كلمات كليدي : كليساي ملي انگلستان، كانتربري، يورك، اپيسكوپال، هنري هشتم، ماري خونآشام، اصول سي و نه گانه، كتاب دعاي عمومي، انتصاب زنان، انتصاب همجنسب
نویسنده : محمد ضياء توحيدي
کلیسای انگلیکن که معمولا از آن به جماعت انگلیکن[1] یاد میشود، عنوان رسمی کلیسای ملی انگلستان است. البته این کلیسا بعدها و در اثر تبلیغات استعمارگران در کشورهای دیگر نیز پیروانی را به دست آورد.[2] از همین رو، عنوان انگلیکن در مورد تمام کلیساهایی که سراسقف کانتربری را به عنوان رهبر معنوی کلیسا پذیرا باشند و به اصول ایمانی این کلیسا وفادار باشند به کار برده میشود.[3]
امروزه کلیساهای ایرلند و ولز انگلیکن محسوب میشوند. همچنین کلیساهای اپیسکوپال[4] در کشورهای اسکاتلند، ایالات متحده، برزیل، فیلیپین و پرتقال و نیز کلیساهای انگلیکن در کشورهای استرالیا، کانادا، نیوزلند، آفریقای جنوبی، غرب هند، غرب آفریقا، میانه آفریقا، اوگاندا، کنیا، میانمار، سودان، نیجریه و کره از جمله کلیساهایی هستند که زعامت و رهبری سراسقف کانتربری را پذیرفته[5] و تابع این کلیسا به شمار میآیند.[6]
آمارها نشان از آن دارد که این کلیسا در اوایل قرن بیست و یکم، بالغ بر 78 میلیون نفر، پیرو داشته است.[7]
انشقاق کلیسای انگلستان از کلیسای کاتولیک
کلیسای انگلستان در اواخر قرون وسطی (همانند بسیاری از کلیساهای دیگر)، با مشکل نارضایتی مردم از روحانیان کاتولیک روبرو بود. در اوایل دهه 1520م، افکار اصلاحطلبان و به خصوص لوتر در کشور انگلستان مورد بحث قرار میگرفت. به طور کلی فرهیختگان انگلیسی از جمله شخصیتهای دانشگاهی و به ویژه اساتید و دانشجویان دانشگاه کمبریج، به آثار لوتر علاقه خاصی نشان میدادند.
توجه، مطالعه و بررسی آرای اصلاحطلبان زمینه را برای نارضایتیهای گسترده مردم این کشور از کلیسای کاتولیک فراهم آورد. البته این علل، تنها بستر تأسیس کلیسای انگلیکن را گسترد اما علت اصلی جدایی این کلیسا به نزاع پادشاه انگلستان و جناب پاپ باز میگردد.[8]
نهضت اصلاحی تئودور (انگلیکن)
همسر اول "هنری هشتم" (1491 – 1547م) پادشاه انگلستان و سکاندار قدرت در این کشور، فرزندان متعددی را برای پادشاه آورد اما بخت با وی یار نبود چه اینکه فرزندان پسر وی، همگی از دنیا رفتند.
نداشتن فرزند پسر برای هنری بسیار سخت بود چرا که نداشتن پسر به معنی رخت بستن مقام سلطنت از نسل هنری بود.
از این رو، هنری که بر اساس قوانین مسیحیت، مجاز به ازدواج مجدد نبود به فکر آن افتاد تا همسرش کاترین را طلاق گوید و زن دیگری را به ازدواج خویش در آورد تا شاید بتواند صاحب فرزند پسر گردد.[9]
ازدواج مخفیانه هنری و فاش شدن این ماجرا
از دیگر سو، طلاق همسر برای هنری که کاتولیک بود مجاز نبود. بنابر این وی در سال 1533م، مخفیانه با زن دیگری به نام آنبولین ازدواج کرد.
ازدواج مخفیانه هنری، مدت طولانیای در پشت پرده نماند و علنی شدن این ازدواج، واکنش شدید پاپ را به دنبال داشت.
تکفیر هنری از سوی پاپ
پاپ که خود را یگانه قدرت مسیحیت جهان میپنداشت، هنری را تکفیر کرد و اعلام داشت که ازدواج هنری باطل و فرزندان وی نامشروع خواهند بود.[10]
مقاومت هنری در مقابل پاپ
ظهور اصلاحطلبان و قدرت گرفتن آنان در برخی مناطق تحت سیطره پاپ، قدرت وی را تا حد زیادی کاهش داده بود و همین مسأله راه را برای هنری تا حدودی هموار کرده بود.
بنابر این هنری که مردم کشورش نیز چندان دل خوشی از کلیسای کاتولیک نداشتند، بر آن شد که راه خود را از کلیسای کاتولیک جدا کرده و خود را رهبر معنوی مسیحیان انگلستان بخواند. او اظهار داشت که از این پس، پادشاه انگلستان، رهبر کلیسا خواهد بود و هرگونه قدرت پاپ بر کلیسای این کشور را مردود خواند.[11]
پادشاه انگلستان؛ رئیس عالی کلیسای این کشور
به زودی، مجلس انگلستان نیز به یاری هنری شتافت و در سال 1534م، لایحهای را گذراند که پادشاه را رئیس عالی کلیسای انگلستان میساخت. مجلس، حق تعلیم و اجرای عقیده درست در اصلاح کلیسا را به هنری و جانشینان وی داد.[12]
مجلس، همچنین انکار تفوق هنری را مرادف خیانت دانسته و برای آن مجازات اعدام را مقرر داشت. این قانون با جدیت تمام به اجرا گذاشته شد و هیچگونه مخالفتی را بر نتابید و حتی موجب اعدام دو تن از شخصیتهای برجسته کاتولیک به نامهای تامس مور و جان فیشر گردید.[13]
البته و با این حال، هنری همچنان اصول ایمان کاتولیکی را نگاه داشت و روی خوشی به نهضت پروتستان نشان نداد. پس از وی، فرزندش ادوارد ششم به تخت سلطنت نشست که دارای تفکر پروتستانی بود.
ماری خونآشام
با وفات ادوارد، ماری، دختر هنری (از کاترین) به مقام ملکه انگلستان منصوب گردید. او که کاتولیکی متعصب بود، دوباره آیین کاتولیک را در انگلستان تثبیت نمود و به آزار مخالفان پرداخت. خونریزیهای وی سبب آن شد که مردم به وی لقب "ماری خونآشام" دادند.
با وفات ماری الیزابت اول، به عنوان ملکه انگلستان انتخاب گردید و در این زمان بود که کلیسای انگلیکن تجدید حیات کرد و از این پس، این کلیسا برای همیشه، راه خود را از کلیسای کاتولیک جدا نمود.[14]
کلیسای انگلیکن؛ کاتولیک یا پروتستان؟
کلیسای انگلیکن با خوی مردم انگلستان که محافظه کار و محتاط هستند کاملا سازگار است و به همین دلیل است که این کلیسا را هم میتوان کاتولیک نامید و هم پروتستان.[15]
از نگاه انگلیکنها، کلیسای کاتولیک با زواید قرون وسطایی خویش، میراث کلیسای اولیه و اصلی را تحریف کرده است و کلیسای پروتستان نیز، با از دست دادن یا رد برخی اصول، ابعاد حقیقی خود را کاهش داده است.[16]
آنان از یک سو شعایر هفتگانه کلیسای کاتولیک را میپذیرند و سلسله مراتب روحانی این کلیسا را حفظ کردهاند و از دیگر سو، مرجعیت پاپ را انکار میکنند.[17]
کتاب مقدس و سایر منابع معتبر
در این کلیسا، چهار منبع مکتوب به عنوان مرجع الهیاتی و ایمانی انگلیکنها معرفی میشوند. این منابع عبارتند از:
1. کتاب مقدس. این کلیسا، همانند دیگر کلیساهای مسیحی، کتاب مقدس را به عنوان مرجع ایمانی خویش میپذیرد اما باور انگلیکنها در مورد کتاب مقدس، با دیدگاه بسیاری از کلیساها متفاوت است چه اینکه از نگاه آنان، کتاب مقدس، مصون از خطا تلقی نمیشود.
آنان بر این عقیدهاند که کتاب مقدس، تنها گزارشی از وحی است و بنابر این ممکن است مشتمل بر خطا نیز باشد.[18]
2. سه اعتقادنامه کاتولیکی. (اعتقادنامههای نیقیه، رسولان و آتاناسیوس)
3. اصول سی و نه گانه. این مجموعه سندی مهم در تبیین اعتقادات کلیسای انگلیکن به شمار میآید.
اولین بار در سال 1536م، اصول دهگانه به دستور پادشاه وقت انگلستان منتشر گردید. این مجموعه نهایتا در سال 1563م به اصول سی و نه گانه تبدیل شد که تا به امروز در این کلیسا معتبر شناخته میشود.
4. کتاب دعای عمومی. این کتاب، اگر چه به ظاهر و چنانکه از نام آن بر میآید تنها یک کتاب دعاست اما از نگاه انگلیکنها، دارای جایگاه ویژهایست.
اهمیت این کتاب از آن روست که این مجموعه مشتمل بر اصول اعتقادی این کلیسا میباشد.
این کتاب، اولین بار در سال 1549م منتشر شد اما در طی سالهای متمادی، همواره دستخوش تغییرات بود و با توجه به تغییراتی که در اصول ایمانی این کلیسا روی میداد ویرایش و تجدید چاپ میشد.
نسخه نهایی این کتاب در سال 1662 چاپ و منتشر گردید که تا به امروز در این کلیسا مورد قبول است.[19]
ساختار کلیسایی و نظام مقامات روحانی
کلیسای انگلستان از دو حوزه اصلی تشکیل شده است که عبارت است از کانتربری[20] و یورک[21]. هر کدام از این دو حوزه دارای یک سراسقف مجزاست.
سراسقف یورک دارای عنوان سراسقف انگلستان و سر اسقف کانتربری سراسقف سراسر انگلستان[22] خوانده میشود و بر اسقف یورک تقدم دارد.
در این کلیسا اسقفها معمولا از جانب مقام سلطنت (که عملا نخست وزیر است) نصب میشوند.[23]
در این کلیسا سه رتبه روحانی وجود دارد: اسقف، کشیش و شماس. اسقف که بالاترین درجه روحانی به شمار میآید وظیفه تقدیس و نصب مقامات روحانی را بر عهده دارد. کشیش عهدهدار تعمید، بخشش گناهان و برگزار کردن مراسم عشای ربانی است. شماس نیز دستیار کشیش به شمار میآید.[24]
یکی از تفاوتهای این کلیسا با کلیسای کاتولیک آن است که روحانیان انگلیکن در امر ازدواج آزاد هستند و در صورت تمایل میتوانند ازدواج نمایند.[25]
تحولات اخیر در کلیسای انگلیکن
کلیسای انگلستان در قرن بیستم شاهد تحولات چشمگیری بوده است. دیدار پاپ ژان پل دوم با سراسقف کانتربری در سال 1982 زمینهساز آشتی مجدد میان کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیکن گردید اما این آشتی به زودی به ناسازگاری مجدد میان این دو کلیسا تبدیل گردید.
کلیسای انگلستان در سال 1989 برای اولین بار انتصاب زنان به مقام اسقفی را جایز شمرد و چندی پس از آن در سال 2003 میلادی، اقدام به نصب یک همجنس باز به نام جین رابینسون[26] به مقام اسقفی نیوهمپشر[27] نمود. به دنبال این اقدامات، روابط کلیسای کاتولیک و انگلیکن دوباره به سردی گرایید.[28]
[1] - Anglican Communion
[2] - مولند، اینار؛ جهان مسیحیت؛ ترجمه محمد باقر انصاری و مسیح مهاجری، انتشارات امیر کبیر، 1381هش، چاپ دوم، ص 206
[3] - Britannica Encyclopedia of World Religions, (Encyclopedia Britannica INC, 2006), p.57
[4] - Episcopal. اپیسکوپال (یا اسقفی)، عنوانی است که در برخی کشورها نظیر ایالات متحده، برای کلیساهای انگلیکن به کار میرود.
[5] - دانشنامه کاتولیک، 37 کلیسای مرکزی را به عنوان کلیساهای تابع جماعت انگلیکن بر شمرده است که کلیساهای ذکر شده، برخی از این کلیساها هستند. ر.ک: New Catholic Encyclopedia, (Gale, 2003, 2nd ed.), vol.1, p.434
[6] - Cross, F. L. (ed.), The Oxford dictionary of the Christian Church, (Oxford, 1997, 3rd ed.), p.64
[7] - Britannica Encyclopedia of World Religions, ibid
[8] - مک گراث، آلیستر؛ مقدمهای بر تفکر نهضت اصلاح دینی؛ ترجمه بهروز حدادی، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، 1387ش، چاپ دوم، ص 469 – 470
[9] - کرنز، ارل ای؛ سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ؛ ترجمه آرمان رشدی، انتشارات ایلام، 2008م، ص 368 و فلاورز، سارا؛ اصلاحات؛ ترجمه رضا یاسائی، تهران، ققنوس، 1384ش، چاپ سوم، ص 47
[10] - فلاورز، سارا؛ اصلاحات؛ ترجمه رضا یاسائی، تهران، ققنوس، 1384ش، چاپ سوم، ص 58
[11] - McGrath, Alister E. and Marks, Darren C., The Blackwell Companion to Protestantism, (Blackwell, 2004, 1st ed.), p.97
[12] - وان وورست، رابرت ای؛ مسیحیت از لابلای متون؛ ترجمه جواد باغبانی و عباس رسولزاده، انتشارات موسسه امام خمینی، 1384 ه ش، چاپ اول، ص 321
[13] - مک گراث، آلیستر؛ پیشین؛ ص 472
[14] - کمبی، الأب جان؛ دلیل إلی قراءة تاریخ الکنیسة؛ دار المشرق، 1994م، چاپ اول، ص 240 و McGrath, Alister E. and Marks, Darren C., ibid, pp.98 - 99
[15] - مولند، اینار؛ پیشین؛ ص 212
[16] - پیشین، ص 211
[17] - روستن، لئو؛ فرهنگ تحلیلی مذاهب آمریکایی؛ ترجمه محمد بقائی، تهران، انتشارات حکمت، 1376ش، چاپ اول، ص 18
[18] - پیشین، ص 27
[19] - مولند، اینار؛ پیشین؛ ص 219 – 229
[20] - Canterbury
[21] - York
[22] - شامل تمام کلیساهای انگلیکن جهان
[23] - پیشین، ص 239
[24] - روستن، لئو؛ پیشین؛ ص 30
[25] - پیشین، ص 31
[26] - V. Gene Robinson
[27] - New Hampshire
[28] - Britannica Encyclopedia of World Religions, ibid