دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سید محمد صادق بحرالعلوم (آیت الله سید محمد صادق بحرالعلوم)

سید محمد صادق بحرالعلوم (آیت الله سید محمد صادق بحرالعلوم)
سید محمد صادق بحرالعلوم (آیت الله سید محمد صادق بحرالعلوم)

سیدمحمّدصادق بحرالعلوم

متوفاى 1399 هـ .ق.

عنوان مقاله: دریاى صداقت

نویسنده: على احمدى

خاندان

آل بحرالعلوم، از خاندانى بزرگ و از ساداتى هستند که نسبشان به امام حسن مجتبى(علیه السلام)مى رسد. این خاندان که به علم، تقوا و ادب شهرت دارند نخست به «آل طباطبایى» معروف بودند زیرا نسب آن ها به ابراهیم طباطبا، فرزند اسماعیل دیباج مى رسد. امّا بعد از سید مهدى بحرالعلوم (1212 ـ 1155 ق.)، سر سلسله این تبار پاک، به «بحرالعلوم» شهرت یافت.

اجداد و نیاکان این سلسله، نخست در حجاز سکونت داشتند سپس به سبب ظلم ستمگران علیه علویان، در قرون اوّل و دوم، راهى عراق شدند و در شهرهاى بصره و کوفه اقامت گزیدند. و در قرن سوم، بر اثر سختگیرى هاى حاکمان مستبدّ عباسى، و به دلیل امنیّتى که در ایران براى علویان و دوستان اهل بیت(علیهم السلام) برقرار بود به ایران هجرت کردند([1]) و ابتدا در اصفهان و سپس در بروجرد مسکن گزیدند. پس از حدود 9 قرن زندگى در بروجرد، در اوایل قرن 12 هـ . ق. بسیارى از افراد این خاندان به قصد تحصیل علم به عتبات عالیات کوچ کرده و در شهرهاى نجف و کربلا سکونت کردند.

نسب

1. سیّد حسن پدر آیت الله سیّد محمدصادق بحرالعلوم، شخصیتى عالم، ادیب و از شعراى عراق به شمار مى آید. سیّد حسن در سال 1282 هـ .ق. در نجف اشرف و در خانواده علم و تقوا دیده به جهان گشود. دروس مقدماتى و سطح حوزه را نزد پدرش، سیّد ابراهیم فراگرفت پس از اتمام مقدمات و سطح، در درس خارج آیات عظام: شیخ الشریعة اصفهانى، سیّد محمدکاظم یزدى و شیخ عبدالله مازندرانى شرکت جست. سیّد حسن بحرالعلوم، تألیفاتى به نام «تاریخ منظوم» و «دیوان شعر» دارد. وى در سال 1355هـ .ق. در نجف اشرف رحلت کرد و در مقبره خانوادگى آل بحرالعلوم به خاک سپرده شد.([2])

2. سیّد ابراهیم (1319 ـ 1248هـ .ق.) پدر بزرگ وى، از بزرگ ترین شعراى عراق بود، که بخشى از دیوان وى به کوشش شاگردش على شرقى در سال 1332هـ .ق. در لبنان به چاپ رسیده است.([3])

3. آیت الله سید حسین بحرالعلوم (1221 ـ 1306 هـ .ق.)، جَدّ دوم وى نیز فقیه، اصولى، ادیب، شاعر و از علماى بزرگ نجف اشرف، در عصر خود بوده است. وى از شاگردان شیخ مرتضى انصارى و میرزا حسن صاحب جواهر به شمار مى آمد. کتاب وزین جواهر الکلام، حاصل همکارى فکرى صاحب جواهر با سید حسین بحرالعلوم مى باشد.([4])آیت الله سید حسن صدر او را چنین ستوده است: «او از بزرگ ترین فقها و از عالم ترین علماى عصر خود بوده است».([5])

سید حسین بحرالعلوم براى معالجه چشم خود سفرى به ایران داشته است. ابتدا در تهران تحت معالجه قرار مى گیرد که بهبودى حاصل نمى شود به قصد زیارت حرم امام رضا(علیه السلام) به مشهد مى رود. در آنجا غبار درب حرم مطهّر را به نیّت شفا بر چشم مى مالد و شفا مى یابد.([6])

کتاب شرح الدّرة النجفیّه و دیوان شعرى که حاوى قصایدى در منقبت اهل بیت(علیهم السلام) است، از آثار اوست.

