كلمات كليدي : اصول اربعمائه،اصل، اصحاب ائمه، اصحاب اجماع، ثقة، کتب اربعة
نویسنده : محمدمهدي اميرخاني
اصول اربعمائه
اصل در لغت عرب چنین آمده است:
«اصل یک چیز اساسی و بنیانی است که آن چیز بر روی آن برپا میشود و معمولاً این کلمه در مقابل فرع به کار میرود؛ آن هم فرعی که برخاسته از همان اصل باشد».
چنانکه قرآن کریم میفرماید:
« کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء » ( ابراهیم/24)
«همانند درختی پاک که ریشهاش در زمین وشاخههایش در آسمان است.»
در اصطلاح، واژه «اصل» در کنار و قسیم کتاب به کار برده شده است؛ مثلاً در شرح حال زندگی برخی اشخاص گفته شده: «زید نرسی له کتاب و اصل؛ زید نرسی هم صاحب کتاب و هم صاحب اصل بوده است.»
فرق اصل و کتاب
«اصل عبارت از کلام و بیانات معصوم(ع) است؛ در صورتی که کتاب یا مصنف عبارت از همین مجموعه است، همراه با استنباطاتی از مؤلف در مورد سخنان امام (ع)»
"شیخ آغا بزرگ تهرانی" مینویسد:
«اصل در حدیث بر بخش خاصی از کتب حدیث اطلاق میشود ولی کتاب شامل همه نوع نوشتهای حدیثی میباشد. اصل در واقع به همان معنای لغوی آمده است؛ زیرا کتاب حدیث، اگر عین سخن ائمه (ع) باشد، وجود چنین احادیثی برای کسانی که میخواهند مطلبی در مورد آن حدیث بنویسند، وجودی ابتدایی و اصلی است به همین دلیل به این گونه مجموعهها اصل میگویند»
اصول اربعمأة به 400 اثری میگویند که توسط اصحاب ائمه نوشته شده بود. موضوع این مجموعههای حدیثی، کلمات ائمه در موضوعات گوناگون بوده است.
"شیخ بهایی" در مشرق الشمسین یکی از قرینههای صحت حدیث نزد علمای شیعه را وجود آن در چند اصل یا تکرار آن در یک اصل و یا وجود حدیث در یک اصل که صاحب اصل از افراد قابل اطمینان قطعی (اصحاب اجماع) نزد شیعه میداند و همین امر حاکی از اعتماد قدما به محتویات اصول مزبور میباشد.
ظاهراً علت اعتماد به اصول مزبور این است که معمولاً اصحاب ائمه علیهمالسلام هنگام شنیدن حدیث از امام بدون فوت وقت آن را مینوشتهاند که قهراً احتمال فراموشی یا کم و زیاد شدن متن آن کمتر است.»
مؤلفان این اصول همگی افراد قابل اعتماد وراستگو (ثقه) بودهاند، اما همگی شیعهی 12 امامی نبودهاند. شیخ طوسی در کتاب فهرست میفرماید:
«تعدادی از مؤلفان شیعه و صاحبان اصول اگر چه در نحلههای مذاهب فاسد بودهاند، اما کتبشان (از جهت راستگویی و اداء امانت) مورد تأیید و اعتماد است.»
در عصر حاضر تعداد اندکی از اصول اربعمأه باقی مانده است، اما وجود آنها به صورت کامل حداقل تا نیمه پنجم (زمان تالیف کتب اربعه) قطعی است.
قبل از تالیف کتب اربعه ( اصول کافی، من لا یحضره الفقیه، التهذیب، الاستبصار ) اهتمام به حفظ این اصول زیاد بوده است. اما پس از نوشته شدن این کتب کمکم اهتمام به نگهداری اصول کم شده است. علت این امر هم عدم ترتیب موضوعی این 400 کتاب بوده است که کار با آنها را برای مراجعه کننده مشکل مینموده است. از طرفی هم کتب 4 گانه حدیثی تمام محتویات این اصول را به صورت منظم درآورده بودند.
آنچه از این اصول در زمان ما باقی مانده تنها 16 اصل میباشد که تمام آن به صورت کامل در بخش خاتمه کتاب مستدرکالوسایل آمده است.
برخی از این اصول به صورت جداگانه نیز چاپ شده است. از مؤلفین صاحب اصل میتوان به افراد ذیل اشاره نمود:
1. زید رزّاد، از اصحاب امام صادق (ع)
2.ابیسعید
3.عاصم بن حمید حنّاط کوفی
4.زید نرسی
5.جعفر بن محمد حضرمی
6.موسی بن بکر واسطی
7.معاویه بن عمار بن ابی معاویه دهنی
8.احمدبن ابی نصر بزنطی، از اصحاب امام رضا (ع)
9.ابان بن تغلب