كلمات كليدي : انتخابات رياست جمهوري، هاشمي رفسنجاني، عباس شيباني، آيت الله خامنه اي، احزاب و تشكل هاي سياسي، جناح چپ، جناح راست، علوم سياسي
نویسنده : محمد علی زندی
پس از رحلت امام خمینی(ره)، آیتالله خامنهای که پست ریاستجمهوری را داشتند، در تاریخ 16/3/1368 توسط مجلس خبرگان به رهبری انقلاب برگزیده شدند، این در شرایطی بود که بیش از 3 ماه تا پایان دورهی ریاستجمهوری ایشان باقی مانده بود. علیاکبر محتشمیپور، وزیر کشور وقت در اطلاعیهای آغاز زود هنگام ثبتنام داوطلبان ریاستجمهوری را از چهارشنبه 7 تیر 1368 تا یکشنبه 11 تیر 1368 اعلام کرد تا تکلیف دولت آینده هرچه سریعتر مشخص شود.[1] این دوره از انتخابات از ویژگیهای خاصی برخوردار بود که آن را از دورههای پیشین متمایز میساخت. مهمترین ویژگیهای این دوره از انتخابات ریاستجمهوری عبارت بودند از: پایانیافتن جنگ ایران و عراق، رحلت امام خمینی(ره)، انتخاب آیتالله خامنهای به عنوان رهبر جدید جمهوری اسلامی، اصلاح قانون اساسی، افزایش اختیارات رئیسجمهور و حذف پستنخستوزیری در قانون اساسی.[2]
معرفی کاندیداها
در پنجمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری، در پایان موعد ثبتنام، معاون سیاسی وزیر کشور از ثبتنام حدود 79 نفر خبر داد و یک هفته بعد اسامی 2 نامزد نهایی که صلاحیتشان برای ریاستجمهوری به تأیید شورای نگهبان رسید، اعلام شد که عبارت بودند از: 1- حجةالاسلام و المسلمین علیاکبر هاشمی رفسنجانی 2- عباس شیبانی.[3]
علیاکبر هاشمی رفسنجانی: فرزند علی، در سال 1313 در روستای بهرمان از توابع رفسنجان از پدری روحانی و در خانوادهای کشاورز متولد شد. [4] تحصیلات خود را در مکتب آغاز کرد و در پاییز 1327 برای تحصیل علوم دینی راهی قم شد. اردیبهشت 1338 با همکاری شهید باهنر اولین شمارهی مکتب تشیع را منتشر ساخت. به جهت نزدیکی منزلش با بیت امام خمینی، به تدریج با ایشان آشنا شد. محرم همان سال به جهت سخنرانی بر ضد رژیم در همدان دستگیر شد. پس از تبعید امام خمینی در 29 بهمن 1343 همراه جمعی از علما و فضلا در اعتراض به جو اختناق و تبعید حضرت امام خمینی، نامهای سرگشاده خطاب به هویدا منتشر کرد. در پی انتشار کتاب سرگذشت فلسطین، در دوازدهم اسفند 1343 به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر شد و پنج ماه تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت. در نهم دی 1344 با وجود ممنوعیت سخنرانی در نجف آباد به منبر رفت، که بلافاصله دستگیر و تحویل ساواک شد. در سال 1345 با دستیابی ساواک به اساسنامهی انجمن اصلاح حوزه، مجبور به زندگی مخفی شد تا آنکه در 12 آبان 1346 دستگیر و به مدت 70 روز در بازداشت به سر برد. اسفندماه همان سال کتاب امیرکبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار را منتشر کرد. 14 مهر 1350 به بهانهی مکاتبه با امام دستگیر و پس از برگزاری جشنهای 2500 ساله در اردیبهشت 1351 آزاد شد. 14 شهریور 1351 در رفسنجان دستگیر شد، ولی با التزام به عدم خروج از حوزهی قضایی تهران و پرداخت مبلغ پنج هزار ریال در 19 شهریور آزاد شد. ساواک در نظر داشت تا با مراقبت از وی ارتباطات گروههای مبارز شناسایی شود. در سال 52 و 53 به کشورهای اروپایی و امریکا سفر کرد و پس از آن دستگیر و تا سال 1357 در زندان به سر برد.[5] پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عضو شورای انقلاب و سرپرست وزارت کشور در دولت موقت شد. و همچنین یکی از مؤسسین حزب جمهوری اسلامی بود. او در چهارم خرداد 1358 از سوء قصد گروهک فرقان جان سالم به در برد.[6] در انتخابات مرحلهی اول مجلس شورای اسلامی در سال 1358 به نمایندگی مردم تهران برگزیده شد و از مجموع 2 میلیون و 134 هزار و 434 رأی شهر تهران، با به دست آوردن 1 میلیون و 151 هزار و 514 رأی، 54 درصد آرا را کسب کرد. و عضو کمیسیون تدوین آئیننامههای مجلس اول بود و ریاست مجلس اول را از ابتدا تا پایان کار مجلس بر عهده داشت و در هدایت و تصویب قوانین، نقش عمدهای ایفا کرد.