4. آیت الله سیّد محمدرضا بحرالعلوم (1253 ـ 1189هـ .ق.) جدّ سوّم او، تنها بازمانده عالم شهیر، محمدمهدى بحرالعلوم، از فقیهان و عالمان عصر خویش بود که پس از رحلت پدرش، زعامت حوزه علمیه نجف و مرجعیت شیعیان را به دست گرفت. آثار او عبارتند از: شرح الشرایع، کشف القناع فى أصحاب الأجماع، اصول فقه، شرح لمعه شهیدین، فقه استدلالى، فوائد الرجالیّه، رسائل فى الأصول که تمام این کتاب ها به صورت خطّى در کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسى ـ اقتصادى تهران موجود است.([7])

ولادت و تحصیلات

در ذى القعده 1315هـ .ق. در خاندان علم، تقوا و ادب و در شهر عالم پرور نجف اشرف، فرزندى متولّد شد و اهل خانه را شادمان کرد پدر، او را «محمدصادق» نام نهاد.

محمدصادق در دامان پدر رشد یافت و در سنین کودکى، خواندن و نوشتن همچنین مقدّمات حوزه را نزد پدرش فراگرفت. و علم معانى و بیان را نیز از پسر عموى پدرش، مرحوم سید مهدى بحرالعلوم آموخت. اساتید وى در دوره سطح حوزه، عبارتند از:

1 ـ علّامه شیخ شکر بن احمد بغدادى

2 ـ سید محسن قزوینى

3 ـ میرزا ابوالحسن مشکینى (1358 ـ 1305هـ .ق.) وى از شاگردان میرزا محمدتقى شیرازى بوده است و بیش از ده کتاب و رساله در موضوعات مختلف تألیف کرده است.([8])

4 ـ میرزا فتّاح شهیدى تبریزى

5 ـ آیت الله سیّد محمود شاهرودى (متوفّاى 1353 ش.)

6 ـ محمدعلى کاظمى خراسانى

7 ـ شیخ اسماعیل محلاّتى

8 ـ محمدحسن مظفّر([9])

پس از اتمام فقه و اصول، وارد حلقه درس خارج آیت الله نائینى (1355 ـ 1277هـ .ق.) و آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانى (1365 ـ 1280هـ .ق.)، گردید و خوشه هاى فراوانى از علم و معرفت آن ها چید. وى به تحصیل فقه و اصول بسنده نکرد و در درس تفسیر علّامه محمدجواد بلاغى شرکت جست. همچنین علم درایه و حدیث را از مرحوم ابوتراب خوانسارى، فراگرفت.

سفر به سوریّه و لبنان

او در سال 1353هـ .ق.([10]) با انگیزه افزایش اطلاعات علمى به سرزمین سوریه و لبنان سفر کرد و توانست در مدّت اقامتش، با علما و ادیبان آن سرزمین، ارتباط برقرار کرده و در مجامع علمى آنجا شرکت کند و به بحث و مناظرات علمى بپردازد.

وى سرگذشت و خاطرات سفر خود را نوشته و در مجموعه اى به نام «الرحلة الى سوریا و لبنان»، جمع آورى کرد که هم اکنون در کتابخانه شخصى وى به صورت خطّى موجود است.

بازگشت به نجف

سید محمدصادق پس از یکسال اقامت در سوریه و لبنان، در سال 1354هـ .ق. به نجف اشرف بازگشت و در درس خارج آیت الله سیّد محسن حکیم شرکت جست. و از محضر وى بهره هاى علمى و اخلاقى فراوانى برد.

سیّد محمدصادق بحرالعلوم از همراهان شیخ محمّد بن طاهر سماوى (1370 ـ 1299هـ .ق.)([11]) به شمار مى رفت و بیشتر اوقات خود را با او مى گذراند و از معلومات فراوان و کتابخانه شخصى وى استفاده مى کرد. آشنایى با کتابخانه شیخ محمّد سماوى ـ که شامل کتب متنوّع خطّى و چاپى بود ـ ، و همچنین ذوق و شوق درونى به کتاب و کتابخانه، انگیزه اى شد که سیّد محمدصادق نیز به جمع آورى کتب خطّى و چاپى روى آورد. وى پس از چند سال تلاش و کوشش، موفق شد کتابخانه اى تأسیس کند. کتابخانه شخصى او یکى از بزرگ ترین کتابخانه هاى خصوصى نجف اشرف است که در آن، 15 هزار جلد کتاب چاپى و 100 جلد کتاب خطّى وجود دارد. همچنین تمام آثار خطّى خودش نیز در این کتابخانه موجود است.([12]) این پایگاه فرهنگى، سالیان سال است که پذیراى محقّقان و طلاب علوم دینى مى باشد. در حال حاضر، تنها پسر مرحوم سیّد محمدصادق بحرالعلوم، وارث کتابخانه است.

اجازه روایت

سیّد محمدصادق از برخى علماى بزرگ نجف، اجازه روایت دریافت کرده است این اجازه نامه ها در مجموعه اى به نام«اجازاتى» گردآورى شده و در کتابخانه شخصى وى موجود است. علمایى که به ایشان اجازه روایت داده اند، عبارتند از:

سیّد محسن امین، سیّد حسن صدر، سیّد ابوتراب خوانسارى، میرزاى نائینى، شیخ اسدالله زنجانى، میرزا هادى خراسانى حائرى، میرزا محمّد عسکرى تهرانى، شیخ آقا بزرگ تهرانى، سیّد جعفر بحرالعلوم، سیّد ناصر لکهنوى،([13]) على نقى نقوى لکهنوى، شیخ عباس قمى، حبیب آل ابراهیم العاملى، سیّد عبدالحسین شرف الدین عاملى، شیخ محمّد سماوى و نجم حسن رضوى لکهنوى.([14])

وى به بعضى از علما اجازه روایت داده است که عبارتند از: سیّد شهاب الدین مرعشى نجفى، سیّد محمود مرعشى نجفى، محمدرضا حسینى جلالى، مرتضى نجومى کرمانشاهى و محمدجواد حسینى جلالى.([15]

قاضى شرع

آیت الله محمدصادق بحرالعلوم در 1367هـ .ق. از طرف دولت عراق به عنوان قاضى شرع، در استان العمارة منصوب شد و حدود شش سال در آن دیار مشغول قضاوت بود. پس از مدّتى، لیاقت و شایستگى وى بر همگان معلوم شد از این رو، مردم بصره از او دعوت کردند تا حاکم شرع بصره شود. بنابراین، در سال 1373هـ .ق. به بصره منتقل و به عنوان قاضى شهر منصوب شد و مدّت هفت سال نیز در آنجا منصب قضاوت را عهده دار بود.

وى با وجود این که مجتهد بود، هیچ گاه به فتواى خودش حکم صادر نمى کرد بلکه هر مسئله اى که برایش پیش مى آمد، از حضرت آیت الله سیّد محسن حکیم مى پرسید و طبق فتواى وى، حکم صادر مى کرد. که این قضیّه، نهایت احتیاط او را در صدور احکام قضاوت مى رساند.

