دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سیر تحول و دگرگونی مفهوم خلیفه در تاریخ اسلام

آن چه درباره مفهوم خلیفه در روایات بیان شد، گویاى این مطلب است که واژه خلیفه پیش از ارتحال پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به وسیله خود ایشان براى افراد مشخصى به کار برده شده است.
سیر تحول و دگرگونی مفهوم خلیفه در تاریخ اسلام
سیر تحول و دگرگونی مفهوم خلیفه در تاریخ اسلام

آن چه درباره مفهوم خلیفه در روایات بیان شد، گویاى این مطلب است که واژه خلیفه پیش از ارتحال پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به وسیله خود ایشان براى افراد مشخصى به کار برده شده است.

پس از رحلت آن حضرت نیز کسى جز على(علیه السلام) ادعاى جانشینى پیامبر را با اصطلاح «خلیفة الرسول» نداشته است، از این رو کسانى که در سقیفه براى انتخاب حاکم اسلامى جمع شده بودند از اصطلاح خلیفه استفاده نکردند بلکه به جاى آن واژه «امیر» را به کار بردند.

ابوبکر خطاب به انصار چنین گفت: «فنحن الامراء و أنتم الوزراء». انصار نیز در جواب گفتند: «منا امیرٌ و منکم امیر». واژه امیر داراى مفهومى غیر از خلیفه است; البته به مرور زمان از اصطلاح خلیفه به جاى امیر استفاده شد. نخستین بار پس از پیامبر استفاده از اصطلاح خلیفه در حوادث پیرامونى شکل گیرى سپاه اسامه براى ابوبکر صورت گرفت. اسامه از عمر خواست که پیام خاصى را به خلیفه رسول الله ـیعنى ابوبکر ـ برساند و عمر نیز پس از بازگشت با تعبیر خلیفه از ابوبکر یاد کرد.[1] و از آن پس ابوبکر نیز خود را خلیفه رسول الله نامید; البته یک بار به ابوبکر «خلیفة الله» گفته شد ولى او ناراحت شد و گفت: «لست بخلیفة الله و لکنى خلیفة رسول الله(صلى الله علیه وآله)».[2] در عهد عمر نیز یک بار به وى خلیفة الله گفتند عمر نیز به این اطلاق اعتراض کرد. هر چند که ابوبکر در نخستین خطبه اى که پس از احراز کرسى خلافت ایراد کرد، چنین گفت: «و قد استخلف الله علیکم خلیفة لیجمع به الفتکم و یقیم به کلمتکم فاعینونى على ذلک بخیر»;[3]همانا خداوند خلیفه اى براى شما برگزیده تا شما را متفق ساخته و سخن شما را استوار نماید.

بنابراین مى توان گفت در آخر عهد خلافت وى، لااقل در برخى مناطق به طور غیر رسمى به وى خلیفة الله گفته مى شد; شاهد این مدعا نقلى است که ابن قتیبه از قول مردم شام دارد: «و کان اهل الشام قد بلغهم مرض ابى بکر و استبطأوا الخبر، فقالوا: انا لنخاف ان یکون خلیفة الله قد مات و ولّى بعده عمر»;[4] مردم شام پس از این که از بیمارى ابوبکر اطلاع یافتند، گفتند: ما مى ترسیم که خلیفه خدا از دنیا برود و پس از او عمر خلافت را بر عهده گیرد. پس از ابوبکر، نیز در آغاز خلافت عمر مردم به او، خلیفة خلیفة رسول الله مى گفتند ولى از آنجایى که این عنوان طولانى و استفاده از آن سخت بود، مردم عمر را با واژه امیرالمؤمنین خطاب کردند.

