دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سریه ذات السلاسل

No image
سریه ذات السلاسل

كلمات كليدي : رسول خدا (ص)، اميرالمؤمنين(ع)، ذات السلاسل، سريه، ابوبكر عمروعاص، وادي رمل

نویسنده : سید هاشم رسولی محلاتی


مرد عربی در مدینه نزد پیامبر آمد و گفت: گروهی در وادی رمل می‌خواهند به شما شبیخون بزنند. رسول خدا (ص) فرمود: «کیست که برای دفع آنها برود»، جماعتی از اهل "صفه" برخاستند و گفتند: فرماندهی برای ما تعیین فرما تا در تحت فرماندهی او حرکت کنیم.

پیغمبر خدا ابوبکر را به فرماندهی آنها انتخاب نمود و فرمود: ‌به نزد "بنی‌سلیم" برو!

"ابوبکر" حرکت کرد و به نزدیکی گروه مزبور که در وسط دره‌ای جای داشتند رسید. آنها از اطراف درّه، حمله کردند و چند تن از مسلمانان را به شهادت رسانده و بقیه را فراری دادند. رسول خدا این بار "عمر" را فرستاد و اعراب مزبور این مرتبه نیز کمین کرده و چون "عمر" با لشکریان از دره سرازیر شدند او را نیز فراری دادند."عمرو بن عاص" گفت: ‌مرا به این جنگ بفرست پیغمبر (ص) او را فرستاد او نیز نتوانست.

پیغمبر (ص) ‌چند روز صبر کرد و سپس امیرالمؤمنین (ع) را طلبید در حق او دعا کرد و ابوبکر و عمر و عمرو بن عاص را نیز همراه او فرستاد.

امیرالمؤمنین (ع) برای غافلگیری دشمن شب‌ها راه می‌پیمود. خود را به دهانه آن درّه رسانید به همراهان دستور داد دهان اسبان را ببندند و آنها را در جایی متوقف کرد

بدین ترتیب امیرالمؤمنین (ع)‌ دستور حمله داد و از هر سو به دشمن حمله کردند و بر آنها پیروز شدند، و در این‌باره سوره "والعادیات" نازل گردید.

مقاله

نویسنده سید هاشم رسولی محلاتی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS