روزنامه ابتکار
تاریخ: نهم شهریور ماه 1396
«من در تمام سالهای ازدواجم با پرنس چارلز غمگین بوده ام، من هیچ وقت مزه خوشبختی را نچشیدم و همیشه می دانستم شوهرم با دوست دختر قدیمی اش «کامیلا» در ارتباط است. من حتی به خودشان هم گفتم که می‌دانم با هم در ارتباطند.»
این صحبتهای ضبط شده توسط خود دایانا در یک نوار ویدئویی است که به تازگی مضمون آن به وسیله دوست و همکارش «پرل بورل» به رسانه‌ها راه یافته است.
ظاهراً با گذشت سالیان سال هنوز مرگ ناباورانه پرنسس دایانا و افشاگری زندگی خصوصی او برای انگلیسی‌ها جذاب به نظر می‌رسد و اخیراً با کشف این نوار و افشای گوشه دیگری از زندگی دایانا با خانواده سلطنتی باز مثلث دایانا، چارلز و خانواده سلطنتی شکل می‌گیرد.
یکی از تراژدی‌های غم‌انگیز اروپا در دهه 90 مرگ نابهنگام و ناباورانه پرنسس دایانا در پاریس بود. 31آگوست 1997 خبر کشته شدن پرنسس دایانا در حادثه رانندگی در پاریس شوک هولناکی به اروپاییان بخصوص مردم بریتانیا وارد کرد.
«دایانا اسپنسر» متولد 1961 انگلستان، محبوب‌ترین چهره دربار انگلیس در میان مردم به شمار می‌آمد. وی که برای سالیان متمادی خبرسازترین چهره زن مطبوعات و رسانه‌های انگلیس بود، نزدیک یک سال پس از جدایی قانونی از پرنس چارلز (به درخواست خود پرنس چارلز) بر اثر حادثه رانندگی در پاریس به همراه نامزد عربش «دودی الفاید» پسر صاحب فروشگاه های زنجیره ای هارولدز بلافاصله پس از چپ شدن ماشین شان در گذشت.
این حادثه که به گفته پلیس فرانسه ظاهراً به دلیل استفاده از مواد مخدر و مستی راننده شخصی دایانا «هنری پال» بوده است، از نظر بسیاری از مردم بریتانیا هنوز هم سوءقصد به نظر می رسد تا حادثه ای تصادفی.
دایانا که یکی از حامیان پروپاقرص فقرا و نیازمندان، بیماران سرطانی، الکلی ها و ایدزی ها بود، در 19سالگی ازدواج کرد و 15 سال همسر پرنس چارلز بود. حاصل این ازدواج ناموفق، 2 پسر به نامهای ویلیام و هری هستند.
وی در تمام طول 15 سال زندگی مشترکش با پرنس چارلز همواره از افسردگی رنج می برد و هیچ گاه نیز از زندگی مشترکش با چارلز ابراز رضایت نکرد.
پرنس چارلز از سال (1972 قبل از ازدواجش با دایانا) در پارک ویندسور با «کامیلا پارکر» آشنا شد و تا امروز هم رابطه دوستی خود را با این زن حفظ کرده است.
او در تمام طول زندگی مشترکش با دایانا، با این زن نیز در ارتباط بوده است. کامیلا نیز سال 1995 سه سال بعد از طلاق دایانا و چارلز از شوهرش «اندرو پارکر» جدا شد و پس از آن رابطه خود را با پرنس چارلز علنی تر کرد.
این دو اخیراً نیز در ماه مارس گذشته در کنسرتی در کاخ باکینگهام با یکدیگر حضور یافتند و به این ترتیب هرگونه شک و تردید خبرنگاران درخصوص رابطه این دو به یقین تبدیل شد.
گرچه ملکه الیزابت هیچ گاه از رابطه این دو اظهار رضایت نکرده است، اما ظاهراً پرنس چارلز به هیچ وجه از دوستی عمیق خود با کامیلا دست نمی کشد.
دایانا در مصاحبه ای با بی.بی.سی در سال 1995 گفته بود: «من هیچ گاه زندگی دو نفره مشترک با شوهرم نداشتم، همیشه می دانستم 2 نفر در زندگی شوهرم هستند. من و کامیلا! و رسانه ها نیز با کشف رابطه هر روزه چارلز و کامیلا بر درد درونی من می افزودند. من علت اصلی جدایی خود را از شوهرم، کامیلا و سپس رسانه های انگلیس می دانم».
با این حال پرنسس دایانا خود طالب طلاق از شوهرش نبود و در زمان مصاحبه نیز قانوناً از هم جدا نشده بودند. او حاصل یک ازدواج ناموفق بود و در مصاحبه با رسانه های انگلیس عنوان کرده بود:
«من به عنوان کسی که حاصل یک ازدواج ناموفق بوده ام، هیچ گاه نخواستم فرزندانم هم حاصل یک ازدواج ناموفق باشند» که ظاهراً حضور محسوس کامیلا در زندگی آنها و درخواست طلاق پرنس چارلز به هر ترتیب جدایی دایانا از پرنس را به همراه آورد.
از حقایق زندگی دایانا کتابها و مقالات بسیاری منتشر شده است که همگی بر صحت حرفهای دایانا درباره رابطه سرد دایانا و چارلز تأکید دارند.
«پرل بورل» همکار صمیمی و نزدیک ترین مشاور دایانا در کتاب «وظیفه سلطنتی» و نواری که به تازگی رو کرده است، حقایق بسیاری از زندگی خصوصی دایانا را فاش کرد؛ حقایقی که باعث شد خانواده سلطنتی علیه وی به دادگاه شکایت کنند.
گرچه خود «بورل» می گوید: «من چیزی بجز واقعیات در کتاب خود ننوشته ام، پرنسس در تمام طول زندگیش رنج کشید و من خوشحالم و افتخار می کنم که توانستم جزو کوچکی از حقایق زندگی سلطنتی را فاش کنم و می دانم که پرنسس نیز از من راضی خواهد بود.»
این کتاب یکی از پرفروش ترین کتابهای انگلیس شد و قسمتهایی از آن هر روز در روزنامه «دیلی میرور» نیز به چاپ می رسید.
وی همچنین در این کتاب از قول «ارل اسپنسر» برادر دایانا می نویسد: «مرگ دایانا هر چیزی می تواند باشد به جز یک تصادف و حادثه اتفاقی. دایانا قربانی سکوت و صبوری خود شد.»
سال 1992 نیز آندرو مورتن کتابی به چاپ رساند که در آن نه از قول خود دایانا، بلکه از قول دوستان صمیمی و نزدیک دایانا حقایقی از تلخی زندگی دایانا را شرح می داد. دایانا در مصاحبه خود با بی.بی.سی نیز اعلام کرد تمامی سخنان چاپ شده در این کتاب حقیقت داشته و دایانا خود دوستانش را به این نویسنده معرفی کرده است و می گوید: «من می خواهم مردم حقایق زندگی تلخ مرا بدانند. من همیشه دوست داشتم ملکه بمانم، اما «ملکه قلب مردم» من نمی‌خواهم تصورات مردم از من اشتباه باشد.»
وی که حتی پس از طلاق از همسرش دچار مشکلات روحی جدی بوده است، خانواده سلطنتی را مهمترین دشمنان زندگی اش می خواند و می گفت: «من برای خانواده اهمیت بسیاری قائلم و همیشه به ویلیام پسرم می گویم زمانی ازدواج کن که عاشق همسرت باشی و بتوانی از او حمایت کنی و می دانم که او با الگوقراردادن زندگی من و پدرش چنین خواهد کرد و امیدوارم او به سرنوشت من دچار نشود.»
او همچنین در نواری که توسط «پل بورل» دوست صمیمی اش به مطبوعات راه یافته است، درباره افسردگی روحی اش می گوید: «من هیچ گاه نتوانستم با فشارهای خارجی که بر من وارد می شد، خودم را تطبیق دهم، من خیلی سعی کردم، اما نتوانستم.» وی در این نوار اضافه می کند: «من بارها و بارها تصمیم به خودکشی گرفتم، اما نتوانستم این کار را بکنم، ولی می دانم بزودی در یک حادثه رانندگی می‌میرم!» این جمله دایانا که در این نوار ضبط شده، سروصدای بسیاری در مطبوعات انگلیس به پا کرد و بازتاب های بسیاری داشت. و این چنین است که بر شایعه تصادفی نبودن این اتفاق دامن می زند.
عده ای می گویند دایانا از نامزد عربش حامله بوده است و خانواده سلطنتی برای جلوگیری از شرمسارشدنشان دست به قتل دایانا زده اند، دایانا در مصاحبه ای گفته بود: «من دوست دارم فرزندی مسلمان داشته باشم!»
با این حال مرگ دایانا پس از گذشت سالها هنوز هم در پرده ای از ابهام قرار دارد و هنوز هیچ کس نمی داند در پشت پرده زندگی سلطنتی انگلیس چه گذشته و می گذرد.