دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اکثریت از منظر دین مبین اسلام

No image
اکثریت از منظر دین مبین اسلام

اكثريت از منظر دين مبين اسلام

نسرین علوی زادگان

از نظر دین مبین اسلام اکثریت از آن جهت که اکثریت است، معیار قرار نمی‌گیرد و ارزشی ندارد. رای و نظر اکثریت را نه می‌توان به طور مطلق پذیرفت و نه می‌توان به طور مطلق رد نمود، بلکه اسلام دین معیارها و ضوابط راستین است و معیار در پذیرش هر امری، حق بودن است. اما اینکه حق چیست و باطل کدام است با توجه به تعاریف گوناگونی که از دو مفهوم متضاد حق و باطل ارائه شده، جای تامل دارد. از دیدگاه اسلام حق مطلق، ذات مقدس خداوند است. بر همین اساس، معیار حقانیت هر امری به ارتباط یا عدم ارتباط آن به حق مطلق بستگی دارد. از میان همه مسلک‌ها، دین خداوند و به تبع آن، کتاب دین، قرآن نیز حق است. در نتیجه آنچه با پیام های قرآنی و موازین دینی مطابقت نداشته باشد، باطل خواهد بود. از نظر اسلام حکومت از آن خداست و قوانین باید قانون الهی باشد و فقط اصول و احکام دینی و الهی می‌تواند در جامعه جنبه عملی و اجرایی داشته باشد، از این رو کسی حق حکومت را داراست که عالم و آگاه به احکام و قوانین الهی باشد و بر اجرای آنها نظارت و کنترل داشته باشد. از این رو رای و انتخاب اکثریت باید تحت نظر قانون الهی و اصل الهیات باشد.‌

در تعالیم عمیق دینی نه تنها رای اکثریت ملاک قرار نگرفته است، بلکه از آن جهت که نوعاً انسان ها تحت تاثیر وسوسه های نفس قرار می‌گیرند و احاطه و اشراف کامل نسبت به امور ندارند، برخورد متون دینی بس محتاطانه و تامل برانگیز است؛ به عنوان مثال در سوره انعام آیه 116 آمده است: «و اگر از بیشتر کسانی که در زمین می‌باشند پیروی کنی تو را از راه خدا گمراه می‌کنند. آنان جز از گمان خود پیروی نمی کنند و جز به حدس و تخمین نمی پردازند.» همچنین در سوره مائده آیه 48 آمده است: «فاحکم بینهم بما انزل الله و لاتتّبع اهواءهم عمّا جاءک من الحقّ.» پس میان آنان بر وفق آنچه نازل کرده حکم کن و از هواهایشان از حقی که به سوی تو آمده، پیروی مکن.‌

از این رو حکومت رهبران و پیشروان دینی نیز با معیار حق و معنویات انجام می‌گرفت. در دیدگاه حضرت علی(ع) مردم با معیار حق شناخته می‌شوند نه حق با معیار مردم. قرآن، ابراهیم (ع) را که در برابر همه بت پرستان یک تنه قیام می‌کند به عنوان قهرمان توحید می‌شناسد و می‌ستاید، چرا که هر کس در راه حق گام بردارد، شایسته تکریم است، حتی اگر تنها باشد. در فرهنگ قرآن، موج سواری هنر به حساب نمی‌آید بلکه هنر، ایستادگی در برابر موج است.‌

دلیل دیگر بر معیار نبودن اکثریت، ملتزم شدن به نفی حقیقت است. اگر اکثریت معیار حقانیت فرض شود معنای آن سقوط به ورطه نسبیت حق و باطل است که با اصول مسلم اسلامی و عقلانی در تضاد است. ما اکنون با نظام هایی مواجه هستیم که در هر یک، اکثریت مردم به قانونی معتقدند که گاه با قوانین دیگر در تعارض است. بر مبنای نظریه حقانیت اکثریت، باید همه قوانین متعارض، حق هم باشند؛ زیرا حق امری خارج از آرای مردم نیست، بلکه درونی است و باید در آرای مردم جستجو کرد. در این مورد نیز معیارهای دموکراسی نیاز به اصلاح و سازگاری با عقل و شرع دارد. در حقیقت در صورتی که دموکراسی بر تبعیت مطلق از رای اکثریت اصرار ورزد، از نظر عقلی هیچ گونه توجیهی و توضیحی نمی‌تواند ارائه نماید.‌

از این رو محققان و اندیشمندان اسلامی تقسیم بندی جدیدی را برای دموکراسی بیان کرده اند. استاد مطهری، دموکراسی را بر دو نوع دموکراسی غربی و دموکراسی اسلامی منشعب نموده و بر این باور است که دموکراسی غربی امروز، در تمایلات و خواست های طبیعی انسان، ریشه دارد نه در فطرت انسان‌ها، زیرا مبنای وضع قوانین، خواست اکثریت است.‌

