دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فریدریک آگوست فون هایک Friedrich August von Hayek

No image
فریدریک آگوست فون هایک Friedrich August von Hayek

كلمات كليدي : فريدريك هايك، مكتب اتريش، نوسانات ادواري اقتصاد، پول، بازار، آزادي

نویسنده : فريد اسماعيليان

فریدریک هایک یکی از متفکرین لیبرال و نامدار اقتصادی در قرن بیستم میلادی است. هایک همراه با لودویگ فون میزس (Ludwig von Mises: 1881-1973)، اقتصاددان برجسته اتریشی، رهبری مکتب اتریش در تاریخ عقاید اقتصادی را در دهه 1930 میلادی بر عهده داشتند. در سال 1974 هایک جایزه نوبل را در اقتصاد به‌طور مشترک با گونار میردال (Gunnar Myrdal: 1898-1987)، اقتصاددان برجسته سوئدی، دریافت کرد. هایک نه تنها نویسنده و تحلیل‌گری توانا در اقتصاد، بلکه در فلسفه سیاسی، روانشناسی و معرفت‌شناسی نیز تحلیل‌گری توانا به‌حساب می‌آید.[1]

فریدریش هایک در سراسر جهان به‌عنوان قهرمان بازار آزاد و مخالف دخالت دولت در اقتصاد شناخته می‌شود. کار او منجر به شکل‌گیری یک الگوی توانمند در انتخاب فردی به‌جای تصمیم‌گیری دولتی شد و نتیجه این آزادی در انتخاب، از نظر وی منافع اقتصادی (بهره‌وری بیشتر) و منافع غیر اقتصادی (آزادی بیشتر) است.[2]

هایک در 8 می ‌1899 در وین به‌دنیا آمد و در 23 مارس 1992 از دنیا رفت. در دوران جوانی، به روان‌شناسی و پزشکی علاقمند بود. خدمت در ارتش، در خلال سال‌های جنگ جهانی اول، باعث شد تا وی به فلسفه علاقمند شود. در همین دوره از زندگی، شرایط وی برای ورود به دانشگاه فراهم شد. هایک در سال 1921 در حالی‌که بیشتر وقتش را صرف مطالعات روان‌شناسی و اقتصاد می‌کرد، از دانشگاه وین در رشته حقوق فارغ‌التحصیل شد. او در یک دوره 18 ماهه، در بین سال‌های 1921 تا 1923، علاوه‌بر فعالیت در مؤسسه‌ای تحقیقاتی، زیر نظر میزس، رساله دکترای خود در زمینه علم سیاست را نوشت. وی سپس به آمریکا رفت؛ جایی‌که او همزمان به‌عنوان دستیار پژوهشی در مؤسسه الکساندر همیلتون و دانشگاه کلمبیا به فعالیت پژوهشی مشغول بود. تجربه حضور 15 ماهه هایک در آمریکا باعث شد تا موضوع "رابطه بین نظریه پولی و چرخه‌های تجاری" در ذهن او شکل بگیرد. هایک در تابستان 1924 به وین بازگشت. او مجددا در مؤسسه تحقیقاتی میزس به فعالیت‌های علمی خود ادامه داد. هایک تجربه‌های اندوخته خود در آمریکا را به‌عنوان پایه‌ای برای "یک کار بزرگ در نظریه پولی" به‌کار برد و امیدوار بود، به این ترتیب، به موقعیّت دانشگاهی خود بهبود ببخشد. این تلاش، در سال 1927 نتیجه داد و او به ریاست "مؤسسه اتریشی برای پژوهش‌های چرخه تجاری" رسید.

هایک در سال 1931 برای ارائه یک سری سخنرانی در مدرسه اقتصادی لندن دعوت شد؛ همین مسئله، زمینه ملاقات و آشنایی وی با کینز و نظریات وی درباره سیاست پولی و تورّم را موجب شد. این آشنایی، نزاع علمی این دو اقتصاددان پیرامون پول، تورّم و نقش سیاست‌های دولت در اقتصاد را موجب گشت. اگرچه او تا سال 1950 در مدرسه اقتصاد لندن (LSE) باقی ماند، اما به‌طور مداوم در دانشگاه‌های آمریکا حضور داشت. او در خلال سال‌های 1962 تا 1967 استاد اقتصاد سیاسی در دانشگاه فرایبورگ بود و در زمان بازنشستگی‌اش به‌عنوان استاد افتخاری در دانشگاه سالزبورگ مشغول به فعالیت بود.[3]

