دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تشویق استعدادهاى درخشان

No image
تشویق استعدادهاى درخشان

تشویق استعدادهاى درخشان

آیت الله شهیدى از راههاى مختلفى استعدادهاى درخشان و افراد شایسته را تشویق مى نمود. یکى از راههاى تشویق صدور اجازه و گواهى نامه علمى به نام آنان بود. وى در بخشى از اجازه خود به ملا على واعظ خیابانى مى نویسد:

از جمله کسانى که در مورد علم و دانش بویژه علم رجال زحمات فراوانى کشیده و شب و روز تلاش نموده اند جناب حاج ملا على تبریزى خیابانى ادام الله تأییده است. وى بخشى از عمر خود را در این راه صرف کرده و در تفهیم و تحقیق و تدقیق به درجات عالى نائل آمده است. من به این جهت، به وى اجازه مى دهم تمام روایات صحیح در کتابهاى تفسیر، ادعیه، فقه و حدیث خصوصاً صحیفه سجادیه، نهج البلاغه، کتب اربعه، وسائل الشیعه، مستدرک، وافى، بحار و سایر مصنفات اصحاب برگزیده ما را از من روایت کند.([27])

علامه محمدتقى جعفرى در خاطرات خود مى نویسد:

از مرحوم آیت الله آقاى حاج میرزا فتاح شهیدى صاحب حاشیه برمکاسب که از مجتهدین بسیار زبردست و باتقوى و وزین و مرد بزرگى بود استفاده نمودم، ایشان به من گفت: شما بروید نجف، عمده محرک ما براى رفتن به نجف، همین مرحوم شهیدى بود. حتى مقدمات و وسائل راه را ایشان تهیه کرده و مقدارى هم به ما پول داد و دو جعبه شیرینى هم تهیه فرمود.»([28])

همچنین آیت الله شهیدى با تقریظ خود بر کتاب «مقیاس آداب المتعلّمین»، آقا سید محسن دهخوارقانى را مورد تشویق قرار داده است.([29])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS