دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شیوه بهره وری از نهج البلاغه

در فرهنگ تشیع، قرآن و نهج‌البلاغه ودیگر آثار ائمه معصومین علیهم‌السلام، تنها الگوی خط فکری انسانها و تنها راه تشخیص صحیح از باطل است.
شیوه بهره وری از نهج البلاغه
شیوه بهره وری از نهج البلاغه

نویسنده: آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی

در فرهنگ تشیع، قرآن و نهج‌البلاغه ودیگر آثار ائمه معصومین علیهم‌السلام، تنها الگوی خط فکری انسانها و تنها راه تشخیص صحیح از باطل است.

با این دید، در عرصه میدان تفکر، اگر اندیشمندان برای تایید گفتار و نوشتارشان در زمینه معارف اسلامی از قرآن و نهج‌البلاغه مولا و کلمات معصومین علیهم‌السلام تاییدی داشته باشند، برداشتشان صحیح، وگرنه باطل و بی‌اساس خواهد بود. این است که حضرات معصومین علیهم‌السلام،‌ برای روشن شدن صحت و سقم احادیث منقول،‌ فرموده‌اند: احادیث منقول را با قرآن مقابله کنید، اگر مطابق قرآن باشد صحیح و گر نه جعلی و دستساز است. این مقابله و این برداشت از قرآن و نهج‌البلاغه و... به دو گونه صورت خواهد گرفت: نخست آنکه انسان،‌ خالی الذهن و بدون پیشداوری قبلی با این کلمات مقدس برخورد می‌کند، دوم آنکه با پیشداوری و الگوگیری قبلی و با اعتقادی از پیش ساخته شده به سراغ قرآن،‌ نهج‌البلاغه و دیگر آثار ائمه معصومین علیهم‌السلام می‌رود. بدیهی است در صورت دوم، برداشت ما از قرآن و نهج‌البلاغه، بینش قرآن و نهج‌البلاغه نخواهد بود،‌ بلکه تحمیل عقیده و ایده به قرآن و سوءاستفاده از قرآن و نهج‌البلاغه خواهد بود.

اینگونه مراجعه به قرآن و نهج البلاغه، نه تنها بهره‌ای ندارد و چیزی از مفاهیم عالیه قرآن و نهج‌البلاغه به انسان نمی‌آموزد، بلکه انسان را به انحراف و تباهی نیز خواهد کشاند. مگر نه این است که ما معتقدیم قرآن کلام وحی است و نهج‌البلاغه و کلمات ائمه معصومین علیهم‌السلام از منبع وحی گرفته شده است؟ پس این ما هستیم که باید خود را در مسیر کلام وحی و کلمات منبعث از وحی قرار دهیم،‌ نه آنکه اینها را در مسیر افکار خودمان بگذاریم و بعد بخواهیم برای تایید قضاوتهای قبلی و افکار و عقاید خود ساخته‌‌مان، دنبال دستاویزهایی در این کلمات مقدس بگردیم و محملهایی بتراشیم.

س روش استفاده از قرآن و کلمات معصومین علیهم السلام این است که انسان خودش را در برابر آنها نسبت به مسائل مطروحه، صاحبنظر فرض نکند، بلکه باید تمام چیزهایی را که درآن‌باره می‌داند - یا خیال می کند که می داند - کنار بگذارد و با ذهنی کاملا خالی،‌ بدون هیچ قضاوت قبلی و عقیده از پیش ساخته‌ای به سراغ این خورشید‌های جهان افروز برود.

نمونه چنان برخورد نادرست و نگرش انحراف آمیزی به قرآن مجید را که باعث گمراهی و تباهی و فساد می‌شود، در همین روزگار خودمان و در همین دوران انقلاب اسلامی دیدیم. همه می‌‌دانند و نیاز به طول و تفصیل ندارد که گروهکهای ضدانقلاب و در واقع ضد اسلام از همین روش استفاده می‌کنند. یعنی آنها هم، ظاهرا به قرآن کریم تمسک می‌جویند و باصطلاح در هر موردی یک آیه از قرآن را مطرح می‌سازند، اما باید دید که آیه قرآن را با کدام معنا، کدام تفسیر و کدام برداشت مورد استفاده قرار می‌دهند؟ واقعیت این است که این گروهکها نمی‌روند واقعا تفحص کنند و ببینند قرآن چه می‌گوید، بلکه قبلا نسبت به چیزی معتقد می‌شوند و بعد قرآن را باز می‌کنند و می‌کوشند آیه‌ای در آن پیدا کنند که بتوان آن عقیده پیش ساخته را بدان تحمیل کرد. در نتیجه، می‌بینیم آنها یک نوع برداشتهای عجیبی از قرآن می‌کنند و محملها و معناهایی از کلام خدا میتراشند که در عین اسفناک بودن،‌ انسان را به خنده هم می‌اندازد. به جای استفاده واقعی از قرآن، نسبت به خداوند متعال افترا می‌بندند و خود را مصداق همان فرموده خداوند در قرآن می‌کنند که: "لایزید الظالمین الا خسارا". یعنی از این نوع مراجعه به کلام خدا، تنها چیزی که به دست می‌آورند آن است که فقط خسران و فساد و انحراف خود را افزایش می‌دهند و در منجلاب افکار منحرفشان بیشتر غوطه‌ور می‌شوند.