[7] در اولین دورهی انتخابات مجلس خبرگان رهبری (19 آذر 1361) به نمایندگی مجلس خبرگان انتخاب شد.[8] در انتخابات دورهی دوم مجلس شورای اسلامی نیز با کسب حدود 82 درصد آرا از حوزهی انتخابیهی تهران به نمایندگی مجلس دوم انتخاب شد و برای بار دوم به ریاست مجلس رسید.[9] در انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی (19/1/1367) نیز دوباره در مرحلهی اول به نمایندی مردم تهران انتخاب شد و دوباره رئیس مجلس شد.[10]
عباس شیبانی: فرزند هدایت در سال 1310 در تهران به دنیا آمد. پس از اخذ دیپلم وارد دانشگاه شد و در دکترای پزشکی به ادامه تحصیل مشغول شد. فعالیت سیاسی خود را با جبههی ملی آغاز کرد و در شکلگیری فعالیت دانشجویان مذهبی در دانشگاه تهران نقش موثری داشت. در سال 1335 به اتهام راهاندازی تظاهرات اعتراضآمیز دستگیر و از دانشگاه اخراج شد. حمایت آیتالله بروجردی و پیگیریهای مردمی به آزادی وی منجر شد. پس از آزادی به مشهد رفت و در کنار محمدتقی شریعتی به فعالیت پرداخت. سال بعد با دستگیری سران نهضت مقاومت ملی روانهی زندان قزل قلعه شد. در سال 1339 با شکلگیری جبههی ملی دوم نقش موثری ایفا کرد. پس از آن به همراهی مهدی بازرگان، یدالله سبحانی و سید محمود طالقانی در نهضت آزادی به فعالیت پرداخت و عضو شورای مرکزی و هیئت اجرایی آن شد. سال 1341 به جرم عضویت در نهضت آزادی به 6 سال زندان محکوم شد. سال 1351 به سه سال زندان و پس از آن هم به 2 سال زندان محکوم شد. رژیم پهلوی پس از پایان دوران محکومیت، از آزادی وی خودداری میکرد. او قبل از انقلاب در درمانگاه خیریهی ولی عصر(عج) مشغول خدمت بود.[11]
شیبانی پس از انقلاب به همراه بهشتی، باهنر، خامنهای و رفسنجانی، حزب جمهوری اسلامی را تأسیس نمودند. وی همچنین عضو شورای انقلاب و عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و وزیر کشاورزی بعد از استعفای دولت موقت بود. در انتخابات میاندورهای مجلس اول، در سال 1360 به نمایندگی مردم تهران برگزیده شد و از مجموع 1 میلیون و 859 هزار و 463 رأی شهر تهران، با به دست آوردن 1 میلیون و 580 هزار و 985 رأی، 85 درصد کل آرا را کسب کرد.[12] در انتخابات دومین دورهی ریاستجمهوری، نامزد انتخابات شد که با 658 هزار و 498 رأی نفر دوم شد.[13] وی در دورهی دوم مجلس مجددا از حوزهی انتخابیهی تهران نامزد نمایندگی شد و با کسب 58 درصد آرا برای بار دوم راهی مجلس گردید.[14] در انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی (19/1/1367) نیز از حوزهی انتخابیهی تهران در مرحلهی اول به نمایندگی مجلس انتخاب شد.[15]
سردی عرصهی رقابت و برنامهی نامزدها
با توجه به اختلافات زیاد شهرت و مقبولیت دو نامزد، رقابت جدی بر سر کسب پست ریاستجمهوری پدید نیامد. در نتیجه هیجان و شور انتخاباتی نیز حاکم نشد. شیبانی مصلحت کشور را آن میدانست که آقای هاشمی که طی سه دوره، مجلس را به خوبی اداره کردهاند، همچنان در این سنگر مانده و آن را حفظ کنند. او میگفت، برخی معتقدند که من برای اینکه انتخابات یک نفر نباشد، کاندیدا شدهام، ولی این طور نیست.[16]
بررسی برنامهها و شعارهای انتخاباتی هر دو نامزد نشانگر رویکرد جدی به بازسازی ویرانها و آسیبهای اقتصادی جنگ تحمیلی است. شیبانی وعده میداد، ظرف چند سال آینده قطعی برق نداریم. محور برنامههای هاشمی رفسنجانی نیز بر توسعهی فعالیتهای اقتصادی، کشاورزی و صنعتی استوار بود. مطبوعات نیز در گزارشهایی، خواستهی مردم را رفع معضلات اقتصادی معرفی میکردند.[17]
هاشمی رفسنجانی، چند ماه بعد از پذیرش قطعنامهی 598، به طور شفاف سیاست بعد از جنگ خود را چنین بیان کرد: «تمرکز دولتی در حال جنگ یک ضرورت بود و حالا این ضرورت به آن شکل وجود ندارد، بنا داریم آزادیهای وسیعی در زمینهی تجارت و تولید به مرد بدهیم.»
