28 بهمن 1395, 5:19
بهترین راه رسیدن انسان به خوشبختی و سعادت، خودشناسی و خودسازی است. خودسازی از خودشناسی آغاز میشود. نخست باید خود را شناخت تا بتوان خود را ساخت؛ چرا كه با خودشناسی، خداشناسی تحقّق مییابد و اگر خدا را شناختیم، خود را ساختهایم. در آغاز باید دید چرا پدید آمدهایم؟ و هدف از پیدایش و خلقت ما چیست؟ خداوند در قرآن كریم تصریح كردهاست كه: «و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ لیعبدون؛ من جن و انس را نیافریدم، جز برای این كه عبادت كنند».در تفاسیر زیادی «لیعبدون» به معنای «لیعرفون» آمدهاست؛ یعنی هدف از خلقت شناخت است وگرنه عبادت فقط نماز و روزه و در سجاده نشستن و خدا را نیایش كردن نیست. نماز و روزه و ...، شعبهای از عبادت است كه شاید از عبادت اجتماعی اهمیتش كمتر باشد، زیرا در آن جا انسان فقط به خود میاندیشد، و عبادت در معنای گستردهتر با دیگران و به دیگران اندیشیدن است. ماه رمضان بهترین فرصت برای این است که انسان اندکی در خود تامل کند تا ببیند چه شخصیتی دارد؛ تا بتواند خود را بشناسد؛ تا ببیند تا چه حد در مسیری که قرآن توصیه کرده، گام برداشته است. انسان پس از این که خود را شناخت، میتواند خود را بسازد تا در مسیری قرار بگیرد که خداوند آن را توصیه کرده است.خداوند متعال برای انسان ها زمان هایی در جهت تقرب به خود قرار داده که بندگان می توانند با توجه به خدا در آن زمان ها مراحل تقرب به خدا را که هدف کمالی انسان است طی کنند.ماه رمضان و شب قدر که در آن قرار دارد جزو زمانهایی است که خداوند خود، آن را مخصوص قرار داده که بندگان با ورود در این زمان و با توجه به حضرت حق خود را بازیابند. انجام اعمال و آداب ماه پر خیر و برکت رمضان چون: تهجد و شب زندهداری، مراقبت از گوش و چشم و زبان، استغفار کردن، دعا خواندن، ذکر گفتن، تلاوت قرآن، تدبر در آیات، خواندن نمازهای نافله، درک شبهای قدر و معتکف شدن، انسان را به خویشتن خویش سوق میدهد و او را از غفلت و بیتوجهی نسبت به خود بیرون میآورد. چنانکه پیامبر اکرم (ص) می فرماید: هر کس خود را بشناسد، خدا را خواهد شناخت. جستوجوی انسان برای یافتن خود، او را به خدا سوق می دهد و ماه رمضان فرصتی برای یافتن خویش است. برای همین خداوند بندگانش را میهمان می کند تا در این ضیافت الهی با تهجد و کوشش و توجه به حضرت حق خود را بیابند.یکی از دلایل اینکه ماه رمضان، بهترین فرصت برای خودشناسی و خودسازی است، این است که این ماه ذاتا معنویت خاصی دارد؛ یعنی اینکه فرد به طور ناخودآگاه برای اندکی هم که شده به خودش میاندیشد و به این مساله که چه کارها و چه تلاش هایی برای ساختن خودش و برای شناخت خداوندش انجام داده است. اما نکته ای که در اینجا مطرح است، این است که چگونه خود را باید بسازیم:خودسازی به این است كه منش خود را به گونهای تغییر دهیم كه پروردگار میخواهد، و به عبارت دیگر: اگر هم طبیعت ما مایل به تكبر و خودخواهی است، باید نفس خویشتن را چنان ریاضت دهیم كه از فراز كبر و نخوت فرود آید و به تواضع و فروتنی گراید.اگر طبیعت ما، به بخل تمایل بیشتری دارد، چون این صفت مورد نكوهش خداوند و تمام پیامبران و اولیا و خردمندان میباشد، پس باید از آن دست برداشت و سخاوتمند شد. خلاصه باید صفات سلبیه (منفی) را از قلب زدود. باید قلب را از آنچه در نظر مولا و پروردگارمان ناخوشایند و مكروه است، پاك كرد و باید تمام اعضا و جوارح را در راه رضایش به كار گرفت.خویشتن را باید با حلم و بردباری عادت داد كه درجه و مقام آدمی را والا كند و در میان مردم مایه شرف و عزت باشد و با نیكان و بزرگان هم صحبت شود و از هرچه مایه پستی و تنپروری و تنبلی است دور سازد و آن چه انسان را به خدایش نزدیك و مقرب میكند، به آن سوی سوق دهد و عاقبت خیر و نیك فرجامی، ثمره و نتیجهاش باشد.باید به عفّت و پاكدامنی روی آورد و از آنچه مایه نفرت و خجلت باشد و شخصیّت انسان را لكّهدار و ننگ بار سازد، دوری جست.باید صبر را پیشه خود ساخت تا به یقین و رضا برسد و تسلیم در برابر اوامر حق باشد و تنگناها و محنتها و رنجها و سختیها و تنگدستیها و رویدادهای تلخ روزگار، او را از پای درنیاورد.باید به سوی تكامل عقل و روح گام برداشت و با تكیه بر دو بال تقوا و عمل، به اوج عزّت و عظمت و خداخواهی رسید.باید در مقابل لذّات زودگذر دنیایی به سلاح تقوا، ورع، پارسایی و زهد مسلح شد تا رستگار شویم و به بهشت رضوان نایل آییم.باید آن چنان بر خویشتن مسلّط بود و نفس سركش را مهار كرد كه نه مدح و درود دیگران و نه فحش و ناسزای آنها در روحیه فولادین و باصلابتش تأثیر گذارد.باید خود نگهدار بود از آنچه نارضایتی حق در بردارد، نه آنچه خویشتن بخواهد یا نخواهد كه در برابر امر مولا خودی نیست كه مطرح باشد.
روزه فقط امساك از اكل و شرب نیست، بلكه شرائطی دیگر دارد که تعهد و مسئولیت های انسان را در برابر آن زیاد می کند.در روایت است که روزه چند گروه مقبول نیست: حضرت صادق (ع) فرمود: (وقایع الایام خیابانی، ص 432 ) روزه نیستبرای كسی كه امام و پیشوای خود را نافرمانی كند و از او اطاعت ننماید، و صحیح نیست روزه عبد فراری، تا مراجعت كند و به خدمت بازنگردد و همچنین روزه فرزند عاق شده پدر و مادر تا خوب نشود و اصلاح نگردد، مورد قبول قرار نمیگیرد و روزه به حساب نمیآید، حفظ تمام اعضای بدن مثل دست و پا و شکم و ... از گناه و حرام شرایطی است که روزه دار با رعایت آن بهترین مراتب روزه را اخذ می کند، و کوتاهی از آن ( بدون حفظ اعضا از گناه ) فضیلت و ارزش معنوی خاصی برای روزه دار نخواهد داشت.پیامبر اکرم(ص): چه بسیار روزه دارانی که از روزه خود جز گرسنگی و تشنگی بهره ای ندارند.(کلمه التقوی،ج2،ص105)این حدیث ممکن است به کسانی اشاره داشته باشد که هنگام مغرب با حرام افطار می کنند، یا کسانی که در طول روز از حلال امساک میکنند، ولی با غیبت، از گوشت مردم می خورند و ممکن است منظور کسی باشد که اعضا و جوارح خود را از گناه حفظ نمی کند، و شاید منظور همه اینها باشد.
خوردن زیاد علاوه بر اینکه از لحاظ پزشکی برای سلامتی مضر است، از لحاظ روحی نیز تأثیرات منفی دارد، زیرا نزد خدا هیچ چیزی مغضوبتر از شکم پر نیست.
روزه قلب از خیالات پست و افکار دنیوی را روزه خاصالخاص میگویند، این نوع روزه در حقیقت به باز داشتن قلب از اشتغال به غیر خدای است که شخص تمام توجه خود را به پروردگار متعال معطوف می کند، و تمام هدفش در زندگی کسب رضایت الهی است. فضیلت و ارزش معنوی این نوع روزه قابل وصف نیست.
حضرت فاطمه (س) در آداب صائم سخن میگوید:حضرت فاطمه (علیها السلام) سیده نسوان عالم در آداب روزهدار میفرماید: (بحار الانوار، ج 96، ص 29) جعفر بن محمد (ع) از آباء گرامش از فاطمه دخت گرام رسولالله (ص) روایت مینماید: كه حضرت زهرا (س) فرمود: صائم با روزه خویش كاری نكرده (یعنی حق روزه را ادا نكرده) هر گاه زبان و گوش و چشم و جوارحش را از (آنچه بر آنها حرام است) حفظ نكرده باشد. یعنی روزه یك مسلمان واقعی از حفظ شكم از كل خوردنیها و نوشیدنیها و مبطلات دیگر و خلاصهای از اجتناب از گناهان و معصیت خداوند میباشد، زیرا روزهدار بدون پرهیز از تمامی محرمات روزه واقعی را در خویش تحقق نبخشیده است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان