دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

استقلال اخلاق در کشف گزاره های اخلاقی

No image
استقلال اخلاق در کشف گزاره های اخلاقی

كلمات كليدي : اخلاق سکولار، استقلال اخلاق، ارزش‌هاي اخلاقي، حسن وقبح، کشف گزاره، اشاعره، شيعه ، معتزله

مراد از وابستگی در مقام کشف این است که برای فهم گزاره‌ها وارزش‌های اخلاقی باید به گزاره‌ها و باورهای دینی مراجعه کنیم. یعنی اگر دین، خوبی یا بدی یک فعل را به ما نگوید ما نمی‌توانیم به تنهایی آنها را کشف کنیم، یا اگر خداوند قانون اخلاقی را به انسان وحی نمی‌کرد، ما نمی‌توانستیم به نحو وافی بفهمیم چه چیزی صواب وچه چیزی خطاست.[1] فرق این دو این است که اولی علم به دستورات اخلاقی را مطلقاً وابسته به دین و باورهای دینی می‌داند، اما دومی فقط علم کامل و وافی را وابسته به آن می‌شمرد.

این معنای وابستگی اعم از آن است که وابستگی اخلاق در تعریف مفاهیم وتوجیه قواعد را بپذیریم یا نپذیریم. به عبارت دیگر ممکن است کسی وابستگی نوع اول ودوم را نپذیرد، ولی وابستگی در مقام کشف را قبول داشته باشد. هم‌چنین این معنا اعم از آن است که کسی بگوید همه گزاره‌های اخلاقی را باید از دین گرفت یا برخی از آنها را.

فرق این نوع وابستگی با وابستگی در توجیه در این است که این مربوط به فهم ما و عالم اثبات است در حالی که آن مربوط به عالم واقع وعینیّت خارجی است. به عبارت دیگر آنجا بحث از این است که آیا حسن وقبح ذاتی است یا الهی؛ اما اینجا بحث این است که آیا حسن وقبح عقلی است یا شرعی.

درباره وابستگی اخلاق به دین در مقام کشف اقوال مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند بدون اعلام مرجع دینی وشارع مقدس نمی‌توان به هیچ گزاره اخلاقی علم پیدا نمود. چنانکه از نظریه امر الهی پیدا است، اشاعره و کسانی که این نظریه را قبول دارند در این خصوص همین اعتقاد را دارند.[2] برخی نیز با اینکه حسن وقبح را در مرحله ثبوت، ذاتی و مستقل از دین می‌دانند از نظر اثباتی، حداقل در بعضی موارد، کشف هنجارها وارزش‌های اخلاقی را وابسته به دین وگزاره‌های دینی می‌دانند. شیعه ومعتزله عموماً چنین دیدگاهی دارند. به اعتقاد ایشان اگر چه برخی از قواعد واصول کلی اخلاق، همانند حسن عدل وقبح ظلم عقلی است ومی‌توان با کمک عقل آنها را تشخیص داد، امّا تشخیص حسن وقبح بسیاری از امور وهم‌چنین پیدا نمودن مصادیق عدل وظلم، واز طرف دیگر یافتن حکم صحیح در موارد تعارض، از عهده عقل بشری خارج است. بنابراین دست‌کم به صورت موجبه جزئیه، اخلاق در این گونه گزاره‌ها نیازمند دین ووابسته به آن است.[3]

برخی طیف‌های اخلاق سکولار به طور کلی چنین وابستگی‌ای را نفی می‌کنند. جاناتان برگ[4] از جمله همین افراد است. او در مقاله پی‌ریزی اخلاق بر مبنای دین می‌گوید:

اینکه بگوییم سرچشمه معرفت اخلاقی خداست، به همان معنا که سرچشمه همه معارف اوست وصرف نظر از خلقت عالم وهر چه در آن است، اوست که به ما توانایی شناخت آنچه را می‌شناسیم ـ اعم از اخلاقی وغیراخلاقی ـ داده است، گونه‌ای از وابستگی است که بی‌فایده بوده واز همان آغاز باید آن را کنار گذاشت واینکه گفته شود بدون داشتن معرفتی از خدا یا درباره خدا، نمی‌توان معرفت اخلاقی داشت، آشکارا با نظریه امر الهی همراه بوده وشیوع وکثرت وجود غیرمؤمنان معتقد به اخلاق چنین رأیی را زیر سؤال می‌برد.[5]

به نظر می‌رسد کسانی که معتقد به استقلال کاملِ زبانِ اخلاق از زبان دین ـ عدم وابستگی به معنای اول ـ هستند ملزم به پذیرش دیدگاه نفی مطلق وابستگی می‌باشند؛ چرا که وقتی تعریف مفاهیم اخلاقی هیچ ربطی به دین وباورهای دینی نداشته باشد، تشخیص اینکه چه چیزی خوب وچه چیزی بد است نباید ربطی به دین داشته باشد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

اخلاق توصیفی

No image

عقل نظری و عملی

No image

انگیزش اخلاقی

Powered by TayaCMS