حزب همبستگي ايران اسلامي، مجمع حزب الله مجلس پنجم، جناح چپ، ائتلاف جبهه ي دوم خرداد، دولت اصلاحات خاتمي، مجلس ششم
نویسنده : محمد علی زندی
پس از انتخابات مجلس پنجم[1] که به پیروزی نسبی جناح راست[2] در کسب اکثر کرسیهای مجلس منجر شد، عدهای از عناصر جناح چپ و منتسبین به حزب کارگزاران سازندگی[3] که توانسته بودند به مجلس راه یابند، این دو دستهی اخیر از نیروهای سیاسی اگرچه دارای اختلاف در دیدگاهها و خطمشیها بودند، اما به اقتضای موقعیت زمانی و تقابل با جناح راست که اینک اکثریت مجلس را در اختیار داشت ناچار به ائتلاف شدند و مجمع حزبالله مجلس را تشکیل دادند، حزب همبستگی ایران اسلامی توسط جمعی از همین نمایندگان و برخی از نیروهای اجرائی دولت در خارج از مجلس، برای حمایت از دستاوردهای دوم خرداد و برنامههای خاتمی تشکیل شد[4] و در تاریخ 27/10/76 مجوز فعالیت آن به تصویب وزارت کشور رسید[5] و بالاخره در تاریخ 20/4/77 پروانهی فعالیت این حزب از سوی وزارت کشور صادر گردید.[6]
اعضای هیئت مؤسس حزب همبستگی ایران اسلامی عبارتنداز:
محمدرضا راهچمنی، سیدمحمود میرلوحی، غلامرضا انصاری، الیاس حضرتی، قدرتالله نظرینیا، علیاصغر احمدی، غلامحیدر ابراهیم بای سلامی، سیدمحمد هاشمی، قربانعلی قندهاری، ولیالله توکلی.[7]
مرامنامهی حزب همبستگی ایران اسلامی[8]
الف: بیان فکری و اعتقادی:
1. توحید، خدامحوری و ایمان به وحدانیت و حاکمیت لایزال خداوند بر جهان هستی.
2. اعتقاد به رسالت انبیاء الهی و دین مبین اسلام بهعنوان جامعترین مکتب سازنده و رهاییبخش الهی در هدایت و رستگاری بشر.
3. اعتقاد و التزام عملی به قانون اساسی ایران بهعنوان مظهر تجلی اندیشههای امام و سند میثاق ملی.
4. اعتقاد به استمرار حکومت اسلامی و احترام به اجتهاد و نواندیشی دینی.
5. اعتقاد به تفکیکناپذیری دو اصل اسلامیت و جمهوریت در نظام جمهوری اسلامی ایران.
6. اعتقاد به حق حاکمیت و مشارکت مردم در ادارهی کشور و تجلی مردم باوری و مردمسالاری.
7. اعتقاد به کرامت و شرافت انسانی و گسترش فضائل اخلاقی در جامعه.
8. پایبندی به حقوق عمومی و منافع ملی و گسترش عدالت اجتماعی
ب. اهداف و آرمانها:
1. حفظ استقلال، تمامیت ارضی دستاوردهای انقلاب اسلامی و ارزشهای آن.
2. اعتلای بینش سیاسی، فرهنگی و ارتقاء سطح آگاهیهای افراد جامعه.
3. تأمین و توسعهی امنیت، رفاه و آزادیهای قانونی افراد جامعه.
4. حفظ حرمت انسان و امنیت اندیشه در جامعه.
5. حفظ حقوق عمومی و منافع ملی کشور.
6. ایجاد و گسترش فضای سالم سیاسی در کشور.
7. ایجاد توسعهی همهجانبه، متوازن و پایدار و گسترش عدالت اجتماعی.
8. حاکمیت قانون و قانونمداری و ایجاد جامعهی عاری از تبعیض و خشونت و انحصار.
9. گسترش مشارکت سیاسی و مردمسالاری در ادارهی کشور.
10. افزایش زمینههای تحملپذیری سلایق و گرایشهای مختلف سیاسی در جامعه.
11. تشنجزدایی و گسترش روابط بینالمللی و منطقهای بر اساس منافع و با تکیه بر اصول، عزت، حکمت و مصلحت.
12. اصلاح امور کشور و افزایش فرهنگ نقادی در جامعه.