هایک از ابتدای فعالیت‌های فکری خود، به فلسفه و معرفت‌شناسی توجّه خاصی داشت. مفاهیم نظری وی در مورد اقتصاد و نیز نتیجه‌گیری‌های سیاسی‌اش، همه متأثر از دیدگاه‌های معرفتی و نظریه شناخت او هستند. هایک، خود اذعان دارد که در بخش نخست فعالیت‌های علمی خود، اقتصاددان بوده است. به‌همین علت، قسمت مهمی از زندگی‌اش را صرف مطالعه اقتصادی کرده است.[4]

 

عقاید اقتصادی هایک[5]

بازار؛ مفهوم بازار، در نظام فکری هایک نقش درجه اول را دارد؛ به‌طوری‌که آن‌را نه تنها یک نهاد اساسی جوامع مدرن، بلکه عامل غیر قابل اجتناب تمدّن بشری به‌شمار می‌آورد. هایک بازار را یک نهاد تلقی می‌کند، نه مدلی انتزاعی. از این‌رو در نهایت، مفهوم تعادل را که عمدتا خصلت مکانیکی دارد، کنار می‌گذارد. قیمت‌ها برای وی، وسایل انتقال اطلاعاتند. قیمت همانند قطب‌نما، فرد را در تصمیم‌گیری اقتصادی هدایت می‌کند؛ که چه کالایی باید تولید و چگونه مصرف و توزیع شود. هیچ ابزار دیگری چنین کارآیی اقتصادی ندارد.

برنامه‌ریزی متمرکز که چونان بدیلی برای نظام بازار مطرح شد، به‌هیچ وجه نمی‌تواند کارآیی مطلوبی داشته باشد؛ چراکه رفتار مختلف اقتصادی افراد جامعه متضمن میلیون‌ها اطلاعات گوناگون و پراکنده است؛ به‌طوری‌که جمع‌آوری و طبقه‌بندی آن‌ها از عهده هیچ برنامه‌ریزی برنمی‌آید. او واژه یونانی‌الاصل کاتالاسکی (Catallaxy) را برای بیان نظم بازار پیشنهاد می‌کند. این فعل یونانی، تنها به‌معنی مبادله نیست؛ بلکه "قبول کردن در جمع" و "از دشمن دوست ساختن" نیز معنی می‌دهد. بنابراین، از نظر هایک، عملکرد بازار، تنها متوجّه هدف محدود مبادله کالاها  و خدمات نیست؛ بلکه به کل نظام اجتماعی مربوط است. هایک، نظم موجود در بازار را نظمی انتزاعی می‌داند.

 

نوسانات ادواری اقتصادی؛ شهرت هایک به‌عنوان اقتصاددان، به نظریات وی در مورد بحران‌ها و نوسانات ادواری اقتصادی مربوط می‌شود؛ که کاملا در جهت مخالف نظریه‌های کینز (John Maynard Keynes: 1883-1946) قرار داد. هایک با حرکت از نظریه سرمایه اتریشی، اقتصاددانان معاصر خود را به‌علت درهم آمیختن سرمایه، به‌عنوان وسیله تولید و سرمایه به‌عنوان عامل ایجادکننده درآمد، به باد انتقاد گرفت. او همانند بوهم بارک (Böhm Bawerk: 1851-1914) معتقد است که سرمایه را نباید همچون داده همگن و عامل تولیدی که درآمد از آن ناشی می‌شود، تلقّی نمود؛ سرمایه را باید با عناصر واقعی تشکیل‌دهنده آن توصیف کرد. هایک با الهام از اندیشه بوهم بارک، سرمایه را همچون جریان تغییر مسیر تولید می‌داند. تولید از طریق سرمایه عبارت از تولید غیر مستقیم یا تغییر مسیریافته است. در این شیوه تولید، کالاهای نهایی یا مصرفی مستقیما توسط کارگران تولید نمی‌شوند؛ بلکه توسط کالاهای واسطه‌ای یا سرمایه‌ای، به تولید می‌رسند. این روش، بیشتر از تولید مستقیم بازدهی دارد. بنابراین در این روش، صرفه‌جویی در مصرف، امری ناگزیر است؛ به این معنا که تعدادی از مصرف‌کنندگان حاضرند استفاده از کالاهای نهایی را به تأخیر بیندازند. تأخیر زمانی، در واقع، هزینه این روش تولید است؛ که به‌صورت پس‌انداز تجلّی می‌کند و هزینه صرفه‌جویی یا پس‌انداز توسط بهره جبران می‌شود.

 

پول، تورّم و نرخ بهره؛ هایک، به تبعیت از ویکسل (Knut Wicksell: 1851-1926) به دو نوع نرخ بهره معتقد است؛ نرخ طبیعی بهره که به بازدهی سرمایه مربوط است و نرخ بهره پولی یا بانکی که توسط مراجع بانکی تعیین می‌شود. به اعتقاد هایک این دو نرخ، در حالت تعادلی یکی هستند؛ اما به‌علت وجود نهادهای اعتباری (بانک‌ها) ممکن است، نرخ بهره بانکی کمتر از نرخ بهره طبیعی باشد. در این صورت، یک جریان تکاثری افزایش قیمت‌ها و درآمدها به‌وجود می‌آید؛ که در نهایت، منجر به بحران شده و جریان تکاثری را معکوس می‌کند. هایک، انتشار بیش از حد پول از طریق تسهیلات اعتباری و مانند آن‌را عامل اصلی ایجاد بحران‌های اقتصادی می‌داند. از نظر او، اثر تخریبی افزایش زیاده از حد اعتبارات، بیشتر در جهت مخدوش کردن قیمت‌های نسبی عمل می‌کند. وی نتیجه می‌گیرد که در این حالت، سرمایه‌گذاری از پس‌انداز بیشتر می‌شود و این سرمایه‌گذاری بیش از حد، علت اصلی بحران‌های اقتصادی است.

بحث و مجادله بین هایک و کینز، طی سال‌های دهه 1930، (که قبلا به آن اشاره کردیم)، عمدتا به همین مسئله بحران، رکود و نیز پول برمی‌گردد. از نظر هایک، سیاست انبساطی پولی، به‌خصوص از طریق کاهش نرخ بهره، در وهله آخر، منتهی به مازاد سرمایه‌گذاری یا به‌عبارت دیگر، عدم تطابق سرمایه‌گذاری نسبت به پس‌انداز مورد نظر عناصر اقتصادی می‌شود. از نظر او، سیاست‌های تسهیل اعتباری، کاهش نرخ بهره و سایر سیاست‌های انبساطی، که توسط کینز و طرفداران وی توصیه می‌شود، تنها نتیجه‌اش بدتر شدن وضعیت و تأخیر در تعدیل‌های لازم خواهد بود.

 

آثار هایک[6]

نتیجه زندگی علمی هایک 18 کتاب، 15 جزوه، 142 مقاله و همکاری در تنظیم فصول برخی کتب دیگر است؛ که هیچ‌یک را نمی‌توان بی‌اهمیت تلقّی کرد. مهمترین کتاب‌های هایک از این قرارند:

1.      قیمت و تولید (1931)؛ وی در این کتاب مدعی است که افزایش قیمت‌ها در دوران رونق منجر به رکود اقتصادی می‌شود و بالعکس.

2.      نظریه پول و چرخه تجاری (1933)؛

3.      نظریه محض سرمایه (1941)؛ این کتاب، حاصل مباحثات هایک با کینز، پیه‌رو سرافا (۱۹۸۳- ۱۸۹۸) و پول‌گرایان بود.

4.      راه بندگی The Road to Serfdom: 1944))؛ این کتاب، هایک را به‌عنوان یک متفکر سیاسی به جهانیان شناساند و آغاز راهی شد که او برای رهبران نهضت آزادی‌خواهی در جهان درنوردید.

5.      فردگرایی و نظم اقتصادی (1948)؛

6.      ضد انقلاب علم (1955)؛ این کتاب شامل مجموعه مقالات هایک پیرامون عقاید اقتصاددانان درباره برنامه‌ریزی تا قرن هجدهم بود.

7.      منشور آزادی (1960)؛ این کتاب، بیانی نو در خصوص آزادی‌خواهی است؛ که به‌دلیل انتقاد شدید به مالیات بر ارث و نرخ نهایی بالای مالیات بر درآمد، شگفتی بسیاری از خوانندگانش را برانگیخت.

از دیگر آثار هایک می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: غیر ملّی کردن پول (1976)، قانون، قانونگذاری و آزادی (1976)، مطالعات جدید در فلسفه، سیاست، اقتصاد و تاریخ عقاید (1978)، غرور کشنده: اشتباهات سوسیالیسم (1988) و مجموعه آثار هایک (1989-1994).

مقاله

نویسنده فريد اسماعيليان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS