كلمات كليدي : برگزيدگي، يهود، عهد، شرايط برگزيدگي، برگزيدگي در قرآن
نویسنده : محمد صادق احمدي
یکی از مفاهیم کلیدی در دین یهود مفهوم "برگزیدگی" است. برگزیدگی دارای معانی متفاوتی است و برداشتهای مختلف از آن در سراسر تاریخ بنیاسرائیل، منشاء جهانبینیهای کاملا متضادی میان آنان گردیده است؛ گاه تسامح و تساهل در قبال پیروان سایر ادیان و گاه، انحصارگرایی شدیدی که بر اساس آن، فقط بنىاسرائیل حق حیات دارند. درجه اهمیت و گستره کارکرد این مفهوم به حدی است که پیامدهای آن حتی مواردی چون سرزمین موعود و منجی یهودی را نیز متأثر از خود میکند.
در اهمیت برگزیدگی یهود و نگرشهای گوناگون به آن همین بس که یک یهودی در روز شنبه همسایه غیر یهودی خود را نجات نداد و علت این بیتوجهی را آن دانست که چنین کاری مستلزم انجام کار در روز شنبه است. بسیاری از منتقدین همچون اسرائیل شاهاک که استاد دانشگاه عبری اورشلیم بود، این امر را ناشی از برداشت غلط از مفهوم برگزیدگی دانست و خواهان اصلاح این امر شد.[1]
همه اینها نشان از جایگاه ویژه برگزیدگی و نحوه مواجهه با این مفهوم دارد. بنابر این در این مقاله سعی بر آن شده تا به خواستگاه برگزیدگی و رویکردهای گوناگون به آن اشاره شود.
کاربردهای برگزیدگی در کتاب مقدس
در کتاب مقدس، واژه برگزیدن در موارد مختلفی بکار رفته که همگی حاکی از برتر بودن نژاد بنىاسرائیل بر سایر اقوام است. کلمه عبرى bhr (برگزیدن) بر برگزیدن اشخاص براى ایفاى نقش خاص مانند کاهن یا پادشاه و نیز براى انتخاب مکانهاى مقدس دلالت دارد.
این واژه در کتاب مقدس براى نشاندادن موارد زیر به کار رفته است:
1. انتخاب اشخاص از سوى خدا براى ایفاى نقشی خاص و یا به عنوان کاهن. برگزیدگى در آیه ذیل به این معنا به کار رفته است: «زیرا یهوه خدایت او را از همه اسباطت برگزیده است تا او و پسرانش همیشه بایستند و به نام خداوند خدمت نمایند.».[2] در کتاب سموئیل نیز به همین معنا به کار رفته است: «و آیا او را از جمیع اسباط اسرائیل برنگزیدم تا کاهن من بوده، نزد مذبحِ من بیاید؟».[3]
2. برگزیدگی در مورد کسانى که نقش پادشاه را ایفا میکنند نیز به کار رفته است: «و داود به میکال گفت به حضور خداوند بود که مرا بر پدرت و بر تمامى خاندانش برترى داد تا مرا بر قوم خداوند یعنى بر اسرائیل پیشوا سازد».[4] در اول پادشاهان آمده است: «اما داود را برگزیدم تا پیشواى قوم من اسرائیل بشود».[5]
3. به معناى اختصاصدادن مکانى خاص به محل مقدس و عبادت نیز به کار رفته است.
خواستگاه برگزیدگی و دیدگاههای مختلف در مورد چگونگی آن
در نخستین مواجهه با مفهوم برگزیدگی و هنگامی که به کتاب مقدس به عنوان بستر رویش این مفهوم مراجعه میکنیم؛ همانند ریشهیابی بسیاری مفاهیم کلیدی دیگر با واژه "عهد" روبرو میشویم. عهدی که خدا با ابراهیم منعقد کرده است. زیرا در عهدی که خدا با ابراهیم بست علاوه بر نوید برکتدادن به ابراهیم و نسل وی، خدا نسل ابراهیم را نیز برای خود برمیگزیند:
برگزیدگی مشروط
«و چون ابرام نود و نه ساله بود یَهُوَه بر ابرام ظاهر شده گفت: من هستم خدای قادر مطلق. پیش روی من بخرام و کامل شو. و عهد خویش را در میان خود و تو خواهم بست و تو را بسیار بسیار کثیر خواهم گردانید. آنگاه ابرام به روی درافتاد و خدا به وی خطاب کرده گفت: اما من اینک عهد من با توست و تو پدر امتهای بسیار خواهی بود. و نام تو بعد از این ابرام خوانده نشود بلکه نام تو ابراهیم خواهد بود زیرا که تو را پدر امتهای بسیار گردانیدم. و تو را بسیار بارور نمایم و امتها از تو پدید آورم و پادشاهان از تو به وجود آیند. و عهد خویش را در میان خود و تو و ذُریت بعد از تو استوار گردانم که نسلاً بعد نسل عهد جاودانی باشد تا تو را و بعد از تو ذریت تو را خدا باشم. و زمین غربت تو یعنی تمام زمین کنعان را به تو و بعد از تو به ذریت تو به ملکیت ابدی دهم و خدای ایشان خواهم بود. پس خدا به ابراهیم گفت: و اما تو عهد مرا نگاه دار تو و بعد از تو ذریت تو در نسلهای ایشان. این است عهد من که نگاه خواهید داشت در میان من و شما و ذریت تو بعد از تو هر ذکوری از شما مختون شود و گوشت قَلَفة خود را مختون سازید تا نشان آن عهدی باشد که در میان من و شماست. هر پسر هشت روزه از شما مختون شود. هر ذکوری در نسلهای شما خواه خانه زاد خواه زر خرید از اولاد هر اجنبی که از ذریت تو نباشد هر خانه زاد تو و هر زرخرید تو البته مختون شود تا عهد من در گوشت شما عهد جاودانی باشد. و اما هر ذکور نامختون که گوشت قَلَفة او ختنه نشود آن کس از قوم خود منقطع شود زیرا که عهد مرا شکسته است».[6]
در سفر تثنیه نیز به صراحت به برگزیدگی بنیاسرائیل پرداخته شده است: «خداوند دل خود را با شما نبست و شما را برنگزید از این سبب که از سایر قومها بیشتر بودید، زیرا که شما از همه قومها کمتر بودید. خداوند از این جهت شما را دوست میداشت و میخواست قسم خود را که برای پدران شما خورده بود، به جا آورد».[7]
هنرى اتلن در مقاله «قوم برگزیده» به این موضوع پرداخته است. او در شروع بحث به آیهاى از سفر خروج اشاره مىکند که به زعم وى، خاستگاه اصلى اندیشه قوم برگزیده در کتاب مقدس است؛ آن جا که خداى اسرائیل خطاب به بنىاسرائیل مىگوید: اکنون اگر آواز مرا فىالحقیقه بشنوید و عهد مرا نگاه دارید همانا خزانه خاص من از جمیع قومها خواهید بود، زیرا که تمامى جهان از آن من است و شما براى من مملکت کَهَنَه و امت مقدس خواهید بود.[8] اتلن واژه Segulan را آنگونه که در قرون وسطا به کار مىرفته، مدنظر قرار داده است. واژه فوق به معناى متناسب، منطبق و هماهنگ به کار مىرفته است. بنابراین وقتى از برگزیدگى صحبت مىکنیم، منظور ما هماهنگى دوسویه و متقابلى است که میان قوم بنىاسرائیل و خداى آنان وجود دارد. این هماهنگى قوم یهود را از سایر اقوام متمایز مىسازد.[9]
بنابر این چنانکه در بسیاری از آیات و فقرههای کتاب مقدس بروشنی ملاحظه میشود، برگزیدگی ریشه در عهدی دارد که خدا با بنیاسرائیل منعقد کرده است. البته این، یکی از مهمترین رویکردها (و البته مقبولترین رویکرد) در مورد منشاء برگزیدگی است و در این مورد باورهای دیگری نیز وجود دارد.
برگزیدگی بدون قید و شرط
دیدگاه دیگر، باور به برگزیدگی بدون قید و شرط بنیاسرائیل است، یعنی بنىاسرائیل بخاطر ذات خودشان از دیگران برتر بوده و برگزیده خدای متعال هستند. دیدگاه دیگری که بر آن تأکید زیادی میشود، تاکید بر برگزیدگی بنىاسرائیل به سبب مصلحتی است که غیر از خدا کسی از آن با خبر نیست.
برخی دیگر نیز معتقدند که بنىاسرائیل تنها امتی بودند که پس از سالها یکتاپرستی را پذیرفتند و در نتیجه پذیرش یکتاپرستی بود که خداوند ایشان را از میان سایر اقوام برگزید.
پیروان این نظریه پس از اقرار به این مرحله، دو دسته میشوند. گروهی معتقدند که بنىاسرائیل به محض پذیرش مستحق برگزیدگی شده و پس از این، خدا به صورت یکطرفه به عهد خود پایبند است و این قوم برگزیده را مبارک میگرداند. اما در سوی دیگر و عدهای دیگر معتقدند که این برگزیدگی تنها تا زمانی معتبر است که ایشان نیز به شریعت خداوند پایبند بوده و حرمت احکام او را نگاه دارند. بر این ادعا شواهدی از خود کتاب مقدس نیز ارائه شده است. گفتار خداوند در سفر تثنیه، یکی از فقرات تورات است که این مشروط بودن آشکارا در آن به چشم مىخورد: «امروز خداوند اقرار کرده است که تو قوم خاص او هستی، چنانکه به تو وعده داده است، تا تمامی اوامر او را نگاه داری».[10]
در سفر تثنیه هم به بنىاسرائیل هشدار داده شده که اگر دیگر خدایان را عبادت کنند و قوانین الهى را پاس ندارند، لعنت و عذاب خدا، رسوایى و خوارى و سرگردانى در میان دیگر ملتها و گرفتارىها و بیمارىهای گوناگون گریبانگیر آنان خواهد شد.[11]
در کتاب اول پادشاهان نیز، آنجا که سخن خداوند با سلیمان بیان مىشود، به مشروط بودن برگزیدگی اشاره شده است: «گفت: این خانهای که تو بنا میکنی، اگر در فرایض من سلوک کرده و احکام مرا به جا آوری، آنگاه سخنان خود را که با پدرت داود گفتهام با تو استوار خواهم گردانید».[12] در ادامه بیان خواهد شد که قران نیز رویکردی مشابه به همین معنا را ارائه میکند.
قرآن و برگزیدگی
در آیات قرآن نیز در مواردی به مسأله پیمان خداوند با یهود و وعده سرزمین مقدس به بنىاسرائیل اشاره شده است. در قرآن کریم اصل برگزیدگی بنىاسرائیل به روشنی بیان شده است. خدا در سوره بقره، آیه 47 میفرماید:
یا بنىاسرائیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم و انی فضلتکم علی العالمین؛ ای فرزندان اسرائیل از نعمتهایم که بر شما ارزانی داشتم و از این که من شما را بر جهانیان برتری دادم، یاد کنید.
چنین به نظر میآید که پیمان خدا با این قوم و برگزیده شدن آنان با آیههای قرآن سازگار است، چرا که در آیههای بسیاری، قرآن به پیمان خدا با این قوم اشاره کرده است. یکی دیگر از این آیهها که آشکارا به مسئله زمین موعود،به عنوان یکی از پررنگترین آثار برگزیدگی، اشاره دارد آیه 21 از سوره مائده است:
«یا قوم ادخلوا الارض المقدسه التی کتب الله لکم» مطابق این آیه، موسی به بنىاسرائیل میگوید وارد سرزمین مقدسی شوید که خداوند آن را برای شما قرار داده است.
در این دست آیات از قرآن بروشنی تبیین شده که تعهد خدا در قبال قوم بنىاسرائیل مطلق و بدون شرط نیست، بلکه خدا در صورتى به پیمان خود وفا مىکند که آنان نیز به تعهدات خود عمل کنند و چون آنان پیمان شکنى کردند، عهد و پیمان خدا نیز خود به خود شکسته خواهد شد.
برگزیدگی مشروط یا مقید
در نتیجه اصل برگزیدگی و وعده دادن سرزمین به بنىاسرائیل در قرآن هم آمده است، ولی پرسش این است که آیا این برتری و وعده از دیدگاه قرآن با اعتقاد یهودیان درباره برگزیدگی مطلق این قوم بر دیگر اقوام یکی است؟
با اندک تأملی در آیههای قرآن در مییابیم که پاسخ منفی است. اگر معنای این آیهها را همان برتری و وعدهدادن و مقرر کردن سرزمین برای بنیاسرائیل بدانیم، هرگز این برتری، مطلق و این عهد، یک طرفه نبوده است.
آیه 40 از سوره بقره مشروط بودن پیمان خدا با بنىاسرائیل را به روشنی بیان میکند:
«یا بنیاسرائیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم و اوفوا بعهدی اوف بعهدکم و ایای فارهبون». (ای فرزندان اسرائیل نعمتهایم را که بر شما ارزانی داشته ام، به یاد آرید و به پیمانم وفا کنید تا به پیمان تان وفا کنم و تنها از من بترسید).
درباره سرزمین موعود هم از آیههای قرآن استفاده مىشود که اراده خداوند بر این بوده که بنیاسرائیل در این سرزمین با آرامش و رفاه زندگی کنند و قومی برتر باشند، ولی این اراده، مشروط بر این بود که آنها رفتارهای صالح داشته باشند و بندگی او را فراموش نکنند.
اما صرف نظر از اینکه خواستگاه این برگزیدگی چه بوده باشد، برداشتهای متفاوت اندیشمندان یهودی از برگزیدگی منشاء آثار گوناگونی در این باب شده است.
برداشتهای مختلف اندیشمندان یهودی از برگزیدگی
اندیشمندان یهودی از برگزیدگی دریافتهای مختلفی ارائه کردهاند که هریک در جای خود منشاء آثار بیبدیل فراوانی شده است. در یک تقسیمبندی میتوان برداشت این دانشمندان را در پنج دسته تقسیم کرد:
الف) برگزیدگی به معنای برتری و تفوق قوم یهود، که این برداشت خود دارای تفاسیر متعددی است.
ب) برگزیدگی به معنای تکلیف و وظیفه دینی، که در این برداشت قوم یهود خادم خدا بر روی زمین هستند.
ج) برگزیدگی به معنای برتر بودنی که سری از اسرار الهی است و علت و حکمت آن روشن نیست و از فلسفه آن نمیتوان پرسش نمود.
د) برگزیدگی به معنای حکم ازلی خدا بدون توجه به عهد و عواملی از این دست.
ه) برگزیدگی به معنای موهبت و عطیه الهی، که این برداشت خود دارای تفاسیر گوناگونی است.
به هر حال هر برداشت و دریافتی که از برگزیدگی صورت پذیرد و نیز منشاء آن را هر آموزهای که بدانیم، یکی از مهمترین مفاهیم در آیین یهود همین برگزیدگی است.
اما با توجه به روشن شدن رویکرد اسلام و قران به برگزیدگی، باید دید که مسیحیان نسبت به برگزیدگی چه نظری دارند.[13]
مسیحیت و برگزیدگی
اندیشمندان مسیحی در مورد برگزیدگی قوم یهود نظریات مختلفی ابراز کردهاند. شایعترین باور در میان ایشان اعتقاد به برگزیدگی بنىاسرائیل در مقطعی خاص است که با عدم پذیرش مسیحیت از بین رفته است. نظر دوم، نظر کسانى است که از این هم فراتر رفته، معتقدند یهودیان به علت این که مسیح را بر دار آویختند، براى همیشه مورد لعنت خدا قرار گرفته اند. نظر سوم، نظر کارل بارت است. او بر خلاف دو دسته دیگر معتقد است، یهودیان در اثر لطف و فیض الاهى انتخاب شدند نه به علت خوببودن خودشان یا برخوردارى از امتیازات دیگر. به گفته او، مسیحیان هم به فیض خدا متکىاند. بنابراین کسانى که عدم پایبندى و التزام یهودیان به فرمان هاى الاهى را علت محرومیت آنها از قوم خدا بودن مىدانند، باید به لوازم این حرف در باره مسیحیان هم تن دهند; زیرا آنها هم همیشه ملتزم به دستورات خدا نبوده اند. از این رو، براساس گفته فوق هیچ تضمینى وجود ندارد که خدا به وعده هاى خود در قبال آنها عمل کند.[14]
اما نظر مسیحیان صهیونیست در این بین از جایگاهی خاص برخوردار است. ایشان معتقدند که بنىاسرائیل همچنان قوم برگزیده خدا هستند و ارتباط بین خدا و این قوم تا ابد باقی خواهد ماند. یکی از مهمترین اسناد این باور در میان مسیحیان صهیونیست، فقره زیر از رساله پولس است:
«ولکن چنین نیست که کلام خدا ساقط شده باشد زیرا همه کسانی که از نسل اسرائیلاند، اسرائیلی نیستند؛ و نه نسل ابراهیم تماما فرزند هستند...».[15]