13. افزایش همبستگی ملی، توسعه و تقویت نهادهای مدنی در جامعه.
14. گسترش فرهنگ شایستهسالاری و خردورزی و جوانگرایی در ادارهی کشور.
15. تربیت مدیریتهای سیاسی- اجتماعی مورد نیاز کشور.
ج. خط مشی:
1. نقد و بررسی سیاستها، برنامهها و عملکردهای دستگاههای مختلف و ارائهی راهکارهای اسلامی.
2. انجام فعالیتهای مختلف سیاسی و حضور فعالانه در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی کشور و اعلام مواضع لازم نسبت به آنها.
3. تدوین راهکارهای مناسب و استفاده از ابزارهای قانونی لازم مرجعیت، تأمین و توسعهی امنیت آزادیهای قانونی و افکار عمومی جامعه.
4. تربیت مدیریتهای سیاسی- اجتماعی شایسته و کارآمد از طریق شناسایی، جذب و ساماندهی نیروهای مسلمان و معتقد به مرامنامه و اساسنامه حزب.
5. دفاع از حقوق قانونی و شرعی همهی افراد جامعه و پیگیری مطالبات مشروع و قانونی شهروندان کشور.
6. کمک به توسعهی فضای سالم سیاسی با بهکارگیری راهکارهای مناسب و تقویت و توسعهی نهادهای مدنی و مطبوعات مستقل درکشور.
7. کمک به حل مشکلات جامعه از طریق ارائهی پیشنهادات و طرحهای مناسب به دستگاههای ذیربط.
8. تشویق و ترغیب مردم به مشارکت سیاسی در ادارهی کشور.
9. تشویق و ترغیب همهی نیروهای مسلمان درون نظام به حفظ وحدت و همبستگی بر پایهی مشترکات موجود.
10. دفاع از اجرای کامل قانون اساسی و حاکمیت قانون و قانونگرایی و مخالفت با انجام هرگونه اعمال غیرقانونی در کشور.
11. توجه به عقلانیت و منطقگرایی در تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای حکومتی و پرهیز از هرگونه افراط و تفریط در نگرشها و رفتارهای اجتماعی.
12. حمایت از سیاستها و برنامههای تأمین کنندهی رفاه آسایش عموم افراد جامعه.
13. حمایت همهجانبه از سیاستها و برنامههایی که با رعایت اصول عزت، حکمت و مصلحت در جهت گسترش روابط بینالمللی و منطقهای و تشنجزدایی است.
14. همکاری با احزاب و انجمنها و دیگر تشکلهای اسلامی و قانونی بر مبنای احترام به گرایش و سوابق متقابل.
گرایش سیاسی و عملکرد حزب همبستگی ایران اسلامی
با توجه به جمیع موضعگیریها و پیشینهی سیاسی اعضای شورای مرکزی و شورای عالی این حزب، میتوان این حزب را دارای گرایش سیاسی چپ میانهرو و معتدل ارزیابی کرد و از لحاظ اقتصادی نیز این حزب بیشتر به یک اقتصاد نیمه دولتی و نیمه سوسیالیستی اعتقاد دارد. این حزب جزء ائتلافهای نیروهای اصلاحطلب یا جبههی دوم خرداد میباشد،[9] اما همواره از شعارهای تند و افراطی برخی از نیروهای اصلاحطلب که قائل به تسریع و شتاب در اصلاحات و ایجاد اصلاحات بنیانی میباشند فاصله گرفته و حتی از آنها انتقاد نموده است. از لحاظ قلمرو فعالیت بیشترین فعالیت این حزب در تهران و مرکز چند استان میباشد. و روزنامهی همبستگی، به سردبیری غلامحیدر ابراهیم بای سلامی بهعنوان ارگان رسمی این حزب، مواضع آنها را منعکس میکند.[10]
پس از تشکیل، این گروه محور اصلی فعالیت خود را در دفاع از دستاوردهای دوم خرداد و حمایت از برنامههای رئیسجمهور اعلام کرد و همواره بر آن تأکید داشت که البته با توجه به آنکه حامیان رئیسجمهور خاتمی در مجلس پنجم در اقلیت بودند حضور موثر این حزب در مجلس باعث تعادلی نسبی در تصمیمگیریها و موضعگیریهای آن نسبت به دولت شده بود. در انتخابات مجلس ششم[11] نیز بسیاری از اعضای شورای مرکزی و شورای عالی این حزب دوباره به مجلس راه یافتند. این حزب همواره جزء احزاب و تشکلهای جبههی دوم خرداد یا نیروهای اصلاحطلب بوده است و بعضا بیانیههای صادرشده از سوی این جبهه را تأیید و امضاء نموده است.[12] این حزب در انتخابات دورهی نهم ریاستجمهوری از مهدی کروبی و در دورهی دهم از میرحسین موسوی حمایت نمود.
دیدگاهها و مواضع سیاسی حزب همبستگی ایران اسلامی
بسیاری از مواضع سیاسی این گروه را میتوان در شعارهای مطرح شده در انتخابات دوم خرداد[13] و ائتلاف نیروهای جبههی دوم خرداد جستجو کرد.
این حزب، ولایت فقیه که جزء اصول قانون اساسی است را قبول دارد و معتقد است احزاب معاند و غیرمعاند وجود ندارند و احزاب غیرمعاند میتوانند فعالیت کنند و همچنین این حزب بدنبال اصلاحات تدریجی و قانونمند است و در سیاست خارجی معتقد به برقراری رابطه بر اساس احترام متقابل و اصول انقلاب و منافع ملی میباشد.[14]
محمدرضا راهچمنی، دبیرکل حزب همبستگی ایران اسلامی در مورد مسائل سیاسی معتقد است:
1. معمولا در نظامهای مردمسالار (دموکراسی) حرف آخر را مردم میزنند، یعنی رأی مردم، حرف نهایی در انتخابات و در واقع در ادارهی کشور است.
2. برخورد بین جناحها به نفع نظام نیست باید همواره منافع کشور را در نظر داشته باشند و آنجا که به مصلحت جامعه است دست از مخالفتهای خود با یکدیگر بردارند.
3. اگر واقعا بخواهد وفاق در جامعه باشد جناحها باید تنوع و تکثر علایق مختلف را بپذیرند و قانون اساسی و مبانی اصول انقلاب را باید محور کارشان قرار دهند.
4. جناحها باید بهطور مساوی از تریبونها استفاده کنند.
5. اختلاف سلایق و علایق باید باشد اما تنوع و تکثر آنها باید کانالیزه شود و شفاف باشد تا افراد بتوانند به صورت یک مجموعهی سازمانیافته حرف بزنند.[15]
قربانعلی قندهاری، رئیس کمیتهی سیاسی حزب همبستگی ایران اسلامی در مورد موضوعات سیاسی معتقد است:
1. مبنای وحدت میتواند مشترکات عقیدتی و ملی باشد ولی با هم، نه به صورت مجزا از هم.
2. یکی از عوامل مخل به وحدت، همین تبعیضها در نحوهی برخورد با حقخواهیها، تمامیتخواهی و انحصارطلبی است. اگر بتوانیم همدیگر را تحمل بکنیم این مسئله میتواند به پایداری وحدت کمک کند.
3. جبههی دوم خرداد یک جبهه با مبنایی است که بنیاد آن تفکرات امام و مبنای انقلاب اسلامی است. طبیعی است که هر کسی بیرون از این دایره باشد نمیتوان در حوزهی همکاری ما قرار گیرد.
4. اگر دولت و مجلس با هم هماهنگی بیشتری داشته باشند بهداشت روانی جامعه نیز بیشتر تأمین میشود و ما به دنبال این مزیتها هستیم. ما مجلسی را نمیخواهیم که مطیع دولت باشد. مجلس در رأس امور است. اما باید گفت که یک مجلس وقتی قوی و توانا است که به یک کابینه قوی و توانا رأی میدهد، کابینهای که بتواند توقعات منطقی و معقول از مجلس داشته باشد و متقابلا مجلس هم از دولت توقعات منطقی داشته باشد.[16]
قدرتالله نظرینیا، عضو حزب همبستگی ایران اسلامی، اهداف جبههی دوم خرداد را چنین بیان میکند:
1. ما در راستای اهداف نظام به دنبال اجرای کامل قانون اساسی بهعنوان فصلالخطاب و محور میثاق ملی هستیم.
2. هدف اصلاحات پیاده کردن روندی است که به حضور تأثیرگذار ارادهی مردم بر مشی کلی کشور منجر شود.