به عنوان نمونه‌ای از این برداشتهای غلط و برای آنکه روشن شود چنان برخورد و نگرشی به قرآن تا چه اندازه کجی و انحراف و تباهی می‌آفریند،‌ به یکی از انواع متعدد این برداشتها اشاره می‌کنیم:

در قرآن مجید، هنگامی که در سوره مبارکه بقره توصیف "متقین" مطرح می‌شود، خداوند می‌فرماید: "الذین یومنون بالغیب". یعنی افراد متقی کسانی هستند که ایمان به غیب دارند. و آنچه از کلام خداوند و تمام شواهد و قرائن و با توجه به ذیل آیه استفاده می‌شود،‌ نشان می‌دهد که در اینجا مراد از غیب، "الله" است. اما حالا این گروهکهای منحرف، براساس همان روش غلطی که در برخورد با قرآن دارند، می‌گویند: غیب یعنی زیرزمین،‌ مخفی‌، مبارزه مخفی. پس قرآن شما را به مبارزه مخفی و زیرزمینی دعوت می‌کند!! و جالب‌تر اینکه تازه اینها،‌براساس این "دعوتی" که خودشان از قرآن تراشیده‌اند،‌ به مبارزه مخفی با چه کسی برمی‌خیزند؟! آیا جز این است که آنها با خود قرآن و اسلام وارد مبارزه مخفی شده‌اند؟! دلیل و منشا این انحرافهای خطرناک چیست؟ مهمترین دلیل آن همین است که اینگونه افراد نخواسته‌اند خود را در مسیر قرآن قرار دهند و ببینند براستی قرآن چه می‌گوید، بلکه قرآن را در مسیر خودشان قرار داده‌اند و خواسته‌اند آنچه را که در فکر و عقیده خودشان می‌گذرد، به قرآن تحمیل کنند. یعنی اول چیزی را فکر کرده‌اند و به آن معتقد شده‌اند، و بعد در آیات قرآن شروع به جستجو کرده‌اند تا ببینند در کجای کلام الله می‌توان چیزی پیدا کرد که یک شباهت ظاهری با افکار آنها داشته باشد و سپس اینطور نتیجه‌گیری کنند که قرآن در این آیه همان چیزی را بیان کرده است که ما می‌گوییم!

بنابراین ملاحظه می‌شود که این طرز برخورد با قرآن و این نحوه نگرش و برداشت از کلام خداوند، نتیجه‌ای جز فساد و تباهی و انحراف ندارد، و همینطور است مسئله برخورد با کلمات معصومین علیهم السلام و بخصوص نهج‌البلاغه که در اینجا مورد بحث ما است. یعنی وقتی ما به سراغ نهج‌البلاغه می‌رویم،‌ نباید قبلا مغز خود را از افکار گوناگون انباشته باشیم،‌ نباید درباره موضوع موردنظرمان از اینجا و آنجا اطلاعات مختلفی به دست آورده و درباره آن پیشداوری کرده باشیم و نباید قبلا به چیزی معتقد شده باشیم و بعد بخواهیم در نهج‌البلاغه جستجو کنیم و ببینیم در کجای آن، کلامی از امام پیدا می‌شود که بتوانیم فکر و عقیده خود را به آن تحمیل کنیم، بلکه برعکس،‌هنگام رفتن به سراغ نهج‌البلاغه، باید ذهنمان کاملا خالی باشد و قصدمان فقط این باشد که واقعا تفحص کنیم و ببینیم امام علیه‌السلام درباره موضوع موردنظر چه گفته است،‌ نه اینکه ما دوست داریم چه گفته باشد. پس اگر به این صورت، یعنی با ذهنی خالی روبه قصد فیض‌یابی از بیان امام به سراغ نهج‌البلاغه برویم،‌ از آن سود خواهیم برد،‌ وگرنه چیزی جز انحراف و فساد و تباهی در انتظارمان نخواهد بود.

*قرآن و نهج‌البلاغه و دیگر آثار ائمه معصومین(ع) تنها الگوی خط فکری انسان‌ها و تنها راه تشخیص صحیح از باطل است.

*هنگام استفاده از نهج‌البلاغه باید ذهنمان خالی باشد و قصدمان این باشد که واقعا تفحص کنیم و ببینیم امام (ع) درباره موضوع موردنظر چه گفته است، نه این که ما دوست داریم چه گفته باشد!

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
رابطه علم و عمل

رابطه علم و عمل

علم و دانش بشری زمانی برای جامعه و مردم سودمند و مفید است که با عمل و اجرا همراه گردد یعنی عالم به علم و دانسته‌های خود عمل کرده و آن را با اشتیاق به دیگران نیز بیاموزد.
الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
Powered by TayaCMS