طبق نقل دیگرى، خود عمر به مردم گفت که این عنوان، طولانى است; شما مؤمن هستید و من هم امیر شما هستم. آنان گفتند: پس بدین ترتیب از این پس ما تو را امیرالمؤمنین مى خوانیم.[5]

پس از عهد عمر و در زمان عثمان نیز عنوان خلیفة الله بر خلیفه اطلاق مى گردید.[6]

در عهد خلافت معاویه، عنوان خلیفة الله به طور کامل براى نامیدن حاکم رواج پیدا کرد. معاویه نخستین کسى بود که به شخصه خود را خلیفة الله نامید و حتى اموال بیت المال را هم مال الله نامید تا تصرف در آن منحصر به خلیفة الله یعنى خود او باشد.[7] پس از معاویه، این عنوان در مورد سایر خلفاى اموى، عباسى و... نیز به کار رفت;[8]البته روشن است که به کار بردن اصطلاح خلیفه به انگیزه سود جستن از اختیارات پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و به دست گرفتن قدرت بوده است و کسانى که عنوان خلیفه ـ اعم از خلیفة الله و خلیفة رسول الله ـ را براى خود به کار مى بردند، قصد داشتند از نوعى نیابت برخوردار شوند ـ نیابت از خدا و رسول(صلى الله علیه وآله) ـ. این در حالى است که نیابت یک نوع انتصاب است که در آن فردى به طور رسمى و صریح فرد دیگرى را به نیابت خود نصب مى کند، و این کار در مورد خلفاى سه گانه از جانب پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) انجام نگرفت. نیابت تنها بر اساس اعتقاد به نص در جانشینى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى تواند مصداق داشته باشد.

    پی نوشت:
  • [1] . الامامة و السیاسة، ص 7; تاریخ طبرى، طبرى، ج 2، ص 446، حدیث السفینه و اندیشه هاى سیاسى در اسلام، حاتم قادرى.
  • [2] . احکام السلطانیه، ص 17.
  • [3] . الامامة و السیاسة، ابن قتیبه دینورى، ج 1، ص 34.
  • [4] . همان، ج 1، ص 38.
  • [5] . تاریخ طبرى، طبرى، ج 3، ص 277 و تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج 30، ص297.
  • [6] . الامامة و السیاسة، ج 1، ص 41 و طبقات کبرى، محمد بن سعد، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج 3، ص 66.
  • [7] . تاریخ طبرى، طبرى، ج 4، ص 283.
  • [8] . اندیشه هاى سیاسى در اسلام و ایران، حاتم قادرى، ص 18.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

چگونه در مهمانی‌ها رفتار کنیم؟

رعایت آداب مهمانی می‌تواند روابط برادرانه میان مۆمنان را مستحکم‌تر ساخته و در رشد تعالی اجتماع تأثیر بسزایی داشته باشد.
No image

نقش ابراز علاقه و معاشرت درست در اسلام

نسان علاقه دارد كه مورد علاقه و محبت دیگران باشد. اگر آن‏ دوستداران، محبت‏خود را آشكار كنند، محبوب هم به محبان‏ علاقه‏ مند مى‏ شود و این محبت دو جانبه، زندگیها را از صفا و صمیمیت‏ بیشترى برخوردار مى‏سازد. ما اگر بدانیم كه خدا دوستمان دارد، ما هم‏خدا را بیشتر دوست‏خواهیم داشت. اگر بدانیم و بفهمیم كه رسول‏ خدا(ص) و اهل بیت(ع) به ما شیعیان عنایت و محبت دارند و این ‏علاقه را بارها نشان داده و اظهار كرده‏اند، محبت عترت در دل ما بیشترخواهد شد.
No image

اخلاق معاشرت اجتماعی، نمونه ای از سبک زندگی اسلامی

نمونه های بسیاری از سیره ی ائمه ی معصوم علیهم السلام درباره ی تشویق و تحریض مؤمنان به دوستی و برادری با هم، ایجاد پیوند برادری و دوستی بین آنها، اصلاح اختلافات و رفع کدورت ها گزارش شده است.
No image