3. حرکت اصلاحات در چارچوب دین و قوانین اسلام.[17]
برخی از دیدگاههای سیاسی غلامحیدر ابراهیم بای سلامی، سردبیر روزنامهی همبستگی عبارتند از:
1. مهمترین علتی که موجب شد جناح اصلاح طلب در مجلس ششم پیروز بشود مقابله جناح محافظهکار با مطالبات و آزادیهای مردم بود.
2. وحدت، مبتنی بر تفاهم اکثر گروههای جامعه است و اگر مفاهمه ایجاد نگردد وحدت پایدار نخواهد بود.
3. امنیت، مبتنی بر مشارکت است که در پرتو تفاهم و رشد عقلانیت ایجاد میشود و حاکمیت ارادهی مردم در قالب قانون و اجرای ضوابط و شفافیت در برخورد با مردم، زمینهی ایجاد بحران را در جامعه کاهش میدهد.[18]
برخی از دیدگاههای سیاسی ابراهیم اصغرزاده، از اعضای برجستهی حزب همبستتگی عبارتنداز:
1. کسانی که در مقابل منافع ملی یا حکومت ملی میایستند، اصلا با ما نیستند و غیرخودی هستند.
2. در سیاست خارجی برای ما باید اصل، حفظ نظام باشد، یعنی جمهوری اسلامی حفظ شود به همین دلیل در کنار عزت و حکمت، مصلحت هم اضافه میشود.
3. اگر جناحها سیاستشان بر مبنای استراتژی حذف باشد و حاصل جمع جبری جناحها صفر باشد، مملکت نخواهد توانست دوام پیدا کند.
4. رأی مردم برای ما اصل هست و به آن معتقد هستیم ما اساسا تفکر خودمان را تفکر مردمسالاری میدانیم.[19]
دیدگاهها و مواضع فرهنگی حزب همبستگی ایران اسلامی
این حزب همگام دیگر نیروهای ائتلاف جبههی دوم خرداد همواره خواستار آزادی بیان و آزادی قلم و آزادی عمل بیشتر برای مطبوعات و فعالیتهای فرهنگی بوده است.[20] محمدرضا راهچمنی در این مورد معتقد است: «مردم در حماسهی دوم خرداد با گزینش برنامههای آقای خاتمی، تکثر مطبوعات و فضای آزاد را انتخاب کردند و مطابق قانون اساسی مطبوعات نیز در بیان مطالب آزاد هستند مردم تمایل به اطلاعرسانی و دیدگاههای شفاهی دارند که در روزنامهها منعکس میشوند. ما باید هرچه بیشتر فضای سیاسی کشور را باز کنیم و تحلیل آزاد اندیشه داشته باشیم و این درست نیست که به مطبوعات بگوییم چه بنویس و چه ننویس، اگر جایی خلاف قانون رفتار کنند باید در چارچوب قانون برخورد شود.».[21]
دیدگاهها و مواضع اقتصادی حزب همبستگی ایران اسلامی
این حزب دارای دیدگاههای اقتصاد نیمه دولتی است. محمدرضا راهچمنی در مورد دیدگاههای اقتصادی معتقد است:
«خیلی از افراد مجموعهی جناح چپ معتقد به خیلی دولتی کردن اقتصاد نیستند بلکه معتقدند باید کار به مردم واگذار شود و تصدی دولت کاهش پیدا کند، اما بحث بر سر این بود که مردم یک نفر باشند یا صد نفر. مردمی که جناح چپ به آن معتقدند، عموم مردمند. یعنی میگفتند وقتی شما میخواهید امکانات بیتالمال را واگذار کنید آنها را به یک نفر ندهید که از همهی امکانات استفاده کند، به جایش آنرا به یک تعاونی بزرگ و یک شرکت سهامی عام بدهید که اعضای بیشتری دارند. الان هم جناح راست و هم چپ معتقدند باید سرمایهگذاری در کشور انجام گیرد با امنیت، و البته نباید وابستگی ایجاد کند. جناح چپ در جهت تعدیل ثروت گام برمیداشت همان تفکر اقتصادی که شهید بهشتی دنبال آن بود. یعنی تعدیل ثروت با ایجاد تعاونیها و واگذاری امور به مردم، و جناح چپ هرگز نگفته که شما همهی کارخانجات را ملی کنید.».[22]