در سال 1380هـ .ق. قانونى با عنوان «قانون احوال شخصیّه» در کشور عراق تصویب شد که تمام قضات ملزم به رعایت آن شدند. آیت الله سید محمدصادق پس از مطالعه قانون مذکور، دریافت که موارد بسیارى از آن با فتاواى صریح علماى شیعه مغایرت دارد به همین علّت، از منصب قضاوت استعفا داد.([16])

این عالم متّقى که هدفش از قبول منصب قضاوت، جلب رضاى خدا و خدمت به مردم بود، هنگامى که مشاهده کرد مجبور است خلاف فتواى علماى اسلام حکم صادر کند، از مقام، حقوق و مزایاى عالى قضاوت چشم پوشید.

این فراز از زندگى عالم ربّانى، سیّد محمدصادق بحرالعلوم، درس بزرگى است براى تمام مسئولین و صاحب منصبان، به خصوص کسانى از طلّاب علوم دینى که در امور ادارى مشغول فعالیّت مى باشند و شایسته است با اسوه پذیرى از امثال وى، هیچ وقت ثروت و مقام را بر اجراى حدود الهى برترى نبخشند! وى پس از کناره گیرى از قضاوت، به زادگاهش نجف اشرف بازگشت و فعالیّت فرهنگى و تحقیقى خود را ادامه داد.

ویژگى هاى اخلاقى

1. تواضع. یکى از خصوصیّات بارز وى، تواضع بود. با مردم از هر طبقه و سطحى که بودند، به دور از غرور معاشرت مى کرد و با آن ها برابر شأن و مرتبه اى که داشتند، صحبت مى کرد. به طورى فروتن بود که اگر کسى با او برخورد مى کرد، بدون شناخت قبلى، باور نمى کرد وى از علماى بزرگ نجف است.([17])

2. قناعت. به مال اندکى که خدا روزى او کرده بود، قانع بود و ناشکرى نمى کرد. با وجود این که وضع مالى خوبى نداشت، دست نیاز به سوى هیچ یک از ثروتمندان، براى بهره بردارى مالى، دراز نکرد. نسبت به تجمّلات، بى تفاوت بود و براى این که کسى متوجّه فقر مالى او نشود، لباس هاى تمیز مى پوشید.

3. اخلاص. تحقیقات علمى و فعّالیت هاى فرهنگى را فقط براى رضاى خدا انجام مى داد و در برابر تألیف یا تصحیح کتاب، هیچ وجهى دریافت نمى کرد. خود ایشان در مقدّمه کتاب سر سلسلة العلویه مى نویسد:

«هدف ما نشر آثار اسلامى است و امیدواریم عمل ما و ناشر محترم، براى رضاى خدا باشد که خداوند بر اساس قصد و نیّت پاداش مى دهد.»

4. صراحت. او بسیار صریح بود و با کسى رو در بایستى نداشت. اگر مطلبى علمى از او سؤال مى شد و نمى دانست، با صراحت و شجاعت مى گفت: نمى دانم.([18])

ذوق شعرى

آیت الله سیّد محمدصادق، در شعر نیز مهارت داشت. وى در جلسات شعراى نجف شرکت مى کرد و با بسیارى از آنها رابطه علمى داشت. بیش تر سروده هاى وى در منقبت ائمّه اطهار(علیهم السلام) است. دیوان شعر ایشان به صورت خطّى در کتابخانه شخصى بحرالعلوم موجود است.

مطلع شعر وى در رثاى استادش، سید محسن امین چنین است:

اى وَ وَصْلِ الْحَبیبِ بَعْدَ التَّناءى *** اِنَّ داءَ الْهَوى لِأعْظَمِ داء([19])

تألیفات

آیت الله محمدصادق، جایگاه بلندى در محافل علمى عراق داشت و در امر تألیف، تحقیق،([20]) تعلیق([21]) و تقدیم([22])کتب، بسیار کوشا بود به طورى که کمتر کسى را مى توان با او مقایسه کرد. شیخ آقا بزرگ تهرانى درباره او مى نویسد:

«او به مطالعه کتاب در موضوعات مختلف، علاقه زیادى داشت و به جمع آورى کتاب، عشق مى ورزید. وى از دوستان و یاران ما بلکه، دوست داشتنى ترین، باوفاترین و نزدیک ترین عزیزان ما مى باشد. مدّت زیادى است با او معاشرت و مراوده دارم و جایگاه علمى او براى من محرز شده است و مى دانم به درجات عالى از فضل و بزرگى رسیده است.»([23])

بسیارى از مؤلّفان و محقّقان عراق از خرمن معلومات انبوه و کتابخانه ارزشمند بحرالعلوم، استفاده کرده اند. وى بیش تر وقت خود را به مطالعه، تألیف و جوابگویى به پرسش مؤلفان مى گذراند که حاصل این زحمات، تألیف بیش از ده جلد کتاب در موضوعات مختلف و تصحیح و احیاى ده ها جلد کتاب از منابع شیعه است. همچنین وى با مطبوعات عراق ارتباط علمى داشت و برخى از آثارش را در آن جا منتشر کرد، آثار علمى وى را مى توان به چهار بخش تقسیم کرد:

الف: تألیفات، که عبارتند از:

1 ـ دلیل القضاء الشرعى، اصوله و فروعه([24])این کتاب در 6 جلد تألیف گردیده که 3 جلد آن توسّط مکتبة الحیدریّه در سال 1378هـ .ق. در نجف اشرف به چاپ رسید و 3 جلد دیگر آن به صورت خطّى در کتابخانه وى موجود است. موضوع کتاب، تاریخ پیدایش قضاوت و تکامل آن در طول دوران خلافت اسلامى تا زمان مؤلف، است. وى در بخشى از کتاب، ابتدا فتاواى مذاهب اسلامى در باب قضاوت را ذکر کرده و سپس به بررسى و تحلیل آن پرداخته است.

2 ـ المجموع الرّائق خطّى، 500 ورق و دربردارنده مطالبى گوناگون به نظم و نثر.([25])

3 ـ السلاسل الذَّهبیه([26]) خطّى، شامل 500 صفحه این کتاب شبیه کشکول است و شامل فوائد ادبى، تاریخى، رجالى و... به نظم و نثر است. سید محسن امین اجازه روایى خود را براى آیت الله سید محمدصادق بحرالعلوم، پشت جلد این کتاب نوشته است.

4 ـ الأجازات موسوم به سلاسل الروایات و طرق الأجازات، خطّى.([27])

5 ـ شذور الذّهبیّه خطّى.([28])

6 ـ الدّرر البهّیه فى علماء الأمامیّه من القرن الحادى عشر الى الرابع عشر خطّى.([29])

7 ـ الصکوک الشّرعیه (اسناد و مدارک شرعیه). خطّى، شامل تمام احکامى که در مدّت قضاوت صادر کرده و به تأیید دادگاه استیناف شرعى عراق رسیده است.([30])

8 ـ اجازاتى خطّى، شامل مجموع اجازه نامه هایى که از طرف علما برایش نوشته شده است.

9 ـ اللاّلى المنظومه خطّى، کتابى است شبیه کشکول و دربردارنده مطالب مختلف ادبى، علمى، اجتماعى و... مى باشد.

10 ـ اللّؤلؤ المنظوم فى نسب بحرالعلوم خطّى، کتابى است به نظم که آیت الله بحرالعلوم نسب خود را به صورت شعر بیان کرده است.

11 ـ قرظة کبار ادباء النجف والکربل خطّى.

12 ـ دیوان شعر خطّى.([31])

13 ـ الرحلة الى سوریا و لبنان خطّى.([32])

ب: کتبى که توسط ایشان تصحیح و مقابله شده است:

1 ـ امالى، شیخ طوسى، 2جلد، چاپ نجف، 1945 م.

2 ـ انساب القبایل العراقیه و غیرها، محمدمهدى قزوینى.

3 ـ عمدة الطالب فى انساب آل ابى طالب، چاپ نجف، 1961 م.

4 ـ غایة الاختصار فى بیوتات العلویة المحفوظة من الغبار، چاپ نجف، 1963 م.

5 ـ البلدان، یعقوبى، چاپ نجف، 1957 م.

6 ـ فرق الشیعه، نوبختى، چاپ نجف، 1959م.

7 ـ تاریخ کوفه، براقعى، چاپ نجف، 1968 م.

8 ـ فهرست، شیخ طوسى، چاپ نجف، 1961م.

9 ـ تاریخ یعقوبى، چاپ نجف، 1946 م.

10 ـ کفایة الطالب، چاپ نجف، گنجى، 1356هـ .ق.

11 ـ تحف العقول، چاپ نجف، 1963 م.

12 ـ تذکرة الخواص، چاپ نجف، سبط ابن جوزى، 1964 م.

13 ـ الحجة على الذاهب لتکفیر ابى طالب، فخر بن معد.

14 ـ دیوان شیخ الابطح ابى طالب، چاپ نجف، 1956 م.

15 ـ رجال خاقانى، چاپ نجف، 1968.

16 ـ رجال بحرالعلوم، چاپ نجف، 1967 م.

17 ـ رجال شیخ طوسى، چاپ نجف، 1961 م.

18 ـ رجال حلّى، چاپ نجف، 1961 م.

19 ـ علل الشرایع، ابن بابویه قمى، چاپ نجف، 1966 م.

20 ـ سرسلسلة العلویه، چاپ نجف، 1963 م.

21 ـ شذور العقود فى ذکر النقود، مقریزى، 1356هـ .ق.

22 ـ معالم العلما، ابن شهرآشوب.([33])

ج: کتبى که توسّط ایشان حاشیه نویسى شده است، عبارتند از:

1 ـ حاشیه بر فرائد الاصول.

2 ـ حاشیه بر کفایه.

3 ـ حاشیه بر مکاسب.

4 ـ حاشیه بر کشف الظنون.

5 ـ الکوکب السماویّه فى شرح القصیدة الفرزدقیّه.([34])

د: کتابهایى که توسّط ایشان مقدّمه نگارى شده است:

1 ـ الجبال و الأمکنة و المیاة، زمخشرى، چاپ نجف، 1962 م.

2 ـ الدرجات الرّفیعه فى طبقات الشیعه، سیّد على خان، چاپ نجف، 1962 م.

3 ـ مجموعه ورّام، چاپ نجف، 1964 م.

4 ـ المحاسن، محمّد بن خالد، برقى، چاپ نجف، 1964 م.

5 ـ نزهة الناظر، چاپ نجف، 1356هـ .ق.([35])

فرزندان

سید محمدصادق بحرالعلوم در سنین جوانى با دختر عموى خود (آیت الله سید محمّد بحرالعلوم) ازدواج کرد که حاصل این پیوند، یک دختر و یک پسر مى باشد. تنها بازمانده ایشان، سید مهدى بحرالعلوم، در سال 1345هـ .ق. در نجف متولّد شد. سید مهدى فردى با ایمان و با اخلاق است که سال ها کارمند اداره ثبت احوال کرکوک بود.([36]) وى پس از بازنشستگى، به نجف اشرف بازگشت و هم اکنون در آن جا زندگى مى کند.

رحلت

آیت الله سیّد محمدصادق پس از سال ها تلاش در عرصه فرهنگِ مکتوب تشیّع، در روز 21 رجب 1399هـ .ق.([37]) در نجف اشرف به سراى باقى شتافت و جامعه علمى ـفرهنگى عراق را داغدار کرد. جنازه ایشان پس از تشییع، در مقبره خانوادگى آل بحرالعلوم([38]) و در کنار قبر پدر بزرگوارش، سید حسین بحرالعلوم به خاک سپرده شد. روحش شاد.


[1]. دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 1، ص 598 .

[2]. رجال بحرالعلوم، ج 1، ص 123.

[3]. دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 1، ص 600.

[4]. همان، ص 599.

[5]. شعرى الغرى، ج 3، ص 216.

[6]. دائرة المعارف تشیع، ج 3، ص 115 و شعرى الغرى، ج 3، ص 216.

[7]. دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 1 ص 599.

[8]. نقباء البشر، ج 1، ص 38.

[9]. رجال بحرالعلوم، ج 1، ص 126.

[10]. همان.

[11]. محمّد بن طاهر سماوى عالم، فاضل، ادیب و مورّخ، در شهر سماوه متولّد شد و سالیان متمادى در بغداد به قضاوت مشغول بود سپس به نجف اشرف منتقل شد و در کنار قضاوت، مشغول تحصیل و تألیف گردید و توانست یکى از کتابخانههاى بزرگ و نفیس نجف را تأسیس کند. برخى تألیفات وى عبارتند از: أبصار العین فى أنصار الحسین، تاریخ معصومین، شجرة الشجرة، شجرة الریاض، صُدى الفؤاد، ضرافة الأحلام، عنوان اشرف، الکواکب السماویّه، مجالى اللّطف بأرض الطّف و موجز توارخ اهلالبیت. (موسوعة عتبات المقدّسه، ج 2، ص 686.)

[12]. همان، ج7، ص 304.

[13]. رجال بحرالعلوم، ج 1، ص 127.

[14]. المفصّل فى تراجم الأعلام، ص 12.

[15]. همان، ص 12.

[16]. همان، ص 13.

[17]. همان، ص 14.

[18]. همان، ص 15.

[19]. همان، ص 20.

[20]. تحقیق کتاب عبارت است از: تصحیح نسخه خطى، تقابل نسخهها، غلطگیرىو تحقیق درباره مؤلف کتاب.

[21]. حاشیه نویسى بر کتاب.

[22]. مقدمه نویسى بر کتاب.

[23]. المفصّل فى تراجم الأعلام،ص 21.

[24]. الذریعه، ج 8، ص 259.

[25]. همان، ج 20، ص 55.

[26]. همان، ج 12، ص 211.

[27]. المفصّل فى تراجم الأعلام، ص 20.

[28]. رجال بحرالعلوم، ج 1، ص 127.

[29]. همان.

[30]. همان.

[31]. همان.

[32]. المفصّل فى تراجم الأعلام.

[33]. معجم المؤلفین العراقین، کورکیس عوّاد، ص 185.

[34]. رجال بحرالعلوم، ج 1، ص 127.

[35]. معجم المؤلفین العراقین، ص 186.

[36]. رجال بحرالعلوم، ج 1، ص 128.

[37]. المفصّل فى تراجم الأعلام.

[38]. این مقبره در جنب مسجد شیخ طوسى در نجف اشرف واقع شده است.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

مشخصات فردی

نام سیدمحمّدصادق
نام خانوادگی بحرالعلوم
نام پدر سیّد حسن
نام معروف سیدمحمّدصادق بحرالعلوم
خاندان بحرالعلوم
نسب امام حسن علیه السلام
تاریخ تولد (شمسی) 1276
تاریخ تولد (قمری) 1315
مکان تولد عراق،نجف اشرف
تاریخ فوت (شمسی) 1358/3/26
تاریخ فوت (قمری) 1399/7/21
مکان فوت عراق،نجف اشرف
مکان دفن عراق،نجف اشرف

حکایات

No image

تواضع

No image

قناعت

No image

اخلاص

No image

صراحت

مطلب مکمل

کتاب گلشن ابرار - جلد چهارم

کتاب گلشن ابرار - جلد چهارم

مجموعه گلشن ابرار خلاصه ای از زندگی و شرح حال علمای اسلام است که اثری است که در چندین جلد توسط جمعی از پژوهشگرن حوزۀ علمیۀ قم زیرنظر پژوهشکدۀ باقرالعلوم (علیه السّلام) تألیف شده است.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS