اختلافات سياسي، حقوق بين الملل، جنگ، ابزارهاي ديپلماتيك حل اختلافات بين المللي، روابط بين الملل، مذاكره، پايمردي (مساعي جميله)
نویسنده : مختار شيخ حسيني
به دلیل اجتنابناپذیر بودن وجود اختلافات در بین تابعان حقوق بینالملل، برای حل و فصل این اختلافات تلاشهایی از سوی حقوقدانان صورت گرفته است و یک تلاش تاریخی در کشیدن نوعی خط مرز بین اختلافات سیاسی و حقوقی وجود داشته است.اختلافات بینالمللی را از نظر سنتی به اختلافات حقوقی و اختلافات سیاسی تقسیم میکنند؛ در صورتی که بین دو یا چند موضوع یا تابع حقوق بینالملل در زمینهی مسائل حقوقی (از قبیل تطابق و اجرا و تفسیر یک حق موجود)تضاد به وجود آید و در نتیجه اختلاف بروز کند، آن اختلاف را حقوقی گویند.این نوع اختلافات معمولا به موجب مقررات حقوق بینالملل حل و فصل میگردد[1]و راه مسالمتآمیز حل و فصل اختلافات حقوقی بینالمللی از طریق داوری بینالمللی و دادگستری بینالمللی است.اختلافات سیاسی را بهعنوان اختلافات غیر قابل رسیدگی در دادگاه و اختلافات حقوقی را قابل رسیدگی در دادگاه میدانند.[2]
اما در صورتی که تضاد منافع میان تابعان حقوق بینالملل در مورد تغییر یا اصلاح حق موجود یا ایجاد وضعیت حقوقی جدید، موجب پیدایش اختلافی گردد آنرا اختلاف سیاسی گویند.به عبارت دیگر چنانچه نتوان ماهیتا برای اختلافات راه حلی بر اساس قواعد حقوقی یافت، این اختلافات، سیاسی تلقی میشوند[3] و برای حل و فصل آنها از ابزارهای (شیوههای)دیپلماتیک یا روشهای غیرحقوقی استفاده میکنند. عمدهترین ابزارهای دیپلماتیک برای حل و فصل اختلافات بینالمللی عبارتنداز:مذاکره، پایمردی (مساعی جمیله)، میانجیگری، تحقیق و سازش.
مذاکره
قدیمیترین و آسانترین راه برای حل اختلافات گفتگوی مستقیم بین دو طرف درگیر است که برای رسیدن به تفاهم در مورد موضوع اختلافی بین طرفین برگزار میشود.از مزایای این روش سرّی بودن و نرمش در مذاکرات است و شرط رسیدن به توافق نیز به خواست طرفین بستگی دارد.البته مذاکره همیشه موفقیتآمیز نیست بلکه تا حد بسیاری به حسن نیت طرفین بستگی دارد.مذاکره روش و تکنیک مختلف دارد؛ انتخاب روش مناسب مربوط به شخصیت مذاکرهکننده است؛ حتی انتخاب کلمات و عبارات میتواند موثر در وضع باشد.انعطاف و گذشت هر یک از طرفین میتواند به روند مطلوب مذاکره کمک نماید.در مقابل، افکار عمومی خصمانه یا بهانههای یک طرف و امتیازخواهی بدون جهت و عدم اعتماد و گمان اینکه در رسیدن به نتیجه به یک طرف امتیاز داده شده است گفتگو را دشوار میسازد.[4]
پایمردی (مساعی جمیله)
در صورت شکست مذاکره برای رفع اختلاف روش پایمردی وجود دارد که بر اساس آن قدرت ثالثی اعم از فردی یا جمعی که در اختلاف ذینفع نباشد، زمینهی تفاهم بین دو کشور در حال اختلاف را فراهم نموده و میکوشد بهطور محرمانه پیشنهادهای سازش خود را به طرفین مناقشه ارائه نماید، بدون آنکه مستقیما دخالتی در مذاکرات داشته باشد.[5] پایمردی میتواند به دو صورت اعمال شود:
