كلمات كليدي : مشاوره، روش طبي، روان درماني، معناي زندگي، پذيرش رنج، مشاوره و راهنمايي
نویسنده : معصومه ابوالفتحي
مشاوره به معنی کنکاش کردن، مشورت کردن و نظر دیگری را در کاری خواستن است. در فرهنگ عمید، مشاوره به معنی با هم مشورت کردن و رایزنی بهکار رفته است. بنابراین معنی لغوی مشاوره، همکاری و همفکری کردن است.[1]
مشاوره از دیدگاه صاحبنظران
پاترسون[2]، مشاوره را جریان یاریدهندهای میداند که مشاور به مراجع کمک میکند تا راهحلی برای مشکلش بیابد. ارائه اطلاعات صرف و پند و اندرز دادن را هیچگاه نمیتوان مشاوره دانست. اگر مشاور نتواند رابطه حسنه با مراجع برقرار کند، مشکل مراجع در حد مطلوب حل نخواهد شد.
دینک مایر[3] که از پیروان روانشناسی فردی است، مشاوره را ایجاد رابطه حسنه بین دو نفر میداند که از طریق این رابطه، مشاور به مراجع یاری میدهد تا نحوه ارتباط با دیگران را فراگیرد، نیازهایش را بهطور مقبول برآورده سازد، اطلاعاتی درباره نکات قوت و ضعف خود به دست آورد و با شناخت اهداف آینده، شیوههای رسیدن به آنها را تعیین کند.
به عقیده پپینسکی[4] در مشاوره به بررسی و درمان مشکلات روانی نسبتا سطحی اقدام میکنند. این مشکلات، علل جسمانی ندارند و صرفا بر اثر عوامل محیطی بهوجود آمدهاند. مشاور پس از ایجاد رابطه با مراجع، به تشخیص مشکل و سپس به درمان آن میپردازد. این روش مشاوره را میتوان یک روش طبی نامید.[5]
تعریف اصطلاحی مشاوره
مشاوره، اصطلاحی است که فعالیتهایی نظیر مصاحبه کردن، آگاهاندن و مشورت کردن را شامل میشود. مشاوره، یک جریان یادگیری است که از طریق رابطه بین دو نفر انجام میگیرد.[6]
بهطور کلی، مشاوره تعاملی بین مراجع و مشاور است که بدان وسیله به مراجع کمک میشود تا پس از شناخت خویش برای آینده برنامهریزی کرده و تصمیمات معقولی بگیرد تا به "خودرهبری" برسد.[7]
تعریف رواندرمانی
رواندرمانی را میتوان فرآیندی دوجانبه دانست که برای تغییر احساسات، طرز فکرها و رفتارهای رنجآور مراجع انجام میگیرد. رواندرمانی به وسیله افراد کارآزموده در رشتههای روانپزشکی، روانشناسی بالینی، مددکاران اجتماعی و مشاوران بهکار میرود. رواندرمانی، بر این فرضیه بنا شده که احساسات، طرز فکرها و رفتار افراد محصول تجربیات گذشته و شخصی آنها است و وقتی رفتاری را فرد یاد گرفته باشد، میتواند آن را تغییر دهد.[8]
رواندرمانی، جریانی است که شیوه درست زیستن با خود و دیگران را به فرد میآموزد. همچنین، مجموعه فنونی است که با بهرهگیری از اصول روانشناسی به حل مشکلات عاطفی درمانجو کمک میکند.[9]
نقاط افتراق مشاوره و رواندرمانی
در مشاوره به اصلاح مشکلات تربیتی، حرفهای و خانوادگی و سازگاری فرد عادی در زمان نسبتا کوتاهی میپردازند، در حالی که با استفاده از رواندرمانی به حل مشکلات افراد مبتلا به اختلال روانی شدیدتر در مدت طولانیتری اقدام میکنند. از اینرو در حالت کلی نمیتوان مشاوره و رواندرمانی را به جای یکدیگر بهکار برد. خلاصه آن که تفاوت بین مشاوره و رواندرمانی بیشتر از آنکه کیفی باشد، کمی است. یعنی در مشاوره:
· مسائل عاطفی حاد کمتر مطرح میشود.
· نگرش مثبتتری نسبت به مراجع در کمک به خود وجود دارد.