البته بر دموکراسی غربی انتقاداتی وارد است، یک دسته از سوی همه مکاتب حقوقی و سیاسی و دسته دیگر از طرف مکاتب غیر پزیتیویستی و دسته سوم اشکالاتی است که فقط الهیون طرح می‌کنند. اشکال نخست اینکه متصدیان امور حکومتی که از سوی مردم برگزیده می‌شوند، چه اعضای مجلس قانونگذاری و چه دیگر مسئولان امور جامعه منتخب همه افراد جامعه نیستند، بلکه منتخب اکثریت رای دهندگانند بنابراین متصدیان امور حکومتی گاهی فقط، نمایندگان جزء کوچکی از کل جامعه‌اند.‌

اشکال دوم اینکه در بسیاری از موارد چند صد نفر بر چند صد میلیون تن حکومت می‌کنند. درست است که اعضای مجلس قانونگذاری توسط مردم برگزیده می‌شوند ولی بسیاری از مسائل نمایندگان مردم رایی بر خلاف رای خود مردم دارند. بر وفق مبانی نظری دموکراسی باید حق را به مردم داد لکن در عمل حق را به نمایندگان مردم می‌دهند.‌

سومین اشکال اینکه در فاصله دو رای گیری متوالی تعداد قابل توجهی از افراد جامعه به سن بلوغ می‌رسند اما نمی‌توانند نمایندگان خود را بر گزینند. الهیون نیز اشکال اساسی تر و مهم تری دارند که به چه دلیل مردم حق دارند کسانی را‌ ‌برای وضع و یا اجرای قوانین اجتماعی و حقوقی برگزینند و به کار گمارند؟ وضع قانون اصالتاً مختص خدای متعال است که هستی بخش همه انسان‌ها و بخشنده همه مواهب و نعمت‌های مادی و معنوی آنان است. تنها در صورتی یک انسان حق وضع قانون برای مردم دارد که خدای متعال در آن مورد، قانونی وضع نکرده باشد و به وی اذن قانونگذاری داده باشد.‌

ولی حکومت واقعی و حقیقی، مردمسالاری اسلامی است، به این معنا که اسلام می‌خواهد آزادی واقعی در بند کردن حیوانات و رها ساختن انسانیت را به انسان دهد. اسلام فکر حکومت اشراف و آریستوکراسی را از میان می‌برد و اندیشه دیگری از حکومت دموکراسی و حکومت عامه را به وجود آورد.‌

بنابراین اگر خواست اکثریت مردم به عنوان اصل و اساس قوانین حکومتی باشد و تمام قوانین اجتماعی دایر مدار رضایت مردم باشد، علاوه بر اینکه از نظر اسلام مشروعیت ندارد، بلکه اثرات منفی در سرنوشت انسان ها و عامه انسانیت دارد. تفاوت نظام اسلامی با دیگر نظام ها در این است که در آن نظام‌ها، انسان مستقلاً و اصالتاً حق وضع و اجرای قانون دارد، لکن در اسلام این حق اصالتاً مختص خدای متعال است و با اذن خداوند به آدمیان تعلق می‌یابد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
No image

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
No image

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

No image

رذائل اخلاقي كارگزاران از منظر اميرالمونین علی علیه السلام

على عليه السلام خطر كارگزاران غافل و ناتوان را مدام گوشزد مى كردند و از اينكه حكومت مردم به دست افراد سست عنصر و ويرانگر بيفتد، نگران بودند؛ لذا بطور مداوم به كارگزاران هشدار مى دادند و ايشان را از كم كارى برحذر مى داشتند؛ ، لذا در نامه به كميل فرماندار هيت او را به خاطر ترك مقابله با لشكريان مهاجم شام نكوهش مى كند
No image

فلسفه امتحان از دیدگاه قرآن و روایات معصومین

امتحان در فرهنگ قرآن، قرار دادن انسان ها در بستر حوادث گوناگون تلخ و شیرین با هدف رسیدن آنان به كمال لایق خویش است و در آیات پرشماری با واژه های یاد شده و غیر آنها مطرح گردیده است.
No image

عدالت اجتماعی در حکومت امام علی (ع)

عدالت اجتماعي به عنوان يک مفهوم جامع و همه جانبه در سياست گذاري يک حکومت و يک نظام وسيع بين المللي، براي اولين بار در تاريخ، از طرف امام علي (ع) و پس از شکست امپراطوري هاي روم و ايران و فتوحات مسلمين در قاره هاي آسيا و افريقا پايه گذاري شد. از ديدگاه امام علي (ع)، عدالت اجتماعي يک اصل همگرا و مشروع حکومتي است و همه ي ابعاد سياسي، اقتصادي اداري و سازماني را در بر دارد.
No image

سیره ی نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله در تغییر نام افراد

هرکس تاریخ زندگانی نبی مکرّم اسلام حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله را مطالعه نماید درمی یابد که ایشان در موارد متعدد، نام افراد شهرها را عوض می نموده اند. امام صادق علیه السلامنیز در این باره می فرمایند: پیامبر نام های زشت شهرها و اشخاص را تغییر می دادند
Powered by TayaCMS