ایشان طی مصاحبهای با روزنامهی رسالت دیدگاه خود را چنین بیان کرد: «تولید مساوی است با استقلال و رونق اقتصادی کلید حل همهی مشکلات اقتصادی است، باید بخش خصوصی با اطمینان وارد میدان تولید شود و احساس امنیت کند. اگر تولید بالا برود و امکانات مردم در تولید بیشتر به کار گرفته شود، مشکلی پیش نخواهد آمد.».[18]
مواضع احزاب، گروهها و نیروهای سیاسی
با توجه به اختیارات گستردهای که ریاستجمهوری در قانون اساسی جدید به دست آورده بود و حذف نخستوزیر از سیستم دولت، انتخابات رئیسجمهور در حقیقت آینده دولت و سیاستهای داخلی و خارجی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را مشخص مینمود. با توجه به اقبال عامهی مردم به فضای باز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بعد از جنگ، عملا تمام نگاهها به جناح راست میانهرو و پیشرو آن هاشمی رفسنجانی بود. ایشان از چندماه قبل، حتی قبل از رحلت امام از طرف جناح راست و حتی جناح چپ برای انتخابات ریاستجمهوری در نظر گرفته شده بود.[19] هاشمی رفسنجانی به علت بیطرفی نسبی در برخورد با دو جناح، مورد تأیید هر دو جریان بود.[20]
مهدی کروبی، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز (جناح چپ) صریحا از کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی حمایت کرد و از حمایت مجمع روحانیون مبارز تهران از ایشان خبر داد. او پنج ماه قبل از انتخابات چنین گفت: «موضع شخصی من این است که جناب حجهالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی، مناسبترین و شایستهترین فرد برای این سمت هستند. خیلی وقت پیش جلسهای با ایشان داشتیم و من نظر شخصیام را گفتم ایشان تردید داشت که آیا این کار را قبول کند یا نه، استدلالهایی داشتند که این کار را نکنند بهتر است. من استدلالهای ایشان را رد کردم. برای ما رجحان داشت که ایشان کاندیدا بشوند. در رابطه با موضع روحانیون مبارز نیز ما جلسهای داشتیم و مسئله کاندیداتوری آقای هاشمی رفسنجانی برای ریاستجمهوری مطرح شد و به اتفاق آرای افرادی که در جلسه حاضر بودند، آقای هاشمی رفسنجانی را کاندیدا کردند و اعلام میکنیم که کاندیدای ما برای احراز پست ریاستجمهوری آقای هاشمی رفسنجانی است.»[21]
همچنین مجمع روحانیون مبارز در تاریخ 25/4/1368، دقیقا 10 روز قبل از انتخابات ریاستجمهوری، در بیانیهای اعلام داشت: «روحانیون مبارز تهران، همانطور که از مدتها پیش اعلام کرده است، حضرت حجهالاسلام و المسلمین آقای هاشمی رفسنجانی را به عنوان نامزد بافضیلت و شایستهی ریاستجمهوری اسلامی ایران معرفی میکند و مفتخر است که از نامزدی عزیز و بزرگوار حمایت میکند که از برجستهترین چهرههای اسلام و انقلاب و از موثرترین شخصیتهایی است که از آغاز نهضت مقدس اسلامی تاکنون بازوی توانای رهبر فقید انقلاب اسلامی در حساسترین صحنهها و لحظهها بوده است، مفتخریم که از نامزدی عزیری طرفداری میکنیم که شخصیت ارزنده او در جریان مبارزه بیامان باطاغوت و با تحمل زندان... قوام گرفته است و از صاحبنظران روشنبین در علوم اسلامی و مسائل جهان امروز و جامعهی پرشور ایران اسلامی است. خوشوقتیم که حمایت از نامزدی اندیشمند، سیاستمدار، مجاهد و مدیر و مدبری میکنیم که از مورد اعتمادترین تربیتشدگان حضرت امام خمینی میباشد.»[22]
از سوی دیگر جامعهی روحانیت مبارز (جناح راست) با توجه به اینکه هاشمی رفسنجانی از اعضای برجستهی آن به شمار میرفت، و لیکن قرابت و نزدیکی دیدگاههای هاشمی به جناح راست و پذیرش آن نوع اقتصادی که جناح راست آن را همواره مطرح میکرد، از ایشان حمایت نمود.[23]
علیاکبر ناطق نوری، سخنگوی غیر رسمی جامعهی روحانیت مبارز، سه ماه قبل از انتخابات، کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی از طرف جامعهی روحانیت مبارز را رسما اعلام کرد: «کلیهی اعضای شورای مرکزی جامعهی روحانیت مبارز در جلسهی اخیر خود به اتفاق آرا حجهالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی را برای انتخابات آتی رئیسجمهوری کاندیدا کردند.»[24]
جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم نیز در بیانیهای از مردم خواست تا به هاشمی رفسنجانی، مرد تقوی، اندیشه، تجربه و عمل و یار صدیق آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران، رأی دهند.[25]
جامعهی اسلامی مهندسین نیز هاشمی رفسنجانی را برای انتخابات کاندید و از او حمایت نمود. حبیبالله عسگراولادی، عضو هیئت موتلفه، مردم را به دادن رأی مثبت به هاشمی رفسنجانی تشویق کرد و گفت: «دادن رأی مثبت به حضرت حجهالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی که دارای صلاحیتهای روشن است و در تدبیر و کیاست زبان زد خاص و عام میباشد، یکی از اهرمهای قدرت اجرایی کشور و یکی از حربههای کوبندهی دشمن خواهد بود.»[26] عسگراولادی، در ادامه سیاست هاشمی رفسنجانی را دقیقا همان سیاست قدیمی بازار آزاد و خصوصیسازی و واگذاری کارها به مردم و جلوگیری از دولتسالاری دانسته است. یعنی همان سیاستی که سالها جمعیت موتلفه خواستار اجرای آن بود. او این سیاست را به مشارکت دادن مردم تعبیر میکند و میگوید: «سیاستهای آقای هاشمی رفسنجانی، مشارکت مردم و جلوگیری از حاکمیت سرمایهداری خصوصی و دولتی است.» ایشان در جایی دیگر برنامههای کاری هاشمی رفسنجانی را مورد تأیید و تمجید قرار داد و آن را مطابق با رهنمودهای امام خمینی(ره) دانست: «برنامهی حجهالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی... نشأت گرفته از رهنمودهای کلی حضرت امام خمینی(ره) و آهنگ یافته از ارشادات رهبر عزیز... بوده، اعتقاد و اعتماد به مردم و مشارکت آنان در بازسازی و سازندگی بیشتر را نوید میدهد و در جهت مبارزه با تورم و ایجاد اشتغال و افزایش تولید با به کارگیری تجربه و پول و امکانات ملی، آن هم با هدایت و نظارت و کنترل و جلوگیری جدی از حاکمیت سرمایه، امید میبخشد.»[27]
سید رضا زوارهای عضو دیگر موتلفه و از چهرههای شاخص راست از هاشمی رفسنجانی حمایت کرد و گفت: «آقای هاشمی رفسنجانی، بهترین انتخاب برای ریاستجمهوری میباشند.»[28] 186 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی دورهی سوم نیز در 25 تیر 1368 با انتشار نامهای از هاشمی رفسنجانی حمایت کردند. دفتر تحکیم وحدت، رأی به هاشمی رفسنجانی را، زمینهسازی تشکیل دولتی قدرتمند که بر اساس اصلاحات به عمل آمده در قانون اساسی قادر خواهد بود بدون مشکلات گذشته در جهت تعمیم عدالت اجتماعی و رفع محرومیت از تودههای مستضعف میدانست. مطبوعات عربی منطقه نیز برنامهی دولت هاشمی رفسنجانی را متکی بر محور اقتصاد میدانستند.[29]
