دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سلجوقیان

No image
سلجوقیان

كلمات كليدي : سلجوقيان، آسياي مركزي، سمرقند، جند، خراسان، طغرل، نيشابور، آلب ارسلان، ملاذگرد، ملكشاه، اسماعيليان نزاري، الموت، خواجه نظام الملك، بر�

نویسنده : علي ابراهيمي

سلجوقیان

سلجوقیان خاندانی ترک تبار بودند که از آسیای مرکزی به سمت ایران مهاجرت کردند ولی به خاطر تحولات زبانی و نژادی بعد از مهاجرت، به ترکمن و ترکمان، مشهور شدند. جد سلجوقیان "دُقاق"، نام داشت که مشاور "یبغو" و حاکم قبایل دشت‌ خزر بود. "دقاق" فرزندی به نام "سلجوق" داشت که بعد از فوت وی به خدمت "یبغو" در آمد و اعتبار ویژه‌ای یافت. وی مورد حسد ارکان دولت و اعیان قرار گرفت لذا به خاطر ترس از برکناری، روی به سمرقند نهاد و سپس با طرفداران خود به جند رفت و اسلام اختیار کرد و به مرور بر بخش‌هائی از خراسان دست یافت تا این‌که خاندانش نیشابور را گرفته "طغرل بن میکائیل بن سلجوق" را به سلطنت نشاندند. این خاندان از سال (429 تا 950 ه‍.ق) در ایران حکومت کردند.

طغرل بن میکائیل بن سلجوق (429 تا 455 ه‍.ق)

"طغرل" سال 429 در قصر شادیاخ نیشابور بر تخت سلطنت جلوس کرد. در سال 431 سلطان مسعود غزنوی را در دندانقان شکست داد. بدین‌سان طغرل، خراسان و سپس نواحی گرگان، طبرستان، خوارزم، ری، همدان، اصفهان و آذربایجان را فتح کرد. او در سال 447 وارد بغداد شده "ملک رحیم بویه" را دستگیر و به تسلط آل بویه بر خلافت عباسی پایان داد. در سال 451 "ارسلان بساسیری" رئیس لشکریان ترک وارد بغداد شد و خلیفۀ قائم را دستگیر و یک‌سال خطبه به نام خلیفه فاطمی مصر خواند. چون خبر به "طغرل" رسید به بغداد رفته او را کشت.

آلب ارسلان بن جعفری (455 تا 465 ه‍.ق)

او برادرزاده "طغرل" بود که با کمک وزیرانش "عمیدالملک کندری" و "خواجه نظام الملک طوسی" توانست قلمرو سلجوقیان را در شرق تا سیحون و در غرب تا مدیترانه گسترش دهد. در سال 456 به قصد جهاد با قیصر روم که به فکر تسخیر بغداد و برداشتن خلافت و اشاعۀ مسیحیت بود، عازم شد و در "ملاذگرد" با او مصاف داد. پس از پیروزی به نیشابور برگشت و قلمرو خود را بین فرزندان تقسیم کرد. او سرانجام در جنگ با حاکم ماوراءالنهر در سال 465 کشته شد.

ملکشاه بن آلب ارسلان (465 تا 485 ه‍.ق)

ملکشاه توسط پدرش به جانشینی انتخاب شده بود. او ابتدا عمویش "قاورد" را که ادعای سلطنت داشت، منهزم ساخت و به فتح شامات و دمشق و انطاکیه فرمان داد. در این دوره اسماعیلیان نزاری به رهبری "حسن صباح" به مرکزیت "الموت" شروع به دعوت کرده به کشتن مخالفان به ویژه بزرگان دولت از جمله خواجه نظام الملک وزیر دست زدند. دورۀ او دورۀ آبادانی و عمارت کشور بود و بناها، کاروانسراها، چاه‌ها و باغ‌های زیادی احداث کرد.

برکیارق بن ملکشاه (485 تا 498 ه‍.ق)

برکیارق در ابتدا با مخالفت ترکان خاتون، همسر ملکشاه و فرزندش محمود، مواجه و زندانی شد. ولی توسط شاگردان نظامیه آزاد و امراء با او بیعت کردند ولی تا اواخر عمر دچار درگیری‌های داخلی بود.

محمدبن ملکشاه (498 تا 511 ه‍.ق)

با مرگ برکیارق صدقه وایاز، غلامان وی، قصد داشتند ملکشاه را به سلطنت نشانند امّا محمد آن‌ها را از میان برداشت و سپس به قلع و قمع اسماعیلیان (ملاحده) که نفوذ زیادی در قلمرو او کرده و کشتار مردم دست می‌زدند، پرداخت و قلعۀ شاهدز اصفهان را که مرکزی برای این فرقه به رهبری احمدبن عبدالملک عطاش بود تصرف و سپس به محاصرۀ‌ الموت رفت که با فوت او در511 ناتمام ماند.

