برای شناخت واقعی هر فرقه بررسی عقیده خاص و عملکرد آن فرقه لازم است ولی کافی نیست. زیرا اعتقادات عمومی هر فرقهای از جهت انتساب پیدا کردن به مذهب خاص، مورد نظر دقیق محققین است. در نتیجه بحث از عقائد عام هر فرقه ضرورت دارد و بررسی عقائد خاص و منفرد هر فرقه به ضرورت دیگر طلب میشود. در این مقاله با فرقهای به نام حشویه آشنا میشویم.
فرقه حشویه وبزرگان آن
این فرقه همان افراطیون اهل سنت هستند و به نظر عقلی بیاعتناء بوده و این نظرات را بدعت میدانند.[1] این عده برای یاری رساندن به عقائد باطل خویش به جعل حدیث روی آورده و جعل حدیث را وسیلهای برای هدف خود انگاشته بودند.[2]صاحبان عقاید خاص افراطی موسسین اولیه این فرقه محسوب میشوند. آنها به مجلس درس حسن بصری حاضر شده و به وی اشکال مینمودند و حسن بصری نیز ایشان را به حاشیه مجلس خود رانده بود و از این جهت به حشویه معروف شدند.[3] احمد حنبل و حامیان او به حشویه خوانده میشدند.[4] نویسندگان عقاید افرادی مانند مضر و کهمس و احمد هیجی از روسای مشبهه را به عنوان حشویه معرفی میکنند.[5] صاحب بن عباد، بخاری صاحب مهمترین کتاب صحیح اهل سنت را حشوی خوانده است.[6]
مبنای علمی حشویه؛ جعل روایات
ماهیت علمی حشویه جز عمل به روایات جعلی نیست. وجهه این فرقه در این روش شناخته میشود. تمام عقائد ابراز شده در این فرقه به نحوی با روایات جعلی ارتباط دارد. از جمله قول به تحریف قران و عدم عصمت انبیاء و... این منحرفین جعل روایت را بخاطر یاری رساندن به عقائد خویش، جایز میدانستند و از جمله روایاتی که جعل نمودهاند روایاتی است که برای امامت ابیبکر ذکر میکنند.[7]
عقاید حشویه
با شناخت نظریات حشویه، روش بیاساس ایشان شناخته خواهد شد. معتقدات حشویه معمولا بدترین و سخیفترین نظریات در بین مسلمین است.
1.خدا شناسی در حشویه
آنها معتقدند که خداوند در جهت بالاست و خدا روز قیامت دیده میشود و کفار نیز میتوانند خدا را ببینند.[8]
ایشان به معرفی ذات خدا پرداخته و معتقدند که او جسمی غیر اجسام شناخته شده است و برای او اعضاء و جوارحی مانند انسان در نظر میگیرند. تماس و دست دادن و در آغوش گرفتن خدا را برای مخلصینی که در دنیا خدا را زیارت میکردند روا میدانند.[9]
مکان خدا را نیز مشخص نمودهاند به این صورت که خداوند را در عرش میدانند و قائلند که خدا بر عرش نشسته است.[10]
2.قرآن از دیدگاه حشویه
یکی از مسائلی که میان مسلمانان ایجاد اختلاف نموده، شبهه قول به تحریف است. این شبهه سابقه طولانی دارد و با روایات جعلی که توسط حشویه فراهم گردیده، ارتباط می یابد.حشویه گروهی از اهل حدیث هستند که جز به گردآوری و نقل حدیث به چیز دیگرنمی اندیشند، از هرکس و هر کجا نقل حدیث می کنند و به محتوای آن و این که آیامتناقض است یا نه، و با اصول شریعت تطابق دارد یا نه، توجهی ندارند.از این رو،در فرآورده های اینان، اباطیل و ضلالت های فراوانی وجود دارد.
از آن جمله، روایات جعلی است که در باره تحریف قرآن نقل کرده اند.بنابراین حشویه با مبنایی باطل،قران را تحریف شده می دانستند.[11] علاوه بر این ورود الفاظ بیمعنی را در قران و سنت جایز میشمردند.[12]
3.عقایدحشویه در مورد انبیاء علیهم السلام
حشویه و بسیاری از سنیان اهل حدیث، بر انبیاء علیهم السلام کبائر و صغائر را روا میدانند.(معصیت صغیره و یا کبیره، عمدی و سهوی و خطائی) از این بدتر معاصی را برای انبیاء عظام اثبات میکنند.[13]
در توضیح این عقیده شنیع میگویند:
انجام معصیت کبیره مانند زنا و لواط توسط انبیاء قبل از نبوت روا است. برخی از ایشان در زمان نبوت نیز روا میدانند به جز دروغ در شریعت ولی عده ای از این فرقه دروغ در شریعت را برای انبیاء به طور مخفی جایز دانستهاند و برخی در هرحالت دروغ در شریعت را بر انبیاء جایز میدانند.[14]
این فرقه خطا را برای انبیاء در اقوال و اعمال روا میدانند[15] و یوسف را نسبت به همسر عزیز مصر خائن معرفی میکنند.
معتقدند که داود، اوریا را به جنگ فرستاد که کشته شود تا همسر او را به نکاح خود دراورد.[16]
رسول الله صلی الله عیه و آله و سلم را قبل از بعثت گمراه و کافر میدانستند.[17]
معتقدند که رسول الله صلی الله عیه و آله و سلم در تبلیغ دین خطا کرده است.[18]
4.حشویه و ولایت بنیامیه
این عده با اینکه نسبت به انبیاء و اصیاء الهی و رسول الله علیهم السلام توهین میکنند اما نسبت به بنیامیه ولایت و محبت دارند و از نسبتهای ناروا به بنیامیه خشمناک میشوند. ایشان از قاتلین عثمان بیزاری جسته و آنها را لعن میکنند.[19]
پیروی از معاویه و بنی امیه را واجب میدانند. امامت و ولایت را برای بنیامیه می-دانند و به هیج وجه امامت را برای فرزندان رسول الله نمیدانند.[20]
اگر کسی در مورد عمرو عاص و معاویه و امثال اینها حرفی بزند و معاصی و اعمال قبیح ایشان را ذکر کند، ناراحت شده و غضب میکنند و میگویند که این اکاذیب رافضه (شیعیان علی علی السلام) است که بر صحابه دشنام میدهند.[21]
5.دشمنی حشویه با امیرالمومنین علی علیه السلام
این فرقه، کسانی که با امیرالمومنین علی علیه السلام به جنگ پرداختند مانند خوارج و اهل جمل و صفین را کافر نمیدانند.[22]
عدهای از ایشان معتقدند که کار اهل جمل صحیح بوده و عدهای دیگر قائلند که ایشان مجتهدانی به خطا رفته هستند و خطایشان بخشیده میشود.[23]
آنها منکرین نص نبوی بر ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام هستند و نیز امامت بلافصل ایشان بعد از نبی اکرم(ص) را بر امیرالمومنین علی علیه السلام انکار میکنند. ظالمین و غاصبین خلافت (ابوبکر، عمر و عثمان) را غاصب نمیشمرند و به ولایت این ظالمین تن دادهاند و این ظالمین گنهکار را اهل بهشت میدانند.[24]
6.حشویه و معصیت فرشتگان
آنها ابلیس را از جمله ملائکه میدانند و معصیت او را راهی برای امکان صدور معصیت از ملائکه میدانند.[25]
معتقدند که هاروت و ماروت (دو تن از ملائکه) شراب خورده و شخصی را نیز کشتند و با زنی به نام ناهید زنا کردند وخدا آن زن را به صورت ستارهای در آسمان به نام ناهید (زهره) مسخ نمود.[26]
میگویند ملائکه بر خدا اعتراض نمودند و اعتراض از اعظم ذنوب است. ملائکه به بنی آدم نسبت قتل و فساد دادند که غیبت است و غیبت از گناهان کبیره است. ملائکه صفت رذیله عجب را داشتند. زیرا گفتند ما تو را تسبیح و تقدیس میکنیم.
ملائکه از خدا عذرخواهی نمودند که نشانه گناه کردن است. ملایکه از دروغگویان بودند و در علم خدا شک داشتند.[27]
7.عقاید ضد عقل در فرقه حشویه
تقلید در اصول عقائد را جایز میدانند بلکه عدهای از ایشان واجب میدانند.[28]
برخی از حشویه قائل هستند که خدا، اطفال کفار را عذاب میکند.[29]
مکتب وحی
مکتب اهل بیت به عنوان حافظان شریعت و قرآن، با تمامی عقائد سخیف حشویه و بسیاری از اهل سنت به مخالفت برخاستهاند و این بر کسی از منصفین اهل سنت نیز مخفی نمیباشد.