اخلاق معاشرت و ارتباط با خویشاوندان در اسلام

سنّتِ «صله رحم»، از نیکوترین برنامه های دینی در حیطه معاشرت است. گرچه شکل نوین زندگی و مشغله های زندگیهای امروزی، گاهی فرصت این برنامه را از انسانها گرفته است، ولی حفظ ارزشهای دینی و سنّتهای سودمند و ریشه دار دینی، از عوامل تحکیم رابطه ها در خانواده ها است. بویژه در مناسبتهای ملّی، در اعیاد و وفیات و آغاز سال جدید، فرصت طبیعی و مناسبی برای عمل به این «سنّت دینی» است.
No image

تحلیل یافته‌های الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی

آنچه از امور فطری در بحث تربیت مورد نظر است و مبنای تربیت مطرح می‌شود، امور فطری در زمینه خواست‌ها و گرایش‌هاست. البته باید توجه داشت آن دسته از خواست‌های فطری مبنای تربیت قرار می‌گیرد که ویژه انسان است و امتیاز او بر حیوان به شمار می‌آید، نه آن بخش از خواست‌ها و گرایش‌ها که میان هر دو مشترک است؛ زیرا در این بخش، انسان مانند حیوان برای شکوفاسازی نیازی به تربیت ندارد.

پر بازدیدترین ها

No image

ویژگی های خانواده موفق از نظر اسلام

از دیدگاه اسلام انسانها از لحاظ ویژگیها ، توانایی و استعدادها متفاوت از یکدیگر هستند. بر این اساس در نظر گرفتن این تفاوتها را نیز در تربیت فرزندان در خانواده دارای اهمیت می‌داند. از نمونه احادیثی که ذکر شد و هزاران شواهد معتبر دیگر می‌توان به نقش اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام پی برد. اسلام سعادت و شقاوت فرد را تحت تاثیر خانواده چه در دوران قبل از تولد و چه بعد از تولد می‌داند.
No image

سبک زندگی در خانواده اسلامی

مفهوم «سبک زندگي» از جمله مفاهيم علوم اجتماعي و علم جامعه شناسي و مردم شناسي است که اخيراً و در دهه اخير بسيار مورد توجه عالمان علوم اجتماعي و مديران فرهنگي قرار گرفته است؛ سبک زندگي معنايي است که از به هم تنيدگي و پيوند و نظام وارگي و شبکه اي بودن عوامل متعددي که در شيوه هاي زندگي يا اقليم هاي زيستن انسان تأثير مي گذارند، به وجود آمده است.
No image

تحلیل یافته‌های الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی

آنچه از امور فطری در بحث تربیت مورد نظر است و مبنای تربیت مطرح می‌شود، امور فطری در زمینه خواست‌ها و گرایش‌هاست. البته باید توجه داشت آن دسته از خواست‌های فطری مبنای تربیت قرار می‌گیرد که ویژه انسان است و امتیاز او بر حیوان به شمار می‌آید، نه آن بخش از خواست‌ها و گرایش‌ها که میان هر دو مشترک است؛ زیرا در این بخش، انسان مانند حیوان برای شکوفاسازی نیازی به تربیت ندارد.
No image

راهنمای خانواده در پیشگیری از انحرافات (4)

والدین و تمام اعضای خانواده می­بایست در همه­ی شئون زندگی خانوادگی، بویژه در رفتار با زنان و دختران از آن بزرگان و پیشوایان دینی پیروی کرده تا خانواده­ای رشد یافته و بالنده، و زنان و دخترانی با­کرامت و پای­بند به عفاف و حجاب و بدورازهرگونه انحراف و آسیب داشته باشیم.
No image

بنياد هاي خانواده در مكتب اسلام. ازدواج و تحكيم خانواده. سبک زندگی

خانواده به عنوان اصلي ترين نهاد اجتماعي و زيربناي جوامع و منشأ فرهنگ ها و تمدن ها در تاريخ بشر بوده. اين کوچکترين نهاد، محبوب ترين نهاد در نزد خداست .
Powered by TayaCMS