سنجربن ملکشاه (511 تا 552 ه‍.ق)

سنجر از سال 490 از طرف برکیارق و محمد حاکم خراسان و ماوراء النهر بود و با فوت محمد سلطنت فرزندش محمود را نپذیرفت و خود را سلطان نامید و عراق عرب و عجم را به محمود داد به تصرفات در شرق روی آورد و غزنه، سمرقند، سیستان و خوارزم را تصرف و غوریان را از خراسان رانده، علاءالدین حسین غوری را دستگیر و همنشین خود گردانید. در سال 536 به دعوت حاکم ماوراءالنهر برای دفع تعدی گورخان قراختایی کافر عازم قطوان شد امّا از قداختائیان شکست خورد، در سال 548 برای دفع ترکمانان غز که از پرداخت خراج خودداری کردند به ماوراءالنهر رفت و با این‌که آنان پیشنهاد صلح کردند، او جنگ را ترجیح داد ولی خود شکست خورد و سلطان و همسرش به اسارت قراختائیان درآمدند. تا این‌که پس از سه سال، از حبس فرار کرده به مرو آمد و دوباره به سلطنت نشست و پس از یکسال در گذشت. بعد از او به تدریج خراسان دست غوریان و خوارزمشاهیان افتاد و حکومت سلجوقیان در عراق، کرمان و روم در سه شاخه امتداد یافت.

سلجوقیان عراق (511 تا 590 ه‍.ق)

سلجوقیان عراق ادامۀ سلجوقیان ایران هستند که از دورۀ سلطان سنجر در آن‌جا حکومت کردند که عبارتند از:

محمودبن محمد (511 تا 525 ه‍.ق)؛ وی با خلیفه مسترشد درگیر و بغداد را تصرف کرد ولی سرانجام با او صلح کرد.

طغرل بن محمد (526 تا 525ه‍.ق)؛ از طرف سنجر حاکم عراق شد ولی برادرش مسعود با او درگیر شد.

مسعود بن محمد (529 تا 547 ه‍.ق)؛ در دورۀ او خلیفه مسترشد قصد عراق و قهتان و خراسان کرد ولی توسط فدائیان اسماعیلی کشته شد. مسعود عازم بغداد شد خلیفه راشد متوجه و عازم اصفهان شد که او هم توسط فدائیان کشه شد سپس مسعود، مقتضی را خلیفه قرار داد. به همدان برگشت.

ملکشاه بن محمود (547 به مدت چهارماه)

محمدبن محمود (548 تا 554)

سلیمان بن محمد (554 تا 556)؛ دچار اختلافات داخلی درگیری با هم بودند.

ارسلان شاه بن طغرل (556 تا 571 ه‍.ق)؛ ولی امرای عاصی را شکست داد و به تخریب قلاع اسماعیلیه در الموت رفته و قلعه‌ای مهم را فتج کرد که به ارسلان قلعه گشای موسوم گردید.

طغرل بن ارسلان شاه (571 تا 590 ه‍.ق)؛ در جنگ با تکش خوارزمشاه به قتل رسید و دولت سلجوقیان ایران و عراق به پایان آمد.

سلجوقیان کرمان (433 تا 583 ه‍.ق)

سلجوقیان کرمان شاخه‌ای از سلجوقیان ایران هستند که از (433 تا 583ه‍.ق) در این منطقه حکومت کرد و توسط ترکمانان غُز از بین رفتند و مؤسس آن‌ها قاورد بن جعفری بیک‌بن میکائیل بن سلجوق بود که از طرف طغرل در سال 433 حاکم کرمان شد و شیراز و نواحی اطراف را هم گرفت و حکومت در خاندان او ادامه یافت که عبارتند از:

- سلطان شاه بن قاورد، دوازده سال حکومت کرد.

- توران شاه بن قاورد، سیزده سال حکومت کرد.

- ایران شاه بن توران شاه، پنج سال حکومت کرد، در اثر الحاد و بی‌داد توسط مردم کرمان کشته شد.

- ارسلان شاه بن کرمان شاه بن قاورد، توسط اعیان کرمان به حکومت رسید و چهل و دو سال با عدل و داد حکومت کرد.

- محمد بن ارسلان شاه، چهارده سال حکومت کرد.

- طغرل شاه بن محمدشاه، دوازده سال حکومت کرد و بعد از پسرانش (ارسان شاه، بهرام شاه و توران شاه) به مدت بیست سال بر سر قدرت درگیر شد

- محمد شاه بن بهرام‌شاه، مبارکشاه سلجوقی بر او خروج کرد ولی شکست خورده به غور گریخت.

سلجوقیان روم (470 تا 700 ه‍.ق)

سلجوقیان روم از دورۀ آلب ارسلان پایه‌گذاری شد. آلب ارسلان بعد از قتل قُتْلُمُش سلجوقی به پیشنهاد خواجه نظام الملک فرزندان او را به مناطق آسیای صغیر از جمله سلیمان را به شما فرستاد.

- سلیمان بن قتلمش

وی به عنوان سپهسالار شام فرستاده شد و پس از استیلا بر شام انطاکیه را نیز تسخیر کرد و به دلیل عدم پرداخت خرج ملکشاه او را عزل کرد و حکومت را به پسرش داوود داد.

- داوودبن سلیمان

وی در قونیه به تخت حکومت نشست و 20 سال حکومت کرده و به درخواست حاکم سلسلۀ‌ دانشمندیه بر قیصر روم غلبه کرد.

- قلیج ارسلان بن سلیمان؛ چهل سال حکومت کرد و در سفر به عراق در حین نبرد کشته شد.

- مسعود بن قلیج ارسلان؛ نوزده سال حکومت کرد.

- قلیج ارسلان بن مسعود، از ضعف دانشمندیه استفاده کرده و مناطق آن‌ها را گرفت، بیست سال حکومت کرد.

- غیاث‌الدین کیخسرو، ولیعهد قلیج ارسلان بود ، بیست و چهار سال حکومت کرد.

- رکن‌الدین سلیمان بن قلیج ارسلان؛ به مدت یکسال حکومت کرد، بعد امرا غیاث الدین کیفر را دوباره حاکم کردند و پس از شش سال در لاذقیه کشته شد.

- عزالدین کیکاووس بن کیخسرو، یکسال حکومت کرد.

- علاءالدین کیقباد، برادر کیخسرو که 26 سال حکومت کرد و در نبردهای متعدد با جلال‌الدین خوارزمشاهی غالب شد.

- غیاث الدین کیخسرو بن کیقباد، هشت سال حکومت کرد که در درگیری با مغولان منهزم شد.

- رکن الدین سلیمان بن کیخسرو؛ او اطاعت مغول کرده، معین الدین پروانه کاشی مأمور ادارۀ‌ امور شد به مدت هجده سال حکومت کرد.

- کیخسرو بن سلیمان، معین‌الدین پروانه مأمور ادارۀ امور بود و پس از هجده سال کشته شد.

- مسعود بن کیخسرو، از طرف ارغون خان حکومت روم به او داده شد که در 697 مرد.

- کیقباد بن فرامرز، که غازان حکومت روم را به او داد ولی بر اثر عصیان، به قتل رسید و سلاجقه روم پایان گرفت.

حکومت اتابکان

سلجوقیان برای تربیت شاهزادگان خردسال ، افرادی از سپاه خود ، به سرپرستی آن‌ها می‌گمارند که به آن‌ها اتابیک (اتابک) پدر بزرگ لقب می‌دادند و در اواخر دورۀ سلجوقی که ضعف و اختلال روی نمود این امرا در نواحی تحت تسلط خود دولتی تشکیل دادند که عمده آن‌ها، عبارتند از: اتابکان آذربایجان، شام، موصل، فارس و....

اوضاع ایران در دورۀ سلجوقیان

سلجوقیان که از ترکان آسیای مرکزی بودند با حضور در ایران آداب و عادات ایرانی را پذیرفتند و با تشویق فضلا و دانشمندان و به کارگیری دیوان‌سالاران ایرانی خدمات شایانی به فرهنگ‌و تمدن اسلامی و ایرانی کردند و با تشکیل حکومت، خلافت در حال فروپاشی عباسیان را احیاء و در مقابل از خلافت کسب مشروعیت نمودند. نظام اداری آنان برگرفته از نظام دیوانی سامانیان بود که سلطان در رأس بود و بعد از او وزیر بود که در تمام امور نقش ایفا می‌‌کرد. سلجوقیان برای حفظ امنیت و توسعۀ قلمرو نیاز به سپاه ثابت داشتند لذا برای هزینۀ آن به اقطاع داری روی آوردند و در اختیار سران سپاه قرار می‌دادند.

مقاله

نویسنده علي ابراهيمي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

سامانیان

No image

غوریان

No image

علویان طبرستان

Powered by TayaCMS