دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

چهارپایه هفت | نگاهی به ملاحظات نهادی در برنامه هفت

وداع فریدون جیرانی با صندلی اجرای برنامه هفت موضوع به روزی نیست. این‌که دقیقا کدام مساله باعث شد که مجری اهل ملاحظه‌ای که حوصله بسیاری از اهالی سینما را به سر برده بود، بی‌ملاحظه از برنامه خودساخته‌اش خارج شود، به قدر کافی محل گفتگوی اهل رسانه بوده است…
چهارپایه هفت | نگاهی به ملاحظات نهادی در برنامه هفت
چهارپایه هفت | نگاهی به ملاحظات نهادی در برنامه هفت

نویسنده: علیرضا آرام

وداع فریدون جیرانی با صندلی اجرای برنامه هفت موضوع به روزی نیست. این‌که دقیقا کدام مساله باعث شد که مجری اهل ملاحظه‌ای که حوصله بسیاری از اهالی سینما را به سر برده بود، بی‌ملاحظه از برنامه خودساخته‌اش خارج شود، به قدر کافی محل گفتگوی اهل رسانه بوده است. اما آن‌چه این موضوع را همچنان برای من برجسته می‌نماید، ناکامی مجری جدید این برنامه در جلب نظر کسانی است که با هدف سالم‌سازی هفت، خواهان خروج جیرانی از استودیوی این برنامه بودند. اعتراضاتی از قبیل این‌که چرا هنوز و با مجری جدید هم طیف سکولار سینمای ایران بیش‌ترین زمان این برنامه را در اختیار دارند و چرا تا به حال هم حمایت از فیلم‌هایی با مضامین اسلامی در دستور کار سازندگان هفت قرار نگرفته و چرا کماکان فیلم‌سازان مساله‌دار ایران و جهان در این برنامه ستایش می‌شوند و در یک کلام، این‌که چرا هفت آن‌طور که باید و شاید مسیر جریان‌سازی با هدف توسعه ارزش‌های اسلامی در عالم سینما را در پیش نگرفته است، ترجیع‌بند کلام منتقدانی است که حتی با تشکیل شورای عالی سینما هم فرآیند ترمیم سینمای ایران را تمام شده تلقی نمی‌کنند.
به نظرم این مساله می‌تواند محل گفتگو باشد که کدام مانع در کار سینما و برنامه‌های سینمایی قرار گرفته و سدی را در مقابل جریانات فکری مختلف تشکیل داده است که هنوز از جریان‌سازی در سینمای ایران رضایت چندانی ندارند؟
شاید توجه به واقعیتی به نام نهاد سینما- به عنوان یکی از گونه‌های هفت‌گانه نهاد هنر- و ملاحظاتی که در پی هر نهاد هنری پدید می‌آید، قادر باشد که پشتوانه نظری این بحث را نمایان ساخته و چشم‌اندازی را برای منتقدین این برنامه فراهم نماید. چشم‌اندازی که بر اساس آن هر گونه اصلاح و ترمیم، متوقف بر توسعه نگاه هنری/ نهادی به پدیده سینما و مبتنی بر ترسیم برنامه‌ای جامع در مسیر جایگزین ساختن تدریجی در چهار رکن نهاد هنر است. در توضیح این چهار رکن می‌توان به سراغ نظریه پرداز اصلی «نظریه نهادی هنر » رفت و ضوابط قوام یافته در این نظریه را به بحث نشاند.
جورج دیکی در مقاله معروف «ضدهنر چیست » که به‌سان مانیفستی برای نظریه نهادی هنر به ثبت رسیده می‌نویسد:

«من به تازگی تلاش کرده‎ام که دربارۀ هنر به طریق متفاوتی بیندیشم. من به جای تمرکز یک سویه بر روی کارهای هنری خاص و جستجوی عمومیت منتزع از مشخصه یا مشخصه‎های قابل مشاهده و مشترکی که این آثار دارند، تلاش کرده‎ام که بر روی قالب اجتماعی اثر متمرکز شوم. به گونه‎ای که معتقدم آثار هنری در محل خودشان نهادینه شده‎اند و در یک تصور رسمی از هنر، که از «آرتور دانته» تبعیت می‌کند و من آن‌را «جهان هنر» نامیده‎ام، قرار می‌گیرند. این جهان مرکب از هستۀ: آفرینندگان، ارائه دهندگان و هواداران است که با منتقدین، نظریه‎ها و فیلسوفان هنر احاطه شده است. »