الف. وساطت دوستانه میتواند برای خاتمه دادن به یک جنگ باشد چون شروع جنگ حالت درجهی شدید بحران بین کشورها و خصومت آشکار آنهاست در چنین حالتی استفاده از روش وساطت دوستانه و نتیجهی فوری آن خیلی کارساز نیست چون فضای بدبینی و تضاد منافع بر روابط طرفین حاکم است
ب. وساطت دوستانه در این مورد در جهت جلوگیری از بروز جنگ است چون هنوز اختلاف به درجهی بحران نرسیده است. بسیاری از اختلافات و نگرانیها و سوء تفاهمات در مرحلهی اولیه قابل ترمیم و حل مسالمتآمیز بینالمللی است و وساطت دوستانه نقش موثری را میتواند در این مرحله ایفا کند.[6]
میانجیگری
در روش میانجیگری دولت یا شخص میانجی کوشش میکند موضوعات مورد مذاکره را پیشنهاد دهد و خود مستقیما در آن شرکت مینماید و سعی میکند کشورهای ذینفع را به تسلیم و سازش وادار کند.یک میانجی بهعنوان حلقهی ارتباطی بین طرفهای منازعه عمل میکند. برداشت هر یک را نسبت به طرف دیگر بهبود میبخشد برای حل مسالهی مورد منازعه راهحلهایی را پیشنهاد مینماید و برای پذیرش آنها طرفهای منازعه را زیر فشار قرار میدهد.[7]در میانجیگری طرف سوم کوشش میکند با شرکت در مذاکرات موضع دو طرف را به هم نزدیک کرده و راهحلی منطبق با نظریات دو طرف و مرضیالطرفین است ارئه دهد. بدیهی است شخصی میتواند نقش میانجی داشته باشد که مورد اعتماد هر دو طرف اختلاف باشد.معمولا یافتن چنین فرد یا دولتی، کار آسانی نیست.[8]در اغلب موارد میانجیگری از طرف دولتها به عمل میآید و از تشریفات میانجیگری غالبا برای پایان دادن به منازعات نظامی استفاده میشود[9]
تحقیق
این روش بینالمللی بر این عقیده است که چگونگی مذاکره هرچه باشد، احتیاج به بررسیهای مقدماتی دارد تا ریشههای اختلافات معلوم و قضیه حل گردد و بدون توجه به زمینههای اختلاف نمیتوان در مذاکرات برای حل آن راهی یافت و شکلگیری تحقیق مذاکرات سودمند خواهد بود.
روش تحقیق ارجاع اختلافات به کمیسیونی مرکب از ماموران تحقیق است که تنها ماموریت آن تعیین ماهیت امور و وقایع است و اجازه ندارند در خصوص مسئولیت طرفین اختلاف اظهارنظر کنند، زیرا معمولا وقتی گزارش بهطور عینی و صحیح تهیه شده باشد مسئولیت هر طرف به خودی خود نمایان است و تنها کشورهای ذینفع حق دارند از آن گزارش نتیجهگیری کرده، اختلاف را بین خود حل و فصل کنند و یا نتیجه تحقیقات را به منظور یافتن راه حل به داوری ارجاع کنند.[10]
تحقیق میتواند براساس موافقتنامهی دو جانبه برای حل اختلافات دو کشور توصیه و یا در معاهدات چندجانبه و همهجانبه پیشبینی شده باشد. نحوهی تشکیل کمیسیون تحقیق و صلاحیتهای آن توسط کشورهای عضو مشخص شده است. رجوع به این کمیسیونها میتواند متعاقبا با انعقاد موافقتنامهی ویژهای بین طرفیندرگیر و یا بدون چنین موافقتنامهای صورت گیرد.[11]امروزه سازمان ملل در برخی از موارد برای حل اختلاف بین کشورها شخصیتی مطلع و بیطرف را در راس هیئتی جهت تحقیق و بررسی موضوع مورد اختلاف تعیین مینماید و نمونهی بارز آن ماموریت "لویی وکمن مونز" دیپلمات مکزیکی از سوی دبیرکل سازمان ملل بود که برای تحقیق در مورد اختلافات مرزی ایران و عراق در سال 1353 انتخاب شد و با سفر به نقاط مرزی دو کشور گزارشی به سازمان ارائه کرد که مورد توافق ایران و عراق نیز قرار گرفت.
سازش
سازش یکی از روشهای نسبتا جدید برای حل اختلافات بینالمللی است؛ ولی مصلحان در آن دارای اختیارات مهمتر و بیشتری هستند. طریقهی استفاده از این روش توسط معاهده تنظیم میشود بدین نحو که گاهی کشورهای امضاکنندهی یک معاهده از قبل متعهد و ملتزم میشوند که چنانچه در آینده اختلافی بین آنها بهوجود آمد، آنرا از طریق کمیسیون سازش حل و فصل نمایند. بنابراین، در صورت ایجاد اختلاف بین طرفین معاهده به محض اینکه یکی از کشورهای در حال اختلاف تشکیل کمیسیون را تقاضا کند، کمیسیون تشکیل و رسیدگی به اختلافات آغاز میشود.[12]
تفاوتهای زیادی بین میانجیگری و سازش وجود دارد که عمدهترین آنهاعبارتند از :
1.میانجیگری، را میتوان نهادی غیر سازمانیافته تلقی کرد چون میتواند به صورتهای مختلفی عمل کند در حالیکه آیین سازش نهادی سازمانیافته در قالب کمیسیونهاست.
2.معمولا برای تشکیل کمیسیونهای سازش بین طرفین اختلاف قراردادی به نام قرارداد سازش منعقد میشود ولی در میانجیگری این قرار داد وجود ندارد.
3.در میانجیگری، تابعین حقوق بینالملل (دولتها، افراد و سازمانهای بینالمللی)شخص ثالث را تشکیل میدهند و به حل و فصل اختلاف میپردازند در حالیکه در آیین سازش کمیسیونها جایگزین آنها میشوند.[13]
4.در میانجیگری اگر پیشنهادات میانجی از سوی طرفین یا یک طرف اختلاف پذیرفته نشود او میتواند به تهیهی پیشنهادات جدید برای حل اختلاف بپردازد ولی در سازش، سازشدهنده معمولا یک گزارش واحد ارائه میکند و طرفهای اختلاف نیز ملزم به پذیرش آن گزارش نیستند.
تفاوت در ترکیب کمیسیون سازش و کمیسیون تحقیق این است که اشخاص ثالث در مورد اول الزاما با توافق طرفین اختلاف تعیین میشوند ولی اشخاص ثالث در مورد دوم لزوما توسط طرفین اختلاف تعیین نمیشوند بهعنوان مثال اعضای کمیسیونهای تحقیق سازمان ملل هر چند شناختهشده و بیطرف باشند لزوما توسط طرفین درگیر انتخاب نمیشوند.[14]
فرق دیگر کمیسیونهای تحقیق با کمیسیونهای سازش در آن است که کمیسیونهای تحقیق موقتی هستند و بعد از بروز اختلاف شکل میگیرند و پس از تسلیم گزارش و اظهارنظر، ماموریتشان خاتمه میپذیرد.در حالیکه کمیسیونهای سازش دایمی بوده و بلافاصله پس از اجرای معاهدات مربوط (معاهداتی که در آنها ایجاد کمیسیونهای دایمی سازش پیشبینی شده است)تشکیل میگردند.معمولا هر کمیسیون سازش دارای پنج عضو به نام مصلح است که هر یک از آنها تابعیت یکی از کشورهای در حال اختلاف و یا کشورهای بیطرف را داراست.[15]
در برخی از تقسیمبندیها در ذیل شیوههای دیپلماتیک که بین دولتها مرسوم است به روشهای سازمانهای بینالملی برای حل و فصل اختلافات نیز اشاره شده است؛ مثلا در سازمان ملل برای حل و فصل اختلافت بینالمللی، دو شیوهی توصیهای و دستوری وجود دارد:در صورتی اختلاف تهدید ساده برای صلح و امنیت بینالمللی باشد شورای امنیت فقط به توصیه اکتفا میکند اما در صورتی اختلاف موجب به خطر افتادن و یا نقض صلح و امنیت بینالمللی شود بر اساس فصل هفتم منشور ملل متحد میتواند اقدامات قهرآمیز نیز انجام دهد.در بسیاری دیگر از سازمانهای بینالمللی نیز برای حل و فصل اختلافات بین اعضا راهکارهای ویژهای در نظر گرفته شده است.