دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عبادات در سیره و قول نبوی(ص) (5)

No image
عبادات در سیره و قول نبوی(ص) (5)

كلمات كليدي : تاريخ، پيامبر(ص)، نماز

نویسنده : سيد علي اكبر حسيني

نماز

بی‌تردید جایگاه نماز در میان عبادات جایگاهی ویژه و خاص است؛ آن گونه که رسول خدا(ص) در احادیث و روایات خود، از آن با عنوان "نور چشم خود" یاد کرده‌اند.[1] ایشان خیر دنیا و آخرت را، در نماز دانسته و آن را معیار و شاخص شناخت کافر از مؤمن و اخلاص‌ پیشه از منافق بیان کردند، فرمودند: «نماز، ستون دین و پناهگاه تن و زینت اسلام و مناجات دو دوست و مایه بر آمدن نیاز، و بازگشت توبه ‌کار و یاد مرگ و برکت در مال و گشایش روزى و نور چهره است.»[2]

پیامبر خدا(ص) بر نماز اوّل وقت سفارش و تأکید بسیار داشت و آن را "رضوان خداوند" برمی‌شمردند.[3] ایشان برتری نماز اوّل وقت نسبت به نماز آخر وقت را هم چون برترىِ آخرت بر دنیا برشمردند.[4]

پیامبر اکرم(ص) نه تنها در بیان بلکه در سیره خود نیز توجه و التفات ویژه‌ای نسبت به امر نماز از خود نشان می‌دادند. در توصیف این علاقه و التفات، روایات بسیاری وارد شده که همه آن‌ها حاکی از شدت علاقه و اشتیاق زاید‌ الوصف رسول خدا(ص) نسبت به امر نماز دارد. آن حضرت(ص) خود در این باره به یار دیرین و وفادار خویش ابوذر غفاری چنین می‌فرمودند: «خداوند متعال، روشنىِ چشم مرا در نماز نهاده است و آن را محبوب من ساخته، همان گونه که خوراک را براى گرسنه و آب را براى تشنه گوارا ساخته است همانا گرسنه با خوردن غذا سیر مى‌شود، و تشنه با نوشیدن آب سیراب مى‌گردد، ولى من از خواندن نماز سیر نمى‌شوم.»[5] علاقمندی‌شان به نماز به گونه‌ای بود که با اشتیاق تمام چشم به راه داخل شدن وقت می‌شد و [چون وقت نماز مى‌رسید] به مؤذنش مى‌فرمود: «اى بلال [با اذان گفتن‌] راحتمان کن.»[6] هر گاه چیزى او را اندوهگین مى‌ساخت با روزه گرفتن و نماز خواندن بر دفع آن یارى مى‌جست.[7] و هر گاه به مصیبتى دچار مى‌شد برمى‌خاست، وضو مى‌گرفت و دو رکعت نماز مى‌خواند و چنین دعا مى‌کرد: «اللّهمّ قد فعلت ما امرتنا، فانجز لنا ما وعدتنا؛ خدایا، من آن چه را به ما دستور داده بودى انجام دادم، پس آن چه را به ما وعده داده‌اى محقق فرما».[8] روایت شده که هر گاه خانواده‌اش به چیزی نیازمند مى‌شدند به ایشان مى‌فرمود: «به پا خیزید و نماز اقامه کنید مى‌فرمود: پروردگارم به من امر کرده که: و خانواده خود را به نماز، فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش. از تو روزى نمى‌خواهیم (بلکه) ما خود به تو روزى مى‌دهیم؛ و عاقبت نیک برای تقواست.»[9]-[10]

پیامبر خدا(ص) حتی در سفرهایش نیز از اقامه نماز مستحبی غافل نبود نقل شده ایشان از منزلى به منزل دیگر کوچ نمى‌کرد، جز آنکه در آن منزل دو رکعت نماز مى‌گزارد و مى‌فرمود: «مى‌خواهم این مکان برایم به نماز خواندن گواهى دهد.»[11]

علی(ع) می‌فرمود: «روز بدر(شب روز بدر) همه ما خوابیده بودیم، مگر رسول خدا(ص) که زیر درختی نماز می‌خواند و تا صبح گریه می‌کرد.»[12] از حضرت خدیجه(ع) نیز روایت شده است که می‌گفت: «رسول‌خدا(ص) هنگامى که وارد خانه مى‌شد، ظرفی آب طلب مى‌کرد، پس وضو مى‌گرفت، آن‌گاه بر مى‌خاست و دو رکعت نماز کوتاه مى‌گزارد، سپس به بستر خواب مى‌رفت.»[13]

رسول خدا(ص) در طول شبانه روز دو برابر نمازهای واجب نماز مستحبی می‌خواند[14] و چون ماه مبارک رمضان می‌رسید، بر نماز خواندنش افزوده می‌شد.[15] حضرت(ص) تا زمان وفاتشان بسیار نماز مى‌گزارد و در طول ایام بیماری که منجر به وفات ایشان گردید نشسته نماز مى‌خواند.[16]

بر نماز اول وقتش به شدت مراقبت داشت تا آن حد که از عایشه -همسر پیامبر اکرم(ص)- نقل شده که می‌گفت: «هیچ گاه ندیدم که پیامبر خدا(ص)، نماز را به وقت دیگرى اندازد، تا این که خداوند، قبض روحش کرد.»[17] خوراک یا چیز دیگرى باعث تأخیر در نماز اول وقت او نمی‌شد هنگامى که وقت نماز فرا مى‌رسید، [از شدّت اشتیاق به آن، به گونه‌اى رفتار مى‌کرد که‌] گویا خانواده و دوست را نمى‌شناسد.[18] عایشه -همسر پیامبر اکرم(ص)- می‌گوید: «رسول خدا (ص) با ما سخن مى‌گفت و ما با او سخن مى‌گفتیم، همین که وقت نماز مى‌رسید او را حالتى دست مى‌داد که گویى نه او ما را مى‌شناسد و نه ما او را مى‌شناسیم.»[19]

زمانی که به نماز مى‌ایستاد، از ترس خدا رنگ از رخسارش مى‌پرید[20] و [از شدّت خاکسارى‌] گویا جامه‌اى به کنار افکنده بود.[21] چون به نماز مى‌ایستاد صدایى سوزناک مانند صداى جوشش دیگ از سینه یا درونش به گوش مى‌رسید.[22] با آن که گناهی نداشت؛ اما از ترس خدا چندان می‌گریست که جای نمازش تر می‌شد؛[23] از وقتى آیه" اى جامه به خویشتن فرو پیچیده! به پا خیز شب را مگر اندکى"[24] بر پیامبر خدا(ص) نازل شد، ایشان تمام شب را به عبادت مى‌پرداخت، تا جایى که پاهایش ورم کرد، به طورى که [موقع نماز خواندن‌] یک پایش را بلند مى‌کرد و یکى را روى زمین مى‌گذاشت. پس جبرئیل بر آن حضرت(ص) نازل شد و فرمود:" طه"؛ [هر دو پایت را بر زمین بگذار] ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی".[25]-[26] و در نقلی دیگر آمده پیامبر خدا(ص) چون به نماز می‌ایستاد بر سرْ انگشتان پایش مى‌ایستاد تا این که خداوند سبحان آیه فرو فرستاد که:" طه. ما قرآن را بر تو فرو نفرستادیم تا بر خود سخت گیرى".[27]

عایشه -همسر پیامبر اکرم(ص)- در وصف عبادت‌ها و نمازهای رسول خدا(ص) می‌گفت: «پیامبر اکرم(ص) شبها قیام می‌کرد (به عبادت برمی‌خاست) تا این که پاهایش ترک برداشت (ورم کرد) پس گفتم چرا چنین می‌کنی (خود را به سختی می‌افکنی) یا رسول الله(ص) در حالی که خداوند گناهان گذشته و آینده تو را آمرزید فرمود: آیا نمی‌پسندی و دوست نداری که عبد شاکر خداوند باشم.»[28]

از امام باقر(ع) درباره نماز پیامبر(ص) و چند و چون آن پرسیده شد، ایشان فرمودند: «پیامبر خدا(ص)، از آغاز روز تا زوال خورشید، هیچ نماز نمى‌خواند و هنگام زوال، هشت رکعت نماز مى‌خواند که همان نمازِ توبه کنندگان است. در این ساعت، درهاى آسمان، گشوده مى‌شود و دعا پذیرفته مى‌شود، نسیم‌ها [ى رحمت‌] مى‌وزد و خداوند به آفریده‌هایش مى‌نگرد. پس هنگامى که سایه به اندازه یک ذراع باز مى‌گشت، چهار رکعت نماز ظهر مى‌گزارد و بعد از ظهر، دو رکعت نماز و سپس دو رکعت دیگر مى‌خواند، و هنگامى که سایه به اندازه یک ذراع، باز مى‌گشت، چهار رکعت نماز عصر مى‌گزارد و بعد از مغرب، چهار رکعت نماز مى‌خواند و سپس نمازى نمى‌خواند تا شفق فرو رود و هنگامى که فرو مى‌رفت، نماز عشا را مى‌گزارد. سپس پیامبر(ص) به بسترش مى‌رفت و نماز نمى‌خواند تا نیمى از شب، سپرى شود. هنگامى که شب از نیمه مى‌گذشت، هشت رکعت نماز مى‌گزارد و در پاره‌ چهارم شب، سه رکعت نماز وَتْر مى‌گزارد و در آن‌ها "فاتحة الکتاب" و" قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ" مى‌خواند و سه رکعت را با یک سلام دادن، از هم جدا مى‌کرد و سخن مى‌گفت و نیازهایش را مى‌طلبید، و از نمازگاهش بیرون نمى‌آمد، تا این که رکعت سوم نماز وَتْر را بخواند و در آن پیش از رکوع، قنوت مى‌خوانْد. سپس سلام مى‌داد و دو رکعت نماز [نافله‌] فجر را هنگام دمیدن سپیده یا اندکى پس و پیش، مى‌گزارد. سپس دو رکعت نماز صبح (یعنى سپیده دمان) را هنگامى مى‌خواند که سپیده گسترش مى‌یافت و به خوبى روشن مى‌شد. این [شیوه‌] نماز [گزاردن‌] پیامبر خدا(ص) تا هنگام قبضِ روحش بود.»[29]

نمازهایی که حضرت(ص) به تنهایی اقامه می‌کرد طولانی‌ترین نماز در بین مردم بود اما نمازهایی که با مردم اقامه می‌کرد،[30] در عین تمامیت از نماز همه مردم سبک‌تر بود.[31] به یاران خود نیز توصیه می‌فرمود که: «هر گاه یکى از شما با مردم به جماعت نماز گزارد، باید [نماز را] کوتاه بخواند، چرا که در میان نمازگزاران ناتوان و بیمار و کهنسال [نیز] هست؛ هر گاه کسى از شما به تنهایى نماز مى‌خواند، مى‌تواند هر چه مى‌خواهد، نماز را طولانى بگزارد».[32]

می‌فرمود: «مثل نمازهای پنجگانه مثل نهر گوارایی است که جلو منزلتان جاری است، هر روز پنج بار در آن نهر شستشو می‌کنید، پس چگونه باز آلوده است.»[33] از سلمان روایت شده که می‌گفت: «روزی با رسول خدا(ص) در زیر درختی نشسته بودیم آن حضرت(ص) شاخه‌ای را که برگ‌هایش خشکیده بود، تکان داد و همه برگ‌ها بر زمین ریخت سپس به من فرمود: ای سلمان! از من نمی‌پرسی که چرا چنین کردم؟ عرض کردم: یا رسول ‌الله(ص) سبب چه بود؟ پیامبر(ص) فرمود: مؤمن چون برآن وجهی که دستور رسیده، وضو بگیرد و پس از آن نمازهای پنج گانه را به جا آورد گناهان او می‌ریزد هم‌چون برگ‌های این شاخه. آن‌گاه حضرت(ص) این آیه را تلاوت فرمودند: در دو طرف روز و اوایل شب نماز بپا دار چرا که حسنات سیئات و آثار آن را ازبین می‌برد.»[34]-[35]

مقاله

نویسنده سيد علي اكبر حسيني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS