دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عشق به خاندان وحى

No image
عشق به خاندان وحى

عشق به خاندان وحى

هر صبح و شام در مسجد جامع شیخ محمد ابراهیم ذکر مصیبت مى شد و هرگاه نام اهل بیت برده مى شد، به شدت متأثر مى گردید و مى گریست و چون خودش به ذکر مصیبت مى پرداخت، بارها به شدت گریه مى کرد و حاضران را تحت تأثیر قرار مى داد. وى دردناکترین مصیبت را کشیدن چادر از سر خاندان امام حسین (علیه السلام)برمى شمرد و خودش معمولاً در ذکر مصائب این مصیبت را مى خواند و خطاب به یزید مى گفت:

«یزید! تو زن و دختر خودت را پشت پرده نشاندى و زن و دختر امام حسین (علیه السلام) را به ملاء عام آوردى و در معرض دید همگان قرار دادى؟»[16]

او عالمى روشنفکر بود. با همه علاقه اى که به عزادارى و مرثیه سرایى داشت، از تحریف مسائل عاشورا و تاریخ ائمه(علیهم السلام) ناراحت مى شد و با آن برخورد مى کرد. با تعزیه خوانى و قمه زنى مخالف بود و هر چیزى را که وهن اسلام شمرده مى شد، منع مى کرد.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

محمد ابراهیم اعرافی

محمد ابراهیم اعرافی

جدیدترین ها در این موضوع

No image

روضه وفات حضرت خدیجه (س)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع وفات حضرت خدیجه(س)
No image

منزلت خدیجه (علیها السلام) هنگام مرگ

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع منزلت خدیجه(علیها السلام) هنگام مرگ
No image

روضه با موضوع مقام حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع مقام حضرت خدیجه(سلام الله علیها)
No image

قصیده دعبل خزاعی در مظلومیت اهل بیت (ع)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع قصیده دعبل خزاعی در مظلومیت اهل بیت(ع)
No image

روضه خوانی امام زمان (ع)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع روضه خوانی امام زمان(ع)

پر بازدیدترین ها

No image

قصیده دعبل خزاعی در مظلومیت اهل بیت (ع)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع قصیده دعبل خزاعی در مظلومیت اهل بیت(ع)
No image

روضه با موضوع داغدار بودن حضرت مهدی (عج)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع داغدار بودن حضرت مهدی(عج)
No image

روضه العطش جبرئیل بر حضرت آدم (ع)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع روضه العطش جبرئیل بر حضرت آدم(ع)
No image

منزلت خدیجه (علیها السلام) هنگام مرگ

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع منزلت خدیجه(علیها السلام) هنگام مرگ
No image

روضه توسل به صاحب الزمان (عج)

مریض که قدرت حرکت ندارد باز یکی بالای سرش باشد لیوان آب به او بدهد دوا را بدهد دستش و بگذارد دهانش می گوید برادر عیالم مردی بود که وضع مالی او خوب بود ماشین هم داشت قضیه در قم اتفاق افتاده بود.
Powered by TayaCMS