· مدت درمان کوتاهتر است.[10]
نقاط اشتراک مشاوره و رواندرمانی
مشاوره، جزء حرفههای یاورانه از قبیل رواندرمانی و مددکاری اجتماعی است و با آنها وجوه مشترکی دارد. وجوه مشترک حرفههای یاورانه عبارتست از:
· رفتار آدمی، معلول علتی است که با شناخت آن، میتوان رفتار را تغییر داد.
· هدف حرفههای یاورانه، کمک به افراد است تا عملکرد بهتری داشته باشند.
· این حرفهها بر پیشگیری تأکید دارند.
· وسیله اصلی کمک در این حرفهها، رابطه یاورانه است.[11]
مشاوره و رواندرمانی در رابطه یاورانه و شیوه کار با یکدیگر مشترکند. وقتی کسی به مشاور یا رواندرمانگر، مراجعه میکند مصاحبه اولیه، روشهای ارزیابی و نظریههایی که استفاده میشود، متفاوت نخواهد بود و نمیتوان گفت که این قسمت مشاوره و آن قسمت رواندرمانی است. دخالت عمیقتر در شخصیت مراجعان، نیازمند تجربه حرفهای و اطلاعات گسترده مشاور و رواندرمانگر است و این موضوعی است که به کسب تجربه علمی و عملی مشاور و رواندرمانگر بستگی دارد.[12]
اهداف مشاوره و رواندرمانی
کمک به تغییر رفتار مراجع
با تغییر رفتار مراجع، عملکرد او بهتر خواهد شد و با رضایت بیشتری زندگی خواهد کرد. این تغییر رفتار، رابطه مراجع را با خانواده خود و با مردم بهبود میبخشد. حاصل مشاوره، اضطراب کمتر مراجع است. با کم شدن اضطراب، مراجع تجربههای خود را تهدیدآمیز نمیبیند.
بهبود کارآیی شخصی مراجع
انسانی کارآ است که در وقت و انرژِی صرفهجویی میکند، خطرات بدنی، اقتصادی و روانی را میپذیرد، مشکلات را تشخیص میدهد و در حل آن اقدام مینماید و مسئولیتپذیر است. انسان کارآ به صورتی خلاق فکر میکند.
کمک به حل مشکلات موقعیتی
گاهی مشکلاتی برای مراجعان در موقعیتهای تحصیلی، شغلی و خانوادگی پیش میآید. مشاوره تحصیلی، شغلی و خانوادگی در راستای این هدف انجام میگیرد.
تأمین سلامت مثبت روانی
رسیدن به چنین هدفی، باعث میشود که فرد به هماهنگی شخصیت، به سازگاری درست با دیگران و محیط دست یابد و یاد بگیرد که مسئولیتپذیر باشد و مستقلا عمل کند.
کمک به تصمیمگیری
تصمیمگیری بر عهده خود مراجع است. در رابطه مشاورهای، مراجع یاد میگیرد تا مشکل را شناسایی کند و اطلاعاتی را کسب نماید و میفهمد که تواناییها، علائق، عواطف و طرز فکرهایش در تصمیمگیریش دخالت دارند. سپس راهحلهایی را پیشبینی میکند و به انتخاب مفیدترین راهحل میپردازد.[13]
دست یافتن به معنای زندگی
برخی از مراجعین، معنایی در زندگی خود ندارند و امیدواری خود را از دست دادهاند. برای درک معنای زندگی، سه راه وجود دارد:
· انجام کاری شایسته
· درک یک ارزش معنوی
· پذیرش رنج.
پذیرش رنج، موقعی پیش میآید که انسان با وضع غیرقابل اجتنابی روبرو است. در چنین وضعیتی عمیقترین معنای حیات، یعنی پذیرش رنجبردن، آشکار میشود.
توسعه روابط متقابل و انسانی با دیگران
برخی از مراجعان از برخورد با دیگران دچار شرم میشوند و نمیتوانند ابراز وجود کنند. مشاوران ضمن آموزش روشهای جرأتآموزی و مهارتهای اجتماعی و با تکیه بر تغییرات شناختی رفتار، به مراجعین کمک میکنند تا به جای فرار از موقعیت با آن روبرو شوند.[14]