به طور خلاصه می‌توان گفت که دیکی نهاد هنر را متشکل از چهار هستۀ هنرمندان، موزه‌داران، تماشاگران و منتقدان دانسته است. چهار رکنی که اگر بخواهند به زبان سینما ترجمه شوند، ناگزیر برنامه‌سازان سینمایی جایگزین موزه‌داران خواهند شد.
به زبان جورج دیکی، برنامه‌ای مثل هفت را می‌توان ارائه‌دهنده‌ای دانست که در کنار سه پایه دیگر(فیلم‌سازان، منتقدان و تماشاگران) ارکان نهادی به نام هنر سینما را تشکیل می‌دهند. این‌ها پایه‌های سینمای ایران هستند و با این حساب، ترمیم هر یک از این این پایه‌ها و کوتاه یا بلند کردن آن‌ها نیازمند توجه به سه رکن دیگر، یا برپایی ارکان جایگزین است.
این‌که هفت به این ملاحظات پای‌بند نماند و همچنان بخواهد یک برنامه سینمایی به حساب آید، حتما در میانه راه- و شاید هم تا به همین نقطه از راه- شبیه صفحات سینمایی بعضی روزنامه‌های پر تیراژ خواهد شد؛ صفحاتی که بعید است حتی سردبیر آن مطبوعه هم رغبت نگاه کردن به کلمات آن را در خود احساس کند!
هفت یا هر برنامه یا تالار نقد هنری، برای باقی ماندنش محتاج مخاطب و کارگزار است. در مسیر رفع این حاجت، دامنه ملاحظات مجریان و سازندگان برنامه می‌تواند کم یا زیاد شود، اما هر کجا که این پایه با سه پایه دیگر ناسازوار شود، لاجرم باید در تدارک چهارپایه دیگری بود. البته چهارپایه‌ای قابل نشیمن و لایق نمایش به عنوان یک نهاد هنری و مکتب سینمایی.
می‌توان گفت که خواسته یا ناخواسته سیطره نهاد سینما خود را تحمیل می‌کند. منتقدی همچون مسعود فراستی را ناگزیر به استفاده پیوسته از واژگان متعارف دنیای نقد می‌سازد و مدیر فرهنگی بی‌خبر از عالم سینما را بی‌ملاحظه سنگ روی یخ می‌کند. فیلم‌ساز صاحب سبک را برجسته می‌سازد و کسی را که از باب انجام وظایف فراسینمایی قدم به عالم سینما گذاشته در جای خود می‌نشاند. بازیگر را از نابازیگر جدا می‌کند و فیلم‌نامه از کاردرآمده را از ایده‌ربایی کاسبکارانه و سرهم‌بندی بی‌شرمانه متفاوت می‌سازد. فرقی هم نمی‌کند که مجری برنامه فریدون جیرانی باشد یا فرزاد حسنی یا رضا رشیدپور یا هر مجری سینمایی دیگر. در نهایت هر جزء این نهاد، نقش منحصر به فرد خودش را برعهده دارد و هر پایه این چهارپایه مسئولیت سرپا نگه داشتن آن‌را بر دوش خود لمس می‌کند.
 البته می‌توان خارج از آن مجموعه ایستاد و دائما معیارهای از پیش به دست گرفته و همواره درست انگاشته خود را به چهار بازیگر عالم هنر یا مشخصا هنر سینما یادآور شد. اما هم‌زمان باید بر این واقعیت صحه گذاشت که این پالایش‌گری‌ها در حد توصیه و نظارت محدود خواهد ماند و هنری از آن به ثمر نخواهد نشست.
شنیدن صدای تازه و رویت جریانی نوظهور در عالم هنر و سینما، آرزوی پیوسته اهالی این عالم است، اگر و تنها اگر هر پایه از این چهارپایه در طراز با سه پایه دیگر قرار گرفته و صدای تازه‌ای از سینمای ایران را عرضه نماید. برنامه هفت می‌توانست و هنوز هم می‌تواند گامی در مسیر همین آرمان‌ها باشد، اگر و تنها اگر در طراز با سه پایه دیگر قرار گیرد.

منبع:فیلم نوشتار

مقاله

نویسنده علیرضا آرام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

روانشناسی دین در مصاحبه با حجت الاسلام دکتر مسعود آذربایجانی

روانشناسی دین در مصاحبه با حجت الاسلام دکتر مسعود آذربایجانی

تعریف روان‏شناسی دین و امهات بحث روان‏شناسی دین کدام است؟ چه چیز باعث می‏شود که این دانش از دانش‏های دیگر جدا شود؟ وجه افتراق آن چیست؟
معناگرايي و معنويت در پديده ‏هاي فراروانشناختي

معناگرايي و معنويت در پديده ‏هاي فراروانشناختي

مدعای این نوشتار، پاسخ مثبت به این پرسش‌ها است؛ آنچه در فرا روانشناسی، فوق طبیعت خوانده می‌شود در قرآن مجید، جهان غیب نام دارد و میان این دو نیز نسبت و رابطه وجود دارد. از منظر قرآن مجید، رابطه متقابل انسان و جهان فوق طبیعت، امری پذیرفتنی است تا آنجا که در برخی موارد نیز ایمان به امور فراطبیعی و غیرمادی، ضروری دانسته شده است.
علل روان‏شناختي در گرايش به جنبش‏هاي معنوي نوپديد

علل روان‏شناختي در گرايش به جنبش‏هاي معنوي نوپديد

پژوهش حاضر به بررسي علل روان‌شناختي گرايش به جنبش‌هاي معنوي نوپديد با تأكيد بر علل شناختي مي‌پردازد؛ روش تحقيق، با رويكرد توصيفي ـ تحليلي، با تطبيق بر نمونه‌هاي عيني است. اين نمونه‌ها برگرفته از فيلم، گزارش، كتاب، اعتراف‌هاي مستند، شواهد باليني مشاوره‌‌اي و مصاحبه‌هاي بدون ساختار...
تجربه‏ هاي شبه عرفاني و داروهاي روان‏گردان از منظر روان‏شناختي

تجربه‏ هاي شبه عرفاني و داروهاي روان‏گردان از منظر روان‏شناختي

با تحقیق در باب داروهای فعال‌ساز روانی، علائق عرفانی به تجربه‌ي عرفانی گسترش یافته است. اعتقاد عمومی این بوده که چنین داروهایی برآورنده‌ی احوال عرفانی یا حالات اسکیزوفرنیک‌اند. گرچه میان این دو گونه حالت، شباهت‌های فیزیولوژیک یا پدیدارشناختی وجود دارد، ولی...
بررسي تحليلي- انتقادي مراقبه از منظر روان شناختي

بررسي تحليلي- انتقادي مراقبه از منظر روان شناختي

مدیتیشن بر کاهش اضطراب اثري غير مستقیم دارد، به اين صورت كه با کنار زدن افکار اضافی و منفی، فرد را وارد بخش آرام ذهن می‌کند و میزان تمرکز را در افراد بهنجار افزایش می‌دهد، در واقع مي‌توان مفهوم این کلمه را با واژه‌هایی نظیر فکر و اندیشه (تفکر و تعمق) بیان کرد...

پر بازدیدترین ها

روانشناسی دین در مصاحبه با حجت الاسلام دکتر مسعود آذربایجانی

روانشناسی دین در مصاحبه با حجت الاسلام دکتر مسعود آذربایجانی

تعریف روان‏شناسی دین و امهات بحث روان‏شناسی دین کدام است؟ چه چیز باعث می‏شود که این دانش از دانش‏های دیگر جدا شود؟ وجه افتراق آن چیست؟
بررسي تحليلي- انتقادي مراقبه از منظر روان شناختي

بررسي تحليلي- انتقادي مراقبه از منظر روان شناختي

مدیتیشن بر کاهش اضطراب اثري غير مستقیم دارد، به اين صورت كه با کنار زدن افکار اضافی و منفی، فرد را وارد بخش آرام ذهن می‌کند و میزان تمرکز را در افراد بهنجار افزایش می‌دهد، در واقع مي‌توان مفهوم این کلمه را با واژه‌هایی نظیر فکر و اندیشه (تفکر و تعمق) بیان کرد...
معناگرايي و معنويت در پديده ‏هاي فراروانشناختي

معناگرايي و معنويت در پديده ‏هاي فراروانشناختي

مدعای این نوشتار، پاسخ مثبت به این پرسش‌ها است؛ آنچه در فرا روانشناسی، فوق طبیعت خوانده می‌شود در قرآن مجید، جهان غیب نام دارد و میان این دو نیز نسبت و رابطه وجود دارد. از منظر قرآن مجید، رابطه متقابل انسان و جهان فوق طبیعت، امری پذیرفتنی است تا آنجا که در برخی موارد نیز ایمان به امور فراطبیعی و غیرمادی، ضروری دانسته شده است.
قانون جذب

قانون جذب

تجربه‏ هاي شبه عرفاني و داروهاي روان‏گردان از منظر روان‏شناختي

تجربه‏ هاي شبه عرفاني و داروهاي روان‏گردان از منظر روان‏شناختي

با تحقیق در باب داروهای فعال‌ساز روانی، علائق عرفانی به تجربه‌ي عرفانی گسترش یافته است. اعتقاد عمومی این بوده که چنین داروهایی برآورنده‌ی احوال عرفانی یا حالات اسکیزوفرنیک‌اند. گرچه میان این دو گونه حالت، شباهت‌های فیزیولوژیک یا پدیدارشناختی وجود دارد، ولی...
Powered by TayaCMS