به گفته آقای هاشمی رفسنجانی، وی با توصیه امام خمینی کاندیدای ریاستجمهوری شده بود و در آن شرایط اجتماعی از سلیقهها و جریانات مختلف از نامزدی وی حمایت کردند.[30]
دعوت به شرکت در انتخابات
با ارتحال امام خمینی، تحلیلگران غربی انتظار داشتند، مقبولیت مردمی نظام جمهوری اسلامی در پی فقدان ایشان، مخدوش شود. با توجه به قابل پیشبینی بودن نتیجهی انتخابات و احتمال کاهش مشارکت مردم، علما، مراجع و شخصیتهای صاحب نفوذ با دعوت از مردم به شرکت در انتخابات، سعی در تقویت نظام در شرایط حساس پس از ارتحال امام خمینی داشتند. آیتالله اراکی شرکت در انتخابات و همهپرسی را، از اهم فرایض و وظیفهی مسلم شرعی اعلام کرد. آیتالله گلپایگانی حضور گستردهی مردم را موجب استحکام بیشتر نظام و تجلی اتحاد مضاعف مسلمین دانست.[31] آیتالله مرعشی نجفی از مردم خواست، به جهانیان ثابت کنند راهی که رهبر فقید انقلاب ترسیم فرمودند، تحت هر شرایطی تغییرپذیر نیست و با رحلت آن بزرگوار که همگان را داغدار نموده، همچنان ملت راه خود را با شتابی بیشتر تا پیروزی نهایی ادامه میدهد.[32]
حجهالاسلام و المسلمین سید احمد خمینی با انتشار پیامی اظهار داشت: «اینجانب اطمینان دارم که اگر امام عزیر در میان ما بود اولین کسی بود که مثل همیشه در ساعت اولیه شروع اخذ رأی با گامهای استوار و چهرهی ملکوتی و شاداب و امیدوار خود به پای صندوقهای اخذ رأی میآمد و هم به اصلاحات قانون اساسی و هم به ریاستجمهوری اسلامی رأی مثبت میداد.»[33]
آیتالله خامنهای در پیامی، پس از برگزاری اربعین ارتحال امام خمینی، مردم را به شرکت گسترده در انتخابات ریاستجمهوری و همهپرسی قانون اساسی فرا خواندند.[34]
برگزاری انتخابات و نتایج آن
هرچند گروهکهای ضدانقلاب تلاش داشتند با عملیات تروریستی فضای انتخابات را ناامن سازند تا مشارکت مردم را کاهش دهند، که با تلاش نیروهای امنیتی، تیمهای اعزامی از عراق دستگیر و ناکام شدند.[35] انتخابات پنجمین دورهی ریاستجمهوری در فضای آرام و بدون جنجال در ششم مردادماه 1368 برگزار شد.[36] انتخابات ریاستجمهوری و رأی به اصلاحات قانون اساسی، همزمان انجام شد که از این میان حدود 5/97 درصد رأیدهندگان به تغییر قانون اساسی رأی مثبت دادند.[37]
در این دوره از انتخابات واجدین شرایط 30 میلیون و 139 هزار و 598 نفر بودند که حدود 16 میلیون و 439 هزار و 241 رأی داده شد که درصد مشارکت مردم 54/54 درصد بود.[38] آقای هاشمی رفسنجانی نیز با 15 میلیون و 537 هزار و 394 رأی با 20/94 درصد نسبت به کل آرا به عنوان رئیسجمهور پنجمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری انتخاب شدند. که این درصد تاکنون در طی جمهوری اسلامی بیسابقه بوده است.
در ادامه برای اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری به ترتیب اسم نامزد، آرای مأخوذهی نامزد، درصد آرای نامزد نسبت به کل آرا و در آخر درصد نسبت آرای نامزد به واجدین شرایط را میآوریم:
1. علیاکبر هاشمی رفسنجانی، 394/537/15 رأی، 20/94 درصد، 55/51 درصد.
2. عباس شیبانی، 247/632 رأی، 84/3 درصد، 09/2 درصد.
