كلمات كليدي : سبب، اقسام سبب، رابطه سببيت، نظريۀسبب نزديك، نظريه شرط پوياي نتيجه
نویسنده : سيد احمد موسوي
در حقوق عاملی به عنوان سبب شناخته میشود که: " شخص بطور مستقیم مباشر تلف کردن مال نیست ولی مقدمۀ تلف را فراهم میآورد" [1]. پس از شناخت سبب در میان دیگر عوامل، میتوان آن را با توجه به اعتبارات مختلف به اقسام گوناگونی تقسیم کرد که در ادامه بحث به ذکر این اقسام و همچنین به تشخیص سبب مسئول در میان آنها میپردازیم.
سبب با توجه به اعتباراتی به اقسام ذیل تقسیم میگردد:
1) تقسیم بر اساس منشأ اعتبار
با توجه به این که، منشأ سبب از چه ناحیهای باشد، سبب به؛ سبب عرفی و سبب شرعی یا قانونی تقسیم میشود.
أ. سبب عرفی به سببی اطلاق میشود که منشأ تشخیص و اعتبار آن عرف است، مثل؛ سم دادن که عرفاًموجب مسمومیت میگردد.
ب. سبب شرعی یا قانونی سببی است که شرع یا قانون به آن اعتبار میدهد[2]، مثل؛ شهادت که قانون و شرع به آن اعتبار داده است. با توجه به اعتباری که قانون یا شرع در صورت دارا بودن شرایطی به آنها اعطاء نموده، در مواردی که از ضوابط شرعی یا قانونی خود خارج شود، میتوانند سبب خسارت و زیان گردد.
هر کدام از این اسباب که نتیجه زیانباری را بهبار آورد، در صورت انتساب نتیجه به او و وجود رابطه سببیت ضامن میباشد.
2) تقسیم سبب بر اساس جایگاه آن نسبت به نتیجه
سبب به اعتبار اینکه به لحاظ وقوعی چه جایگاهی نسبت به نتیجه دارد به سبب نزدیک (قریب) و سبب دور (بعید) تقسیم میگردد.
أ. سبب نزدیک و بی واسطه به سببی اطلاق میگردد که در زنجیره اسباب، آخرین سبب شمرده میشود، و بدون واسطه دیگری موجد نتیجه شده است، به عبارت دیگر "سببی است که رابطه میان فعل و نتیجه مستقیم است".[3]
ب. سبب بعید به مجموعه اسباب مقدم بر آخرین سبب اطلاق میگردد [4]. به طور مثال؛ اگر کسی سنگی را در مسیر عمومی بگذارد و دیگری در کنار ان چاهی حفر کند، حفر کننده چاه به عنوان سبب نزدیک وکسی که سنگ را گذاشته سبب دور میباشد.
در صورت وجود سبب نزدیک و سبب دور (حالتی که معمولا در اجتماع طولی اسباب روی میدهد)بر اساس نظریه سبب نزدیک و بی واسطه، برخی حقوقدانان قائل به مقدم کردن سبب نزدیک، در ضمان ومسئولیت میباشند[5]. در فقه هر چند که این نظریه را به عنوان یک نوع احتمالی ذکر کردهاند، لیکن در میان فقهاء قائلی ندارد.[6]
3) تقسیم سبب به اعتبار رابطه زمانی با فعل مرتکب
بر این اساس که سبب چه رابطه زمانی با فعل مرتکب دارد، آیا همزمان با فعل وجود داشته، یا اینکه بعد از آن بوجود آمده؟ سبب به سبب مقارن یا موجود؛ و سبب طاری تقسیم میگردد.
أ. سبب مقارن، به سببی اطلاق میگردد که همزمان با فعل مرتکب وجود دارد.
ب. سبب طاری به سببی گفته میشود که، در حضور متهم یا زمان و مکانی که او کار خود را انجام داده فعال نبوده است، ولی در هنگام رخ دادن نتیجه یا پیش از آن فعال شده است. شرط اساسی برای اینکه عاملی سبب طاری باشد، این است که پس از ارتکاب کار متهم وارد شود[7]. به عنوان مثال اگر متهم در زمانی که باد در حال وزیدن بوده آتشی بر افروزد و به سبب باد، آتش به ملک همسایه سرایت و کسی را بکشد، باد سبب مقارن محسوب میشود، ولی اگر در زمین خالی از سکنه بمبی قرار دهد سپس باد بوزد و بمب را به جای دیگر بیندازد و در آن محل موجب قتل کسی گردد باد سبب طاری شمرده میشود.
لازم به ذکر است که فعل سلبی یا امتناع از انجام وظیفه هر چند که متهم قانوناً ملزم به انجام آن باشد، در حکم وارد نشدن هیچ عاملی در سلسله اسباب میباشد، و مو جب قطع رابطه استناد نمیشود، مثل اینکه کسی دیگری را به قصد کشتن به درون استخر بیندازد و او غرق شود، اینکه نجات غریق به وظیفۀ خود عمل نکرده، موجب قطع رابطه نتیجه با فعل کسی که او را انداخته نمیشود.[8]
سبب طاری خود به سبب طاری تابع و طاری مستقل تقسیم میشود. سبب طاری تابع "عاملی است که فعل متهم انرا ایجاد کرده است؛ یا عاملی است که فعالیت آن به جهت تأثیر شرطی به حرکت در آمده که فعل متهم آنرا ایجاد کرده است"[9]. مثل اینکه کسی به سوی سگی شلیک کند که نزدیک در باز خانۀ مالکش ایستاده است، سگ میترسد و به داخل خانه هجوم میآورد و با صاحبخانه برخورد میکند، و او را زخمی میکند، گریختن سگ به عنوان سبب طاری است که فعل متهم در آن نقش داشته است. سبب طاری مستقل "زمانی است که فعل متهم آنرا ایجاد نکرده باشد و فعالیت آن بدون تأثیر فعل متهم به حرکت درآمده باشد". [10] به طور مثال اگر کسی ملزم باشد کسی را به جایی ببرد ولی سهل انگاری کند و آن کس در جای خود بماند و دچار صاعقه گردد صاعقه به عنوان سبب طاری مستقل شمرده میشود.
در رابطه با تعیین سبب مسئول میان سبب مقارن و سبب طاری، باید گفت که بر اساس قاعده کلی، سبب مقارن نمیتواند رابطۀ سببیت میان فعل و نتیجه را از بین ببرد و سبب مقارن مسئول شناخته میشود. ولی برای اینکه سبب طاری رابطۀ سببیت را قطع میکند یانه؟ باید روشن شود که عامل سبب تابع شمرده میشود یا سبب مستقل. در سبب طاری تابع رابطه استناد میان فعل و نتیجه برقرار است و عامل طاری موجب قطع رابطه سببیت نمیگردد، بر خلاف این سبب طاری مستقل رابطه استناد را قطع میکند و متهم مسئولیتی ندارد.[11]
4) تقسیم سبب به اعتبار نقش عوامل در وقوع نتیجه
به این اعتبار که آیا عمل شخص به طور مستقیم موجب وقوع نتیجه گردیده است، یا عوامل دیگری در کنار آن در وقوع نتیجه موثر بوده سبب به سبب یگانه و سبب جانشین (حائل) تقسیم میگردد.
أ. سبب یگانه، به سببی گفته میشود که "فعل متهم که در میان عوامل نتیجه که میتواند سبب به مفهوم قانونی باشد واحد است"[12].
ب. سبب جانشین در موردی است که "نتیجه مورد نظر که به شیوهای ناخواسته محقق میشود اغلب به عنوان نتیجه اقدام حائل شخص مجنی علیه یا شخص ثالث یا متهم یا یک منبع غیر انسانی اتفاق میافتد "[13]. مانند اینکه متهم با اسلحه خود به سوی مجنی علیه شلیک کند و جراحتی در وی ایجاد کند، که میتواند در دو یا سه روز مجنی علیه را بکشد ولی کسی دیگر به دنبال کار متهم اول مستقیما با شمشیر سر همان مجنی علیه را جدا کند، اقدام فرد دوم به عنوان سبب جانشین است.
اگر فعل متهم به عنوان سبب یگانه باشد، رابطه استناد میان فعل و نتیجه برقرار است و به عنوان سبب نزدیک است و مسئول میباشد. سبب جانشین موجب قطع رابطه استناد میان فعل متهم اول و نتیجه میگردد و فرد حائل به تنهایی نتیجه مجرمانه را به دوش میکشد و مسئول میباشد.[14]
5) تقسیم سبب به اعتبار وقوع نتیجه
به این اعتبارکه آیا نتیجه واقع شده همان مقصود اصلی متهم از انجام جرم میباشد و یا اینکه نتیجه بر خلاف مقصود او روی داه است، میتوان سبب را به سبب واقعی (سبب ضروری) و سبب قانونی (سبب مستقیم) تقسیم کرد.
برای اینکه رفتاری سبب واقعی نتیجه خاصی به حساب آید.....، [در مواردیست که ] آن نتیجه در صورت فقدان آن رفتار به وقوع نمیپیوست "[15]؛ یعنی متهم قصد داشته همان شخص را به قتل برساند و قتل مورد نظر محقق شده است؛ بنابر این وقتی الف به ب تیر اندازی نموده و به او اصابت کرده و فوت میکند، الف سبب واقعی مرگ ب است، چون هدف او قتل ب بوده و قتل با موفقیت به نتیجه رسیده است. سبب قانونی در مواردیست که "نتیجه واقعی ناشی از رفتار متهم از نتیجهای که متهم قصد آنرا داشته.... متفاوت باشد "[16]. مثل این که الف به قصد قتل ب به او تیر اندازی میکند ولی تیر او به ج که مورد نظر او نبوده اصابت میکند و او را میکشد.
در انتساب نتیجه به سبب واقعی شکی نیست و امر واضحی است. و لیکن در مورد سبب قانونی بحث اشتباه پیش میآید که در صورتی که اشتباه در شخص (یا هدف) باشد، نتیجه قابل انتساب به متهم میباشد، ولی در عمدی یا خطایی بودن آن اختلاف است.
دیوان عالی کشور در رأی خود این مورد را قتل عمدی میداند. اگر اشتباه در هویت باشد مطابق رأی دیوان عالی کشور نتیجه قابل انتساب به متهم است لیکن قتل شبه عمدی است.[17]
6) تقسیم سبب به اعتبار فعالیت عوامل
به اعتبار اینکه عوامل نتیجه فعال باشند و بتوانند اوضاع ثابت را دگرگون کنند، و عوامل غیر فعال، سبب را میتوان به سبب ایستا و سبب پویا تقسیم کرد.
أ. سبب پویا به سببی گفته میشود که، عوامل نتیجه اوضاع ثابت پیشین را تغییر میدهد و در ذات خود فعال هستند.
ب. سبب ایستا به عواملی گفته میشود که، به خودی خود فعالیت ندارند و در شان آنها ایجاد نتیجه نیست. [18] به طور مثال در حوزه اکتشاف نفت کارگری مواد آتشزا را از محل دور نمیکند و کارگر دیگر بدون توجه به مواد آتشزا به کار جوشکاری مشغول است، بر اثر اصابت جرقۀ آتش حریقی روی میدهد و سبب فوت عدهای میگردد، در این مثال مکان آغشته به نفت به عنوان سبب ایستا و ایجاد جرقه به عنوان سبب پویا میباشد.
در رابطه با تعیین سبب مسئول در میان سبب پویا و سبب ایستا، قائلین به نظریه شرط پویای نتیجه قائل به مقدم شمردن سبب پویا میباشند، زیرا هر چند که سبب پویا به تنهایی و به طور متعارف در زنجیره عوامل بدون تقارن با اسباب و موجبات دیگر کافی برای ایجاد نتیجه نیست، چون گویا و نتیجه ساز بوده است، خطای موجب مسئولیت به شمار میرود.[19]