسة من الصحاح الستة).

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 331)

شرح شیخ عباس قمی

284- ما شككت في الحقّ مذ أريته. أي: منذ أعلمته، و يجب أن يقدّر ها هنا مفعول محذوف، أي منذ أريته حقّا، لأنّ «أرى» يتعدّى إلى ثلاثة مفاعيل.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص221)

شرح منهاج البراعة خویی

الخامسة و السبعون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(175) و قال عليه السّلام: ما شككت في الحقّ مذ أريته.

الاعراب

اريته مبنيّ للمفعول من أرى يرى، و الضمير الأول نائب الفاعل و الهاء مفعوله الثاني أى ابصرت به.

المعنى

درك الحقّ و اتّباعه تارة يكون بالتقليد، و تارة بالدّليل القابل للتشكيك و تارة بالوجدان و الشهود الّذي يعبّر عنه بالرؤية و الابصار على نحو المجاز كقوله عليه السّلام في جواب من سأله هل رأيت ربّك: «كيف أعبد ربّا لم أره» تشبيها للرؤية الوجداني و القلبي برؤية العين الجسمى.

فالمقصود أني أدركت و لمست الحق بالوجدان و المشاهدة القلبيّة كأنّي رأيته ببصري و لا مجال للشك في ايماني، و قد ورد في الحديث عن النبي صلّى اللَّه عليه و آله «يا علي لا ترجع كافرا بعد ايمان، و لا زانيا بعد إحصان» و هذا كناية عن عصمته اللّازمة لامامته عليه السّلام

الترجمة

فرمود: از گاهى كه حق را بچشم من نمودند شكّي در آن بمن عارض نشده

  • تا كه ديدم حق بچشم خود عيان شك نيامد در دلم از بهر آن

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص258و259)

شرح لاهیجی

(211) و قال (- ع- ) ما شككت فى الحقّ مذ اريته يعنى و گفت (- ع- ) كه تشكيك نكردم در امر حقّى از وقتى كه نموده شد بمن حقّ را يعنى از آن وقتى كه شناختم حقّ حقيقى را

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 309)

شرح ابن ابی الحدید

158: مَا شَكَكْتُ فِي الْحَقِّ مُنْذُ أُرِيتُهُ أي منذ أعلمته و يجب أن يقدر هاهنا مفعول محذوف- أي منذ أريته حقا- لأن أرى يتعدى إلى ثلاثة مفاعيل- تقول أرى الله زيدا عمرا خير الناس- فإذا بنيته للمفعول به قام واحد من الثلاثة- مقام الفاعل و وجب أن يؤتى بمفعولين غيره- تقول أريت زيدا خير الناس- و إن كان أشار بالحق إلى أمر مشاهد بالبصر- لم يحتج إلى ذلك- و يجوز أن يعني بالحق الله سبحانه و تعالى- لأن الحق من أسمائه عز و جل- فيقول منذ عرفت الله لم أشك فيه- و تكون الرؤية بمعنى المعرفة- فلا يحتاج إلى تقدير مفعول آخر- و ذلك مثل قوله تعالى- وَ آخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ أي لا تعرفونهم الله يعرفهم- و المراد من هذا الكلام ذكر نعمة الله عليه- في أنه منذ عرف الله سبحانه لم يشك فيه- أو منذ عرف الحق في العقائد الكلامية- و الأصولية و الفقهية لم يشك في شي ء منها- و هذه مزية له ظاهرة على غيره من الناس- فإن أكثرهم أو كلهم يشك في الشي ء- بعد أن عرفه و تعتوره الشبه و الوساوس- و يران على قلبه و تختلجه الشياطين عما أدى إليه نظره- .

و قد روي أن النبي ص لما بعثه إلى اليمن قاضيا- ضرب على صدره و قال اللهم اهد قلبه و ثبت لسانه- فكان يقول ما شككت بعدها في قضاء بين اثنين

و روي أن رسول الله ص لما قرأ- وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ- قال اللهم اجعلها أذن علي- و قيل له قد أجيبت دعوتك

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 374-375)

شرح نهج البلاغه منظوم

[175] و قال عليه السّلام:

ما شككت فى الحقّ مذ أريته

ترجمه

از آن هنگام كه حق را نشان داده شدم در آن دچار بدگمانى نشدم.

نظم

  • دلم از حق ز روزى كه شد آگاهنزد شك از دلم از راه حق راه
  • هماره راه حق پيموده ام منبغير از حق نظر ننموده ام من
  • چو حق اندر دلم ديد آن حقيقت نشان دادم ره حقّ و طريقت
  • باصل و فرع حق من پاى بستمهمى تا در جهانم حق پرستم
  • بسوى من ز باطل نيست دستى نيارد زد بكار من شكستى

( شرج نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص 203 و 204)

منبع:پژوهه تبلیغ

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

حکمت 9 نهج البلاغه : روش زندگى با مردم

حکمت 9 نهج البلاغه موضوع "روش زندگى با مردم" را بررسی می کند.
No image

حکمت 139 نهج البلاغه : علمى، اخلاقى، اعتقادى

موضوع حکمت 139 نهج البلاغه درباره "علمى، اخلاقى، اعتقادى" است.
No image

حکمت 445 نهج البلاغه : راه غرور زدایی

حکمت 445 نهج البلاغه به موضوع "راه غرور زدایی" می پردازد.
No image

حکمت 289 نهج البلاغه : ضرورت عبرت گرفتن

حکمت 289 نهج البلاغه به موضوع "ضرورت عبرت گرفتن" می پردازد.
No image

حکمت 127 نهج البلاغه : ضرورت ياد مرگ

حکمت 127 نهج البلاغه موضوع "ضرورت ياد مرگ" را بیان می کند.
Powered by TayaCMS