ولادت و والدین
ابوجعفر محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابيطالب (ع) پنجمين امام از اهل بيت طاهرين و آفتابي است كه بر افق امامت، جاودانه درخشيد. زندگي آن حضرت سراسر دانش و ارزش بود. خصلت آفتاب آن است كه همواره گام بر فرق ظلمت مينهد و در لحظههاي تاريك، بر افق زمان ميرويد تا ارزشهاي مهجور و نهان شده در سياهي جهل و جور را، دوباره جان بخشیده و آشكار سازد. او نيز در عصر حاكميت جور و تشتت انديشههاي ديني امت اسلام، تولد يافت تا پيام آور معرفت و احياگر اسلام ناب محمد (ص) باشد.
امام باقر (ع) در شهر مدينه تولد يافت و بر اساس نظريه بيشتر مورخان و كتابهاي روايي، تولد آن گرامي در سال 57 هـ بوده است.[1] اين نقل با روايتي كه نشان ميدهد امام باقر (ع) به هنگام شهادت جدّ خويش حسين بن علي (ع) در سرزمين كربلا حضور داشته و سه سال از عمرش ميگذشته است، هماهنگي دارد.[2]
در روز و ماه ولادت آن حضرت نيز نقلهاي مختلفي ياد شده است:
الف) سوم صفر 57 هجري[3]
ب) پنجم صفر 57 هجري[4]
ج) جمعه، اول رجب 57 هجري[5]
د) دوشنبه يا سه شنبه، اول رجب 57 هجري[6]. ولي بيشتر محققان نظريه اول يعني سوم صفر 57هـ را پذيرفتهاند.
امام محمد باقر (ع) از جانب پدر و نيز مادر به شجره نبوت منتهي ميگردد. ايشان نخستين مولودي هستند كه در خاندان علويان از جمع دو درياي امامت (نسل حسن بن علي (ع) و حسين بن علي (ع)) تولد يافت.[7] پدر ايشان علي بن الحسين زين العابدين (ع) و مادر آن بزرگوار، امّ عبدالله (فاطمه)، دختر امام حسن مجتبي[8] (ع) ميباشد. در پاكي و صداقت امّ عبدالله (فاطمه) مادر امام باقر (ع) همين بس كه به ايشان لقب «صدّيقه» دادند.[9] امام باقر (ع) مادر بزرگوار خويش را چنين توصيف كرده است:
«روزي مادرم كنار ديواري نشسته بود، ناگهان ديوار در معرض ويراني قرار گرفت، مادرم دست بر سينه ديوار گذاشت و گفت، به حق مصطفي (ص) سوگند، اجازه فرو ريختن نداري ديوار ثابت ماند تا مادرم از آنجا دور شد، سپس ديوار فرو ريخت»[10]
نام و القاب
محمد نامي است كه رسول خدا (ص) از ديرزمان براي ايشان برگزيده بود. جابر بن عبدالله انصاري يكي از اصحاب پيامبر (ص) افتخار پيدا كرد كه سلام رسول خدا (ص) را به امام باقر (ع) برساند. از بيان ايشان استفاده ميشود كه نامگذاري امام باقر (ع) به وسيله پيامبر اكرم (ص) صورت گرفته است. كنيه آن حضرت ابوجعفر است و جز اين كنيهاي براي وي نقل نكردهاند.[11]
براي امام باقر اين القاب ذكر شده است:
الف) باقر: كه معروفترين و مشهورترين القاب آن حضرت است و فلسفه آن، اين ميباشد كه شكافنده معضلات علم و گشاينده پيچيدگيهاي دانش بود.[12]
ب) شاكر؛
ج)هادي؛
د) امين- شبيه(به جهت شباهت آن حضرت به رسول خدا (ص)).[13]
ابن شهر آشوب در مناقب مينويسد: امام باقر (ع) ميانه بالا و چهارشانه بود. چهرهاي نوراني و مويي مجعّد و سيمايي گندمگون داشت، خال سياهي بر روي گونه و خال سرخي بر بدنش ديده ميشد. ميانه باريك و صدايش خوش آهنگ بود.[14]
فرزندان
شيخ مفيد در ارشاد مينويسد: امام باقر (ع) هفت فرزند داشت. ابوعبدالله جعفر بن محمد (فرزند بزرگ ايشان) فرزند ديگرشان عبدالله نام داشت كه مادر اين دو امّ فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابوبكر بود. دو فرزند ديگر ايشان ابراهيم و عبيدالله نام داشتند كه از مادري بنام امّ حكيم، دختر اسد بن مغيره ثقفي زاده شدند. علي و زينب دو فرزند ديگر آن حضرت بودند كه از كنيزي به دنيا آمدند. امّ سلمه نيز فرزند ديگر حضرت بود كه از مادري كنيز متولد شده بود.
خلفای معاصر
حضرت امام محمد باقر (ع) در مدت امامت خود چند صباحي از خلافت وليد بن عبدالملك (86 تا 96ه. ق) و نيز خلافت سليمان بن عبدالملك (96 تا 99 ه. ق) و خلافت عمر بن عبدالعزيز (99 تا 101 ه. ق) و يزيد بن عبدالملك (11 تا 105 ه. ق) را درك كردند و سرانجام در روزگار هشام بن عبدالملك در روز هفتم ذي الحجه سال 114 شهيد شدند.[15]
شهادت
در سال شهادت حضرت اختلاف نظرهايي وجود دارد. مثلاً: دستهاي از مورخان[16] سال 117 ه. ق و برخي[17] سال 118 و عدهاي سال 115 ه. ق را ياد كردهاند. اما بيشتر منابع تاريخي سال 114 را متذكر شدهاند.[18]
منابع روايي و تاريخي علت وفات آن حضرت را مسموميت دانستهاند، مسموميتي كه دستهاي حكومت امويان در آن دخيل بوده است. از برخي روايات استفاده ميشود كه مسموميت امام باقر (ع) به وسيله زين آغشته به سمّ صورت گرفته است؛ به گونهاي كه بدن آن گرامي از شدت تأثير سمّ، به سرعت متورم گرديده و سبب شهادت آن حضرت شد.[19] در اينكه چه فرد يا افرادي در اين ماجراي خائنانه دست داشتهاند، نقلهاي روايي و تاريخي از اشخاص مختلفي نام بردهاند. برخي از منابع شخص هشام بن عبدالملك را عامل شهادت آن حضرت دانستهاند.[20] بعضي ديگر ابراهيم بن وليد را وسيله مسموميت معرفي كردهاند.[21] برخي از روايات نيز زيد بن حسن را كه از دير زمان كينههاي عميقی نسبت به امام باقر (ع) داشت مجري اين توطئه به شمار آوردهاند.[22]
به طور مسلم شهادت امام باقر (ع) در دوران خلافت هشام بن عبدالملك رخ داده است.[23] زيرا خلافت هشام از سال 105 تا سال 125 هـ استمرار داشته و آخرين سالي كه مورخان در شهادت امام باقر (ع) نقل كردهاند، 118 هـ ميباشد. با تأمل در نقلهاي تاريخي ميتوان به يك جمعبندي و نتيجه كلي رسید و آن این كه امكان دارد عامل شهادت حضرت افراد متعددي باشند كه هر روايت و نقل به يكي از آنان اشاره كرده است. مثلاً از آنجايي كه هشام بن عبدالملك عداوت انكار ناپذيري نسبت به خاندان علي (ع) داشت، با استفاده از نيروهاي مورد اطمينان خود از جمله ابراهيم بن وليد كه عنصري اموي و دشمن اهل بيت بود را به استخدام گرفت و ابراهيم نیز امكانات لازم را در اختيار فردي كه از اعضاي داخلي خاندان علي (ع) به شمار ميآمد و ميتوانست در محيط زندگي امام باقر (ع) بدون مانع راه يابد، قرار داده تا به وسيله او برنامه خائنانه خود را عملي كند و امام را به شهادت برساند. سرانجام حضرت امام محمد باقر (ع) پس از شهادت در قبرستان بقيع در كنار مرقد پدر بزرگوارشان امام سجاد (ع) و عموي پدرش، امام حسن مجتبی (ع) مدفون شد.[24]
وصایا
مرحوم كليني در كتاب كافي به سند خود از امام رضا (ع) روايت كرده است كه امام باقر (ع) به هنگام احتضار فرمودند:
«هنگامي كه بدرود حیات گفتم زمين را برايم بشكافيد و قبري مهيا كنيد؛ پس اگر به شما گفتند براي رسول خدا (ص) لحد بوده است، تصديق كنيد»
و نيز كليني به سند خود از امام صادق (ع) نقل كرده است كه فرمود:
«پدرم هر آنچه از كتب و سلاح و آثار و امانات انبياء در نزد خود داشت به من به وديعت سپرد؛ پس چون لحظه وفاتش فرا رسيد به من فرمود: چهار شاهد فرا بخوان»
من (امام صادق) چهار نفر از قريش را دعوت كردم كه يكي از آنها نافع مولاي عبدالله بن عمر بود. پس به من فرمود:
«بنويس، اين چيزي است كه يعقوب فرزندانش را بدان وصيت كرد، كه اي فرزندانم خداوند دين را براي شما برگزيد، پس از دنيا نرويد مگر آنكه تسليم رضاي خداوند باشيد»
وصيت كرد محمد بن علي به جعفر بن محمد و به وي فرمان ميدهد كه او را به جامه بردي كه هر جمعه در آن نماز ميخواند، كفن كند و عمامهاش را بر سرش ببندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمين بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهاي كفن او را باز كند....
سپس به شهود فرمود: باز گرديد خداوند شما را رحمت كند! امام صادق (ع) می فرماید: به پدرم گفتم:
«اي پدر در ابن وصيت چه بود كه بر آن شاهد طلب كردي؟ فرمود: پسرم؛ خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخيزند به اين بهانه كه به تو وصيت نكردهام و ميخواستم بدين وسيله حجت و دليلي براي تو قرار داده باشم»
در كافي[25] آمده است كه: امام باقر (ع) وصيت كرد كه هشتصد درهم براي برگزاري مراسم سوگواري او اختصاص ميدهند و اين كار را از سنت ميدانست؛ زيرا پيامبر (ص) فرمود:
«براي خاندان جعفر طعامي فراهم آوريد»
آنان نيز به وصيتش عمل كردند. و نيز کلینی به نقل از يونس بن يعقوب می نویسد: حضرت صادق (ع) فرمود:
«پدرم به من سفارش كرد كه از مالم فلان مبلغ را وقف كن تا نوحه سرايان 10 سال در ايام حج در مني برايم نوحه سرائي كنند»[26]
سائر منابع:
1- فرق الشيعه، نوبختي؛
2- وفيات الاعيان، طبرسي؛
3- الكامل، ابن اثير، بيروت دارصادر، بيروت، 1385 هـ؛
4- احقاق الحق، سید نورالله حسینی مرعشی شوشتری.