3. آرای باطلهی مأخوذه، 600/269 رأی، 63/1 درصد، 89/0 درصد.[39]
انتخاب هاشمی رفسنجانی به ریاستجمهوری سرآغاز عملیسازی سیاستهای بازسازی کشور بود که به دورهی سازندگی معروف شد.[40] رئیسجمهور که بر اساس اصلاحیهی قانون اساسی (در سال 1368) خود مسئول تشکیل کابینه شده بود، اعضای کابینهی خود را از چهرههای عمدتا معتدل سیاسی و اجرایی انتخاب نمود تا به وعدهی خود مبنی بر سازندگی خرابیهای جنگ جامه عمل بپوشاند.[41]
تنفیذ حکم ریاستجمهوری
12 مرداد آیتالله خامنهای پس از 28 روز تصدی توأم رهبری و ریاستجمهوری، ضمن استعفا از ریاست قوهی مجریه، با تنفیذ آرای مردم حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی را به این مقام منصوب کردند. این آخرین مرتبهای بود که حجةالاسلام و المسلمین سید احمد خمینی، حکم تنفیذ ریاستجمهوری را در حسینیهی جماران قرائت کردند.[42] در این حکم آمده بود: «...ملت رشید و باوفا، به وصیت امام فقید عظیمالشأن خود عمل کرد و در نخستین امتحان و در همان حال که دشمنان قسمخوردهی اسلام، نیرنگها پرداخته و امیدها بدان بسته بودند، ...با حضور وسیع و سیلآسای خود، بنیان آمال بدخواهانهی دشمن را برکند و با شناخت و آگاهی و آزادی کامل و کم نظیر، در انتخاباتی که نقش تبلیغات مرسوم در آن به کمترین حد ممکن رسید، به پای صندوقهای رأی رفت.... و خدا رو شکر که اراده و رأی ملت عزیز، بار سنگین امانت و مسئولیت الهی را بر دوش توانای مردی بزرگ از فرزندان اسلام و حواریون امام عظیمالشأن، عالمی مجاهد و فقیهی اسلام شناس و سیاستمداری هوشمند و مدیری درد آشنا و دلسوز قرار داد. شخصیتی که پروندهی تلاشش در راه خدا و مجاهدتش برای حاکمیت دین و اعلای کلمه اسلام، حتی بیش از نخستین روزهای شروع نهضت آغاز شده و سرگذشت رنجها و سختیها و فعالیتهای کمنظیر را در خود گنجانیده است. چهره موجهی که به برکت حرکت در صراط مستقیم انقلاب، همواره امین امام و محبوب امت بوده و انشاءالله از این پس خواهد بود... این جانب، به پیروی از ملت عظیمالشان و با معرفت به مقام و مرتبت یاور صمیمی امام و شخصیت برجستهی نظام جمهوری اسلامی و بازوی توانا و زبان گویای آن، جناب آقای هاشمی رفسنجانی، رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به ریاستجمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم... رئیسجمهور محترم و کسانی را که در ادارهی کشور توفیق همکاری با ایشان را خواهند داشت، به رعایت تقوا و تداوم یاد خدا و حسن سلوک در ارتباط با مردم و به خصوص قشرهای ضعیف و محروم که صاحبان انقلاب و سربازان همیشه در صحنهی آن میباشند و رعایت عزت و عظمت اسلام و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی در تنظیم روابط خارجی توصیه میکنم...»[43]
پس از فرائت حکم، رهبر انقلاب، آیتالله خامنهای به توطئهی رسانههای صهیونیستی اشاره کردند که: «میخواهند هم به ملت ایران و هم به افکار عمومی عالم و شاید هم به بعضی از مسؤلان القا کنند که نظام جمهوری اسلامی، دوران جدیدی با جهتگیری جدیدی را آغاز کرده است. این حرف مثل همه حرفهای القا شده از سوی بوقهای استکبار، هم غلط و هم بسیار ناشیانه و ظالمانه است.» ایشان در مقابل این همه تبلیغات بر استمرار خط انقلابی امام تأکید کردند و فرمودند: «دوران جدید که به معنی انصراف از خطوط ترسیمشدهی قطعی به وسیلهی امام عزیزمان باشد که همان خطوط انقلاب و اسلام است و چیزی از آن فراتر نیست... هرگز پیش نخواهد آمد.»[44]
24 مردادماه در اولین جلسهی نمایندگان مجلس پس از پایان تعطیلات تابستانی، حجةالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی، از ریاست قوهی مقننه استعفا داد و برای ریاستجمهوری سوگند یاد نمود. فردای آن روز مهدی کروبی با 154 رأی از ناطق نوری که 96 رأی کسب کرده بود، پیشی گرفت و به ریاست مجلس رسید.[45]