دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

امتداد زمانی (بعد چهارم)

No image
امتداد زمانی (بعد چهارم)

كلمات كليدي : حركت، زمان، بعد ، ابعاد سه گانه، بعد چهارم، جسم تعليمي، امتداد زمان

نویسنده : حسن رضايي

بعد در فارسى دورى و از نظر لغوی در مقابل قرب است. نزد قدما به معنى کوتاه‌ترین فاصله بین دو چیز است. در میان قدما آنها که به خلأ معتقد بودند بعد را به عنوان امتداد مجرد از ماده و قائم به خود تصور مى‌کردند. و آنها که منکر خلأ بودند بعد را قائم به جسم مى‌دانستند. متکلمان بعد را عبارت از امتداد موهومى مى‌دانستند که آن را متکى به جسم یا قائم به خود فرض مى‌کردند و آن را داراى خاصیتى مى‌دانستند که به موجب آن جسم مى‌توانست آن را اشغال کند.

ابعاد سه گانه عبارت است از طول و عرض و عمق. امتداد اول را طول گویند. امتداد دوم را که با قطع امتداد اول یک زاویه قائمه مى‌سازد عرض گویند. امتداد سوم را که بر حد مشترک طول و عرض با زاویه قائمه فرود آید عمق گویند. آنچه داراى یک بعد( طول) است خط آنچه داراى دو بعد( طول و عرض) است سطح و آنچه داراى ابعاد سه گانه است جسم تعلیمى( حجم) نامیده مى‌شود.[1] در اجسام متحرک علاوه بر این ابعاد سه گانه ، بعد چهارمی نیز وجود دارد که امتداد و گستردگی در زمان است و به واسطه متحرک بودن بر ان عارض می شود.نسبت زمان به حرکت و رابطه ان دقیقا شبیه نسبتامتداد جسم تعلیمی(حجم) به جسم است. [2]یعنی همانگونه که جسم طبیعی جوهری است که در سه جهت امتداد دارد ، اما مقدار این امتداد و اندازه ان نامعین است و هیچ اقتضایی نسبت به حجم خاصی ندارد و نسبت به همه حجم ها یکسان می باشد و این جسم تعلیمی است که بر ان عارض گشته و مقدار امتداد انرا مشخص می کند حرکت نیز یک وجود ممتد و کشش دار است اما مقدار امتدادش نامعین است و ذاتا اقتضایی نسبت به یک امتداد خاص ندارد و زمان به عنوان یک کمیت نا پیوسته بر ان عارض گشته واندازه امتداد انرا مشخص می کند.[3]

همانطور که مبدا و منتهی حرکت به عنوان اغاز کنند و پایان دهنده حرکت هستند، موضوع حرکت، پذیرنده و قبول کننده است و مسافت، تعیین کننده مقدار حرکت است، این سوال مطرح می شود که زمان چه رابطه ای با حرکت دارد. پاسخ این است که هر حرکتی منطبق بر زمان است و زمان بعدی برای ان می باشد؛ یعنی همانطور که جسمی که در مکانی وجود دارد به یک نحوی منطبق بر ان می باشد هر حرکتی که محقق می شود بر قسمتی از زمان انطباق دارد[4]. بدین صورت که حرکت، موضوع زمان است و زمان بر ان عارض می گردد زیرا هرگاه حرکتی در خارج محقق شود زمان نیز که کمیتی گذرا است ثبوت می یابد و هرگاه حرکتی زائل شود، زمان ان نیز از بین می رود و وجودی ندارد.[5] پس همانطور که هر جسمی در درون خود امتدادی گایدار دارد، هر حرکتی نیز در درون خود دارای امتدادی پایدار وسیال است که زمان نامیده می شود و همانطور که به تعداد اجسام ، امتداد پایدار وجود دارد ، به تعداد حرکان نیز زمان وجود دارد.[6]

هر حرکتی دارای زمان است و یا به عبارتی بهتر، هر حرکتی در درون خود زمنی خاص به خود را دادر و به همین علت است که زمان هر حرکتی ، عین وجود ان حرکت است نه بیرون از ان و مستقل از ان. ممکن است که سوال شود که این زمان، همان زمانی است که مختص به هر حرکتی است ولی زمانی که به گستره ازل تا ابد است، از این قاعده بیرون است و ان زمان مشترک در میان حرکات است. ولی این پنداری نادرست است و اینطور نیست که ما دو زمان داشته باشیم؛یک زمانی که گستره اش از ازل تا ابد است و هر حرکتی که روی می دهد بر قطعه ای از ان انطباق یاقته باشد و این زمان مشترک میان همه حرکت ها باشد و دیگر، زمانی که مختص به هر حرکت باشد.[7] بلکه هر حرکت که روی می دهد ، در حقیقت در طول یک زمان گسترده روی میدهد و ان زمان نیز بعد حرکات است نه اینکه ان زمان مشترک میان حرکات باشد و مستقل از حرکات باشد وزمانی که بعد حرکت است، زمان مختص به هر حرکت باشد و این جداسازی میان زمانها پندار و توهمی بیش نیست و زمان مختص به هر حرکت امری جدا از زمان گسترده ازلی و ابدی نیست.[8]

مقاله

نویسنده حسن رضايي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

هویت زنانه در تندباد تاریخ

هویت زنانه در تندباد تاریخ

✍️ سعید احمدی
سگ کی؟

سگ کی؟

✍️ سعید احمدی 
کارهای کثیف

کارهای کثیف

✍️ سعید احمدی 
الهیات جنگ...

الهیات جنگ...

یادداشت

پر بازدیدترین ها

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
No image

قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله):«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.»

پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: «براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی‌شود.» (جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556)
No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
Powered by TayaCMS